سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، اقدام صدا و سیما در پخش اظهارات صریح امام خمینی(ره) در سال‌های نخستین انقلاب که در بحبوحه بحران‌سازی‌های گروه‌ها و فرق سیاسی انجام می‌گرفت؛ عصبانیت و نگرانی عناصر جریان دوم خرداد را موجب شد. در کنار اظهارنظرهای فعالان دوم خرداد که شاخصه‌«نارضایتی» در آن شفافیت ویژه‌ای دارد...

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، اقدام صدا و سیما در پخش اظهارات صریح امام خمینی(ره) در سال‌های نخستین انقلاب که در بحبوحه بحران‌سازی‌های گروه‌ها و فرق سیاسی انجام می‌گرفت؛ عصبانیت و نگرانی عناصر جریان دوم خرداد را موجب شد. در کنار اظهارنظرهای فعالان دوم خرداد که شاخصه‌«نارضایتی» در آن شفافیت ویژه‌ای دارد، رسانه‌های این جریان نیز رویه‌ای را پیگیری می‌کنند که رصد این تحرکات حاکی از تمایل فراوان این طیف به عدم تداوم این مشی صدا و سیماست.البته غلظت این میل به گونه‌ای است که برای تحقق آن کاربرد هر منطق یا جایگاه یا «انتساب» رواست. به نظر می‌رسد واکاوی این طریقه ابراز ناراحتی، در این مقطع کفایت می‌کند؛ اگرچه ماجرا آنقدر واضح است که همگان از متن و حواشی آن مطلعند.

 ***

دلیل مخالفت با پخش اظهارات امام خمینی(ره) چیست؟ اگرچه این ابراز مخالفت همراه با توجیهاتی عجیب مطرح می‌شود، اما چه نکاتی در فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) نهفته است که موجبات نگرانی‌ها و مخالفت‌ها را فراهم می‌آورد؟برای توضیح این رخداد، بیان ساده و صریح مناسب‌تر است.دوم خرداد 76 سبب شد برخی کنشگران سیاسی کشور که عنوان «اصلاح‌طلبی» را برای تعریف مشی سیاسی خود برگزیده بودند، در تبیین تعاریف سیاسی مطلوب خود تصویری مذموم از «انقلابی‌‌گری» ارائه دهند و اندیشه انقلابی را مرادف تندخویی و نقطه مقابل «صلاح» قرار دهند. این طریقه استدلال که برگرفته از متون اندیشه‌های فلسفی غرب پس از انقلاب فرانسه است، سفارش می‌کرد،«رفرم» تنها چاره‌ای است که می‌توان با دست یازیدن به مؤلفه‌های آن اقدام به «تغییر» کرد. به دلیل کانالیزه شدن این تئوری بود که تفکر انقلابی – یعنی همان متون و مواریث دارای پشتوانه شیعی – و مصادیق این نگرش مورد هجوم و تخطئه جماعت رفرمیست قرار گرفت. این تجویز سبب اهانت‌های بی‌شمار به تفکر انقلابی- اسلامی و نیز نمادهای آن شد که نیازی به بیان آن نیست. اما در این میان آنچه منطبق بر دلیل این نوشتار است نگاه و رفتار معتقدان به این سیره و نگرش به امام خمینی(ره) است، فارغ از اینکه جایگاه امام خمینی(ره) به عنوان پایه‌گذار و تئوریسین انقلاب و جمهوری اسلامی به تنهایی می‌تواند عاملی برای قرار گرفتن در نقطه کانونی هجمه این تفکر باشد اما می‌توان گفت، عملکرد امام (ره) در حوادث پس از انقلاب و تمیز دادن ظرفیت برخی موضوعات که در آن برهه بسیار حساس و خطرناک، رهیافتی به وضع مطلوب جمهوری‌اسلامی شد؛ مورد توجه بیشتر رفرمیست‌‌هاست. 
 آنچه امام (‌ره) در رخدادهای پس از انقلاب انجام داد، هم به لحاظ تبعیت اکثریت کنشگران سیاسی و هم به واسطه‌ مقبولیت بی‌نظیر مردمی باعث وقوع یک «شاخص» تردیدناپذیر برای شناخت مسیر انقلاب شد. در وقایعی چون حذف جبهه‌ ملی و نهضت آزادی از عرصه‌ سیاست‌ورزی، رسوایی منافقین، افشای چهره‌ واقعی بنی‌صدر و... که تماما در جهت حفظ و تقویت مسیر انقلاب صورت گرفت، این امام‌خمینی(ره) بود که به ایفای نقش پرداخت. بنابراین باید گفت ‌امام خمینی(ره) پس از انقلاب و ایجاد ساختار حکومتی جمهوری‌اسلامی نقش مدافع انقلاب و جمهوری‌اسلامی را ایفا کرد و همانگونه که پیش‌تر گفته شد رفتار امام (ره) شاخص تشخیص مسیر انقلاب شد. با در نظر گرفتن همین «ملاک» است که می‌توان به دلیل تمایل اصلاح‌طلبان برای حذف «اندیشه» امام (ره) پی برد. این موضوع اگرچه در بیان برخی عناصر دوم خرداد به صورت صریح آمد اما از رفتار خرد و کلان اصلاحات قابل استنباط است. واضح است که از دل چنین باورهایی تمایل برای «به موزه رفتن» افکار امام خمینی(ره) پدیدار می‌شود.آیا اینگونه نیست؟

 بنابراین امام خمینی (ره) شاخصی است که به واسطه تازگی حضور و رفتار وی در اذهان و افکار عمومی، در کنار رهبری بزرگ‌ترین مانع بر سر جریان تجدیدنظرطلب دوم خرداد است.
در حوادث پس از انتخابات که همین جریان رفرم به واسطه احساس انقراض سیاسی اقدام به یک انتحار بی‌سابقه کرد نیز نقش امام(ره) بسیار برجسته بود. البته به واسطه استفاده قدرتمندانه از «نفاق» که تلاش داشت روشنگری‌‌های رهبر انقلاب را کم اثر کند، این «شاخص» تا حدودی از دسترس افکار عمومی دور ماند، اما اینک رهنمودهای داهیانه رهبر انقلاب تا حدود زیادی از غبار فتنه کاسته و رجوع مجدد مردم به شاخص امام خمینی (ره) میسر شده است. طبیعی است در این شرایط، صراحت امام خمینی (ره) نه‌تنها خوشایند جریان دوم خرداد نخواهد بود که حتی به مثابه یک خطر بزرگ به حساب می‌آید.آنگاه که امام خمینی(ره) درباره هتاکی نشریات اعلام موضع می‌کند، هنگامی که در واکنش به رفتارهای غیرقانونی و تخریب شورای نگهبان صراحتا اعلام می‌کند که «غلط می‌کنی قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد»، زمانی که صریح‌ترین مواضع را در قبال فلسطین و قدس شریف بیان می‌کند، طبیعی است که رفتار اصلاح‌طلبان مورد مذمت مردم قرار می‌گیرد و این همان تقابل اندیشه‌ انقلابی با جریان مصلحت‌جوی رفرمیست است.

 در چنین شرایطی وقتی امام بر صفحه تلویزیون می‌نشیند، نمی‌توان از وی تصویری دید که نسبت به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی مواضع «ملایم» اتخاذ می‌کند. در این زمان است که امام (ره) صراحتا ارتباطات آشکار و نهان با بیگانه را مورد اشاره قرار می‌دهد و «حکم» صادر می‌کند و... .اصلاح‌طلبان از پخش اظهارات امام خمینی(ره) نگرانند. امام (ره) که بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد آن امامی نیست که در 12 سال اخیر از سوی اصلاح طلبان توصیف می‌شد. اظهارات او آنقدر شفاف و صریح است که تفاسیر مختلف را هم به دنبال ندارد، بنابراین نمی‌توانند به توجیه اظهاراتش بپردازند.این شب‌ها وقتی امام خمینی(ره) سخن می‌گوید، آن امامی نیست که اصلاح‌طلبان پیرو خط او هستند. این شب‌ها امام خمینی(ره) امام اسلام ناب محمدی است. امامی است که سخن از تمدن اسلامی بر زمان می‌آورد و بر همین اساس حمایت از فلسطین و لبنان را یکی از مولفه‌های استراتژیک امنیت ملی ایران تعریف می‌کرد و هم بر این اساس، مبارزه با نماد استکبار (آمریکا) را رمز بقای تمدن اسلامی می‌دانست. براساس افکار و اندیشه امام برای تداوم تقابل تمدن اسلامی با استکبار، «مصلحت» جام زهر است. امام بر مدار حقیقت بود و آنگاه که «تحمیل» وارد عرصه می‌شد، صادقانه به ملت می‌گفت که جام زهر آورده‌اند. این شب‌ها امام(ره) اصول مترقی بر «ولایت فقیه» را تبیین می‌کند.
و اما تلخندی است این شب‌ها! مدعیان «خط امام» از امام «ناراحتند»!

نویسنده: سیدعابدین نورالدینی





      
آیت الله خامنه ای

پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای "مدظله العالی" رهبر معظم انقلاب اسلامی، اقدام به درج وصیت نامه ای از معظم له نمود که از نظر می گذرد؛  متن این وصیت نامه زیبا، صمیمی و خواندنی  به شرح زیر است:

ازآنجا که ما در شرایط بحرانی و غیرعادی به سر می بردیم و هر لحظه ممکن بود خطری برای ما پیش بیاید، فردای آن روز نشستم و وصیت نامه خود را نوشتم. تا چند هفته پیش، از این وصیت نامه خبری نداشتم، لیکن آقاسیدجعفر آن را برایم آوردند و گفتند که پسرشان در لابلای کاغذهای قدیمی پیدا کرده است. این اصل وصیت نامه است که در بالای آن نوشته ام:

«وصیت نامه سیدعلی خامنه ای مرقومه لیله یکشنبه 27شوال 1382» (فروردین 1342 شمسی) یعنی فردا شب حادثه مدرسه فیضیه نوشته ام. متن وصیت نامه این است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.

دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند

مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند.

آیت الله خامنه ای و امام

دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند،... پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند (البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. (مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.

از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)

و گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی.

گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار.

العبد علی الحسینی الخامنه ای

مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند

(حالا صورت قرض هایم را که در صفحه جداگانه ای نوشته ام برایتان می خوانم):

حدود 100تومان، مقدس زاده بزاز (مشهد)

کمتر از 30تومان، خیاط گنگ (مشهد) 2یا 3تومان، عرب خیاط(قم)

مطابق دفتر دین، آقا شیخ حسن بقال کوچه حجتیه (قم) چون مرتب با او سر و کار داشتیم و نمی دانستیم چقدر به او بدهکاریم (گویا چند تومانی

آقای شیخ حسن صانعی (قم) 32تومان تقریباً

حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی (قم) (بیشترین پولی را که من آن زمان مقروض بودم، به آقای هاشمی بود. چون وضعش نسبتاً خوب بود، از او قرض می کردیم.)

مطابق دفتر دین، آقای مروارید کتاب فروش (قم)

مطابق دفتر دین، آقای مصطفوی کتاب فروش (قم)

10 تومان آقای علی حجتی کرمانی

شاید 5تومان، محمد آقانانوا نزدیک منزل (مشهد)

 

برگرفته از  دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری





      
صابرین

به آخوند خراسانی گفتند که به این آقایی که پول دادی ارادتی به شما  ندارد، فرمود: این پول که در جیب من است شرط انفاق آن، ارادت به من نیست، بلکه پول بیت‌المال است و این هم بنده خداست، حالا به ما فحش بدهد یا برای ما صلوات بفرستد!

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الصبر ثلاثةٌ: صبرٌ عند المصیبة و صبرٌ علی الطاعة و صبرٌ عن المعصیة»1

 

و اما صبر و اقسام آن:

 

دسته اوّل، صبر بر سختیها و مصایب است؛ چنان‌که خدا در قرآن فرموده: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقصٍ من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرین؛ هر کسی در دنیا به نوعی مورد آزمایش و امتحان الهی قرار می‌گیرد و کسی را نمی‌توان یافت که گرفتار نشود، بنابراین صبر در مشکلات، مرحله اوّل صبر است».2

 

دسته دوم، صبر بر طاعت است؛ یعنی انسان در مقابل امتثال اوامر الهی صبور و بردبار باشد. حضرت امیر علیه السلام در این بخش خیلی صبر و تحمّل کرد، به این معنا که رفته پشت سر مخالفانش نماز خواند و گاهی هم در دستگاه آنها می‌نشست و شب و روز با اینها روبه‌رو می‌شد. امام حسن علیه السلام صلح کرد و این برایش چقدر سخت بود، شاید مرگ آسان‌تر و بهتر از این صبر بود، ولی ایشان موظّف به صبر بودند.ادامه مطلب...



      
ایران

مقدمه:

یکی از مهمترین اسناد انقلاب اسلامی که هم به لحاظ اعتبار و هم به لحاظ محتوایی از ارزش بالایی برخوردار است، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که بیانگر نوع نگرش انقلاب اسلامی ایران و صاحبنظران اصلی آن که در تلاش برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی بوده اند، می باشد؛ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این خصوص مقرر داشته است که:

 

«دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی به طور رایگان گسترش دهد»

آموزش در اعلامیه حقوق بشر OIC جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای انقلاب بویژه سالهای اخیر تعامل فعّالی را با سازمان کنفرانس اسلامی برقرار نموده است، در این راستا می توان موضوع بحث را در یکی از اسناد مصوب آن جستجو کرد؛

طلب علم یک فریضه است و آموزش یک امر واجب است بر جامعه و دولت به روشنی می توان گفت جهموری اسلامی ایران در طول سالهای انقلاب عملاً این بند از اعلامیه حقوق بشر اسلامی را در مورد علم و آموزش، جدّی تلقی کرده و توسط نهادهای مختلف دولتی و مردمی همچون نهضت سوادآموزی و نیز رسانه های گونه گون مکتوب و غیرمکتوب این آرمان را دنبال نموده است

آموزش در اعلامیه حقوق بشر OIC

انقلاب اسلامی با مشارکت در تصویب اعلامیه حقوق بشر اسلامی مصوب 1990 نوزدهمین نشست وزرای خارجه کنفرانس سازمان کنفرانس اسلامی دارای نقشی اساسی ست که از زوایا وابعاد مختلفی به حیات بشری و حقوق بشر پرداخته است، که در برخی مقالات پیشین به گوشه هایی از زوایای گونه گون آن اشاره کرده ایم؛ درخصوص آموزش نیز می توان نکات متعددی از این سند مهمّ بین المللی که ایران نیز عضو سازمان تصویب کننده آن می باشد، استنباط نمود؛ هرچند اهمیت آموزش و تاثیرگذاری جدّی آن در عرصه های مختلف اجتماعی به کسی پوشیده نیست لکن ابعاد مختلف این مساله بسیار مهمّ نیازمند دقت نظر و بررسی است؛ بویژه اینکه مساله آموزشی برای قشر سنی کودک و نوجوان همچون نیازهای دیگر اساسی ایشان از حیاتی ترین نیازهای ایشان محسوب می شود و در نتیجه نیازمند حمایت خاص است.

امام خمینی

برخی ابعادِ آموزش را در این سند عبارتند از:

یکم- طلب علم یک فریضه است و آموزش یک امر واجب است بر جامعه و دولت به روشنی می توان گفت جهموری اسلامی ایران در طول سالهای انقلاب عملاً این بند از اعلامیه حقوق بشر اسلامی را در مورد علم و آموزش، جدّی تلقی کرده و توسط نهادهای مختلف دولتی و مردمی همچون نهضت سوادآموزی و نیز رسانه های گونه گون مکتوب و غیرمکتوب این آرمان را دنبال نموده است.

دوّم- بنابراین سند مصوب سازمان کنفرانس اسلامی، بر دولت لازم است که راهها و وسایل آموزش را فراهم نموده و متنوع بودن آن را به گونه ای که مصلحت جامعه را برآورد، تأمین نماید.

چنانچه عملکرد جمهوری اسلامی ایران در سالیان انقلاب اسلامی از این جهت مورد بررسی قرار گیرد به نتیجه شگفت آوری دست خواهیم یافت! زیرا چه بسا گفته شود تنوع علوم و آموزش دانش ها و فنون و هنرهای مختلف را حتی فراتر از مصلحت جامعه توسعه داده است! تنوعی که بویژه در علوم اجتماعی و انسانی گاه آنچنان با سرعت و شتاب توام گشته است که انقلاب اسلامی را از رسالت جدّی و نهایی خویش در پیاده ساختن اهداف عالی اسلام و اسلامی کردن همه علوم تاحدودی بازداشته است!

«دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی به طور رایگان گسترش دهد»ادامه مطلب...



      

پروز راجی

پرویز راجی<\/h1>

پرویز راجی متولد 1315، وارد شرکت نفت شد و در آنجا به لطف آشنایی و حشر و نشری که با امیرعباس هویدا پیدا کرد تا مرحله ی رئیس دفتر او در شرکت نفت ترقی کرد، و آنگاه که هویدا مسند نخست وزیری یافت، راجی نیز به سمت ریاست دفتر نخست وزیری منصوب شد. بعد از آن چون پرویز راجی مورد توجه اشرف پهلوی قرار گرفت به خدمت در باند او پرداخت و در این راه تا به آن حد پیش رفت که عملاً بصورت زوج غیررسمی اشرف درآمد.

او همچنین مأموریت داشت امور تجارتی بین دو کشور بخصوص خریدهای تسلیحات شاه از لندن – را هر چه بیشتر گسترش دهد و هر طور که مصلحت اتقضاء می کند، رجال و وکلای و سردمداران حکومت انگلیس را با روشهائی از قبیل: پرداخت وامهای سنگین، اهدای رشوه های نقدی و جنسی، دعوت به دیدار از ایران، و برگزاری مجالس عیش و نوش مجلل در سفارت ایران، در سلک مبلغین رژیم شاه درآورد

در خرداد ماه سال 1355 متعاقب افتضاحی که «امیر تیمور» سفیر شاه در لندن به شکل باخت کلان در قمار و از دست دادن تمام ثروتش در کازینوهای لندن مرتکب شده بود، شاه با توصیه اشرف و هویدا، پرویز راجی را به سفارت ایران در لندن فرستاد و به او مأموریت داد تا با استفاده از سوابق دوستی خود با محافل گوناگون لندن و بخصوص بهره گیری از هنری که در جذب افراد بلهوس و خوشگذران دارد، روابط مستحکمتری بین دو رژیم سلطنتی ایران و انگلیس برقرار سازد.ادامه مطلب...



      
تحریم

وقوع انقلاب اسلامی ایران در شرایط ایران دهه 50 اگر معجزه نباشد کمتر از آن نیست و همانطور که شهید بزرگوار استاد مطهری بیان داشتند  انقلاب ما یک پدیده مهم در قرن بیست و یک بوده و انقلاب اسلامی ایران را به دلیل ماهیت اسلامی داشتن آن مشابه انقلاب صدر اسلام می‌داند،اما انقلاب باید در مسیر خودش خوب جلو برود و درگیر آفات و انحرافات به وجود آمده نشود.

شهید مطهری با نگاه دقیق و آینده نگر خود اولین متفکری است که در سخنان خود به این مسئله می پردازد،در واقع پرداختن به آفات و آسیب هایی که ممکن است گریبان گیر انقلاب شود در هر زمان از مهمترین و هوشیارانه ترین کارها می باشد.

حال متن زیر گزیده هایی از کتاب چالش های امروز جامعه ما به قلم دکتر سیداحمد زرهانی می باشد که ایشان به بررسی آفاتی که در عصر حاضر انقلاب ما باآن روبه رو شده می پردازند که توسط موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر انتشار یافته است.

یکی از آفات انقلاب اسلامی استمرار فشار غرب برای نابودی این تفکر دگراندیش جهان معاصر است. غرب پس از گذشت بیست و چند سال هنوز هم از پذیرش این انقلاب سرباز می زند و در جهت استحاله یا حذف آن می کوشد

امروز دنیا به دنبال کوچک ترین حادثه ای در کشور ما چه هیاهویی به راه می اندازد. ده ها رادیو و صدای تبلیغاتی بیگانه، ده ها روزنامه و مجله و نشریات گوناگون به زبان های مختلف، هر هفته صداها خبر و مقاله شامل تحلیل های دروغ و غیرواقعی را پخش می کنند.

                                                                                                                                         مقام معظم رهبری

یکی از آفات انقلاب اسلامی استمرار فشار غرب برای نابودی این تفکر نوین جهان معاصر است. غرب پس از گذشت بیست و چند سال هنوز هم از پذیرش این انقلاب سرباز می زند و در جهت استحاله یا حذف آن می کوشد. هر چند نسبت دادن همه ناکامی های موجود، به غرب کار نادرستی است و با واقعیت منافات دارد، ولی نادیده انگاشتن اختلاف های اساسی میان زیر بناهای تمدن غربی و تفکر اسلامی نیز معقول و پذیرفته شده نیست و براساس همین واقعیت ساموئل هانتینگتونادامه مطلب...



      

5-    تشخصیص ندادن امام حق هنگام تصمیم گیری‌های سیاسی:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «کسی که بمیرد و امام خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.» قطعاً منظور از شناخت امام، یک شناخت شناسنامه‌ای نیست زیرا دشمنان امامان نیز امامان را به این معنا می‌شناخته‌اند، بلکه منظور این است که امام و رهبری را که قرار است در شرایط سخت و بحرانی او را هدایت کند، بشناسد؛ امامی که دستور خدا را درست تشخیص دهد و بتواند انسان را سالم از فتنه بیرون آورد.

چنین امامی در درجه اول خود پیامبران الهی بوده‌اند. قرآن کریم در سوره انبیا بعد از اینکه داستان بسیاری از انبیا را مطرح می‌کند، می‌فرماید :«و ما آنها را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کنند و به آنها انجام کارهای نیک و برپایی نماز و پرداخت زکات را الهام کردیم و آنها پرستشگران ما بودند.»( سوره انبیا، آیه 73) پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، این وظیفه بر عهده امامان معصوم علیه‌السلام و در دوره غیبت و عدم دسترسی به ایشان، این وظیفه برعهده آن دسته از علمای دین است که اهل بصیرت و تقوا و دوری از هوای نفس و جاه‌طلبی باشند.ادامه مطلب...



      

 فتنه آزمایش سخت و تکان دهنده‌ای است که افراد خالص و صادق را از افرادی که چنان خلوص و صداقتی ندارند جدا می‌کند. خدا صریحاً می‌فرماید: «آیا مردم گمان کردند که همین که بگویند ایمان آوردیم، آنها را رها می‌کنیم و آنها را به آزمایشها و فتنه‌های مختلف گرفتار نمی‌کنیم؟ چنین نیست، بلکه قطعاً کسانی که قبل از ایشان بودند [وچنین ادعایی کردند] را دچار فتنه‌ها ساختیم تا معلوم شود که چه کسانی راست می‌گویند و چه کسانی دروغ می‌گویند...»

این ابتلائات بقدری در جامعه دینی پیش می‌آید و افراد را به گمراهی می‌کشاند که حضرت امیر علیه‌السلام در این باره می‌فرماید« هیچ یک از شما نگویید که خدایا من از اینکه گرفتار فتنه شوم به توپناه می‌برم؛ چون هیچکس نیست مگر اینکه گرفتار فتنه می‌شود، پس اگر کسی می‌خواهد به خدا پناه ببرد، از «گمراهی‌های فتنه» به خدا پناه برد.» (‌نهج‌البلاغه، حکمت 93)ادامه مطلب...



      

قرآن مجید کے متعلق مستشرقین کا نظریہ

انتقام گیری

قرآن مجید مروج فرهنگ «والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس» است. مردم ما نیز در دوران پیروزی انقلاب از تقصیرها و قصور یکدیگر به سادگی چشم پوشی می کردند، گرچه به برکت تعالیم اسلام، روح گذشت در بدنه جامعه ما مشهود است، اما نگاهی به جرائد و پرونده های مجرمان در دادگستری، نشان می دهد، میل به انتقام و ضربه زدن به دیگران در میان مردم رشد زیادی کرده است و هر روز تعدادی از شهروندان، قربانی خشونت ها و انتقام گیری های مختلف می شوند. به آتش کشیدن خانه ها، اسیدپاشی به صورت دختران، دزدیدن کودکان، درگیری طوایف و گروه ها، دستبرد به اموال دیگران، سعایت و ده ها بزه دیگر، در اثر رواج روح انتقام گیری در حال گسترش هستند و به تدریج نوعی تزلزل و ناامنی در جامعه ایجاد می کنند. انتقام گیری به عنوان پدیده ای اجتماعی در حوزه جامعه شناسی قابل مطالعه و تحقیق است و علی القاعده ریشه در زنجیره ای از نارسایی ها دارد، اما از زاویه اخلاق اسلامی یک رذیلت است و تعمیم آن ثبات جامعه را به خطر می اندازد. در جامعه توحیدی، مردم، «در عوض بدی ها، نیکی می کنند». اما در شرایط کنونی جامعه ما اغلب پاسخ «های»، «هوی» است و حاصل این تک و پاتک ها چیزی جز هیاهو نیست.

کاهش روح خداترسی ادامه مطلب...



      
آیت الله خامنه ای

یکی از حرف هایی که امروز محور جنگ روانی دشمن است که لازم است آن را بگویم این است که می گویند نسل سوم انقلاب از ایده های انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش یک فلسفه هم می گذارند مثل همه ی فلسفه های قلابی و دروغین و جعلی که فقط برای توجیه یک حرف دروغ و غلط درست می کنند تا کسی جرأت نکند بگوید این حرف غلط است؛ می گویند این حرف متکی به یک فلسفه است! آن فلسفه چیست؟ آن فلسفه این است که همواره در همه ی انقلاب ها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند! حرف دروغ، حرف غلط، حرف چرند! کدام انقلاب ها را می گویید؟

در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده؛ اما نه نسل سوم، نه سل دوم، بلکه همان نسل اول از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، یک حرکت علیه انقلابیونِ اول به وجود آورند و سه، چهار سال قدرت را قبضه کردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال علیه آن ها فعالیت شد؛ به سال 1802 که رسید، آن چنان ماهیت این انقلاب دگرگون شده بود که کسی مثل ناپلئون توانست بیاید و تاج پادشاهی را روی سرش بگذارد! یعنی کشوری که علیه سلطنت مبارزه کرده بود و لویی شانزدهم را زیر گیوتین گذاشته بود، بعد از ده، دوازده سال وضعش به گونه ای شد که ناپلئون بناپارت آمد و تاج شاهی را بر سرش گذاشت و خودش را امپراتور نامید و سال ها هم در آن کشور حکومت کرد؛ بعد هم تا نزدیک به هشتاد، نود سال رژیم های سلطنتی البته سلطنت های گوناگون و سلسله های مختلف در فرانسه پابرجا بود، که دائماً در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند!

 عدالتخواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ آزادی خواهی و استقلال خواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ مبارزه ی با دخالت بیگانگان هیچ وقت کهنه نمی شود؛ این ها چیزهایی است که همیشه برای نسل ها جاذبه دارد

آن انقلاب به نسل سو که هیچ، به نسل دوم هم نرسید؛ چون پایه های انقلاب، پایه های سستی بود. امروز بعد از گذشت دو قرن، بعضی ها در جمهوری اسلامی خجالت نمی کشند؛ می آیند ایده هایی که در زمان خودش یک انقلاب را نتوانسته بود به سامان برساند، با تیتر درشت به انقلابیون ایران تقدیم می کنند؛ انقلابیونی که توانسته اند عظیم ترین انقلاب را با پایه های مستحکم به وجود بیاورند و سال های متمادی آن را در مقابل طوفان ها حفظ کنند.

انقلاب اکتبر شوروی هم به نسل سوم نرسید. هنوز شش، هفت سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که استالینیسم سرکار آمد؛ استالینی سرکار آمد که امروز در دنیا هر کس را بخواهند به گردن کلفتی و زورگویی و ظلم و بی ملاحظگی و دوری از انسانیت متهم کنند، به استالین تشبیه می کنند! درست هم هست؛ استالین واقعاً مظهر این صفات بد بود. حکومت به اصطلاح کارگری، که برای طبقات ضعیف تشکیل شده بود، به حکومت استبدادِ مطلق فردی تبدیل شد! استالین حتّی به حزب کمونیست هم که در نظام شوروی همه کاره بود، اجازه نمی داد که در زمینه هایی تصمیم گیری کند.

آیت الله خامنه ای

با آن وضعیت خشن و عظیم، استالین یک حکومت مطلقه ی سی و چند ساله را ادامه داد؛ هیچ کس هم جرأت نداشت اعتراض کند. شاید شما ماجرای آن تبعیدهای عجیب را شنیده باشید. اولین کتابی که بعد از فروپاشی حکومت شوروی در تشریح اوضاع اختناق آمیز دوران اتحاد جماهیر شوروی منتشر شد، یک رمان است که الان اسمش یادم نیست دو جلدش به فارسی ترجمه شده که من آن را خوانده ام؛ خیلی هم قشنگ نوشته و اوضاع آن زمان را تشریح کرده است؛ این تازه مربوط به اوضاع بعد از استالین است که وضعیت کاملاً فرق کرد، اما روش آن استبداد باقی ماند. بنابراین مسئله نسل دوم و سوم و این حرف ها نبود؛ همان اوایل کار، همه چیز از دست رفته بود.

این کدام فلسفه است، با کدام انقلاب تطبیق شده و در کجا تجربه شده که نسل های سوم انقلاب، از انقلاب بر می گردند؟ نخیر، این بسته به این است که ایده ی آن انقلاب چه باشد. اگر ایده های یک انقلاب بتواند نسل دوم و سوم و دهم را به خاطر اصالت و صحت خود قانع کند، آن انقلاب عمر ابدی خواهد داشت. ایده های انقلاب اسلامی، ایده هایی هستند که عمر ابد دارند.

 مطمئن باشند هان شور و هیجان و ایمان و عواطفی که در نسل جوانِ آن روز وجود داشت و توانست آن کار را بکند، در این نسل جوان هم موجود است

عدالتخواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ آزادی خواهی و استقلال خواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ مبارزه ی با دخالت بیگانگان هیچ وقت کهنه نمی شود؛ این ها چیزهایی است که همیشه برای نسل ها جاذبه دارد. تئوریسین هاشان نشستند بافتند، ساده لوح ها هم در این جا باور کردند؛ گفتند نسل سوم انقلاب ایده ها را پس می زند و چون جاذبه ی انقلاب کم می شود، ما می توانیم برویم انقلاب را از دست انقلابیون خارج کنیم و به دست خودان بگیریم! «خودمان» یعنی چه کسانی؟

یعنی آن کسانی که قبل از انقلاب، سال ها بر این کشور مسلط بودند! من می گویم این فکر، بسیار ساده لوحانه و ابلهانه است. مطمئن باشند هان شور و هیجان و ایمان و عواطفی که در نسل جوانِ آن روز وجود داشت و توانست آن کار را بکند، در این نسل جوان هم موجود است. بدانند هر سنگی به سمت انقلاب پرتاب کنند، کمانه می کند و به سر و روی خودشان بر می گردد. انقلاب کهنه نمی شود و آتش انقلاب آنگاه که با انبار پنبه ی پوسیده ی  آن ها درگیر شود، باز هم تازه خواهد بود و خواهد سوزاند.(1)


پاورقی ها:

1- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 9/12/1379

 

منبع: کتاب نکته های ناب (جلد سوم)





      
<      1   2   3   4   5      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم