قابل توجه کسانی که اسلام را مورد حمله قرار میدهند آنهم به بهانه جنایات عده ای انسان نما که به نام اسلام دست به جنایت می زنند! یا اجداد و اسلاف آنها که قرنها پیش دست به کشور گشائی در اقصا نقاط جهان زدند!
خط خطی های یک مبتدی
با سلام
با پایان پذیرفتن عزاداری در دو ماه محرم وصفر اینک ربیع الاول از راه رسید.امید داریم این عزاداری را اهل بیت(ع) از ما قبول کرده اند.حس گذشتن این دو ماه را شاید بتوان به گذشتن ماه مبارک رمضان شبیه دانست.خوف و رجای ماحصل ماه مبارک رمضان را دقیقا در این ماه نیز دارم.قبولم کرده اند یا نه؟با گذشتن این دو ماه شادی و حزن در من عجین شده است.حزن برای اینکه عمرم گذشت و اینکه آیا اجازه عزای حسین(ع) را خواهم داشت یانه؟شادی ام در پس آن برای اینکه بگویم ارباب برایت خالصانه سوختم و او نیز مرا ÷ذیرفته است.
عزاداری هاتون قبول و ربیع مبارک
باسلام
روزهای پایانی ماه صفر است.دوماه محرم وصفر به پایان خود نزدیک شد و سفره عزای سرور وسالار شهیدان با عزای رحلت پیامبرص و شهادت امام حسن ع و امام رضاع جمع شد.سفره ای که اهل بیت آن را نیز برای قرب ما به خدا پهن کرده بودند.این که چقدر توانسته ایم از این سفره معنوی استفاده ببریم به خودمان مربوط است.اما همانطور که از ابتدا به درگاه خداوند عرض کردیم ما بنده ای ناقابل هستیم که خودت باید زیر بال و پرمان رابگیری والا...
عزاداری هاتون مقبول درگاه الهی و التماس دعا
یکی از زیباترین آیات قرآن و شیرین ترین آنها آیه نسبتا طولانی آخر سوره مبارکه فتح است که با نام مقدس نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله آغاز می شود. بیست و هشتم صفر یاد آور غم فراق پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، بهانه ایست تا مقداری راجع به این آیه تدبر کنیم .
«محمدٌ رسول الله» ادامه مطلب...
مهمتر از دانستن شرح حال زندگی أئمه اطهار علیهم السلام و این که جزئیات شناسنامه ای آنها چه بوده است، این است که از زندگانی و روش آنها به یک تاریخ تحلیلی دست یابیم .
انسان متفکر به مطالعه سطحی تاریخ اکتفا نمی نماید و سعی می نماید با غور و تعمق در اطراف وقایع تاریخی به تحلیلی جامع و واقع نگر و به دور از خرافات و گرایشات دست یابد
شاید ساده ترین تعریفی را که بتوان از «بصیرت» ارائه کرد همین باشد «شناخت حق از باطل در فضایی کاملا مه آلود که حق در باطل چنان در آمیخته، که فرد نیازمند بینشی فراتر از علم باشد». بصیرت یعنی فریب نخوردن در فضای پرهیاهو، نه اجازه ی سواری گرفتن و نه اجازه ی شیر دوشیدن به دشمن در مقطعی حساس و سرنوشت ساز، «کابن لبون» بودن به تعبیر امیر مومنان علیه السلام. ادامه مطلب...
شرایط جدیدی برای مسلمانان پیش آمده است. این اولین باری است که حاکم اسلامی دستور جنگ با مسلمانان را صادر میکند. هیچ یک از چهار حاکم قبلی جهان اسلام، (نه خود رسول خدا و نه سه جانشین او[1]) چنین نکردهاند. و تقدیر الهی آن است که این اولین تجربه، بسیار دشوار باشد. آنان که در برابر خلیفه قرار دارند، نه از تازه مسلمان شدهها، و یا مردمانی عادی و ناشناس، که از بزرگان عالم اسلامیاند. : زبیر، طلحه و عایشه .
براى امتیاز دهى به مواضع خواص جامعه در ایام فتنه 88 و پس از آن تا به امروز، مجموعه نکاتى که رهبر حکیم انقلاب در بیش از 50 سخنرانى خود از خطبه مهم نماز جمعه 29 خرداد 88 تاکنون در مورد فتنه بیان داشته، شاخصى متقن و خدشه ناپذیر است.
مهمترین کلیدواژههاى ایشان در این ایام تأکید بر «تبیین جنگ نرم»، «تمسک توامان به بصیرت و صبر»، «تلاش براى فهم حقایق»، «اعلام مواضع صریح و شفاف»، «عدم اتخاذ مواضع دوپهلو»، «مرزبندى با ضد انقلاب و نظام سلطه» و نهایتا اعلام استراتژى نظام در «جذب حداکثرى و دفع حداقلى» بوده است. در مقایسه با این شاقول و میزان، خواص جامعه در مواجهه با فتنه به 5 دسته قابل تقسیماند:
1- افراد در خط ولایت (اهل البصر و الصبر): این گروه از خواص بصیر و صبور جامعه، پشت سر رهبرى حرکت کردند تا گمراه نشوند و نلغزند. این افراد از مؤثرین کشور، خط مشى رهبرى نظام را فهم کرده، در آن مسیر حرکت نمودند و هرجا که صحنه را غبارآلود دیدند و دچار ابهام شدند تنها به یک دهان چشم دوختند. نه دچار افراط شدند و نه به ورطه تفریط گرفتار.
2- تندروها و جلوروندهها (ضعف صبر): این گروه با اینکه بصیرت لازم براى درک صحیح فتنه را داشتند، چه بسا از سر دلسوزى با تندروى قبل از تکمیل فرآیند روشنگرى و از همان ابتدا با سردادن شعار دستگیرى و حتى اعدام سران فتنه به دنبال فیصله دادن قائله بودند. ایشان که فقط نیمى از دوگانه صبر و بصیرت را گرفته بودند، بعد از 9 دى و خصوصاً بعد از غائله 25 بهمن 89 وقتى دیدند که کسى براى سران داخلى فتنه تره هم خرد نمیکند به اشتباه خود پى بردند.
3- عقبماندهها و متأخرین (ضعف بصیرت): این گروه که در تحلیل صحنه دچار اشتباه شدند، یا از ابتدا بر خطر جنگ نرم واقف نبودند یا فتنه را کوچک شمردند. آنها بجاى دیدن تقابل انقلاب و ضد انقلاب، بهدلیل اختلافات سیاسى احتمالى با رئیس جمهور، گناه اصلى فتنه گران یعنى ظلم در حق راى مردم را ندیدند یا معادل و هم سنگ خطاهاى ساختارى نظیر کهریزک قلمداد کردند. در نتیجه برخى از ایشان با درک نکردن نیاز لحظه با تاخیرى چند هفتهاى، عدهاى دیگر با چند ماه فاصله و حتى گروهى دیگر بعد از 9 دى به اعلام موضع علیه فتنه گران پرداختند.
4- ساکتین در فتنه تاکنون (بى بصیرتها و مردودین): این عده که یک نام بزرگ در میان آنها بیش از بقیه خودنمایى مىکند و همچنان ساکتند در امتحان فتنه مردود شدند، سقوط کردند و از چشم مردم انقلابى و نظام افتادند. شاید همراهى قبلى آنها با فتنه گران، خصوصا نامه بىادبانه و بىسلام به نایب امام زمان(عج)، چنین سرنوشت شومى را برایشان رقم زده است. البته صبر علىگونه رهبر معظم انقلاب فرصت داد تا برخى از این خواص در معرض سقوط، بعد از گذشت یک و نیم سال از فتنه اعلام برائت کنند و جزء ساکتین نمانند؛ هرچند که حسنات الابرار سیئات المقربین.
5- سران فتنه (بازیچههاى داخلى نظام سلطه): این جماعت دوم خردادى که از مدعیان همیشگى و دروغین جمهوریت نظام بودند در ماجراى فتنه علاوه بر ظهور تام مخالفت همیشگى با اسلامیت نظام، رأى اکثریت مردم را نیز برنتافتند و به مقابله با قانونى برخاستند که قبل از انتخابات 88 با شیطنت همه چیز را تنها در چهارچوب آن قابل دفاع عنوان مىکردند. اینان به هر کارى براى رسیدن به اهداف پلیدشان دست یازیدند و از ذبح کردن شعارهاى اصلى نظام در حمایت از فلسطین و حتى جسارت به عکس امام(ره) نیز دریغ نکردند. این گروه شقى کار را به جایى رساندند که در روز عاشورا به خیام عزاى حسینى حملهور شدند و نهایتاً در 9 دى و 22 بهمن 88 توسط همان جمهوریت که مردم مومن و حسینى بودند حذف شدند.
پدیدههاى اجتماعى را نمیتوان در خلاء و فارغ از تاریخ و تبار آن بررسى نمود. جامعه، چوب و سنگ نیست که در خلاء و شرایط آزمایشگاهى به زیر میکروسکوپ برده شود. واقعهاى چون 9 دى را باید ذیل تاریخى فهمید که سرچشمه آن است. از این حیث نه دى واقعهاى اصیل است که از انقلاب اسلامى و خواست عمومى مردمى مسلمان در جهت نیل به جامعهاى مقاوم و مستقل سیراب شده است
با سلام
این روزها در اطراف شما هستند افرادی که اربعین را در کربلای معلی بوده اند و از سفر بازگشته اند.نقل این محافل دید و بازدید اوج اعتقاد شیعیان عراق نسبت به زائرین و مجاورین آن حضرت است.
و اما تکه داستانی کوچک که حقیر را نیز تکان داد: یکی از رفقا که به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) رفته بود برایم تعریف کرد در راه برگشت از کاظمین به نجف داخل ماشین با تلفن یک شیعه اهل عراق به دوستش که هم صندلی بودیم قرار شد ما هم میهمان منزل ایشان باشیم.
دوست هم مسافرم برایم تعریف کرد این شیعه اهل عراق که مارا دعوت کرده حدودا 4 ماه است منزل جدیدش آماده شده، لیکن ایشان ساکن نشده و به مستاجری رفته تا اربعین از راه برسد و ابتدا زوار آقا آنجا را افتتاح کنند و سپس ایشان اثاث منزل را بچیند.
بماند از بقیه ماجراهای این سفر که با التماس زوار را به منزل بردند و لباسهایش را شستند و گرد خستگی از چهره اش زدودند.بماند از آن شیعه ای که یکساعتی پای زوار را که پیاده روی کرده بود ورزش داد و برایش از جان و دل خدمت کرد.
بماند ها زیاد است و خرما بر نخیل