سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

 

اربعین

واژه اربعین از اصطلاحاتی است که در متون دینی، حدیثی و تاریخی کاربرد زیادی دارد و بسیاری از امور، با این عدد و واژه، تعریف و تحدید شده اند. مثلاً کمال عقل در چهل سالگی، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ چهل حدیث، دعای چهل نفر، دعا برای چهل م?من،  قرائت دعای عهد در چهل صبح، عدم پذیرش نماز شراب خوار تا چهل روز، گریه چهل روز زمین و آسمان و فرشتگان بر امام حسین علیه السلام، استحباب زیارت اربعین و ... از جمله مواردی است که جایگاه و ارزش والای این واژه و عدد را در معارف اسلامی بیان می دارد.[1]

ادامه مطلب...



      

با سلام

خیلی وقت ها شده که در حال گوش کردن یا خواندن یک سخنرانی،گزارش کار، مصاحبه و ...هستید و آن لاین مطالب گوینده یا نویسنده را تجزیه و تحلیل می کنید و با یک حساب سرانگشتی بخشی یا تمام آن صحبت ها را باطل فرض میکنید.

بسیاری از خط بطلان­ها به علت دیدن محصول آن گفته هاست که درست برعکس گفته ها درآمده است.مثلا وقتی دانشگاهی عنوان اسلامی یدک می کشد و نگاهی به فارغ التحصیلان آن می کنید که برخی بویی از اسلام نبرده اند به گفته های رئیس آن که آمار می دهد که ...خط بطلان خواهید کشید.

وقتی به حوزه علمیه نگاه می کنید که سالانه پذیرای هزاران طلبه است و از آن طرف آمار می دهند صدها مسجد در کشور نماز جماعتی ندارند به گزارش ها و مصاحبه ها رئیسان آن خط بطلانی خواهید کشید.

وقتی مسؤل اقتصادی می گوید تحریم ها کاغذ پاره هستند و از آن طرف بازار و نرخ ها را می بینی خط بطلان خواهی کشید چرا که خروجی آن جز گران شدن اجناس و...نیست(1)

واما اصل مطلب:

وقتی سیاست گزاریِ مسؤل بخشی، بر اساس قاعده سکولار باشد خروجی آن بخش نیز طبیعتا سکولار خواهد بود.چرا رسانه ملی ما در بسیاری از مراتب لنگ می زند؟تفکرات سکولار غالب و از آن طرف مسؤلی ندای بی عیب بودن کارها را می دهد؟وقتی خروجی کار که از آنتن روانه خانه و... می شود محصول را سکولاریستی می بینم خط بطلانم را خواه کشید اگر چه مسؤلینش حرفی دیگر بزنند.

دوستی در رادیو معارف برنامه ساز است و برنامه ای از ایشان را برای نظارت و ارزیابی به پایتخت می برند.برنامه صبحگاهی است و بر اساس ماموریت درست رادیو معارف تهیه و پخش شده است.اما ببینید ارزیاب تهرانی به راحتی خط بطلان کشیده و این برنامه را به دلیل پخش دعای روز،مطالب اخلاقی، فاقد برنامه صبحگاهی دانسته و بیان می کند برنامه صبحگاهی باید مفرح باشد آن هم از نوعی که او می گوید.

بنابراین چه خواهد شد؟آنچه در دیگر شبکه های رادیویی می شنویم محصول فکری آن ارزیاب محترم خواهد بود.خروجی آن چیست؟شما قضاوت کنید.

(1).البته لازم به توضیح است کاغذ پاره دانستن قانون تحریم ها به لحاظ معنوی قطعا کاغذ پاره ای بیش نخواهد بود و ملت ایران بر

اساس اعتقادات خود پایبنند به اهداف نظام و امام خواهند بود.اما به لحاظ دنیوی قطعا تحریم ها باعث بالا رفتن نرخ دلار و به تبع آن گرانی و محاصره اقتصادی و محدویت ها خواهد شد.





      

با سلام

به نظر شما تیتر مناسبی انتخاب شده است؟مهم این است از چه منظری نسبت به این تیتر نگاه کنید.باور کنید من در نگاه اول می گویم نادرست است.مگر می توان رضایت خدا را بدون رضایت خالق به دست آورد؟به جرئت باید گفت رضایت خدا در رضایت مردم است،اما این برای همه جا صادق نخواهد بود.

واقعا حوصله این مقال نمی گنجد تا از منظر تاریخی و استدلال به آن بپردازیم و ثابت کنیم که آنچه می گوییم درست است.اماچه شد که این تیتر را برگزیدم و چه می خواهم عنوان کنم؟

مبحث محیط زیست در شهر برزک انسانها را به نوعی تضاد فکری کشیده و هر کس را از ظن خود یار کرده است.عده ای طبل رضایت مردم را بی چون و چرا می کوبند و به هیچ امر دیگری توجه ندارند و رضایت خدا را فقط در رضایت مردم می دانند و زمین و زمان را به خدمت گرفته اند تا حرفشان به کرسی بنشیند.

عده ای هم طبل قانون را می کوبند و به حرف مردم توجهی نداشته و استدلال خود را بیان می کنند که ای بابا مملکت قانون دارد و اگر بخواهند با قانون این طوری برخورد کنند سنگ روی سنگ بند نمی شود و نمی توان کشور را اداره کرد.

عده ای هم حد وسط را برگزیده و می گویند می توان با اجرای درست قانون رضایت خلق را به دست می آوریم که رضایت خداوند هم در آن است.

ما حرف اخیر را برگزیده می دانیم.آیا به خطا رفته ایم؟

نگاه به امور جاری در جامعه زمانی نادرست خواهد بود که خلط بحث شود و مباحث کارشناسی به جای آنکه نزد متخصصینش بررسی شود به وسط جامعه کشیده و نظر مردم را مستقیم به خود جلب کند.فریاد واویلا سر ندهید که به مردم توهین شد.خودتان هم خوب می دانید این طور نیست و چه بسیار حوادثی در طول تاریخ بوده اند که مردم گوشت قربانی بیش نبوده اند.

اکنون که امام جمعه محترم شهر برزک به درستی وارد میدان شده و با مطالعه جوانب امر در این موضوع به مردم اطمینان داده اند که نخواهند گذاشت حق مردم پایمال شود به نظر شما درست است با مطرح کردن مطالب سراسر کذب بخواهیم مردم را احساسی و بر علیه یک نهاد دولتی بشورانیم؟

یا اکنون که رای امام جمعه محترم با رای ما مطابق است سینه چاک بوده و اگر زمانی ایشان تشخیص دادند مجرای این کار باید به صورت دیگری پیگیری یا رای مخالف رای ما دادند، ایشان را تخریب کنیم؟

همه می دانند در جریانات مختلف برزک در قبل چه اتفاقاتی افتاد و برخی به زودی رنگ عوض کرده و از موافقین صددرصد به مخالفین تبدیل شده و ضربه های محکمی هم به پیشرفت امور در برزک زدند.حافظه ما اگر چه کوتاه مدت است اما هرگز این اتفاقات را فراموش نخواهد کرد.

 

 

 

 





      

مدتی است بحثی در شهر برزک نُقل محافل شده که باز بر اثر بی‌تدبیری مسؤلین شهری تبدیل به تهدیدی در عرصه اجتماعی شده است.مسئله‌ای که با کمترین تدبیر می‌توانست حل و هزینه‌های به وجود آمده را به حداقل برساند.
آنها که پی‌گیر این مسئله هستند خوب می‌دانند که این بحث نه از سر لجاجت مردم است و نه از سر ندانستن مسئله.کیست نداند حفظ محیط زیست امری است واجب و اگر دیگران حفظ کردند تا ما استفاده کنیم ما هم حق نداریم آن را خراب کنیم تا نسل‌های بعدی نیز بتوانند استفاده کنند.
متاسفانه مسائل حاشیه‌ای فراوان وارد این بحث کاملا تخصصی شده که اصل این ماجرا به بوته فراموشی سپرده شده و کارنابلدان نیز از این سیاهی فرصت را غنیمت شمرده و...
در ابتدای امر افرادی با اصل این کار موافقت نموده و از طریق مجاری قانونی به اداره مربوطه اعلام شده است.بعد از این که با کمی کم‌توجهی ماموران محیط زیست، مسئله به میان مردم کشیده شد بلافاصله برخی به جهت دیدن آینده و حضور مقتدرانه در مسند شورا و...بلافاصله موضع گرفته و حق را کاملا به نفع مردم صادر و شروع به نامه‌نگاری و.. نمودند که بسیار جالب توجه بود.
مردم هم که شاید در ریز امور قرار نداشتند حرف عامیانه‌پسند عده‌ای را گرفته، غافل این که همان مسئول محترم خود در جرگه موافقین بوده و امروز نه از سر دلسوزی که فقط برای جلب آراء ایشان وارد معرکه شده است.
بهرحال آنچه امروز هویداست نه بحث محیط زیست که این فضایی برای تسویه حساب‌های عده‌ای خاص شده است.بحث کاملا کارشناسی استاد عزیز دکتر خیرخواه و مباحث تکمیلی امام جمعه محترم برزک که هردو از سر دلسوزی و کاملا تخصصی بیان شده است را می‌توان تلفیق و به یک سرانجام مطلوبی رساند.
آنچه حقیر در جوابیه سازمان محیط زیست خواندم کاملا به حق است چرا که دغدغه همه مردم و مالکین در آن دیده شده و ای کاش از روز اول این جوابیه دیرهنگام توسط مسؤلین محیط زیست در شهر برزک بصورت حضوری بیان تا فضا برای تسویه حساب فراهم نمی‌شد و مردم نیز به حق قانونی و شرعی خود می‌رسیدند و امروز اینجا نبودیم که ساعت‌ها وقت و هزینه‌های زیاد صرف شده ولی متاسفانه همچنان موضوع باقی و دعوا بر سر لحاف ملا باشد.





      

با سلام

امروز نهم دی ماه روزی فراموش ناشدنی از اذهان دلسوزان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است.دلسوزان نه مسؤلین و مدیران و...البته که همه را نباید به یک چوب راند اما چه کنیم که در شرایط فعلی در میان ایشان دلسوز در اقلیت قرار گرفته است.دلسوزان همان هایی هستند که با یک اشاره رهبرشان نهم دی ماه را خلق کردند و صد البته که هرگز دیگران ِ خودی هم نتوانستند مصادره به مطلوبش کنند.این از معجزات این روز بود که غربال این نظام یک الک درست و حسابی کرد و در این غربال هرچه برخی تلاش کردند نتوانستند بمانند و به جهت نیت و اعمالشان مردود شدند.

حال سؤال این است که آیا خلق نهم دی ماه آغاز راه است یا پایان؟

آغاز راه است برای دو دسته:

الف:کسانی که مدت ها بود خود را فراموش کرده بودند.مدت ها بود در ابتلاء قرار نگرفته بودند و طبیعت چنین آدمی غرور بود و تکبر.این تلنگری بود برایشان تا خود را پیدا کنند و قبل از اینکه راه جدا شود و به خاکی سیاسی بزنند دوباره به جاده اصلی برگردند و در مسیر انقلاب و اهدافش قرار گیرند.

ب:آغازی دوباره برای مردمی است که فهمیدند اگر چه عده ای با این نظام بودند اما این فعل ماضی آن هم نه از نوع استمراری است که ماضی به معنای آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده است. باید نسبت به امروز افراد فکر کرد و اگر عقدی هم بوده که نبوده آن را تجدید کنند و در امتحانی سخت مردودین را بشناسند و بشناسانند.

پایان راه است اما

الف:پایان راه برای آنهایی است که در نظام آموزشی قدیم درس خوانده و دیگر جایی برای تک ماده نیست و درسی که در آن نمره نیاورده اند قابل تک ماده کردن نیست و مردودند.

ب:پایان راه برای کسانی است که در نظام آموزشی جدید درس می خوانند اما تعدد ترم ها و نمره نیاوردن ها آن ها را مشروطی کرده است.این ها باید مجددا امتحان ورودی بدهند و بشوند دانشجوی اول راه.

بهرحال مهم این است که این فرصت ها اگر چه تکرار شدند اما قرار نیست همیشه باشند و روزی خواهد بود که دیگر فرصت جبران نخواهد بود.





      

با سلام

به ایام 9 دی نزدیک شده و بازخوانی حوادث و تحلیل و تفهیم آن هنوز هم برایمان دیر نیست.فرصتی که به لطف خدا در اختیارمان قرار گرفت تا باز هم بتوانیم در این حادثه عظیم فرصت مطالعه داشته باشیم.

بسیارند کسانی که هنوز در خم پیچیده این حادثه بزرگ گیر کرده اند و بن بستی برای خود ایجاد کرده و نخواسته اند از این تار تنیده جهل بیرون بیایند.بازخوانی این حادثه را از زبان پدر این نظام باید شنید.رهبر معظم انقلاب یکی از شاخص ها را بیان شخصیت عمار دانسته و گوشه هایی از زندگی آن بزرگوار را بیان کردند.

لذا برآنم به سهم خودم آنچه از زندگی آن بزرگوار برجسته است را بیان تا به سهم خود ایفای نقشی هرچند پرکاه باشد داشته باشم.

سؤال مهم این است در این حادثه که به خوبی از طرف آقا «فتنه» اعلام شد ایشان چرا به بیان تاریخ زندگی سیاسی عمار پرداختند؟سؤالی الست که باید در تاریخ جستجو کرد.

1-خانواده یاسر از خانواده‏هاى اصیل اسلامى است.

2-عمار از خانواده شهداء و خود جانباز اسلام بود.( در آغاز اسلام همگى به دعوت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم لبیک گفته ودر این راه متحمل شکنجه‏هاى شدید شدند وسرانجام یاسر وهمسرش سمیه جان خود را در راه آیین توحید ودر زیر شکنجه‏هاى ابوجهل وهمفکران او از دست دادند.)

3-صداقت وتعهد او به اسلام سبب شده بود که دیگران او را بیش از تواناییش به کار وادار کنند. روزى عمار شکایت آنان را به حضور پیامبر برد وگفت: این گروه مرا کشتند.پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در آن هنگام کلام تاریخى خود را گفت که در قلوب همه حاضران نشست، فرمود:

  «انک لن تموت حتى تقتلک الفئة الباغیة الناکبة عن الحق، یکون آخر زادک من الدنیا شربة لبن‏». (الغدیر.ج9.ص 22)

تو نمى‏میرى تا وقتى که گروه ستمگر ومنحرف از حق تو را بکشد. آخرین توشه تو از دنیا جرعه‏اى شیر است.

4-رهبرش از او راضی بود به طوری که در وصفش فرموده:

سراپای عمار را ایمان پر کرده، و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است. ستایش های فراوان پیامبر خدا از عمار یاسر، از او چهره ای دوست داشتنی، الگوی ایمان، اسوه حق و تجسّم ارزش های قرآنی ساخته است و این سخن آن حضرت که: عمار، یکی از چهار نفری است که بهشت، مشتاق آنان است، یکی از این گونه سخنان ستایش آمیز است.

5-پس از رحلت پیامبر(ص) در راه ماند و منحرف نشد.دچار انحرافات سیاسی یا دنیاطلبی های شیطانی و جاه طلبی نگشت و چون شاهد نادیده گرفته شدن توصیه های روشن رسول خدا درباره اهل بیت و امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود، در راه دین و حمایت از علی(علیه السلام) مصمّم تر شد و هرگز از آن جدا نشد.

6-چه در زمان پیامبر(ص) و مهم تر در زمان حضرت علی(ع)، روحیه تواضع و اخلاص و ساده زیستی را حفظ کرد و کوشید تا از عدل و حق فاصله نگیرد. همین شیوه در زمان خلیفه دوم که مدتی امارت و ولایت کوفه را عهده دار بود بر عده ای سنگین آمد و زمینه برکناری او را فراهم آوردند. پس از آن وی دوباره به مدینه برگشت و در کنار علی(علیه السلام) ماند و از دانش و کمالات او بهره گرفت.

7-ماندن با امام تا پایان راه

8-مقابله با نقشه تحمیلی به رهبر دینی :می خواستند علی (ع) را به سازش با طاغوت بکشانند . عباس را واسطه کردند و چند بار هم عبدالله بن عباس را !عمار سپر شده بود که رهبری تن به مذاکره و سازش با طاغوت ندهد و در جواب وساطت ها محکم ایستاده بود که آرمان ها پایین نیاید .عبدالله پیش طاغوت رفته و گفته بود : « من نتواسنتم از وساطت نتیجه ای بگیرم ، عمار مانع است و نمی گذارد که رضایت علی (ع) تحصیل شود . »لذا به تندروی متهمش می کردند ! از ممانعت عمار از تحمیل به رهبر دینی شاکی شده بودند .

خلیفه در مسجد به عمار دشنام داده بود ، او هم سکوت در مقابل ظلم اشرافیت طاغوتی را جایز ندانسته بود .احضارش کرده بودند ، نرفته بود ، با زور برده بودند . رفته بود مسجد علیه تحمیلگران به رهبر دینی حرف زده بود. برای اینکه دیگران حرفش را نشنوند آدم ریختند !

حضرت آقا در بیاناتی موارد ذیل را به خوبی بیان نمودند:

حضور عمار در فتنه دشمن در جنگ صفین

بصیرت افزایی در دیگران

سختی ماندن در زیر پرچم امیرالمؤمنین (ع)، جرا که در زمان حضرت شناخت دوست از دشمن سخت بود.در لشگرمقابل حضرت نیز انسان های با سابقه روشن در دین بودند،نماز جماعت می خواندند.

و......

 

 





      
نقل‌های متفاوتی در قرآن و انجیل درباره میلاد حضرت مسیح(ع) وجود دارد، اگر چه برخی از غربیان با طرح موضوع مسیح تاریخی در صدد هستند درباره میلاد حضرت مسیح(ع) تردید کنند، قرآن کریم با تأیید ایشان به این تردید‌ها پاسخ گفته است

تاریخ تولد حضرت عیسی

ادامه مطلب...



      

بعضی از آدمها را باید چند بار خواند تا معنی آنها را فهمید و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت.. بعضی آدمها جلد زرکوب دارند?بعضی جلد ضخیم، بعضی جلد نازک وبعضی اصلا جلد ندارند. بعضی آدمها با کاغذ کاهی نا مرغوب چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی. بعضی آدمها تر جمه شده اند و بعضی تفسیر می شوند. بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند. بعضی از آدمها دارای صفحات سیاه وسفیداند و بعضی از آدمها صفحات رنگی و جذاب دارند بعضی از آدمها قیمت پشت جلد دارند. بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند. بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند. بعضی ازآدمها را باید جلد گرفت. بعضی از آدمها را می شود توی جیب گذاشت و بعضی را توی کیف. بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته و اجرا می شوند. بعضی از آدمها فقط جدول سرگرمی اند وبعضی ها معلومات عمومی. بعضی از آدمها خط خوردگی و خط زدگی دارند و بعضی از آدمها غلط های چاپی فراوان . ازروی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت به راستی ما کدامیم؟..





      

بعد از قیام مختار و تسلط بر کوفه و در میان راه قیام، دشمن میان مختار و ابراهیم اختلاف افکنده وبه تفرقه افکنی پرداخت.این حیله دشمن موجب شد که میان ابراهیم ومختار جدایی وفاصله ایجاد شده و گویا ابراهیم در ادامه کار از نهضت مختار کناره گرفته بود، از این رو در پی حادثه حمله مصعب بن زبیر در پیوستن به مختار تعلل و سستی می ورزید و حتی گفته شده به نامه های مکرر و پشت سر هم مختار پس از شکست اولیه اش از قوای مصعب ، توجهی نکرده، نزد او باز نگشت .  ادامه مطلب...



      

امروز هشتم صفر سالروز وفات بزرگ مردی است که به افتخاری بزرگ دست یافت. اولین شخص مسلمان از ایرانیان. کسی که روزبه نام داشت و به دست رسول گرامی اسلام مسلمان شد و سلمان نام گرفت.

ادامه مطلب...



      
<      1   2      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم