با سلام
سبک زندگی را چگونه تغییر دهیم؟
تجربه علاوه بر فرمایش ائمه دین(علیهم السلام) نیز ثابت کرده است که گوینده اگر اهل عمل باشد گفتار و راهنمایی های او تاثیر بیشتری در بین شنوندگان خواهد داشت.چه زیبا فرموده امام متقیان:بهترین سخن آن است که عمل خوب گوینده آن را تصدیق نماید.
آنان که تاثیر گذارند وظیفه ای سنگین دارند, چشمان همه به اعمال آن ها دوخته شده است.درست یا نادرست فعلا این طور است که شاید همین هم به خواست خودشان بوده است.بهرحال حواسمان را جمع کنیم .امروز با کوچکترین کار اشتباه مورد بازخواست قرار می گیرید چون تاثیر گذارید.اگر قرار است سبک زندگی را برای دیگران تغییر دهیم اول خودمان.اول خودمان.
نکند تضاد موجود در زندگی خودمان دیگران را نیز نه به تضاد که کاملا به 180 درجه متفاوت بچرخاند.
خشک ابری که بود, زآب تهی ناید از وی،صفت آب دهی
حضرت علی(ع) فرمودند:ای مردم به خدا سوگند , هیچ وقت شما را به طاعتی ترغیب ننمودم, مگر آن که خود را قبل از شما به آن سبقت گرفتم و هیچ وقت شما را از گناهی نهی نکردم, جز آن که خویشتن را پیش از شما از آن بازداشتم.خطبه 175
برای تغییر در سبک زندگی مردم اول خودمان
بسم الله النور
یادداشتی برای شب های قدر,قدرش رو بدونید
دیده اید گاهی بچه ای شیشه ای را می شکند
می خواهی آبی به اوبدهی , شیشه آب از دستش می افتد و می شکند
می گوید : افتاد که افتاد , مگر چه شده
در این موقع بلند می شوی و دو تا هم به اومی نوازی
ولی یک موقع هست شیشه از دستش می افتد
گویی که خودش افتاد, دلش افتاد, چشمش افتاد, دستهایش
در اینجا پدر بلند می شود و او را میبوسد, یک کاکائو هم به او میدهد
گناه کرده ولی اجرش می دهد
ما اگر این انکسار را پیدا کنیم ,خدا برای گناهانمان هم به ما مزدمیدهد
خیلی خدا خداست
گنه بنده کرده است و او شرمسار
بچه آب را ریخته یا شیشهرا شکسته است, اما تو میسوزی و تو رنج میبری
چون تو به او محبت داری , حتی به او آبنبات هم میدهی.میگویی چون او ترسیده است و خوف کرده است
خدا به ما رحم کند
بهار رویش/علی صفایی
به آن چیـــزی که ناامیــــدی و امیــــد نــــداری، امیــــــدوارتر بــاش تا آنچــــــه بــه آن امیـــــــدداری
زیـــرا مــوسی رفت برای خــانـــوادهاش آتش تهیــــه کنـــد، خــداونــــد بــا او سخـــن گــفت
ملکه سبا رفت نزد سلیمان تا بر سر کفر خود با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت
و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، مؤمن به او گشتند
امیرالمومنین علی علیهالسلام
تحف العقول
تهدمت والله ارکان الهدی
یک جور زدند که از دو زانو افتاد
یا فاطمه ای گفت و به پهلو افتاد
از شدت ضربه سر فقط باز نشد
چه فاصله ای بین دو ابرو افتاد
ای خواب به چشمی که نمی خفت بیا
ای خنده غنچه ای که نشکفت بیا
دیوار و در کوفه زبان شد که مرو
امّا چه کنم فاطمه می گفت بیا
در خطبه های نماز جمعه این هفته شهر برزک، امام جمعه محترم حجت الاسلام و المسلمین حلاجی مفرد خطبه بسیار شیوایی را بیان نمودند.ایشان به داستان عجیبی اشاره کردند که مناسب با این ایام است و عبرت برای همه.داستان را وقت بگذارید و بخوانید حتی اگر برایتان تکراری است:
آقای حبیببن منتجب والی شهر یمن بود، وقتی امیرالمؤمنین به خلافت رسید بعد امیرالمؤمنین به او نامهای نوشت فرمود تو آدم خوبی هستی حبیب، تو برای من هم استاندار آن شهر بمان من هم تو را ابقا میکنم. بعد فرمود که از مردم بیعت بگیر برای من، از مردم که بیعت گرفتی ده نفر را برای من بفرست بگذارید من ویژگیهای آن ده نفر را برایتان بگویم.
میفرماید که «وأنفذ اِلَیَ منهم عشرة» ده نفر از اینها را بفرست، آدمهای صاحب نظر، عاقل، مطمئن، شجاع، خیلی خوب بفرست ده نفر برای من ببینم.
آقای ابن منتجب بعد از اینکه نامه را برای مردم خواند، گریه کردند مردم بیعت کردند با حضرت فرمود حالا ده نفر آدمِ اینجوری ازتون میخواهم، مردم رفتند صد نفر انتخاب کردند از صد نفر هفتاد نفر، از هفتاد نفر سی نفر، از سی نفر ده نفر که دیگر حسابی بررسی کرده باشند، این ده نفر را فرستادند خدمت حضرت.
وقتی که آمدند پیش امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام شروع کردند به سخنرانی کردن، یک کسی از بین اینها بلند شد آمد جلو کلماتی را به امیرالمؤمنین گفت میخواهم این کلمات را برایتان بخوانم جالب است، «السلام علیک ایها الامام العادل والبدر التمام واللیس الهمام والبطل الزرقام والفارس القمقام و مَن فضله الله علی سائر الانام صلّی الله علیک و علی آلک الکرام و أشهد أنک امیرالمؤمنین صدقاً و حقّاً و أنک وصی رسول الله والخلیفة مِن بعده و وارث علمه لعن الله مَن جهد حقک و مقامک» اینقدر گفت و گفت آقا امیرالمؤمنین ازش خوشش آمد.
فرمود که غلام پسر اسمت چیست؟ گفت من اسمم عبدالرحمن هست، فرمود «وابن مَن» پسر کی هستی؟ گفت پسر ملجم مرادی هستم، آقا فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون، لاحول ولاقوّة الا بالله العلی العظیم» «ویحک أمُرادیٌ أنت؟» تو مرادی هستی؟ گفت آره آقا من مرادی هستم، آقا چرا ناراحت شدی؟
آقا هی میفرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» تو مرادی هستی؟ گفت آقا بله من مرادی هستم، گفت آقا مثل اینکه ناراحت شدید از اسمِ من را شنیدید. من مگر چه مرگم هست؟ آقا فرمود که تو میدانی قاتل من خواهی شد؟ گفت من؟ یا علی به خدا قسم در این عالم هیچ کسی را من به اندازه تو دوست ندارم، من تو را ترجیح میدهم به همه ذرات عالم، من چهجوری قاتل تو بشوم؟
اصرارهای ابن ملجم مرادی را ببینید «ولکنک والله یا امیرالمؤمنین أحبُّ اِلَیَ مِن کُلِ أحدٍ» تو از هر کسی پیش من عزیزتر هستی، آقا میفرمود نه، نه آن کسی که به من گفته دروغ نگفته و من هم دروغ نمیگویم، تو خونِ سرِ من را بر محاسنم خواهی ریخت و صورتِ من را به خون سرم، ببین به این خون محاسنم را خضاب خواهی کرد، همین تو، «والله یا امیرالمؤمنین انک أحبُّ اِلَیَ مِن کلِ ما طلعت علیه الشمس» آخه من تو را دوست دارم، درد اینجاست امیرالمؤمنین نفرمود دروغ میگویی، معلوم میشود راست میگفته.
گفت آقا من را بکُش! آقا فرمود که خب معلوم است که من این کار را نمیکنم، از رفتارهای آقا مالک اشتر و دیگران آمدند گفتند یا علی کدام سگی است که قاتل توست بگو ما بکُشیمش، فرمود کسی که گناه نکرده میخواهید بکُشیدش؟ تحلیل آقای بهجت را از داستان ابن ملجم مرادی در یک جمله بهتون بگویم.
ایشان میفرماید که یک کسی یک عمری پروانه امامش میشود آخر سر امامش را میکُشد، تعبیر آقای بهجت این است که ابن ملجم مثل پروانه بود برای امیرالمؤمنین، این کدام عیب پنهان است که یک روزی رو میآید، این کدام ضعف ایمان است که یک روزی خودش را نشان میدهد، این کدام گناه استغفار نشده است که یک روزی پدر صاحب بچه را در میآورد، این کدام خوبی غرور یافته است؟
تا الانی که ما داریم با شما صحبت میکنیم با همدیگر داریم گفتگو میکنیم بنا بود مؤمنان زیاد بشوند، شیعیان زیاد بشوند، عزّت پیدا کنند، خب دیگر بس است، بس است دیگر، دور بعدی شروع شده، یک وقت اضافی دادند در این وقت اضافی امیرالمؤمنین، پیغمبر اکرم، امام صادق، امام باقر همه ائمه هدی معمولاً فرمودند آن وقت اضافی آخر قبل از ظهور دوران ریزش است، از شیعیان ریخته میشوند. دیگر تعجب نکنی ها کسی خوب بود بد شد، تعجب نکنی ها.
با سلام
انسان رابطه خود را با خدا، دیگران و... چگونه باید تنظیم کند؟نکات کاربردی در احادیث ائمه معصومین(علیهم السلام) وجود دارد که باعث تغییر 180 درجه ای در سبک و نگاه در زندگی ما می شود.
اگر این نگاه در زندگی ما حاکم شود که هر کسی را برتر از خود بدانیم تحولی شگرف در سبک زندگی ما خواهد داشت که ما از آن غفلت می کنیم.
واما حدیثی زیبا از کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع):
«کسی که بدون توجه به رضایت مردم طالب رضایت خدا باشد خداوند او را در برابر مردم حفظ می کند و کسی که طالب جلب رضایت مردم باشد بدون توجه به رضایت خدا.خداوند کارهای او را به مردم وامی گذارد. میزان الحکمه» ج4.ص 153.حتی در تعبیری گفته شده فردای قیامت هم خطاب به او اعلام می شود برو از همان که در دنیا امورت را به او واگذار کردی پیگیر کارهایت باش.
در ادامه این فرمایش مولای متقیان نیز خواندنی است:
وَ قَالَ ( علیه السلام ) : مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ . قصار 89
ترجمه :
و آن حضرت فرمود: هر کس آنچه را میان او و خداست اصلاح نماید، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند. و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند. و آن را که از خود بر خود واعظ است از خدا بر او نگهبان است
مولوی میگوید:
هـر کـه تـرسیـد از حـق و تقـوا گزید ترســد از وی جـن و انس هـر کـه دیــد
هوشیار باش عالم خلقت از بهر توست غیر از خدا هر آنچه بخواهی شکست
مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 1425
با سلام
داستان نشستن در کشتی و سوراخ کردن فردی جای خود را بارها شنیده ایم و پاسخ جالب آن فرد را که من جای خودم را سوراخ می کنم و به دیگران کاری ندارم.امروز برخی در جامعه به هردلیل روزه خواری در ملاء عام را انجام و همان پاسخ فرد را تحویل می دهند.به راستی درست است؟
عده ای به راحتی تمام از کنار این ماجرا رد شده و هزار بهانه می آورند که ای بابا حوصله داری،تو این گرونی ول کن بابا و هزار توجیه دیگر.توجه داریم که درست است است این فرد جای خود را سوراخ می کند؟ اما باور نداریم با خوردن روزه او در ملاء عام فردا همه ما غرق خواهیم شد.
کم رنگ شدن حیا در جامعه را ساده نگیریم. اصلاً مابه الامتیاز انسان، از سایر حیوانات «حیا» است. یعنی در حیوانات حیا نیست، این موهبت الهیّه در آنها نیست ولی در انسان هست؛ به همین خاطر انسان از دیگر حیوانات جدا شده است. به توحید مفضّل از امام صادق(علیه السلام) مراجعه کنید! حضرت خطاب به مفضّل می فرماید: «انْظُرْ یَا مُفَضَّلُ إِلَى مَا خُصَّ بِهِ الْإِنْسَانُ دُونَ جَمِیعِ الْحَیَوَانِ» ایشان خیلی صریح میگوید که آنچه غیر از بقیه حیوانات، تنها به انسان اختصاص داده شده است، چیست؟ «الحیاء» حضرت آنقدر واضح مطلب را گفتند که دیگر جای هیچ شک و شبههای در آن نماند.
در بسیاری از متون دینی واژة«وقاحت»در مقابل واژه «حیاء» قرار گرفته است.در تعریف آن تکته جالبی نهفته است.امتناع از کارهای خلاف ادب از لحاظ ترس از ملامت و سرزنش. این ترس باید در وجود همه باشد و از کجا به وجود می آید برخورد صحیح و منطقی جامعه با این فرد وقیح.این همان نکته مهم است.امروز در جامعه ما این وظیفه یا کمرنگ یا رو به خاموشی است که افراد در مقابل یکدیگر مسؤلند و نمی توان بی تفاوت از کنار خیلی مسائل گذشت.به هوش باشیم.