سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
گفتار زیر  بخش بسیار کوتاهی از سلسله مباحث مقام معظم رهبری در سال 1353 پیرامون مسئله ی ولایت است. معظمٌ له در این سخنرانی ها که در قالب 6 جلسه در مسجد امام حسن مجتبی (ع)، در شهر مقدس مشهد ایراد شده اند؛ به تبیین پایه های فکری اسلام و بویژه مسئله ولایت پرداخته اند.
 
***
"... ولایت در اصطلاح قرآنی یعنی بهم پیوستگی و هم جبهگی و اتصال شدید یک عده انسانی که دارای یک فکر واحد و جویای یک هدف واحد هستند، در یک راه قدم برمی دارند، برای یک مقصود تلاش و حرکت می کنند، یک فکر و یک عقیده را پذیرفته اند. افراد این جبهه هرچه بیشتر باید بهم متصل باشند و از جبهه های دیگر و قطب های دیگر و قسمت های دیگر خودشان را جدا و کنار بگیرند. چرا؟
برای اینکه  از بین نروند، هضم نشوند، این را در قرآن ولایت می گویند. پیغمبر جمع  مسلمانان آغاز کار را با این پیوستگی  و جوشیدگی بوجود می آورد. اینها  را به همدیگر متصل می کند، اینها را برادر  می کند، اینها را بصورت یک پیکر واحد درمی آورد. بوسیله ی اینها امت  اسلامی را تشکیل می دهد.
جامعه اسلامی را بوجود می آورد. از پیوند اینها  با دشمن ها، با مخالفین، با معاندین، با جبهه های دیگر _ که در آیات ان شاء  ا... خواهید دید _ جلوگیری می کند، مابین  اینها و جبهه های دیگر جدایی  می اندازد. از پیوستن به جبهه ی یهود، از پیوستن به جبهه نصاری، از پیوستن به جبهه مشرکین، اینها را بازمی دارد و هرچه بیشتر سعی می کند صفوف اینها را فشرده و به هم جوشیده بکند.
برای اینکه  اگر اینها به این حالت نباشند،  اگر ولایت نداشته باشند، اگر صد در صد به هم پیوسته نباشند و میان آنها اختلاف بوجود بیاید از برداشتن  بار امانتی که بر دوش آنها است  عاجز خواهند ماند. نمی توانند این بار را به سرمنزل برسانند.ادامه مطلب...



      
یکسال پیش، درست ?? اسفند ماه ?? بود که موسوی بیانیه کاندیداتوری خود را منتشر کرد. و این اولین حضور سیاسی این مرد بعد از ?? سال سکوت مطلق بود. او در این بیانیه بارها بر ضرورت توجه و خدمت به مستضعفان تأکید نموده بود. او مستضعفان را «مطمئن‌ترین پایگاه برای ارزش‌های برآمده از انقلاب اسلامی و آماده‌ترین قشر برای اصلاحگری و پایبندترین پشتوانه برای اصول و اصول‌گرایی» به شمار آورده بود.

‌‌‌

کدام مستضعفین؟

موسوی خود را کاندیدای جبهه مستضعفین معرفی کرده بود، اما نه قبل و نه بعد از انتخابات هیچ وقت معلوم نشد که منظورش کدام مستضعفین هستند و او هیچ وقت به این سوال و انبوه سوالهای دیگر پاسخ نداد که مستضعفان امروز در کدام جبهه ایستاده‌اند؟  او اکنون با گذر نزدیک یک سال از انتشار اولین بیانیه، در مصاحبه اخیر خود به مناسبت آغاز دهه فجر می گوید:‌ «اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است…» اما موسوی نمی‌گوید که امروز جبهه‌ی «بالفعل» مستضعفین که به قول خودش دل در گرو ارزش‌های اسلامی دارند چگونه در مقابل او و اشرافیت همراه او ایستاده‌اند؟ و در کدام چارچوب است که دیکتاتوری اشرافیت می تواند در کنار مستضعفین محروم قرار بگیرد؟!  آن هم اشرافیتی که برنمی تابد رای یک روستایی با او برابر باشد.


شهرک غرب تمام مردم شده؟


‌موسوی در بیانیه مذکور همچنین از «گشودگی در مقابل انتظار مستضعفان و بازگشت به ارزشها» حرف می زند. حال سئوال این‌جاست که رفتار آقای موسوی پس از انتخابات منافع کدام گروه را تأمین کرده است؟ چرا او کار را به جایی رسانده که عملاً مستضعفان را علیه خود شورانده است؟ چرا در جمع هایی که به نام او تشکیل می شود و به آشوب می رسد تنها چیزی که وجود ندارد همان ارزشهاست؟

‌   ‌‌‌

انکار خرد جمعی
‌‌‌موسوی تأکید می‌کند «شاید کسانی تصور کنند عجله برای عملی کردن چنین نیت خیری استفاده ازهر شیوه‌ای را مباح می‌کند، ولو این که شامل قانون‌شکنی‌های گسترده باشد. این کار صرفا نقض عهد با ملت نیست بلکه انکار خرد جمعی است.» امروز به صراحت می‌توان تشخیص داد که چه کسانی برای رسیدن به اهداف خود از قانون‌شکنی‌های گسترده بهره برداری می‌کنند. آیا میرحسین موسوی در این همه آشوب و خرابکاری و مسوولیتی ند

‌‌‌

احترام به دولت
‌‌‌همچنین در این بیانیه آمده بود: «لازم است که احترام دولت قانونی جمهوری اسلامی به دقت رعایت شود و انتقادات به صورت روشنگرانه، مستدل، دلسوزانه و نه با قصد فریب ارائه گردد.» و البته اظهر من الشمس است که حتی موسوی هم به این سخن خود وفادار نماند و دربرابر اهانت‌های حامیان خود به دیگر کاندیداها و دولت قانونی جمهوری اسلامی هیچ نگفت و تنها لبخندی از سر تأیید زد. میرحسین موسوی همچنین اگر چه در این بیانیه دستاوردهای هسته‌ای را محصول استقامت در برابر غرب می‌داند، اما نمی‌گوید که در این سال‌ها چه کسی در مقابل اجنبی سر خم کرده بود و چه کسی ایستادگی کرد و ان را به سرانجام رساند.

‌‌‌‌‌

هتک حرمت ممنوع
‌‌‌در بیانیه آمده بود: «هرگونه عمل خلاف اخلاق حضور و نشاط مردم را در صحنه انتخابات خدشه‌دار می‌کند… چنانچه نام اینجانب در معرض اسائه قرار بگیرد انتظار از علاقمندان و حامیان، سکوت است، چه رسد به آن که خدای‌ناکرده خود مرتکب هتک حرمت و بی‌ادبی نسبت به کسی شوند و نوشته یا گفته ناحقی را اشاعه دهند.» برای اثبات صحت این ادعاها کافی است عملکرد حامیان موسوی و رسانه های آنها را در طی این مدت مرور کنیم. نیازی به شاهد مثال آوردن نیست!

‌  ‌

چاپ عکس هم ممنوع
‌‌‌«در جریان فعالیت‌های انتخاباتی، ستاد اینجانب حق چاپ و تکثیر عکس مرا نخواهد داشت و از علاقمندانی که ممکن است به صورت خودجوش وارد صحنه تبلیغات شوند نیز انتظار دارم که به این خواسته خدمتگزار خود توجه کنند.» و البته تبلیغات گسترده‌ی در انتخابات و فراموش کردن این شعار اگر از مصادیق بارز دروغ نیست پس باید نامش را چه بگذاریم؟


سوال اصلی

‌‌‌امروز بازخوانی بیانیه موسوی پس از یکسال نشان می‌دهد که او چگونه در طول یکسال راستگویی را با دروغ هایی بزرگ عوض کرد. چگونه در عرض یک سال با عدم تمکین به رای ملت و همان مستضعفین که از آنها دم میزد به جایی رسید که تمام دشمنان قسم خورده این ملت او را ستودند و از او حمایت کردند. چگونه تا آنجا پیش رفت که در سالگرد همین بیانیه کسی که خود را نخست وزیر  امام معرفی می کرد شایسته دریافت نشان شجاعت از فرح پهلوی و بازماندگان حقیر نظام سلطنتی می شود که امام آنرا ساقط کرد؟ چگونه گروهک هایی چون مجاهدین خلق، پژاک، کومله و حتا گروهک ریگی که افتخارشان در طول تمام این سالها، کشتن مردم عادی و مسئولین منتخب همین مردم بوده با او همراهی می کنند و او را از خود میدانند؟ با گذشت یک سال از اولین بیانیه موسوی با باز خواندن آن و مقایسه با راهی که پیموده باید به این سوال اصلی پاسخ داد: «دروغ گوی واقعی کیست؟»

محمدصالح مفتاح





      

یکی از دغدغه های امروز در حوزه فناوری اطلاعات و فضای سایبر، برقراری امنیت است. روش متنوعی برای برقراری امنیت وجود دارد. یکی از این روش ها استفاده از انواع قفل ها بر روی نرم افزار، سخت افزار، لوح فشرده و غیره است. در این مقاله مانند مقاله قبل به بررسی انواع قفل و روش های ساخت آنها می پردازیم و در ادامه روش های شکستن این قفل ها را ارایه می دهیم.ادامه مطلب...



      

حجاب

 

ریشه دیگری که برای پیدا شدن حجاب ذکر کرده‏اند جنبه اخلاقی دارد.در اینجا نیز مانند نظریه سابق علت پدید آمدن حجاب را تسلط مرد و اسارت زن معرفی کرده‏اند، با این فرق که در اینجا برای تسلط جویی مرد به جای ریشه اقتصادی ریشه اخلاقی ذکر شده است; گفته‏اند علت اینکه مرد زن را بدین شکل اسیر نگه می‏دارد حس خودپرستی و حسادت وی نسبت‏به مردان دیگر است.مرد نمی‏خواهد و رشک می‏برد که مردان دیگر و لو با نگاه کردن یا همسخن شدن از زنی که تحت اختیار اوست استفاده کنند.

به عقیده این دسته، قوانین دینی و مذهبی با اینکه در جاهای دیگر با خودخواهی ها و خودپرستی ها مبارزه کرده است در اینجا بر عکس عمل کرده روی این خودخواهی مردان صحه گذاشته منظور آنها را تامین کرده است.ادامه مطلب...



      

چهارشنبه سوری

چند روزی به چهارشنبه پر سر و صدا و جنجالی آخر سال نمانده است و چیزی که در وب سایتها و پایگاه‌های خبری بسیار به چشم می‌خورد، استفتاآتی است که از مراجع معظم تقلید و عالمان دین، پیرامون چهارشنبه سوری منتشر شده است.

در این مقال، همّ ما بیان آن فتاوا و تحلیل و بررسی آنها برای تبیین علت صدور و مصادیق آن است.

چهارشبنه سوری، جشنی است که آن را منسوب به ایران قدیم می‌دانند و آن که دقت در آن نشان می‌دهد که چیزی فراتر از یک جشن بوده بلکه فرهنگی است که معتَقَداتی نیز همراه دارد. از این رو می‌توان آن را از دو جنبه تحلیل کرد:

 

1- محتوای فرهنگی چهارشنبه سوری

2- چگونگی برپایی جشن چهارشنبه سوری

 

وقتی خوب به قضیه نگریسته می‌شود این جشن فراتر از ترقه و آتش است بلکه اعتقاد به یک بسته فرهنگی است که می‌توان اهم آن را چنین برشمرد:

 

1- نحوست چهارشنبه آخر سال

2- خوش یمنی آتش

3- نحوست خاکستر آتشی که از روی آن پریده‌اند.

4- برآورده شدن حاجات با انجام کارهای خاص مانند:

الف- قاشق زنی

ب – کوزه شکنی

ج- پریدن از روی آتش

د- نذر آش و آجیل چهارشنبه سوری

 

پیامبر اکرم که بنیان گذار نظم نوین و متکامل تعالی بشر است تمام تلاش خود را برای تغییر همین ملاکها و ذائقه‌ها به کار برده است. ایشان و خاندان پاکش جانفشانی کرده‌اند تا شعور جامعه ترقی یافته و عقل جایگاه خود را از تقلیدها و تبعیتها و تعصبها بازپس گیرد.

ابتدا به بررسی بسته‌ی فرهنگی این جشن می‌پردازیم:<\/h2>

شاید قدیم‌ترها که رسانه‌ها کمتر بود و تهاجم های فرهنگی به این شکل سازمان نیافته بود چندان نیازی به تحلیل این ماجرا نبود هر چند در آن زمان نیز حکم قضیه همین بود که امروز هست. اما آنچه ما امروز با آن مواجهیم، شیوه‌های نرم تهاجم است که به صورت های مخملین ظهور می‌کنند تا مقبولیت یابند، که یکی از این شیوه‌ها، مخملِ "فرهنگ ملی" است!

سیاست گزاران و مهندسان تهاجم در پوشش این عنوان هر روز سعی در تخریب باورهای دینی و دور کردن مردم، بخصوص جوانان از دین و فراتر از آن، از تعقل داشته و جامعه را به سوی خرافات پیش می‌برند. اما خرد جمعی و عقل فعال جامعه باید به این سوال ها پاسخ دهد:

 

1- فرق فرهنگ با خرافات چیست؟

2- ملاک ارزش گذاری فرهنگ ها و سنت ها چیست؟

3- آیا هر چیزی که از نیاکان به یادگار رسیده باشد ارزشمند، و یادگار است؟

 

داستان زنده به گور کردن دختران در میان اعراب جاهلی بر هیچ کس پوشیده نیست. اما آیا کسی در میان اقوام عرب پیدا می‌شود که آن را به عنوان یک میراث فرهنگی و یک سنت باستانی بستاید و زنده‌اش کند؟

قبح این سنت چنان واضح است که کسی در پاسخ آن تردیدی ندارد و حتی عرب ها شاید از اینکه اجدادشان چنین کاری انجام می‌دادند شرمسار باشند. ولی گاهی، زشتی یک مساله با بزرگ نمایی زیبایی‌های ظاهری، پوشیده شده، مغفول می‌ماند. تا آنجا که عقلای قوم نیز فریفته‌ی خط و خال می‌شوند.ادامه مطلب...



      

چگونه از بروز استرس در کودکان جلوگیری کنیم

دختر

بچه ها نیز مانند بزرگسالان می توانند متأثر از استرس شوند و یا بد خلق شوند و یا نهایتاً به افسردگی برسند. برخی تخمین ها نشان می دهد که تقریباً 10 درصد کودکان در سال های میانی دوران کودکی شان امکان افسرده شدن دارند. برخی از دلایل عمومی این موضوع عبارتند از:

- درگیری و مشاجره لفظی بین والدین و یا جدا شدن آنها از هم (طلاق)

- جدا شدن و دور افتادن از دوستان هم سن و سال

- آزار و اذیت بیش از اندازه

- سرگرم شدن بیش از اندازه به کار و یا تکالیف مدرسه

- برگزاری امتحانات مدرسه

- تعطیلات

به احتمال زیاد مورد آخر (تعطیلات) سبب تعجب شما شده است،  زیرا اصولاً تعطیلات نه تنها حادثه ای ناخوشایند نیست بلکه برای کودکان بسیار مطلوب و دوست داشتنی است؛ اما در عین حال می تواند برای بچه های آسیب پذیر استرس زا باشد.

تعطیلات نه تنها حادثه ای ناخوشایند نیست بلکه برای کودکان بسیار مطلوب و دوست داشتنی است اما در عین حال می تواند برای بچه های آسیب پذیر استرس زا باشد.ادامه مطلب...



      

در روزهای منتهی به نوروز 78، برخی از مسئولان وزارت فرهنگی وقت کشور، برنامه‌هایی را جهت برگزاری مراسم نوروز در بقایای کاخ‌های تخت جمشید تدارک دیده و تبلیغات وسیعی را جهت دعوت مردم انجام دادند. این حرکت منجر به عکس العمل جدی رهبر معظم انقلاب شد که در بیانات نوروزی ایشان در اول فروردین متبلور گشت:
«شما ببینید در ایّام تحویل، مردم چه مکانهایى اجتماع مى‌کنند. دیشب در اطراف آستان قدس رضوى، با این‌که نیمه‌ى شب بود، جاى سوزن انداختن نبود. تا بستِ شیخ بهایى و تمام این اطراف، مردم براى توجّه، روى زمین نشسته بودند! یعنى عید نوروز، همراه با معنویت.
یا دیشب - نیمه‌ى شب - هزاران انسان علاقه‌مند، از خواب و خانه و زندگى و محیط خانواده بیرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. یعنى جنبه‌ى معنوى.
خوب؛ حالا یک نفر هم پیدا مى‌شود که از سرِ اشتباه و ندانمکارى، به جاى مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوى، تخت جمشید را زنده مى‌کند.
البته تخت جمشید، یک اثر معمارى است؛ انسان، اثر معمارى را تحسین مى‌کند و چون متعلّق به ما و مال ایرانیهاست، به آن افتخار هم مى‌کند؛ اما این غیر از آن است که ما دلها و ذهنها و جانهاى مردم را متوجّه به نقطه‌اى کنیم که در آن خبرى از معنویت نیست، بلکه نشانه‌ى طاغوتیگرى است.
در همان ساختمانها که امروز بعد از گذشت یکى دو هزار سال، ویران است، زمانى به مناسبت همین روز نوروز، خدا مى‌داند که چقدر بى‌گناه، در مقابل تخت طاغوتهاى زمان به قتل مى‌رسیدند و چقدر دلها ناکام مى‌شدند! این افتخارى ندارد.»
رهبر، پس از سخنان نورروزی خود در حرم مطهر امام رضا (ع) و بازگشت به تهران، در سفری سرزده، روز هشتم فروردین ماه در منطقه‌ی «شلمچه» حضور یافتند و در بین زائران قبور مطهر شهدای گمنام فرمودند: «امروز شرکت من در مجموعه‌ى زائران خاک خونین شلمچه، براى بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگى است که با خون خود، با جهاد و همّت خود، با عزم و اراده‌ى خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.»
برگزاری مراسم در تخت جمشید یک بار دیگر در اسفند 86 نیز توسط سازمان میراث فرهنگی دولت نهم طراحی شد [اینجا و اینجا] که پس از بازخوانی فرمایشات رهبر انقلاب و فشار رسانه‌ای، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی (رییس دفتر فعلی رییس جمهور) مجبور به تکذیب نصفه و نیمه‌ی این خبر گردید.
و اما:
پارسال و در ایام سفر رهبر به شیراز، در وبلاگی خواندم که:

دیروز نظرات رهبری را درباره تخت جمشید می خواندم. به نظرم این سنت حسنه ای بود که از زمان آقای خاتمی باب شد و دیگر بزرگان نیز به آن اهتمام ورزیدند، و آن توجه به مظاهر فرهنگی و شخصیت های برجسته در اقصی نقاط کشور بود. اما نکته ای که به ذهنم می رسید این بود که ای کاش مقام رهبری در این سفر هشت روزه خود، از تخت جمشید، این مظهر تمدنی شناخته شده در جهان، نیز بازدید می نمودند.

و امروز که در مورد تخت جمشید نوشتم، باید یادآوری کنم که آقای خامنه‌ای اولین رییس‌جمهوری بودند که در سفر سال 66 یا 67 خود به شیراز در این منطقه‌ حضور یافتند و از آن بازدید کردند و در سال 87 نیز در سفر به شیراز، در سخنان خود [اینجا] به بررسی نگاه‌ها به این اثر تاریخی پرداختند.

تصاویر حضور در دهلاویه، در نوروز 85:

http://khamenei-pic.com/AX/weblog/850105.jpg

http://khamenei-pic.com/AX/weblog/850105-1.jpg





      
تلخ: 5/2/1388 در جریان عملیات تروریستی که مقابل یک رستوران میان راهی در استان دیاله عراق در 85 کیلومتری مرز خسروی روی داد 56 زائر ایرانی شهید و بیش از 60 تن دیگر زخمی شدند. 

تلخ: 27/2/1388 مرجع عالیقدر جهان تشیع،حضرت آیت الله محمد تقی بهجت به ملکوت اعلی پیوست.

تلخ: 7/3/1388 در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مسجد علی ابن ابیطالب (ع) زاهدان توسط گروهک تروریستی جندالله تعداد 21 نفر از هموطنان‌ به شهادت رسیدند.

شیرین: 22/3/1388  حضور چهل میلیونی ملت ایران در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری

تلخ: حوادث پس از انتخابات خدشه به پرحضورترین انتخابات، زیر سئوال بردن حضور چهل میلیونی مردم، هتک حرمت از نظام اسلامی در مقابل چشم ملت‌، شروع آشوبهای خیابانی و حضور مخالفین نظام در خیابان ها ، شکاف میان نخبگان سیاسی

تلخ: 24/3/1388 حمله به کوی دانشگاه تهران توسط عده ای لباس شخصی و ضرب و شتم فجیع دانشجویان

تلخ: 25/3/1388 برگزاری اردوکشی خیابانی برای یک مطالبه ناحق

 تلخ: 27/3/1388 حذف  تیم ملی فوتبال ایران از جام جهانی 2010

تلخ: 24/4/1388 یک فروند هواپیمای توپولوف در حوالی قزوین سقوط نمود و همه 153 نفر از مسافران آن بهمراه خدمه و کادر پرواز جان باختند.

تلخ: تیرماه 88 فاجعه کهریزک، برخورد خشن و دور از انسانیت با بازداشت شدگان حوادث اخیر و شکنجه و آزار و اذیت آنان، که منجر به کشته شدن تعدادی از آنان گردید. این بازداشتگاه در 6 مرداد با دستور مقام معظم رهبری تعطیل گردید.

تلخ: 2/5/1388 یک فروند هواپیما هنگام فرود در فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد  در برخورد با دیوارهای حائل اطراف فرودگاه و دکلهای برق در میان زمینهای کشاورزی سقوط نمود که منجر به کشته شدن 18 نفر از هموطنان گردید.

تلخ: کشته شدن تعدادی از هموطنان (نظامیان و غیر نظامیان) در آتش فتنه‌ای که برای مطالبه‌ای ناحق صورت گرفت

تلخ: 26/6/1388 ماموستا محمد شیخ الاسلام، نماینده استان کردستان در مجلس خبرگان در یک عملیات ترورریستی مقابل منزل خود به شهادت رسید.

تلخ: 16/7/1388 سردار شوشتری جانشین فرمانده زمینی سپاه و برخی دیگر از فرماندهان سپاه در شهر سرباز سیستان و بلوچستان در یک عملیات تروریستی توسط گروهک جندالله به شهادت رسیدند.

شیرین: 13/8/1388 سیزده آبان امسال باشکوه‌ترین روز دانش آموز و به صحنه همه جانبه مبارزه با استکبار تبدیل شد.

شیرین: 16/9/1388 زیباترین  و پرشورترین 16 آذر در سال جاری توسط نیروهای مؤمن و انقلابی رقم خورد.

تلخ: 16/9/1388 توهین به عکس حضرت امام و پاره نمودن عکس امام امت

تلخ: 6/10/1388 حضور اغتشاشگران و اوباش در روز عاشورا در خیابانهای تهران و هتک حرمت ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (ع)

شیرین: 9/10/1388 ‌بزرگ‌ترین تجمع مردم ایران و تهران، در طول 30 سال، در اعتراض به هتک حرمت به ساحت مقدس حضرت سید الشهدا(ع). این تجمع به اعتراف رسانه های غربی پس از رحلت حضرت امام تاکنون بی سابقه بوده است.

تلخ: 22/10/1388 دکتر مسعود محمدی استاد متعهد و انقلابی دانشگاه تهران در اقدام تروریستی عناصر ضد انقلاب و استکبار به شهادت رسید.

شیرین: 22/11/1388 حضور میلیونی ملت عزیز ایران در راهپیمایی سالروز  پیروزی انقلاب اسلامی تجدید پیمان با انقلاب و آرمانهای امام.

شیرین: 4/12/1388 عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله و عامل قتل دهها تن از شهروندان بیگناه توسط عوامل وزارت اطلاعات دستگیر شد.





      
ادامه مطلب...



      
ادامه مطلب...



      
   1   2   3   4   5      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم