سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

با سلام.اشعار ذیل توسط جناب آقای منوچهر روحانی برزکی (سعید)بمناسبت هفته دفاع مقدس در وبلاگشان درج شده است.ضمن تشکر از ایشان و گرامیداشت این ایام  درج می کنم.

یاد آن ایام رؤیایی بخیر

یاد آن دل های دریایی بخیر

یاد آنها که ز جان شستند دست

وا نهادند آنچه در پیمانه هست

آن بزرگان به ظاهر خردسال

سروهای کهنه اما نونهال

آسمانی های جاری روی خاک

عاشقان بی قرار و سینه چاک

دورهی از خود گذشتن روی مین

بی سر و پیکر فتادن بر زمین

استخوان های اسیر یک پلاک

سالیان سال در زنجیر خاک

ما رسول لحظهی جان دادنیم

وارث ترکیب خون و آهنیم

قاصد پیغام بر آیندگان

آخرین تک جملهی رزمندگان

حرف های با دل و جان سازگار

یادگاران همیشه ماندگار

با شهیدان ، این قرار ما نبود

ما طلائیم ، این عیار ما نبود

از چه بیرون رفته از آن جاده ایم ؟

یادمان باشد ، چه قولی داده ایم

دشمن زخمی ، دمی بیکار نیست

می زند ، آتش بسی در کار نیست

جبهه ها خاکی ولی بی رنگ بود

خالی از هر حقه و نیرنگ بود

این خطوط درهم و صد رنگ چیست ؟

این مرام بچه های جنگ نیست

می زند این ماجراهای جدید

ترکشی تازه به قلب هر شهید

وای اگر همراه نااهلان شویم

محرم نامحرمان جان شویم

باید این خورشید را باور کنیم

از شرابش کام جان را تر کنیم

این ، پیام لاله های سر جداست

راه بی نقص رسیدن تا خداست

پرسش از ما می شود روز حساب

وای اگر درمانده باشیم از جواب

منوچهر روحانی ( سعید )





      

جنگ عراق علیه ایران 2887 روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت که793 روز حمله از سوی نیروهای ایرانی و 207 روز از سوی ارتش متجاوز عراق بوده است. در طول جنگ شمار381 هزار و 680 نفر از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند و 72 هزار نفر به اسارت نیروهای ایران در آمدند. در این 8 سال 371 فروند هواپیما و 82 فروند هلی کوپتر دشمن منهدم شد.1700دستگاه تانک و نفربر ،480 قبضه توپ و سه هزار و 363 دستگاه خودرو نظامی به غنیمت ایران در آمد و 5758 دستگاه تانک و نفربر،532 قبضه توپ و 5152 دستگاه خودرو نظامی دشمن منهدم شد. جانفشانی نیروهای ایران سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که در ابتدای جنگ حدود30 میلیارد دلار بود ، پس از شکست آنها در عملیات آزاد سازی خرمشهر به

صفر برسد و پس از پایان جنگ این کشور بیش از 70 میلیارد دلار بدهی داشته باشد.





      

عملیات پل نادری
جبهه جنوب، موقعیت : غرب دزفول
تاریخ : 23/7/1359

ادامه مطلب...



      

آن‎چه که دفاع هشت ساله ملت ما را در مقابل ارتش عراق از دیگر جنگ‎ها متمایز می‎کند، حضور گسترده و داوطلبانه مردم ایران در صحنه‎های نبرد است. در دفاع از مرزهای هر کشوری این فقط وظیفه ارتش و نیروهای مسلح آن کشور است که از کیان و خاک میهن به دفاع بپردازد اما در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آن‎چه که بیشتر از هر موضوع دیگر نمود عینی داشت حضور اقشار مختلف مردم خصوصاً دانش آموزان و دانشجویان مسلمان کشور بود.
این نمود قبل از هر چیز در میزان شهدای دفاع مقدس که سال‎ها بعد از جنگ توسط بنیاد شهید ارائه شد، مشهود است.
آمار شهدای دفاع مقدس 188 هزار و 15 نفر است که از این تعداد 235/171 نفر در جبهه‎های جنگ و 780/16 نفر بر اثر حملات هوائی و توپ خانه‎ای دشمن به شهرها و مناطق مسکونی به شهادت رسیده‎اند.
تعداد 770/132 نفر از شهدا مجرد (71%) و مابقی متأهل بوده‎اند ـ 44% شهدا در گروه سنی 16 تا 20 سال و 30% در گروه سنی 21 تا 25 سال ـ 8% در گروه سنی 26 تا 30 سال و ما بقی در سایر گروه‎های سنی قرار دارند.
میانگین سن شهدا در زمان شهادت در حدود 23 سال بوده است و شهدای 20 ساله نسبت به سایر سنین بیشترین نسبت را داشته‎اند.
از شهدای دفاع مقدس 45 درصد بسیجی 19 درصد نیروهای سپاه (وظیفه و کادر) 23 درصد نیروهای کادر و وظیفه ارتش 8/2 درصد از نیروهای انتظامی و 3/1 درصد از نیروهای جهاد سازندگی بوده‎اند.
وضعیت شغلی شهدا در زمان شهادت به این گونه بوده است:
3/45 درصد شهدای دارای شغل نظامی و انتظامی
2/9 درصد مشاغل کشوری
5/18 درصد دانش آموز
3/1 درصد روحانی
1/18 درصد مشاغل آزاد
2/1 درصد دانشجو





      

 

...در دنیا سوالی پرسیده شد که هیچ کس جواب نداد جز
سوال این بود: نظرتان را صادقانه راجع به کمبود غذا در سایر کشورها بگویید؟
در آفریقا گفتند غذا چیست؟
در اروپای شرقی گفتند صادقانه چیست؟
در اروپای غربی گفتند کمبود چیست؟
در آمریکا گفتند سایر کشورها کدامند؟
...در آسیا احساس همدردی کردند
...در ایران همه ساکت ماندند و فقط کمک کردند

 





      


رهبرا.ازتو به یک اشاره،ازما به سر دویدن

ادامه مطلب...



      
 
     

1- 400 آجر را در اتاقی بسته بگذار.

2- کارمندان جدید را در اتاق بگذار و در را ببند.

3- آنها را ترک کن و بعد از 6 ساعت برگرد.


سپس موقعیتها را تجزیه تحلیل کن:

1- اگر آنها دارند آجرها را می شمرند آنها را در بخش حسابداری بگذار.

2- اگر برای بار دوم دارند آنها را می شمرند، آنها را در بخش ممیزی بگذار.

3- اگر همه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند،(گند زده اند) آنها را در بخش مهندسی بگذار.

4- اگر آجرها را به طرز فوق العاده ای مرتب کرده اند آنها را در بخش برنامه ریزی بگذار.

5- اگر آجرها را به یکدیگر پرتاب می کنند آنها را در بخش اداری بگذار.

6- اگر در حال خوابند، آنها را در بخش امنیت بگذار.

7- اگر آجرها را تکه تکه کرده اند آنها را در قسمت فناوری اطلاعات بگذار.

8- اگر بیکار نشسته اند آنها را در قسمت نیروی انسانی بگذار.

9- اگر سعی می کنند آجرها ترکیبهای مختلفی داشته باشند و مدام جستجوی بیشتری می کنند
و هنوز یک آجر هم تکان نداده اند آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذار.

10- اگر اتاق را ترک کرده اند آنها را در قسمت بازاریابی بگذار .

11- اگر به بیرون پنجره خیره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ریزی استراتژیک بگذار.

12- اگر با یکدیگر در حال حرف زدن هستند: بدون هیچ نشانه ای از تکان خوردن آجرها، به آنها تبریک بگو و آنها را در قسمت مدیریت ارشد قرار بده!





      

یک روز خانواده لاک‌پشت‌ها تصمیم گرفتند که به پیک‌نیک بروند. از آنجا که لاک‌پشت‌ها به صورت طبیعى در همه موارد یواش عمل مى‌کنند، هفت سال طول کشید تا براى سفرشون آماده بشن!
در نهایت خانواده لاک‌پشت خانه را براى پیدا کردن یک جاى مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. براى مدتى حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیک‌نیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!
پیک‌نیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند. بعد از یک بحث طولانى، جوان‌ترین لاک‌پشت براى آوردن نمک از خانه انتخاب شد.
لاک‌پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توى لاکش کلى بالا و پایین پرید، گر چه او سریع‌ترین لاک‌پشت بین لاک‌پشت‌هاى کند بود!
او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتى اون برنگشته چیزى نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.
سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال … سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک‌پشت دیگه نمى‌تونست به گرسنگى ادامه بده. او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاک‌پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید، «دیدید مى‌دونستم که منتظر نمى‌مونید. منم حالا نمى‌رم نمک بیارم»!

-----------------------------------------------

نتیجه اخلاقى:
بعضى از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن براى این مى‌شه که دیگران به تعهداتى که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایى که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کارى انجام نمى‌دیم.





      
 

سازنده لوح عدل مظفر


مظفرالدین شاه که فرمان مشروطه را صادر می کند، مشروطه خواهان به نشانه سپاس از یاری او، عبارت عدل مظفر را که جمع ابجد آن ماده تاریخ 1324 قمری، سال صدور فرمان می شود، برای سردر مجلس برمی گزینند و ساخت لوح فلزی آن را به میرعبدالرزاق حکاک سفارش می دهند.
میرعبدالرزاق از شخصیت های گمنام دوران مشروطه است که در یکصد سال فقط اشاراتی به کشته شدن او توسط عوامل حزب اعتدال شده است. در جریان پژوهشی که درباره عکاسی دوران قاجار داشتم مکاتبات و اسناد و عکس هایی از میرعبدالرزاق به دست آوردم که در جهت روشن ساختن جزئیاتی از تاریخ مشروطه می تواند مفید باشد.
تاریخ ما همیشه شرح حال بزرگان و فاتحان بوده و کمتر به شخصیت های کوچکی پرداخته ایم که اگر نبودند تحولات بزرگ به اسم آدم های صاحب نام اتفاق نمی افتاد. عبدالرزاق از جوانان پرشور وطن دوستی بوده که حداقل به گفته احمد کسروی میرزا یحیی دولت آبادی فعالانه در جنبش مشروطه و روز به توپ بسته شدن مجلس حضور داشته و نهایتا در راه مشروطیت جان می بازد.
خانواده میرعبدالرزاق

ادامه مطلب...



      

«آن مرحوم چند سال بود که به مرض بروانشیت مبتلا بود و بعضی از پزشکان مسلولش تشخیص داده بودند در فصل زمستان حرکت کردن و از منزل و اتاق بیرون آمدن برایش متصر بل متعذر بود... تا سال هزار و سیصد و چهارده 1314 قمری که دکتر تولوزان و سایر اطبا برای تخفیف مرض تصویب فرمودند که چندی به قریه برزک بلوک کاشان که مسقط الراس دانشمند است بروند و زمستان در قم یا شهر کاشان که گرمسیر است بمانند. فرزندش عبدالرزاق را هم سیزده 13ساله بود با یک نفر نوکرش حسن نام کاشانی الاصل رهسپار گردید. حاکم قم که یک نفر از شاهزادگان قاجاریه بود مقدم دانشمند عزیز را گرامی شمرده و صحبتش غنیمت شمرده استدعای مدتی اقامت ایشان را کرده مسئولشان مقبول نشده پس از توقف یک هفته رهسپار مقصد شده قریب سه ماه توقف در قریه برزک داغی حقرا لبیک گویان خرقه تهی کرده و این زندان عالم طبع و طبیعت را رها و از منجلات عالم ناسوت رهایی یافت. بعد از وفات به کمک بنی اعمام و اقوامش که در آن قریه ساکن هستند فرزند و نوکرش حسن که مرد باوفایی بود جنازه آن مرحوم را محترما تا یک فرسخ با دوش آورده و از آنجا حمل به قم کردند و در بقعه امام زاده علی ابن جعفر مدفون گردید.»
میرعبدالرزاق پس از دفن پدر به همدان برمی گردد و تحت سرپرستی پدربزرگش حاج سیدمحمود صدیق الاشراف قرار می گیرد. در حدود سال 1318 قمری عبدالرزاق در کنار سیدحسین و دیگر پسران صدیق الاشراف به تهران مهاجرت می کند. صدیق الاشراف در نامه ای به تاریخ دوم جمادی الثانی 1318 هجری قمری به پسرش سیدحسین مترجم نظام می نویسد:

ادامه مطلب...



      
   1   2      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم