سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
برای دیدن روی اینجا کلیک کنید



      

رهبر

 

  1. رفتار و گفتار بزرگان و شخصیت های برجسته جهان، همیشه برای مردم جالب و شنیدنی است؛ و تلاش برای معرفی سجایای اخلاقی چهره‌های معنوی و تاثیرگذار در جامعه اقدامی ستودنی است.
  2. قطعاً در بین بزرگان و چهره های برجسته دنیا، شخصیت مقام معظم رهبری همچون خورشیدی در میان ستارگان می درخشد، از آنجایی که ایشان رهبری امت اسلامی را بر عهده دارند، چشم و گوش جهانیان به رفتار و گفتار معظم له است لذا شیوه زندگی و شخصیت فردی ایشان برای همه می تواند جذاب باشد.
  3. آنچه در پی می آید، سخنان معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری، حجت الاسلام والمسلمین مروی، در نشست طلاب مدرسه علمیه شهیدین قم است که به مناسبت سفر رهبری با موضوع تبیین جایگاه ولایت فقیه مطرح شده است.

* این آقا اگر به من سیلی می زد، قابل تحمل تر بود!

با آقا رفته بودیم کوه پیمایی،تعدادی از پاسداران با لباس شخصی جلوتر حرکت می کردند، فردی از روبرو می آمد، یکی از پاسدارها مسیر او را عوض کرد و او را از مسیر دیگری راهنمایی کرد، آقا که این صحنه را دیدند به آن پاسدار گفتند: چرا راهش را کج کردید؟ پاسدار جواب داد: ببخشید،ایشان پاسخ دادند،« این بخشیدن ها تا کی باید ادامه داشته باشد و با ناراحتی فراوان گفتند: تا کی باید ببخشم حد یَقِف این بخشیدن ها کجاست؟ اگر این آقا می آمد و یک سیلی به من می زد، برای من قابل تحمل تر بود تا این که راهش را کج کردی».

کسی که طرفدار ولایت فقیه است، نباید برای رهبری دشمن درست کند، دشمن ساختن برای رهبر آسان است و ظرف یک شب می توان دشمن تراشی کرد، ولی دوست ولایتی مهم است که باید یکی یکی درست کرد. طرفدار ولایت فقیه باید کسی باشد که روز به روز بر طرفداران او بیافزاید نه این که دوستداران ایشان را کم کند.

مراجع احترام و حرمت دارند، اگر واقعا طرفدار ولایت فقیه هستیم باید رهبری را الگو قرار دهیم که ایشان هیچ وقت اسائه ادبی به هیچ یک از مراجع نداشته و ندارند.ادامه مطلب...



      

گفتگوی خبرنگار الف با حجت الاسلام
علیرضا پناهیان درباره فلسفه استقبال از رهبری:

شهر مقدس قم در انتظار
سفر رهبر انقلاب است و مردم خود را برای استقبال از ایشان آماده
می‌کنند. اهمیّت حضور پرشور و استقبال مردم از ایشان را چگونه ارزیابی
می‌کنید؟

در این دیدار مردم قم و
همچنین علما که خدمت‌ ایشان خواهند رسید، ولایتمداری خودشان را به نمایش
خواهند گذاشت. براساس تجربه می‌توان گفت که هرگاه مردم ما ولایتمداری خود
را به نمایش گذاشته‌اند، برکاتی غیرقابل احصاء و غیرقابل تصوّر به دنبال
داشته است. قطعاً با این استقبال، دشمن ناامید می‌شود، اتّحاد و همدلی در
میان علماء حاکم می‌شود، آینده انقلاب تضمین می‌شود، قلب دوستداران
انقلاب شاد می‌شود و... ولی این برکات تمام آن چیزی نیست که خدای متعال
به خاطر این استقبال به مردم ما عنایت خواهد کرد.

      ممکن است در
مورد عبارت «غیرقابل احصاء» و «غیرقابل پیش‌بینی» توضیح بیشتری بدهید؟

برکات و اثراتی که تاکنون
خداوند متعال به واسطه ولایت‌پذیری و ولایتمداری مردم به ما ارزانی داشته
واقعاً غیرقابل پیش‌بینی بوده است. شما در طول تاریخ سی‌ساله انقلاب
هرجا حضور و اعلام وفاداری مردم را مشاهده می‌کنید، برکات و الطاف الهی
را هم می‌توانید ببینید.

تمام برکاتی که ما برای
ولایتمداری مردم تصوّر می‌کنیم، چیزهایی است که «ما» تصوّر می‌کنیم، نه
چیزهایی که «خدا» تفضّل می‌کند. آنچه خداوند عنایت می‌کند براساس «وَ
یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»(طلاق/3) خواهد بود. اگر ما در این
استقبال قیام لِلّه و قیام فی‌الله کنیم، ثمراتی که برای ما خواهد داشت،
غیرقابل پیش‌بینی است. بعضی‌ها تصوّر می‌کنند ناامید شدن دشمن یا شاد
شدن دوستان ثمره اصلی این حضور و استقبال است، در حالی که ثمرات این
استقبال قطعاً بیش از این‌هاست.

این همه عنایات پروردگار
که به صورت پنهان و پیدا وجود دارد، همه ثمرات ولایتمداری مردم ما بوده
است. از مشغول شدن دشمنان به همدیگر گرفته تا پیدا شدن مشکلات اقتصادی و
ضعف سیاسی و اقتصادی برای آن‌ها که ما پیش‌بینی نمی‌کریم، همگی امدادهایی
است که خداوند به واسطه ولایتمداری مردم به این انقلاب اعطا کرده است.
یا این‌که دشمنان ما در بسیاری از توطئه‌های خود، بدون این‌که ما فعالیت و
دخالتی کرده باشیم، موفق نمی‌شوند. این‌ها نیز از برکت ولایتمداری است.
تازه این‌ها ثمرات کوتاه‌مدت است. یکی از ثمرات درازمدت این است ‌که در
اقصی نقاط عالم و در مناطق خارج از دسترس- و حتی خارج از تمنای- ما
اتفاقاتی به نفع و در حمایت از این نظام می‌افتد. این‌ها هم ثمراتی است
که تاکنون آشکار شده است. بنابراین ثمرات چنین استقبال‌هایی، که نمایش
ولایتمداری مردم است، بسیار فراتر از ناامید کردن دشمن است.

      ناامید کردن
دشمن ثمره مهمّی نیست؟

نه، منظور من این نیست.
بالاخره ثمره طبیعی حضور پرشور مردم، منکوب، ناامید و سرخورده شدن دشمن
هست. منظور من این است که نباید انگیزه حضور خود را در این استقبال ناامید
کردن دشمن قرار دهیم.

خداوند خطاب به مومنین
می‌فرماید: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»(حج/78) خداوند متعال
پس از امر به جهاد، با عبارت «حقّ جهاده» در واقع میزان این تلاش را هم
مشخص کرده است. میزان جهاد ما باید بر اساس میزان شایستگی خدا باشد، نه
بر اساس میزان خطر دشمن. «جاهدوا فی‌الله» یعنی حق دشمن را بگذار کف دستش
ولی ما باید بعد از عبور از دشمن به دنبال تحقق «حقّ جهاده» باشیم. «حق
جهاده» یعنی من می‌خواهم به اندازه‌ای که خدا شایسته است برای او تلاش
کنم.

استقبال ما از رهبر معظم
انقلاب باید این‌گونه باشد. الان ما در شرایطی هستیم که ولایت در اوج
اقتدار قرار دارد. حالا شدّت استقبالمان چگونه باید باشد؟ مجاهدتمان در
این مقطع باید چقدر باشد؟ باید در حد شایستگی خداوند باشد و در حد علاقه
ما برای زمینه‌سازی برای ظهور. نباید بگوییم: «حالا که الحمدلله ولایت در
کشور ما در بالاترین میزان اقتدار سی‌سال گذشته قرار دارد، از دشمن هم که
فعلاً خبری نیست، پس لازم نیست برای این استقبال کار زیادی صورت گیرد»!

همیشه نباید به خاطر دشمن
به خیابان‌ها بیاییم. نهم دی و بیست و دوم بهمن، برای مشت کوبیدن بر
دهان دشمن به خیابان آمدیم. همیشه نباید منتظر باشیم دشمن تهدیدی کند تا
ما اعلام آمادگی کنیم. این نگاه خیلی حداقلی است. درحالی‌که نه تنها دشمن
عددی به‌حساب نمی‌آید، بلکه رهبر عزیزمان هم در اوج اقتدار است، در روز
27 مهر با حضورمان در استقبال از رهبر معظم انقلاب باید روحیه انقلابی و
حداکثری را در خود تقویت کنیم و به جهانیان هم نشان دهیم.

مردم لبنان اگر امروز از
یک عنصر حزب‌اللهی که با صراحت حرف‌های امام(ره) و رهبری را می‌زند،
این‌گونه استقبال می‌کنند، اصلاً مسأله عجیبی نیست. آن‌ها در مواجهه
مستقیم با دشمن قرار دارند. دشمن بیخ گوششان است. آن‌ها اصلاً خط مقدم
مقابله با دشمن هستند. این استقبال آن‌ها از رئیس‌جمهور ایران کاملاً
طبیعی و برای سیاسیون جهان قابل فهم است.

در سفری که همراه تعدادی
از دانشجویان به لبنان سفر کرده بودیم، در دیدار با مادر شهید عماد مغنیه،
یکی از دانشجوها مطلبی را گفت که مترجم آن را ترجمه نکرد. او گفت: «به
مادر شهید مغنیه بگویید ارزش شهدای شما از شهدای ما بالاتر است» ولی
مترجم گفت: «من این جمله را ترجمه نمی‌کنم چون اولاً این مطلب نادرست است
و من حرف نادرست را ترجمه نمی‌کنم و ثانیاً می‌دانم مادر شهید مغنیه از
شنیدن این سخن به شدت ناراحت می‌شود. درست است که شهدای ما غریب‌تر هستند
ولی شهدای شما الگوی ما هستند، آن‌ها السّابقون السّابقون هستند».

استقبال مردم لبنان از
رئیس‌جمهور ما در حقیقت تیر خلاصی بود به پیکر نیمه‌جان دشمنان داخلی و
خارجی نظام. این استقبال هم دشمنان را ناامید کرد و هم افکار عمومی
جهانیان را بیدار کرد. ولی استقبال مردمی که تحت ستم و تجاوز قرار
گرفته‌اند از رئیس‌جمهور کشوری که قاطعانه از آن‌ها حمایت می‌کند، مسأله
عجیبی نیست.

در مقابل، استقبال مردم
قم که در اوج اقتدار رهبری و آرامش کشور از رهبر و مقتدای خود به عمل
می‌آورند تنها ناامیدی دشمن را به همراه ندارد. این استقبال که برخاسته
از یک انگیزه حداکثری است قطعاً ثمرات حداکثری نیز به دنبال خواهد داشت.
از آن‌جا که اندازه تلاش و مجاهدت ما را بنا بر امر خداوند در قرآن، «حقّ و
شایستگی» خدا تعیین می‌کند، مردم باید برای این استقبال سنگ تمام
بگذارند. باید هرکسی این استقبال را می‌بیند از خود بپرسد: «چرا این‌ها
این‌قدر خودشان را برای این استقبال به آب و آتش می‌زنند؟ مگر کسی به
رهبرشان جسارتی کرده که احساسات آن‌ها تحریک شده و بخواهند با این حضور
خود را التیام بخشند؟» آن‌جاست که می‌توان گفت: «این مردم که این‌چنین از
رهبرشان استقبال می‌کنند، تا امام زمانشان را هم از پس پرده غیبت خارج
نکنند، آرام نخواهند نشست». این است فلسفه یک استقبال انقلابی و مجاهدانه.

استقبال مردم قم از
رهبر انقلاب، با ولادت امام علی‌بن موسی الرّضا مصادف است. امام رضا(ع)
نیز بنابر اسناد تاریخی، مورد استقبال بی‌سابقه مردم نیشابور قرار گرفتند.
شما این دو استقبال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

استقبالی که مردم ما از
رهبر انقلاب می‌کنند، با استقبال مردم نیشابور از امام رضا(ع) تفاوت دارد.
مردم نیشابور می‌خواستند از امام رضا(ع) که مشهور به عالم آل محمد
بودند، «علم» بگیرند، ولی مردم قم می‌خواهند پای رکاب ولی‌فقیه و نایب
امام زمان(عج) «عمل» کنند. بین «علم» و «عمل» فاصله بسیاری است. درخواستی
که مردم نیشابور از آن استقبال باشکوه داشتند، درخواست «علم» بود. آن‌ها
از امام «آگاهی» می‌خواستند، امام هم به آن‌ها آگاهی داد ولی در آن زمان
مردم اهل عمل نبودند و در آغاز راه آگاهی بودند. ولی درخواستی که ما مردم
قم پای رکاب نایب امام زمان(عج) داریم، اذن عمل و دریافت دستورالعمل است.
ما با این استقبال در حال عمل کردن به علمی هستیم که مردم نیشابور در
استقبالشان از امام رضا(ع) تقاضا کردند.

در آن زمان هرچند مردم
زیادی برای استقبال آمده بودند و استقبال باشکوهی هم از امام رضا‌(ع) به
عمل آوردند ولی معرفت عمیقی نسبت به امام زمان خود نداشتند. وقتی حضرت
فرمودند: «بشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها» هیچ‌کدام از آن‌ها برای اعلام
آمادگی خود در دفاع از امام مظلومشان شمشیر نکشیدند و به امامشان ابراز
وفاداری نکردند. ولی در این استقبال مردم اعلام وفاداری خود را با فریاد
سر می‌دهند و با شعارهایشان آمادگی خود را برای دفاع از حریم ولایت اعلام
می‌کنند.

      در مورد اصل
استقبال از مسئولین نظام اسلامی که بعد از انقلاب در میان مردم رواج
یافته، بعضی‌ها شبهه‌ای می‌کنند که برگرفته از کلام امیرالمؤمنین خطاب به
مردمی است که به استقبال ایشان آمده بودند. حضرت آن‌ها را از این کار
نهی فرمودند. نظر شما در این‌باره چیست؟

اولاً این‌که بعضی‌ها
ممکن است حرف‌هایی را بزنند و شبهه‌هایی را ایجاد کنند اصلاً مسأله عجیبی
نیست، چون نمی‌توان جلوی زبان را گرفت. حتی در دوران ظهور امام زمان(ع)
هم کسانی هستند که نق می‌زنند. در روایات آمده که بعضی‌ها با استناد به
آیات قرآن دل امام زمان(ع) را خون می‌کنند و با آن آیات به جنگ حضرت
می‌روند. لذا وجود چنین شبهه‌هایی و چنین افرادی اصلاً عجیب نیست.

ثانیاً پاسخ کاملاً روشن
است. اجازه بدهید اصل داستان را ببینیم. در حکمت 37 نهج البلاغه آمده است:
«وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِینُ
الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ» در
مسیری که حضرت به سمت شام می‌پیمودند، گروهی از مردم شهر «انبار» حضرت را
دیدند و شروع کردند پیاده به دنبال امام و در مقابل ایشان دویدن. چیزی
شبیه مراسم استقبال یا بدرقه انجام دادند.

ابتدا حضرت اعتراض
نکردند، بلکه از علت کارشان سوال کردند و فرمودند: «مَا هَذَا الَّذِی
صَنَعْتُمُوهُ؟» این چه کاری است که انجام می‌دهید؟ مگر حضرت نمی‌دانستند
آن‌ها چه کار می‌کنند؟ معلوم بود که به استقبال آمده‌اند. اما منظور
حضرت از این سؤال این بود که فلسفه این کار شما چیست؟ به عبارت دیگر حضرت
می‌فرمایند: «برای چه این کار را می‌کنید؟» آن‌ها در جواب گفتند: «خُلُقٌ
مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا» این عادت ماست، هرکسی رئیس شود ما
این کار را برایش می‌‌کنیم. بعد از این‌که فلسفه این کار خود را بیان
کردند، حضرت آن‌ها را از این کار نهی کردند و فرمودند که این کار نفعی
برای امرای شما ندارد. شما هم در دنیای خود ضرر می‌کنید و آخرتتان را هم
خراب می‌کنید.

اما اگر آن‌ها در جواب
حضرت می‌گفتند: «ما شنیدیم رسول خدا(ص) فرموده است: علی ‌جانم اگر
نمی‌ترسیدم که مردم در مورد تو چیزی را بگویند که در مورد عیسی‌بن‌مریم
گفتند، در مورد تو سخنی می‌گفتم که از هرجا رد شوی مردم خاک کف پای تو را
به عنوان تبرّک بردارند [روایت مشهوری در کتاب اختصاص شیخ مفید، ص 150] و
ما به این دلیل که تو وصی رسول ربّ‌العالمین هستی دورت را گرفته‌ایم»
حضرت مانع آن‌ها نمی‌شدند. همان‌طور که رسول خدا(ص) در زمان هجرت مانع
استقبال مردم مدینه نشدند و همچنین حضرت رضا(ع) در ارتباط با
استقبال‌کنندگان نیشابور هیچ نهی نکردند و بلکه حدیثی نیز به آن‌ها هدیه
کردند. در حالی‌که هر دوی این استقبال‌ها بسیار پرشورتر و پرجمعیت‌تر از
آن استقبال مردم شهر انبار بود. بنابراین نیت و انگیزه استقبال خیلی اهمیت
دارد و تعیین کننده است.

به همین دلیل است که طبق
روایات حضرت بقیةالله(عج) وارد هر شهری می‌شوند، مردم استقبال شدیدی از
ایشان می‌کنند. حتی در روایت دارد که یاران خوب حضرت جهت تبرّک، به مرکب
ایشان دست می‌کشند «یَتَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الْإِمَامِ یَطْلُبُونَ
بِذَلِکَ الْبَرَکَةَ». این نشان می‌دهد که اصل استقبال اشکالی ندارد،
مهم این است که فلسفه آن چه باشد. اگر فلسفه آن شاه‌پرستی باشد، باید ترک
شود ولی اگر فلسفه آن خدایی باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه طبق
روایات، یکی از اوصاف یاران امام زمان(ع) است.

ما استقبال و بدرقه‌ای را
خوب می‌دانیم که خودش قیام لِلّه و تظاهرات ولایی است. پیغامی است برای
دعوت آقا امام زمان(عج). این جنبه استقبال برای ما ملاک است و قداست دارد.
اجازه بدهید در این زمینه خاطره‌ای از حضرت امام(ره) نقل کنم:

حضرت امام(ره) زمانی که
در نجف یا قم تدریس می‌کردند وقتی سرِ درس می‌رفتند، شاگردانشان را از
این‌که برایشان صلوات بفرستند نهی می‌کردند. راضی نبودند شاگردهایشان حتی
احترامی در این حد برایشان قائل باشند. می‌گفتند صلوات را جای دیگری
بفرستید. همین امام وقتی بنا بود بعد از سال‌ها دوری از وطن به ایران
بازگردند، نه تنها از شکل‌گیری کمیته استقبال ممانعت نکردند، بلکه
توصیه‌ها و هماهنگی‌هایی را هم با آن کمیته داشتند.

امامی که راضی نبود سرِ
درسش کسی به احترام ایشان بلند شود و صلوات بفرستد، از برنامه‌ریزی برای
استقبال میلیونی در تهران ممانعت نکردند. چون این استقبال، استقبال از شخص
نبود؛ استقبال از شخصیت و جایگاه مقدّس ولایت بود. بعد از انقلاب هم
همین روش ادامه داشت. حضرت امام(ره) به ابراز ارادت مردم میدان می‌داد.
چون این ابراز ارادت به شخص ایشان نبود. اگر آن روز هم مردم شهر «انبار»
به امیرالمؤمنین(ع) می‌گفتند که «آقاجان چون شما ولی‌الله‌ هستید، جان
پیامبر و وصی او هستید، ما به خاطر خدا به شما احترام می‌گذاریم» یقیناً
امیرالمؤمنین برخورد دیگری می‌کردند.

وقتی مردم آب وضوی پیامبر
را به عنوان تبرّک می‌بردند ایشان مانع نمی‌شدند. چرا پیامبر در این
خصوص مانع مردم نمی‌شدند؟ چرا به آن‌ها نمی‌فرمودند: «این چه کاری است که
می‌کنید؟ خودتان را ذلیل نکنید!» چون می‌دانستند مردم این کار را به خاطر
خدا و با معرفت انجام می‌دهند. اگر مردم می‌گفتند: «هرکسی رئیس ما باشد
وقتی دست و صورتش را می‌شوید ما آبش را جمع می‌کنیم»، قطعاً حضرت مانع
می‌شدند.

استقبال مردم قم از رهبر
انقلاب هم یک تظاهرات مقدس در پاسداشت مقام ولایت است. شأن مردم قم اجل
از این حرف‌هاست که بدون معرفت در این استقبال شرکت کنند. در این تظاهرات و
استقبال، مردم اوج علاقه و انتظارشان برای ظهور منجی کل را به نمایش
می‌گذارند.





      
هنگامی که آیت الله
آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا
نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به
هرطریق که می توانید این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک
نکند پس چه کسی به ایشان یاری رساند.

آیت الله وحید خراسانی درخصوص رهبر انقلاب نظرات قابل تاملی دارند که بیان
آن در ایام سفر آیت الله خامنه ای به شهر قم قابل توجه است.

به
گزارش جهان این درحالی است که جریان ضدانقلاب تلاش می کند نظرات آیت الله
وحید را در مقابل رهبری نشان دهند.

* هنگامی که آیت الله آملی لاریجانی برای
مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در
خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق که می توانید
این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک نکند پس چه کسی به
ایشان یاری رساند.

* روزی یکی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی
می رود و از اوضاع و احوال کشور گلایه می کند و ایشان خطاب به این طلبه
جوان می گویند آیا من می توانم کشور را اداره کنم ؟
این طلبه جوان بعد
از مدتی تفکر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این کشور را اداره کنید
آیت
الله وحید می گویند به راستی چه کسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این
کشور را اداره کند.

* آیت‌الله محمد مهدی شب‌زنده‌دار نیز در درس
خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت‌الله
وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت‌الله العظمی وحید خراسانی که ما
بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می‌شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات
مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه‌ای بر‌اساس موازین است».

وی ادامه
داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می‌کنند و اصل در این است که هوا و
هوس ندارند و وقتی تشخیص می‌دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می‌کنند و
این یک شهادت بزرگی است.

استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: در
جلسه دیگری هم آیت‌الله وحید خراسانی از آیت‌الله خامنه‌ای و پدر ایشان
تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف
می‌شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم.

وی
بیان داشت: این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر
نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است.



      
ادامه مطلب...



      
ادامه مطلب...



      
ادامه مطلب...



      

  یکی از مراجع به نام در عصر معاصر مرحوم آیت الله بهجت بودند که با توجه به عدم حضور وی در بسیاری از عرصه های اجتماعی همیشه شایعاتی مبنی بر عدم ارتباط مناسب ایشان با نظام مقدس جمهوری اسلامی و شخص مقام معظم رهبری از سوی بدخواهان نظام اسلامی انتشار می یافت. اما سخنان این مرجع بزرگ شیعه در خصوص رهبر انقلاب و همچنین تصاویر منتشر نشده از دیدار ایشان با مقام معظم رهبری حکایت از ارتباط مستمر این بزرگوارن داشت. فرزند آیت‌الله العظمی بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامت رهبری اشاره می‌کند و می‌گوید: این موضوع سبب شد تا مظعم‌له برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختم‌ها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعت عمر حضرت آیت‌الله بهجت ادامه داشته است.





 





      

پیامکی به دستم رسید که ابتدا آنرا با هم مرور می کنیم:

حجت الاسلام فقیهی: سال 79 آقای بهجت در پاسخ به اینکه با وجود کهولت سن چرا در جمع استقبال از رهبری حاضر شده‏اند،فرمود:اگر مردم می‏دانستند که استقبال از این سید چقدر ثواب دارد،هیچ کس در خانه نمی‏ماند.

این جمله برای همه مهم است.چرا که قدر این سید را چه کسی می‏تواند به جرات بگوید می‏داند؟پرچم اسلام در اهتزاز است با قدرت ولایت.دنیا فهمیده چه خبر است و ما در دریا و سرگردان و حیرانیم.

به راستی او با دلها چه کرده است که واله و شیدای اویند؟جای همه در شهر قم خالی است تا ببینند همه و همه در انتظار رویت آن سید از تبار علی و فاطمه‏اند.

چه سخن‏ها و صحبت‏ها از زبان عالمان وارسته در مورد این شخصیت بزرگ شنیده‏ایم و از کنار آن به راحتی گذشتیم؟ادای احترام آِت الله بهاءالدینی(ره)،آیت الله بهجت،آِیت الله حسن زاده و مراجع معظم تقلید برایمان کافی نیست؟

فردا مردم ولایت مدار قم نمایشی به جهانیان نشان خواهند داد که مغرضین و بیماران تا سالیان سال در گوشه‏ای خزیده و توان حرف زدن نخواهند داشت.انشاالله




برچسب ها : رچم  ,


      
از یک معلم کوچک دانشگاه به هنرمند گرامی جناب استاد علیرضا افتخاری

با اهدا سلام و آرزوی سلامتی برای جنابعالی و خانواده محترم؛
شب گذشته شنیدن صدای هق هق شما از تلویزیون بسیار متاثرم کرد.ادامه مطلب...



      
   1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم