این مستند که توسط «گروه چند رسانهای شفق» تولیده شده است، براساس کتاب خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی و کتاب خاطرات حجتالاسلام حسن روحانی، مصاحبه با مسئولان وقت، مصاحبه با فعالان سیاسی، منابع مکتوب، مصاحبه با سران اروپایی و جراید و سایر منابع ساخته شده است.
زندگی شخصی و مبارزاتی حسن روحانی ازجمله بخشهای مستند "من روحانی هستم" است. این بخش از زندگی حسن روحانی بر اساس کتاب خاطرات حسن روحانی، روزنامه شرق و مصاحبههای تصویری و فیلمهای آرشیوی حسن روحانی روایت میشود. تسنیم
خط خطی های یک مبتدی
با سلام.این خبر به روز می شود.
خبر ذیل همین چند روز پیش در خروجی رسانه ها قرار گرفت:
کشتی کره ای با 500 مسافر غرق شد.
این که بر اثر چه اتفاقی این کشتی غرق شده و آیا جعبه سیاه! پیدا شده یا خیر بحثی نیست.اما مهم اتفاقات خارج از کشتی است:
چانگ هونگوان، نخستوزیر کره جنوبی، در پی سانحه غرق شدن یک کشتی در آبهای جنوبی آن کشور، که 300 قربانی، عمدتا دانشآموز، برجای گذاشته است، از سمت خود استعفا کرد.به گزارش یونهاپ، خبرگزاری رسمی کره جنوبی، چانگ در زمان تسلیم استعفای خود گفته است بابت مدیرت بد بحران و نقش دولت در واکنش به آن پوزش میخواهد.پارک گونه، رئیسجمهوری کره جنوبی باید در مورد پذیرش این استفعا تصمیم نهایی را بگیرد.اینکه آیا رئیس جمهوری کره این استعفا را بپذیرد نیز مهم نیست.
مهم این است که بر سراتوبوس واژگون شده در اتوبان آزادگان ایران که تا کنون 8 کشته برجای گذاشته چه گذشته تا کنون؟
1- دادستان تهران از لحظات اولیه پس از اطلاع از موضوع دستور رسیدگی ویژه و سریع به این حادثه را صادر کرد.
2- بلافاصله حکم انحلال شرکت متخلف صادر شده است و در برخورد با راننده و این شرکت جدی و قاطع هستیم .
3- راننده اتوبوس و شرکتی که اتوبوس واژگون شده در بزرگراه ازادگان متعلق به آن است ، تا زمانی که سهم آنها در حادثه مشخص نشود معلق شده اند
4- برخی از اتوبوس های تهران فرسوده شده اند که نیاز به توجه ویژه دارد.
5- این نخستین باری نیست که اتوبوس های اسکانیا در کشور حادثه ایجاد می کنند.
10/02/1393 1- محسن سرخو با بیان اینکه تقصیر اصلی در این حادثه متوجه شهرداری است، گفت: من مخالف تعلیق شرکت خصوصی مالک اتوبوس هستم. این چه سیستمی است که شهرداری با این عرض و طول نتوانسته تعدادی شیشه داخل اتوبوس را تبدیل به شیشه سکوریت کند؟ من خودم می توانستم برای شهرداری یک کارگاه بزنم و شیشه های سکوریت را تولید کنم! 2- مجتبی شاکری با لحن تندی گفت: ما می دانیم اتوبوس هایمان فرسوده است، اما یک بودجه محدود داریم و نمی توانیم ناوگان را نوسازی کنیم. اما دلیل نمی شود که برویم جلوی در بیمارستان ها بایستیم و بگوییم هر مجروح و متوفایی که بیرون می برند، به خاطر آن رئیس بیمارستان را برکنار کنیم. وی سپس گفت: این پروژه استعفا دادن را رها کنیم و در حرف هایمان دقت کنیم و حرف های معقول و درست بزنیم. دُز قضیه را بالا نبریم، زیرا در غیر این صورت موج اول این استعفاها مدیریت شهری را می زند و موج دوم آن ریاست جمهوری را می زند. 3- پلیس راهور تهران بزرگ اعلام کرد:شرکت اسکانیا و راننده اتوبوس مقصران اصلی سانحه اتوبان آزادگان
این روزها که به واسطه جشن پرحاشیه و اشرافی همسر رییس جمهور در کاخ سعد آباد، همچنان واکنش های متعدد به این موضوع ادامه دارد، جا دارد از منظر تئوریک و جامعه شناسانه به تحلیل این معضل بپردازیم و به این سوال اصلی پاسخ دهیم که تفکر اشرافی گری برای اداره کشور از چه زمانی آغاز شد و چه کسانی بعد از انقلاب «اشرافی گری را یه یک فرهنگ» مثبت و هنجار اجتماعی قابل قبول در جامعه تبدیل کردند؟
پروفسور فرامرز رفیع پور استاد تمام جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی و چهره ماندگار جامعه شناسی ایران در کتاب «توسعه و تضاد» که روایتی جامعه شناسانه از تحولات اجتماعی ایران بعد از انقلاب است، به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که بخشهایی از آن را منتشر می شود:
پروفسور رفیع پور در فصل سوم این کتاب مسائل به وجود آمده ی بعد از سال 1368 را در ایران بررسی میکند و با بررسی سه مؤلفه ی متغیر درآمد، شغل و تحصیلات به این نتیجه می رسد که نابراری در ایران نه تنها کاهش پیدا نکرده است بلکه میزان نابرابری افزایش پیدا کرده است.
او معیار کشور را ظواهر مدنیزاسیون نمی داند، بلکه ملاک پایه ای را نابرابری اجتماعی می داند که نه فقط آن را با آمار دولتی، بلکه به صورت مستقیم به صورت جمع آوری آمار و غیر مستقیم میتوان سنجید.
ادامه مطلب...
برچسب ها :
اجتماعی ,
امسال 30 سال است که روز مادر را بدون او برگزار می کنم
رهگذر آهسته بگذر
این مزار مادر است
پاره جان و تن است
این خفته در خاک سیاه
تا ابد چشمان ما
در انتظار مادر است
مادر گمان مبر زخیال تو غافلم
گر مانده ام خموش خدا داند و دلم
روزت مبارک
خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی
تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی
تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی
برای ظلمت شب های مکه آمده ای
اگر چه وصف کمال تو غیر ممکن بود
برای وصف خدا شرح بهترین غزلی
محبوبه حق، از دامان زنی پا به زمین گذاشت که تنها محرم شب های وحی و روزهای رسالت محمد بود. این نو رسیده که تمام بلند بالایی "لولاک" را به ارث برده بود، آمد تا آبروی زنانِ قرونِ زنده به گور تاریخ باشد؛ قرن های برباد رفته ای که تجلی لطافت خدا را در صورت، عطوفت زن، انکار کرده بود و دست های هرزه اش، به خون تمام دختران زمین آلوده بود.
عصمت، در لباس زنی به دنیا آمد که تمام تاریخِ تا امروز، در قامتِ توحید و آزادگی او حیران شده است و یازده خورشید روشن گر ابدی، از دامان پرستاره او، به معراج رفته اند.
بشارت باد بر اهالی زمین که سیب سرخ بهشت، جوانه زده است!
مقامِ فاطمه بودن فقط لیاقت توست، طلوع کن که محمد رسالت خود را، دگر به واسطه تو، تمام خواهد کرد.
سالروز ولادت ام ابیها مادر امامت، همسر ولایت و دخت نبوت را خدمت فرزند برومندش امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر تمامی دوستداران حضرتش مخصوصا بانوان بزرگوار تبریک وشادباش عرض مینمایم.
به بهانه ورود پرستوهای عاشق
با سلام
سالیان قبل که بصورت غیرحضوری از محضر آیت الله فاطمی نیا بهره می بردم ایشان بسیار تاکید داشتند تا بتوانیم روضه مکشوفه برای اهل بیت نخوانیم.روضه برای کسانی که دل کمتر در گرو اهل بیت دارند و با حتی مکشوف و باز خواندن روضه دلشان نمی ریزد و شاید هم در دلشان آب تکان نخورد.نه بر خلاف برخی که با گفتن یک السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع تمام وجودشان می لرزد و گریه امانشان را می برد. آنان که نه در فاصله های خیلی دور با گذاشتن کاسه آبی در وسط برای حسین و مظلومتش گریه سر می دادند.
اما امروز دلم می خواهد برای پدر شهید احمد معصومی برزکی روضه مکشوفه بخوانم.برای احمدی که بعد از 26 سال به شهر و دیارش برگشته است.
احمد جان نکند آرام و قراری برای برگشتن نداشتی و اکنون از آن بی قراری خدایی ناکرده پشیمان باشی.نکند بگویی 26 سال پیش که می رفتم صفا و یکرنگی در همه شور میزد و همه در رفتنم به بدرقه ام آمدند ,اماامروز برای برگشتنم خبری از استقبال نبود.چه شده است؟
نکند بگویی 26 سال پیش وقتی داشتم می رفتم شهرم دارالمومنین بود و بر آن می بالیدیم اما امروز نه تنها خبری از آن نیست که جایش را ریا,دروغ و نیرنگ گرفته است.
نکند احمدجان؟نکند بسوی پروردگارت شکایت ما را ببری که بعد از 26 سال رفتنم خیلی ها اسمم را نشنیده بودند و سراغی نه از من ونه از پدر و مادرم نگرفته بودند حتی نگارنده این سطور بی ارزش!؟
نکند بگویی خیلی ها با شنیدن نامم حتی گفتند دیگر در این اوضاع مردم دیگر حوصله این حرفها را ندارند و ما را خواستند در سکوتی به خاک بسپارند تا همچنان به امورات خود برسند؟
نکند احمد جان از حضور در خیابان های شهرم خجالت کشیدی و صبغه الله را دیگر ندیدی؟نکند احمد جان از بی وفای ما بگویی که عهدمان را فراموش کردیم.نگویی که ما رفتیم تا انقلاب و ارزشهایش را شما حفظ کنید و امروز همه را به نسیان سپرده و مشغول امور دنیای خود شده اید.
احمد جان ما راببخش!ما بعد از رفتن شما کم کم با شیطان رفیق و کنار امدیم.او برایمان همه چیز مهیا کرد و ما نیز به دنبال او حرکت کردیم.ببخش ما را که فراموش کردیم عهدمان با شما و امام را.ببخش ما را که همه همتمان دنیایمان شد و از شما فقط سالی فقط یکبار آنهم اگر بخواهند در یادوراه ها نامی بر لب داشته باشیم و بس.
ببخش ما را که قیافه هامان عوض شده و دیگر ما را نمی شناسید.ببخش ما راکه امروز در معامله با خدایمان کم آورده ایم و رو به دنیا شده ایم.
ببخش ما را احمد جان!دیگر ما از جنس شما نیستیم ومهم برایمان زندگی و خانه و ماشینمان است که روز به روز بر آن بیفزاییم .
ببخش ما راکه تغییر کاربری داده و بسیاری از کارهای مذهبی را هم برای دنیایمان انجام میدهیم.ما را حلال کن و برایمان دعا کن.
دعا کن که سخت محتاج نکاه شماییم.دعا کن تا برگردیم و به عهدمان وفا کنیم.دعا کن که چه کنم که الان هم شما باید برایمان دعا کنید.دعا کن که حتی دعای ما دیگر بالا نمی رود.دعا کن که توفبق حضور برایمان میسر شود.دعایمان کن تا فقط فکر یادواره نباشیم و در دلمان یادتان زنده بماند.دعایمان کن!!
با سلام
پیکر پاک دو شهید والامقام زیلوچی و معصومی بعد از سالها به میهن بازگشت.جزئیات خبر و عکس های مربوطه را از وب سایت جامع شهدای برزک پیگیری نمائید.آدرس:150shahid.ir
با سلام
دغدغه مشکلات فرهنگی وطن علیرغم میل باطنی اش او را به صحنه اجرایی کشاند،چرا که آنقدر ماخوذ به حیا بود که نمی خواست اصلا در مورد کارها یا افراد قضاوتی کرده باشد.
از نحوه سخنانش معلوم بود وقتی مشکل را فهمیده خواب را برچشمانش حرام کرده تا برایش راه حل مناسبی بیابد.چه روزهایی که در گرمای تابستان گوشه حیات فیضیه منتظر می ماند تا دوستان را دور هم جمع و برای این مشکل راه حل مناسبی بیابد.مشکلش فرهنگ وطن بود.از آماری که برایش مستند گفته بودند هراس داشت و به هویت دینی برزک می اندیشید.مهمترین ویژگی اش این بود که مشکل را به گردن دیگران نمی انداخت و خود را مقصر می دانست.
او که به سلاح علم و عمل آراسته شده بود سخنانش نیز بر دل می نشست .چه صمیمی حرف میزد و با وقار.گاهی زلال اشک را در گوشه چشمانش به وضوح می دیدی و گاهی که راه حلی مناسب به ذهنش می رسید خنده ای ملیح و از ته قلب سر میداد و نگاهش را به آسمان می دوخت .
چه شده بود که دلش حال و هوای جبهه و جنگ کرده بود و آلبوم خاطراتش را مرور می کرد و به روزهای همت و شهامت فکر می کرد؟ این اواخر دیگر آهنگ تلفن همراهش را "جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم" گذاشته بود و معلوم بود خود را مهیای رفتن کرده است.
او تازه به عرصه بروز رسیده و از باب اعتقاد شدید به این حدیث گرانبها که حضرت علی(ع) در روایتی فرمود: «زَکَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ زکات علم نشر آن است» همه توانش را معطوف وطن خود نموده بود که تدوین دو اثر تاریخی و تربیتی نشانه بارز آن بود.
اییشان 16 ساله بود که درآستانه عملیات محرم عزم رزم کرد و بعد از حضورش در دفاع مقدس ،ازخدمت به مردم منطقه محروم گراش تا این روزهای آخر که علیرغم بیماری شدید ، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی را تنها نگذاشت.
یکی از دوستانش او را اینگونه ستود: خوش برخورد ، سلیم النفس ، عاشق خدمت،بی حاشیه، کم توقع و آرام.
روحش شاد.
با سلام
نویسنده این مطلب را نمی دانم کیست.اما زیبا نقد کرده و البته برای نسل جوان شهری است نه برای جوان بیچاره روستایی
تعطیلات نوروزی گذشت. مهمانیها برگزار شد. دید و بازدیدهای از سر اجبار و بعضاً از سر علاقه، انجام شد. نقدهای اجتماعی هم که بخشی از «نقل و نبات» مهمانیهای ماست و اگر بی همگان به سر شود، «بی آنها به سر نمیشود». بعضی از موضوعات هر سال عوض میشون...
با سلام
امروز مصادف است با سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.ضمن گرامیداشت یاد آن عزیز،گزیده سخنان آن شهید که توسط سایت ایشان به اختصار جمع بندی شده تقدیمتان می گردد.