سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

 نگاهی به درخت سیب بیندازید. شاید پانصد سیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد، نه؟

ممکن است بپرسیم: «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»

اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید: «اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»

از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد که:

- باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.

- باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.

- باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.

- باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.

وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم. قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

در یک کلام:

افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.





      

راه رسیدن به موفقیت این است که هدفمان را بدانیم، دست به عمل بزنیم، بدانیم که به چه نتایجی دست یافته ایم و قدرت ‌انعطاف وتـغـییـر پـذیری داشـتـه بـاشـیـم. یعـنـی بـدانـیم چـه می خواهیم و برای رسیدن به آن وارد عمل شویم و با توجه به ‌موفقیت در رفتارمان ،تغییرات مهم را ایجاد کنیم. در مورد اعتقادات و باورها نیز چنین است؛ باید باورهایی را ‌بیابیم که ما را دلگرم کند و به مقصودی که می خواهیم برساند. ‌این ? باور به ما یادآور می شود که هر قدر به چیزی معتقد باشیم ، باز هم لازم است دریچه‌های ذهن خود ‌را به روی عقاید و امکانات دیگر باز بگذاریم و همیشه برای یادگیری مطالب تازه تر آمادگی داشته باشیم.‌با پذیرفتن این باور‌ها به موفقیت خواهیم رسید ولی به یاد داشته باشیم که تنها انجام این 7 باور و عقیده نیست ‌که باعث موفقیت می شوند اما شروع خوبی است. ‌

بــاور اول: هــر حـادثـه دارای دلیل و مقصودی است که به مصلحت ماست. ‌ ادامه مطلب...



      

روزی فردریک کبیر امپراطور روس، در اطراف برلین قدم می زد که با مرد بسیار پیری که مثل شاخ شمشاد از جهت مخالف می آمد روبه رو شد.

فردریک از تبعه خود پرسید: «تو کیستی؟»

پیرمرد پاسخ داد: «من یک شاه هستم.»

فردریک خندید و گفت: «یک شاه، قلمرو سلطنت تو کجاست؟»

پیرمرد مغرور پاسخ داد: «خودم، هر یک از ما سلطان و شاه زندگی خود هستیم.»





      

مصادیق و موارد کاربرد «صراط مستقیم» در آیات کریمة قرآن، همان شاهراهی است که عبد در مسیر عبودیت راهیابی به آن را از خداوند درخواست می‏کند و هدایت بسوی آن را مطلوب دائمی خود می‏شمارد.

شیخ بزرگوار - صدوق که خوشنودی خداوند بر او باد، در «من لایحضره الفقیه» در خصوص روشنگری نسبت به آیه شریفه «اهدناالصراط المستقیم» سخن بسیار زیبای ذیل را از امام ابوالحسن الرضا علیه‏السلام می‏آورد: ادامه مطلب...



      

نمی دانم شما در چه فرهنگ و خانواده ای زندگی می کنید و خودتان یا خانواده تان یا در فرهنگ خانوادگی و فامیلی تان دربارة ارتباط بین پسر و دختر یا زن و مرد یا محرم و نامحرم چه نظر و عقیده ای دارید ، اما هر عقیده ادامه مطلب...



      

در عصر متوکّل مردی مسیحی با زن مسلمانی عمل منکری را انجام داد ، آنگاه که خواستند بر او حدّ الهی اجرا کنند ، او اسلام آورد تا از این طریق حد را از خود دفع کند ، یحیی بن اکثم گفت : حد ساقط است ؛ زیرا ایمان ، حکم سابق را محو می کند . برخی دیگر از قضات گفتند : باید سه حد بر او جاری کرد! ادامه مطلب...



      

در عصر متوکّل مردی مسیحی با زن مسلمانی عمل منکری را انجام داد ، آنگاه که خواستند بر او حدّ الهی اجرا کنند ، او اسلام آورد تا از این طریق حد را از خود دفع کند ، یحیی بن اکثم گفت : حد ساقط است ؛ زیرا ایمان ، حکم سابق را محو می کند . برخی دیگر از قضات گفتند : باید سه حد بر او جاری کرد! ادامه مطلب...



      

لفظ «صمد» در قرآن یک بار و به عنوان وصف خدا آمده است چنان‏که مى‏فرماید: «قل، هو الله احد؛ الله الصمد؛ لم یلد و لم یولد؛ و لم یکن له کفوا احد» (سوره توحید) (بگو خدا یکى است، خدا صمد است، نه زائیده و نه زائیده شده، و همتائى ندارد).

اکنون ببینیم معنى «صمد» چیست؟ادامه مطلب...



      

احمد بن اسحق اشعرى مى‎گوید: خدمت امام عسگرى(علیه‎السلام) شرفیاب شدم. مى‎خواستم از جانشینش بپرسم پیش از آن که سخن بگویم. امام فرمود: اى احمد! خداوند زمین را - از روزگارى که آدم را آفرید تا روز رستاخیز - از حجت و راهنماى الهى، خالى نگذارده و نخواهد گذاشت .

پرسیدم: اى فرزند رسول خدا! امام پس از شما کیست؟

من، بقیه الله و انتقام گیرنده از ظالمان هستم

حضرت بى درنگ از جا برخاست و به داخل خانه رفت و پس از لحظه‎اى، در حالى که کودک سه ساله‎اى را به دوش داشت، بیرون آمد. آنگاه فرمود: اى احمد! به خاطر آن که پیش خدا و ما گرامى هستى، فرزندم را به تو نمایاندم . نام و کنیه او، نام و کنیه پیامبر است و اوست که زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد.

در این هنگام احمد بن اسحق نشانه‎اى از امام خواست تا قلبش اطمینان بیشترى پیدا کند.

کودک سه ساله به عربى فصیح گفت: من، بقیه الله و انتقام گیرنده از ظالمان هستم ...

 

برگرفته از کتاب جهانگشاى عادل، سید جمال الدین دین پرور





      

مردى پارسا به حج خانه خدا رفته، و سفر خویش را این چنین گزارش ‍ مى‎کند:

صحراى عربستان چون تنورى سوزنده، و هرم آفتاب، توفنده بود. از قافله عقب ماندم. راه را گم کردم و خود را تنها یافتم. تشنگى مرا از پاى در آورد و نقش بر زمین ساخت. ریگ‎هاى داغ، چون تابه‎اى مرا مى‎سوزاند.

تشنگیم آن چنان شدت یافت که به آستانه مرگ رسیدم. ناگهان صدایى شنیدم . چشمم را باز کردم . جوانى زیبا از راه رسید، و با چهره‎اى مهربان، مرا آبى سردتر از برف و شیرین‎تر از عسل نوشاند و از مرگ حتمى نجاتم داد. آنگاه که رمقى گرفتم پرسیدم کیستى؟ فرمود: من حجت و بقیه الله در زمینم . همان کسى که زمین ظلم زده را، به عدل و داد زنده خواهد کرد.

من حجت و بقیه الله در زمینم، همان کسى که زمین ظلم زده را، به عدل و داد زنده خواهد کرد

من فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابیطالب - که درود خدا بر تمامى آنان باد - هستم .

و چون چشم بر هم نهادم و دیده باز کردم خود را در پیشاپیش کاروان دیدم و او از نظرم ناپدید شده بود.

 

برگرفته از کتاب جهانگشاى عادل، سید جمال الدین دین پرور





      
<      1   2   3   4   5   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم