سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
شاهنشاه قول داده‌اند که نفت مورد نیاز اسراییل را تأمین خواهند کرد
خبرگزاری فارس:شاهنشاه ایران تقاضای سوریه را برای قطع تحویل نفت به اسرائیل نپذیرفته و به حافظ اسد رئیس‌جمهوری آن کشور توضیح داده‌اند که حاضر نیستند تحویل نفت به اسرائیل را قطع نمایند، زیرا به هنری کیسینجر قول داده‌اند که نفت مورد نیاز اسراییل را تأمین خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس،اتحاد و پیوستگی رژیم پادشاهی پهلوی با رژیم صهیونیستی بر هیچ کس پوشیده نیست، تا جایی که در جریان بحران های نفتی سال 1973 میلادی،از شاه ایران به عنوان منجی رژیم صهیونیستی ی یاد می شود.اسناد زیر دلایل روشنی است بر این که رژیم محمدرضا پهلوی متعهد به تأمین نیازهای نفتی رژیم صهیونیستی بود.تصاویر اصل اسناد نیز در قسمت «تصاویر مرتبط» در سمت چپ صفحه ضمیمه شده است.این گزارش ها توسط «منصور قدر» سفیر وقت ایران در لبنان نوشته شده است:
شماره: 4715
تاریخ: 16/10/1354
وزارت امور خارجه ـ اداره هشتم سیاسی
اغلب جراید اسرائیل در دو روز گذشته به نقل از مجله آمریکایی "نیوزویک " نوشته‌اند که شاهنشاه ایران تقاضای سوریه را برای قطع تحویل نفت به اسرائیل نپذیرفته و به حافظ اسد رئیس‌جمهوری آن کشور توضیح داده‌اند که حاضر نیستند تحویل نفت به اسرائیل را قطع نمایند، زیرا به هنری کیسینجر قول داده‌اند که اگر اسرائیل پیمان سازش جزئی با مصر را امضاء نماید و ابورودس را پس دهد نفت مورد نیاز این کشور را تأمین خواهند کرد. شاهنشاه همچنین درخواست سازمان آزادیبخش فلسطین را برای افتتاح دفتر آن سازمان در تهران رد کردند.
عل همیشمار در شماره مورخ 16/10/54 خود در این باره تفسیری تحت عنوان "نظریه شاهنشاه " به چاپ رسانده است و طی آن با اشاره به تلاش کشورهای مصر و عربستان سعودی و سوریه برای توسعه و استحکام روابط خود با ایران می‌نویسد:
* * * * *
وزارت امور خارجه
تلگراف شماره 3473 مورخ 12/7/54 رسیده از سفارت شاهنشاهی در بیروت
تاریخ ورود 13/7/54 تاریخ خروج 13/7/54 ساعت خروج: 10/18
جناب آقای دکتر خلعت‌بری وزیر امور خارجه
مجله الدستور می‌نویسد هنری کیسینجر بدون مشورت با پادشاه ایران کشور ایران را در لیست کشورهایی قرار داده که آمریکا به منظور تأمین نفت برای اسرائیل از استفاده نفت آنها تضمین داده و تأکید نموده که اسرائیل می‌تواند بر آنها متکی باشد.
در این مورد وزیر امور خارجه آمریکا به کمیته خارجی سنای این کشور گفته است که به اسرائیل وعده داده است در قبال خروج از منطقه نفتی ابورودیس نفت مورد نیاز را از ایران تأمین کند.
کیسینجر در این باره گفته است که در جریان تحریم نفتی اعراب در سالهای 1973ـ1974 ایران تمامی نفت موردنیاز اسرائیل را تأمین کرد.
قدر
در اداره هشتم سیاسی اقدام شد، بایگانی فرمایید 17/7/54
در بایگانی اداره هشتم سیاسی نگهداری شود 21/7/54
* * * * *
وزارت امور خارجه
تلگراف شماره 4785 مورخ 20/12/54 رسیده از سفارت شاهنشاهی در بیروت
تاریخ ورود 20/12/54 تاریخ خروج 20/12/54 ساعت ورود 1800 ساعت خروج 1810
وزارت امور خارجه
روزنامه الشعب زیر عنوان یک نفتکش ایرانی به طرف حیفا در حرکت است می‌نویسد:
از رادیو اسرائیل که به زبان فرانسه پخش می‌شد شنیدیم که گوینده با خوشحالی زایدالوصفی اعلام کرد اولین نفتکش اسرائیل با پرچم ایران به طرف حیفا در حرکت است و در تاریخ این نخستین باری است که از طریق کانال سوئز به اسرائیل نفت حمل می‌شود. الشعب اضافه می‌کند ما به این همبستگی عربی که رژیم سادات روی آن تکیه و علاقه نشان می‌دهد درود می‌فرستیم و به دفتر تحریم اسرائیل هم تبریک می‌گوییم اما اضافه می‌داریم که وجدان عربی امروز به ضربات تازیانه نیاز دارد تا بنای خود را بازیابد و واقعیت حال و تلخ خودآگاهی پیدا کنند.
قدر
* * * * *
وزارت امور خارجه
تلگراف شماره 10489 مورخ 3/12/53 رسیده از سفارت شاهنشاهی در بیروت
تاریخ ورود 4/12/53 تاریخ خروج 4/12/53 ساعت ورود 10 ساعت خروج 1030
وزارت امور خارجه
مجله الی‌الامام ارگان جبهه خلق دمکراتیک (گروه حواتمه) می‌نویسد: پانصد سرباز ایرانی در اسرائیل تعلیمات نظامی می‌بینند و این اقدام در مقابل تأمین نفت اسرائیل از طرف ایران است.
الی‌الامام از مجله سوئیس RAGNESS MILLINS نوشته است که نفت ایران با نفتکشهای حامل پرچم نروژ همه هفته به سوی اسرائیل سرازیر می‌شود و ایران تقاضای مکرر کشورهای عربی را دایر بر عدم صدور نفت به اسرائیل نادیده گرفته است.
روزنامه‌های اسرائیلی که در هفته گذشته انتشار یافته‌اند نوشته‌اند که اسرائیل بیش از نیمی از نفت موردنیاز خود را از ایران تأمین می‌کند.
«قدر»
»ویژه نامه 30 سالگی انقلاب اسلامی» در خبرگزاری فارس




      

 

سخن گفتن از انقلابی که در سنین طفولیت من اتفاق افتاده بسیار برایم سخت بود.لیکن از آنجایی که همیشه انسانها باید مطالب مورد نیاز خود را از طرق متفاوتی بر اساس نیاز و عشق خود بدست آورندو عمر خود انسان هرگز کفاف تجربه به لحاظ عینی و... را نمی دهد.لذا بر آن شدم تا مطالعاتی را هرچند ناچیز برای خودم ترتیب داده تا از تاریخ گذشته آنچه مطلوبم هست را بیابم.

نمیخواهم مثل خیلی ها دستاورد این انقلاب را در آمارهایی که این روزها بسیار به گوش می خورد خلاصه کنم و بگویم از دستاوردهای انقلاب راههای آسفالت و ...است.گرچه این کارها نیز در جای خود بسیار مهم می نماید اما خلاصه کردن انقلاب را در این آمارها ظلم می دانم.

می خواهم بگویم:

انقلاب اسلامی در زمانی اتفاق افتاد که جهان ماهیتی قطب بندی شده داشت ادبیات سیاسی تعریف شده ای با سابقه حدود 35 سال بر روابط بین الملل  حاکم بود , نقش دین در مناسبات سیاسی به حداقل تنزل یافته بود .در چنین شرایطی انقلاب اسلامی خارج از ادبیات سیاسی رایج قدرتمندان  و داخل در گفتمان مدرنیزاسیون جهان سوم بوقوع پیوست . به تعبیر«  میشل فوکو » این انقلاب با صبغه ای دینی قواعد حاکم بر روابط بین الملل را به هم ریخت وادبیات جدیدی را وارد سیاست کرد.آیا این دستاورد کمی است؟

می خواهم بگویم این انقلاب:

1-     بیرون از اراده ابر قدرتها و بلکه علیه بزرگ ترین آنها بدون هیچ گونه وابستگی  به پیروزی رسید                 

2-     متکی به آراده عمومی و مشارکت همگانی بود .

3-     بر خلاف همه انقلابات معاصر مبتنی بر دین و اهداف کاملا اسلامی داشت .

4-     برای اولین بار در حاشیه نا خوانای مناسبات جهانی جهان جدیدی را با عنوان « جهان اسلام » به عرصه جهانی وارد کرد .

5-     با  لایروبی  از دریای تاریخ , زباله های  تمدنهای تازه به دوران رسیده را به کنار زد و « تمدن کهن اسلامی » را وارد صحنه نمود .ابهت این تمدن به قدری  دنیای غرب را مرعوب ساخت  که رسما اعلام کردند  پایان تاریخ  به جنگ بین تمدن بزرگ اسلامی با تمدن غربی  است.

6-     انقلاب اسلامی برای همه مسلمانان جهان آگاهی , غیرت ,غرور, احساس مسئولیت, عظمت, افتخار ,و سربلندی به وجود آورد .

7-     انقلاب اسلامی در کنار عرضه مقتدرانه اسلام ناب محمدی (ص) الحاد و بی دینی را در دنیا رسوا کرد و در مقابل تبلیغات سوء سوسیالیستی در نهایت برای اولین بار خبر معجزه آسای فروپاشی کمونیسم را اعلام کرد و با آغوش باز رهبر بزرگ ما رهبر کوچک دنیای  سوسیالیسم را به اسلام دعوت کرد

8-     برای اولین بار در تاریخ معاصر درمقابل  بزرگترین  وطولانی ترین جنگ که همه ابرقدرتها در پشت آن حضور داشتند ,و مدرن ترین تسلیحات در آن به کار رفت ,و اکثر کشورهای اسلامی هم در کنار د شمن فریب خورده قرار گرفته بودند , انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

9-      با کنار رفتن قدرتهای رقیب غرب , انقلاب اسلامی و بازتاب های آن  بزرگ ترین چالش فرا روی  امریکا و هم پیمانان او است لذا اتهاماتی  چون  « تروریسم »  , « تسلیحات کشتار جمعی » , «سلاح هسته ای  », « حقوق بشر », « دموکراسی » , « آزادی » ,و........ همه جنگ روانی است کافی است تنها مواضع غرب , در مورد قطب شرق, رقیب مضمحل شده اش , مطالعه شود , همین جنگ روانی در آن موقع مطرح بود . پس ترس , ارعاب , واهمه , و تهدید  به دل راه نباید داد زیرا ما فرزندان محرمیم .و ذوالفقار علی را  25 سال با  بغض گلو و آب چشم جلا داده ایم

 

10- مقوله بازگشت به اسلام اصیل با عناوینی چون « احیای دین » ,  « احیای فکر دینی  » , « نوگرائی دینی » , « نو اندیشی دینی » , « نهضت نرم افزاری  و تولید علم » , و.... از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است. به نظر ما اینک مهمترین  زمان ورود به این مباحث است . و در یک کلام می توان گفت بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی نهضت « نو اندیشی دینی  » است  . اقتدار مادی و معنوی ما , چالش مقتدرانه و همه جانبه با دشمنان تنها از این معبر می گذرد.آیا این دستاوردها کم است؟  

می خواهم بگویم:

این انقلاب، موجب تحولات عظیم در سرتاسر دنیا شد، به ویژه آنکه نقش انکار ناپذیری در بیداری اسلامی جهان داشت. «فرد هالیدی» استاد روابط بین الملل دانشگاه لندن در این مورد می گوید: «انقلاب اسلامی عظیم ترین انقلاب تاریخ است و همه می دانیم این کار عظیم در پرتو عظمت شخصیت امام خمینی ـ رحمت الله علیه ـ پا گرفت و دست های پرقدرت و فرمانده او بود که این امواج عظیم انسانی را به شور و هیجان و خروش وا می داشت.»..«شیخ عبدالعزیز عوده» از رهبران انتفاضه نیز می گوید:«انقلاب امام خمینی ـ رحمت الله علیه ـ مهم ترین و جدّی ترین تلاش در بیدار سازی اسلامی برای اتّحاد ملّت های مسلمان بود»..«راجر هاردی» تهیه کنندة برنامه های تلویزیونی شبکة BBC نیز اظهار داشته است: «اسلام امروز بزرگترین مسئله غرب است . حتّی یک مسئلة بین المللی است. اسلام امروز نه فقط مسئله مربوط به خاورمیانه است، بلکه عالم گیر شده و مبارزه با آن مشکل.آیا این دستاورد کمی است؟

می خواهم بگویم:

جان.ال.اسپوزیتو، در کتاب «انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» بازتاب جهانی انقلاب ایران را در چهار شکل ارزیابی می نماید: نخست در دو کشور لبنان و بحرین.

دوّم، در تعداد بیشتری از کشورها، الگوی ایران و تشویق های این کشور جریان های سیاسی اسلامی پیشین را تقویت کرده و شتاب بیشتری بخشیده است. (مصر، تونس، نیجریه، اتّحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، پاکستان و فیلیپین)

سوّم، ایران نقش عام تری در برانگیختن ایدئولوژی و تفکر سیاسی اسلامی ایفاء کرده است.(مصر، سودان، مالزی و اندونزی)

چهارم، الگو و فعالیت های ایران دلیل و بهانة لازم را فراهم آورده تا بعضی حکومت ها (عراق، مصر، تونس و اندونزی) جنبش های اسلام گرای مخالف را مهار و سرکوب کنند. البته در تمامی صفحات این کتاب مهم، بر بیان مصادیق تأثیرات انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی جهانی اشاره شده است، اما ما با توجه به منابع متعدد، به برخی از کشورها اشاره خواهیم کرد.

1. آسیای مرکزی (شوروی سابق): با توجه به این نکته که حکومت مرکزی شوروی، به طور رسمی منادی جامعه ای ملحد بود، و با وجود محدودیت های رسمی برای عمل به مذهب، اسلام به صورت نیروی پویا در زندگی مردم آسیای مرکزی شوروی جلوه گر شده، و بی تردید انقلاب ایران در احیای مذهبی این مناطق، مؤثر بوده است. پدیدة گسترش اسلام در بین جوانان ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و سراسر آسیای مرکزی، هراس فزاینده حکومت ها را در پی داشته است. برای مثال، اظهار نگرانی هایی بوده است از این که در بخش هایی از ازبکستان، تا یک پنجم دانش آموزان کلاس های نهم و دهم، پذیرفته اند که مؤمنان مذهبی هستند و دیگر از ابراز هویت مذهبی خود شرمنده نیستند. همچنین اظهارات مشابهی در ترکمنستان صورت گرفت، چرا که مربیان و مقامات آن جا، محرک احیای مذهبی تحت تأثیر انقلاب اسلامی بودند.

2. جنوب شرقی آسیا (مالزی و اندونزی):

احیای اسلام و تأثیر انقلاب در بیداری اسلامی مردم جنوب شرقی آسیا، به شیوه های گوناگونی به ویژه در مالزی و اندونزی متجلّی شده است. از نشانه های آشکار این امر، حجاب بسیاری از زنان؛ توجه هر چه بیشتر مردم و نخبگان سیاسی به نماز، روزه و سایر عبادات اسلامی، برنامه های مذهبی بیشتر در تلویزیون به ویژه در مالزی، استناد به اسلام در سخنرانی های سیاست مداران و مشارکت بیشتر در سازمان های اسلامی بین المللی است. در اندونزی نیز، سازمانی که هیأت انقلاب اسلامی اندونزی نام داشت، متهم شد که با تأثیر پذیری مستقیم از انقلاب ایران، درصدد براندازی رژیم سوهارتو برآمده است؛ همچنین گفته شد که مسلمانان رادیکال، خواستار بنا نهادن دولتی اسلامی طبق الگوی ایران بوده اند.

3. کشورهای حوزه خلیج فارس و عرب:

حرکت های اسلامی در بیشتر کشورهای اسلامی و عربی در دهة هشتاد یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رفته رفته به سمت رسیدن به حاکمیت بوده است، به طوری که تا به امروز میان آن ها و دولت هایشان جنگ ادامه دارد؛ مانند شورش های خودجوش سیاسی در عربستان، پاکستان، کویت و بحرین. مهم ترین تأثیر گذاران ایران انقلابی بر جهان اسلام در سطح افکار و ایدئولوژی است.

4. سودان: برنامة رسمی «اسلامی کردن دولت و جامعة سودان» در سپتامبر 1983 توسط «جعفر نمیری» آغاز شد. این برنامه هنگامی شروع شد که توجّه جهانیان به موضوعی معطوف شده بود که بسیاری، آن را رستاخیز اسلامی می نامند. انقلاب ایران به این رستاخیز، جان تازه ای دمید. در مفهوم تاریخی وسیع تر ، انقلاب ایران از طریق تأثیر بر رستاخیز عام اسلامی، به شکل گیری تجربة «اسلامی کردن» در سودان کمک کرد.

5. تونس و لیبی: انقلاب ایران، زمانی در این دو کشور مطرح شد که سلطة حاکمان غیر مذهبی، مورد چالش گروه هایی از جامعه قرار داشت که از پذیرش نظریة خاص این حکومت ها دربارة این که اسلام عقب مانده و تاریک اندیش در مقابل ارزش های حکومت های نوگرا قرار گرفته است، امتناع می ورزیدند. انقلاب ایران، به تمایلات اسلامی و انقلابی که بیش تر در این دو کشور وجود داشت، شتاب بیشتری بخشید.

6. نیجریه: رهبری امام خمینی و فکر انقلاب اسلامی در جامعة نیجریه و به ویژه در میان مسلمانان محروم شمال، احساسات و واکنش هایی را در بر داشت. استقرار جمهوری اسلامی، گرایش نهفته به سوی احیاگری و اصلاح اسلامی را در نیجریّه برانگیخت رهبران محلّی احیاگری اسلام در نیجریه، نسخة بنیاد گرایی اسلامی طرّاحی و عمل شده در ایران را در جهت پوشش دادن به مبارزه علیه فساد فزاینده و مادی گرایی بیش از حد تشکیلات سیاسی نیجریه، ماهرانه به کار گرفتند. «جنبش میقاتسین» تحت تأثیر فراوان احیاگری اسلامی در ایران قرار گرفت.

7. مصر: انقلاب اسلامی ایران، روند رستاخیز اسلامی را در مصر تسریع کرده و این در حالی است که ایران به هیچ وجه دخالت مستقیم و حتّی غیر مستقیم در مصر نداشته است. در مصر، گروه های انقلابی همچون اخوان المسلمین، تحت تأثیر انقلاب ایران بودند. دانشجویان سنّی «الجماعة الاسلامیه» در دانشگاه قاهره اعلام کردند که انقلاب ایران، شایستة بررسی عمیق است تا از آن درس بگیریم، انگیزه کسب کنیم و از این سرمشق، بهره مند شویم.

8. الجزایر: انقلاب ایران در الجزایر نیز موجب بیداری روز افزون اسلامی شده است. استاد «شیخ ابراهیم زاک زاکی» از مبارزان و رهبران حرکت اسلامی در الجزایر می گوید:«روشی که امام به ما نشان دادند، بر این امر تأکید داشت که نیازی نیست ما همه چیز را از ابتداء شروع کنیم. فقط باید راه را ادامه دهیم، زیرا بسیاری از کارها قبلاً انجام شده است. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اعتبار و تجربیات به دست آمده در الجزایر و تأثیری که در سیستم موجود دارد، روشن می کند که دانشگاه های شرعی چگونه باید اداره شود و دادگاه های شرعی چگونه باید تشکیل گردد.

9. بوسنی و هرزگوین: پروفسور انیس امین کاریچ، وزیر فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت بوسنی می گوید: از زمان انقلاب اسلامی تاکنون، ما در هرزگوین، امام خمینی را «پدربزرگ» تلفظ می کنیم و ما می دانیم که پدربزرگ چه کسی بود؟ و چقدر در بیداری و هدایت انسان ها موثر بود؟.

10. غرب و آمریکا: تحلیل گران و صاحب نظران معتقدند که با آغاز عصر امام خمینی، دین و دین داری در جهان گسترش یافته است و دین، زنده شده است. «محمد لنسل» رییس مرکز فرهنگی تجدید حیات اسلام در اتریش می گوید: بی تردید انقلاب اسلامی امام خمینی، نه تنها تصویر تازه ای از اسلام در اروپا ارائه کرد بلکه حتّی زندگی مذهبی غیر مسلمانان را هم دگرگون ساخت.آیا اینها دستاوردهای کمی است؟

و می خواهم مهمترین بخش سخنم را در پایان بگویم که:

افزایش سطح پوشش آموزش و پرورش به بیش از 95 درصد و افزایش ظرفیت دانشگاه ها از 150 هزار نفر در سال 57 به بیش از 2 میلیون نفر از شاخصه های رشد با سوادی و تحصیلات عمومی در کشور است که در 28 مرحله به اجرا درآمد.

به موازات این فرایند توسعه علمی و پژوهشی در یک دهه گذشته به وجهه همت دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور تبدیل شده و مطابق آخرین آمارها، ایران اسلامی را با تولید سالانه 3000 مقاله معتبر بین المللی به دومین کشور تولید کننده علم در جهان اسلام تبدیل کرد.

دستاوردهای پژوهشگران ایرانی در حوزه علوم هسته ای، سلول های بنیادین، فناوری آی تی، و رشد 32 درصدی کشور در حوزه پژوهش از دستاوردهای بزرگی است که در یک دهه گذشته به دست آمده و توسعه علمی را به پیشروترین عرصه های توسعه در کشور تبدیل کرده است.

آیا این دستاوردهای کمی است؟!!!!

 





      

سختی‌های مبارزه از زبان رهبری

من بارها بازداشت شدم؛ من را شش مرتبه بازداشت کردند، یک بار هم زندان بردند، یک بار هم تبعید شدم. مجموعه این دوران‌ها نزدیک به سه سال طول کشیده است. دوره زندگی ما در آن زمان‌ها، برای ایرانی‌ها دوران بسیار بدی بود.
اولاً نکته‌ی خیلی مهمی را که امروز شاید شماها واقعاً نتوانید آن را درست تصور بکنید، این است که آن دوران، مسایل کشور- سیاست، دولت- مطلقاً برای مردم مطرح نبود؛ حالا مردم ما در کشور، وزرا را می‌شناسند، رئیس‌جمهور را می‌شناسند، آن وقتی که نخست‌وزیر بود، او را می‌شناختند، کارهای عمده را می‌دانند، در مبارزات سیاسی خیلی چیزها را خبر دارند که دولت، امروز چه اقدامی کرده و چه تصمیمی گرفته است؛ ولی آن زمان، دولت‌ها می‌آمدند و می‌رفتند و اصلاً مردم نمی‌فهمیدند!
یک نخست‌وزیر می‌رفت، یک نخست‌وزیر دیگر می‌آمد، کابینه عوض می‌شد، انتخابات می‌شد و اصلاً مردم خبر نمی‌شدند! توجه می‌کنید؟! به کل نسبت به مسایل دولت، بی‌تفاوت بودند. دولت برای خودش کارهایی می‌کرد، مردم راه خودشان را می‌رفتند، دولت راه خودش را می‌رفت، فشار روی مردم، خیلی زیاد بود و آزادی اصلاً نبود.
من یادم است که دوستی از دوستان ما از پاکستان آمده بود، برای ما نقل می‌کرد که بله، من در داخل پارک، فلان کس را دیدم که اعلامیه‌ای را به فلانی داد؛ من تعجب کردم که مگر در پارک کسی می‌تواند به کسی اعلامیه بدهد! او از تعجب من تعجب کرد؛ گفت: چرا نشود؟! پارک است دیگر، انسان اعلامیه را در می‌آورد و به آن طرف می‌دهد. گفتم: چنین چیزی می‌شود؟! این مربوط به دوران مبارزات ما بود که من دوره‌ی نوجوانی را هم گذرانده بودم؛ یعنی اختناق در ایران آن‌قدر زیاد بود که اصلاً تصور نمی‌کردیم ممکن است کسی بتواند به زبان صریح، روشن، روز روشن، جلوی چشم مردم، حرف سیاسی به کسی یا به دوستی بزند، یا کاغذی را به او بدهد، یا کاغذی را از او بگیرد! از بس فشار و خفقان بود؛ به کوچکترین سوءظن، افراد را می‌گرفتند، و به خانه‌های مردم می‌ریختند!
بارها به منزل ما ریختند و منزل ما را گشتند- منزل پدرم، منزل خودم- کاغذها و نوشته‌های من را بارها بردند! خیلی از نوشته‌ها و یادداشت‌های علمی و غیرعلمی من از بین رفته، غارت شده است؛ بردند، جمع کردند و بعد دیگر ندادند؛ یا وقتی دادند، همه‌اش را ندادند! زندگی از لحاظ سیاسی، زندگی سختی بود؛ یعنی زندگی سیاسی، بسیار زندگی سختی بود، خفقان بود آزادی نبود. من در دوره‌ی مبارزات برای جوان‌ها و دانشجوها در مشهد، مدت‌ها درس تفسیر می‌گفتم؛ به بخشی از قرآن رسیدیم که راجع به قضایای بنی‌اسرائیل بود؛ قهراً راجع به بنی اسرائیل هم تفسیر قرآن می‌گفتیم. یک مقدار راجع به بنی‌اسرائیل و یهود صحبت کردم؛ بعد از مدت کمی، من را بازداشت کردند! البته نه به آن بهانه، بی‌جهت و به عنوان دیگری بازداشت کردند، به زندان بردند.
جزو بازجویی‌هایی که از من می‌کردند، این بود که شما علیه اسرائیل و علیه یهود، حرف زده‌اید! توجه می‌کنید؟! یعنی اگر کسی آیه‌ی قرآنی را که راجع به بنی‌اسرائیل حرف زده بود، تفسیر می‌کرد و درباره‌ی آن حرف می‌زد، بعد باید جواب می‌داد که چرا این آیه‌ی قرآن را مطرح کرده است! چرا این حرف‌ها را زده و چرا راجع به بنی‌اسرائیل، بدگویی کرده است! یعنی وضع سیاسی، این گونه وضع سخت و دشواری بود و سیاست‌ها این قدر ضد مردمی و وابسته‌ی به خواست ارباب‌ها بود! البته با این دو، سه کلمه نمی‌شود اوضاع و احوال دوران اختناق را بیان کرد؛ من این را به شما بگویم که حقاً و انصافاً اگر ده جلد کتاب هم نوشته بشود و همه‌ی آنها تشریح و توصیف آن دوران باشد، باز هم نمی‌شود بیان کرد؛ و البته بعضی از حرف‌ها هست که اصلاً نمی‌شود با زبان معمول بیان کرد؛ بعضی از تصورات هست که جز با زبان ادب و هنر بیان نمی‌شود. در شعر می‌شود بیان کرد، در کارهای ادبی و هنری می‌شود بیان کرد؛ اما خیلی از آنها را در زبان معمولی نمی‌شود گفت.

نقل از سایت تبیان





      

مشکل توده مردم، حجاب های ظلمانی است که در عوالم سه گانه گوش و چشم و دل بر ایشان احاطه یافته است ولی مشکل خواص آن است که دچار حجاب نورانی هستند که از علم و دانش ناقص حاصل می شود. راه رهایی از این حجاب های نورانی چیزی جز عبودیت و ریاضت های نفسانی نیست .



آیت الله نخودکی اصفهانی شاگرد استادان کاملی چون سید جعفر حسینی قزوینی بود که در شهرضای اصفهان سکونت داشت و حالات شگفتی در مسیر ریاضت از وی نقل می شود. درباره تغییر روش و گرایش این عالم و مجتهد معروف اینگونه اززبان ایشان نقل شده است:
در آن زمان که پس از کسب اجازه اجتهاد از مراجع علمی وقت نجف اشرف به ایران بازمی گشتم، به دوست خود گفتم: از این پس تنها عالم بلند پایه قزوین خواهم بود.
دوستم گفت: نه چنین است. تو را با یک حمال قزوینی تفاوتی نیست؛ زیرا اگر در رهگذری و کوچه ای، مردی به تو و یک حمال جاهل از پشت سر دستی بزند، هر دو محتاج آنید که برای شناسایی صاحب دست سر برگردانید، در حالی که سی سال درس و تحصیل باید که این قدر روشنی به محصل، ارزانی داشته باشد که بدون باز پس نگریستن زننده دست را بشناسد.
این سخن در دلم چنان اثر کرد که یکسره از خلق کناره گرفته و در انزوا به تزکیه نفس و تصفیه روح خود سرگرم شدم.
این عالم بزرگ همین مدت را به ریاضت می پردازد و به چنان جایی می رسد که سرآمد عارفان و پرهیزگاران می گردد. از این روست که تزکیه بر تعلیم مقدم داشته شده است (جمعه آیه 2)بلکه خداوند برای تقوا اموری چند به عنوان آثار بر می شمارد که بصیرت و علم لدنی یکی از آن آثار است: و اتقوا الله و یعلمکم الله؛ تقوا پیشه گیرید تا افزون بر آثاری دیگر، خداوند به شما علم بیاموزد.
بنابراین پرورش نفس و خودسازی در مسیر کمال نه تنها مقدمه علم لدنی و بصیرت و حکمت بلکه تنها راه رسیدن به مقام عبودیت ربوبی و ربوبیت عبودی است.





      

اما صادق (ع) میفرمایند:

هر کس مکتبی را آگاهانه  انتخاب کند با جنبش کوهها نمی جنبد و از آئین خود دست برنمی دارد.





      

یکی از بزرگان نقل میکند در محضر امام خمینی(ره) بودیم.به تناسب موضوع سخنمان من این شعر را گفتم که :

هفت شهر عشق را عطار گشت  ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

امام (ره) بعد از شنیدن این بیت اینجور گفتند:

هفت شهر عشق را عطار گشت     ما هنوز اندر خم پس کوجه ایم





      

حدیثی را از امام متقیان حضرت علی(ع) دیدم که :

ما مضی مضا و ما سیاتیک فاین؟قم فاغتنم بالفرصه بین القدمین

بگذارید ترجمه حدیث را به خودتان واگذار ولی توضیحی را از ذهن قاصر خودم برایتان نقل کنم.اگر از کودکان،نوجوانان،جوانان از زندگی و... سوال کنین بالاتفاق از آینده سخن خواهند گفت که در آینده فلان کار،فلان زندگی،فلان ماشین و هزاران فلان را خواهند گفت و هرگز برای گذشته یا حال نخواهند گفت.

حال اگر به خانه سالمندان سری بزنید و از زندگی و .... سوال کنید بالاتفاق از گذشته سخن خواهند گفت که ای کاش این کار ،این زندگی،این عمل را انجام میدادم . حال و آینده مفقود خواهد بود.

حال امام علی (ع) میفرمایند: چه شده به فکر حال خود نیستید یا برای آینده فکر میکنید یا در افسوس گذشته اید.





      

با سلام

این هفته را هفته ای پر خیر و برکت دیدم .اول به جهت فرود آمدن رحمت و برکت خدا بر بندگان خوب خوبش(به استثناء من )،دوم برگزاری جلسه با مسئولین نشریه بهشت پنهان در مورد تعریف یا بهتر بگم باز نگری مجدد در سیاست های نشریه که در سرمای برزک گرمای خاصی به من بخشید (بویژه رفتن با موتور در برف سنگین از محله امام به محله باغستان ).

در این جلسه قرار شد بخشی از کارها را من انجام دهم از جمله شناسایی افراد شاخص برزکی خارج از برزک و دوم تعامل بیشتر با برخی از مراکز دولتی من جمله بخشداری و شهرداری  که انشاا.... انجام خواهد شد.

محتویات جلسه در وبلاگ نشریه قرار خواهد گرفت.





      

باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا سوگند یاد کرد.

آقای اوباما اولین رئیس جمهوری آفریقایی تبار آمریکاست. او با همان انجیلی سوگند یاد کرد که آبراهام لینکلن در سال 1861 با آن سوگند خورده بود. او رئیس جمهوری بود که به برده داری در آمریکا پایان داد.

همسر و فرزندان آقای اوباما در این مراسم حضور داشتند.

آقای اوباما در سخنرانی خود که در جمع صدها هزار تن ادا شد و به طور مستقیم از تلویزیون های بین المللی پخش شد، گفت قدردان اعتمادی است که مردم به او داشته اند.

رئیس جمهوری جدید آمریکا در این سخنان از جورج بوش، رئیس جمهور سابق به خاطر خدماتش به ملت و همکاری هایش در طول مدت انتقال قدرت قدردانی کرد.

آقای اوباما گفت: "ملت ما علیه شبکه گسترده ای از خشونت و نفرت در جنگ به سر می برد، اقتصاد ما به شدت ضعیف شده است. بازار مسکن و کار در شرایط بدی است و کسب و کارها متوقف شده است. سیستم بهداشتی ما پر هزینه است و ناکامی های مدارس ما متعدد است و هر روز شواهد بیشتری به دست می آید که نشان می دهد نحوه استفاده ما از انرژی، زمین را تهدید و دشمنان را ما مستحکم تر می کند.

رئیس جمهوری آمریکا در سخنان خود گفت چالش هایی که آمریکا و آمریکایی ها با آن روبرو هستند، واقعی است. او افزود این چالش ها جدی و شمار آنها زیاد است.

آقای اوباما افرود: "ما امروز در اینجا جمع شده ایم، چون ما امید را به جای ترس انتخاب کردیم، وحدت را به جای بحران و اختلاف."

اولین رئیس جمهوری آفریقایی تبار آمریکا گفت زمان آن رسیده تا دوباره بر این ارزش ها و باورهایی که نسل به نسل به ما رسیده،تائید کنیم که مطابق با وعده الهی، همه برابر و آزاد هستند.

رئیس جمهور آمریکا گفت اطمینان میان حکومت و مردم باید احیا شود.

آقای اوباما در سخنان خود که با استقبال مردم روبرو شد خطاب به جهان اسلام گفت: "ما به دنبال راهی برای به جلو رفتن هستیم که بر مبنای منافع مشترک و احترام متقابل است."

او افزود: " رهبرانی در سراسر جهان که به دنبال بحران هستند و می خواهند ناکامی های جوامع خود را به گردن غرب بیاندازند، بدانند که مردمشان در مورد آنها بر مبنای آنچه بنا کرده اند قضاوت خواهند کرد، نه بر اساس آنچه از میان برده اند."

آقای اوباما گفت آمریکا نشان خواهد داد که دوست هر ملت و فردی است که به دنبال صلح و منزلت است.

او افزود که عراق را به مردم این کشور تحویل خواهد داد و در افغانستان صلح به وجود خواهد آورد.

رئیس جمهوری آمریکا تاکید کرد که کشورش با دوستان قدیمی و جدید برای کاهش تهدیدهای اتمی همکاری می کند و با بحران گرمایش زمین به مقابله خواهد پرداخت.

تدابیر امنیتی که برای این مکان و مراسم امروز در نظر گرفته شده، بی سابقه است و بالغ بر 40 هزار مامور امنیتی به خدمت خوانده شده اند.

گزارشگران می گویند مردم در سراسر آمریکا احساس می کنند که امروز شاهد وقوع تاریخ هستند.حدود دو میلیون نفر در پارک ملی آمریکا، در محوطه بیرونی محلی که مراسم در آن شکل می گرفت جمع شده بودند.

هنگامی که آقای اوباما وارد محل شد، جمعیت یک صدا ابراز شادمانی کرد.

آرتا فرانکلین، خواننده سرشناس آمریکایی در این مراسم برنامه اجرا کرد و سپس بیست و یک توپ به صدا در آمد.

پس از پایان مراسم، آقای اوباما با جورج بوش خداحافظی کرد. رئیس جمهور سابق آمریکا با یک فروند هلیکوپتر کاخ سفید را ترک کرد. قرار است جورج بوش همراه با لورا بوش به تگزاس برود. هزاران نفر از طرفداران رئیس جمهور سابق در ایالت تگزاس برای خوشامدگویی منتظر ورود او هستند.

دیک چنی، معاون آقای بوش نیز در این مراسم به علت مشکلات قلبی اش بر روی ویلچر حضور داشت.





      
<      1   2   3   4      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم