سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل، بی شک / اول فرج تو را از خدا خواسته اند

نوروز 90 مبارک ، به امید ظهور صاحب الزمان(عجل‌الله فرجه)

 





      

رهبرمعظم انقلاب در تشریح روایات اسلامی درباره نوروز فرموده اند : نوروز، یعنی روزی نو در تاریخ بشر و حالتی نو در زندگی انسانها، یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‌ا‏یی که اتفاق می‏افتد، آن را نو می‏کنید.

 

**مفهوم حقیقی نوروز در روایات اسلامی
در معنای نوروز و این‏که نوروز چیست، در روایات مختلف، تعبیرات مختلفی هست. مثلاً آن روزی که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین را به خلافت منصوب کرد، آن روز، نوروز بود. یا در روایت دیگر، آن روزی که دجّال در آخرالزمان، به‏دست حضرت مهدی(ارواحنافداه) به قتل برسد، آن روز، نوروز است.
یا حتی در بعضی از روایات آمده، آن روزی که آدم هبوط کرد، آن روز، نوروز بود.
نوروز، یعنی روزی نو در تاریخ بشر و حالتی نو در زندگی انسانها. علی‏الظاهر در این روایات، امام نمی‏خواهند بفرمایند که آن روزی که این وقایع در آن اتفاق افتاده است، یا خواهد افتاد، با روز اول حمل، مصادف بوده یا خواهد بود. نه، خیلی مستبعد است که مراد این باشد؛ مراد این است که معنای نوروز را بفهمیم.
نوروز، یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‌ا‏یی که اتفاق می‏افتد، آن را نو می‏کنید. روز بیست‏ودوم بهمن که ملت ایران، حادثه‏ عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی (نوروز) است.
آن روزی که امام امت، قاطعا به دهانِ مستکبر قلدر گردن‏کلفت دنیا - یعنی امریکا - مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی (نوروز) بود؛ حادثه‏ی نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را، نو روز کنیم. نوروز به حسب طبیعت، نوروز است؛ جنبه‏ی انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.
(در دیدار با مسؤولان کشوری و لشکری در نخستین روز از سال نو 1369 و در آستانه‏ ماه مبارک رمضان)
** نوروز ؛ انتخاب شایسته ایرانیان به نظر من آن‌چه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکی از زیباترین و شایسته‌ترین کارهایی است که می‌شود با یک مراسم تاریخی و سنتی انجام داد. اولِ سال شمسی ما ایرانی‌ها، - یعنی اول بهار - عید نوروز است. اولا ملت ایران افتخار دارد که سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی هم‌چنان‌که سال قمری ما - که سال 1418 است - از مبدا هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه‌ی ملت‌های مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده می‌کنند؛ ولی ما ایرانی‌ها، هجرت نبی اکرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.
این، مطلب اول که به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه‌ی ایرانی به تعالیم مقدس اسلام و به آثار مطهر و مقدس نبوی است. در ضمن، اولِ سال را اولِ فصل بهار انتخاب کرده‌ایم، در حالی که مسیحیان، اوّلِ زمستان را اولِ سال قرار می‌دهند! البته فرق آن‌ها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخصی ندارد و یک مطلب حدسی است؛ در حالی‌که هجرت نبی مکرم اسلام، از نظر تاریخی کاملا دقیق و مشخص است. به‌هرحال ما اولِ بهار را اولِ سال خودمان قرار داده‌ایم که این هم یک ذوق و سلیقه‌ی ایرانی است. اولِ بهار، اولِ رویش طبیعت، اولِ بیداری باغ و راغ و بوستان و اولِ بالندگی همه‌ی موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.
** نوروز ایرانی به‌جای نوروز باستانی
در تعالیم اسلام نکته‌ای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجه کنند. اسلام با سنت‌هایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار می‌کند. اولا بعضی سنت‌های غلط را به‌کلّی از بین می‌برد و نابود می‌کند؛ چون سنت‌های درستی نیست. مثل این‌که عرب‌ها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمی‌داشتند، یا بیشتر ملت‌های غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت می‌کردند! اسلام این سنت را به‌کلی از بین برد؛ چون به‌کلی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنت‌ها را از بین نبرده است. کالبد سنت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه می‌کنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرک آلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیاری از مواقع، با سنت‌ها این کار را می‌کند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومت‌های استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که به آن "نوروز باستانی" می‌گویند! "نوروز"‌اش خوب است، ولی "باستانی" ‌اش بد است! "باستانی" یعنی این‌که همه‌ی این جشن‌های دوره‌ی سال - مثل جشن "نوروز"، یا جشن "مهرگان"، یا جشن‌های دیگری نظیر "خردادگان" ، "مردادگان" و جشن‌های گوناگونی که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومت‌های استبدادی و سلطنت‌های پوسیده‌ی دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
** نوروز ؛ روز توجه به خدا و رفع کدورت ها
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اولا : توجّه مردم به خدا. اولِ تحویلِ سال که می‌شود، مردم دعا می‌خوانند، "یا محوّل الحول والاحوال" می‌گویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع می‌کنند، توجّه خود را به خدا زیاد می‌کنند. این، ارزش است.
ثانیاً نوروز را بهانه‌ای برای دید و بازدید و رفع کدورت‌ها و کینه‌ها و محبّت به یکدیگر قرار می‌دهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله‌ی رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمنا نوروز را بهانه‌ای برای زیارت اعتاب مقدسه قرار می‌دهند؛ به مشهد مسافرت می‌کنند - که همیشه یکی از پرجمعیت‌ترین اوقات سال در مشهد مقدس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است.
پس می‌بینید که نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را که غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه‌ی ایرانی مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تأیید می‌کنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیله‌ای است که با آن دل‌ها شاد می‌شود، انسان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، صله‌ی رحم و صله‌ی احباب می‌کنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنی ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
یک نکته‌ی اساسی در نوروز هست که در روایات ما به آن توجّه شده است. من مایلم شما عزیزانی که امروز در این صحن و در صحن‌های دیگر و مراکز آستان قدس رضوی هستید - اجتماع عظیم مردم - و این سخن را می‌شنوید، به آن توجه کنید. هر یک از آحاد ملت ایران هم که می‌شنود، به آن توجه کند.

ادامه مطلب...



      

ت الاسلام والمسلمین قرائتی با صدور اطلاعیه ای درخواست خود را از طلاب، ائمه جمعه، جماعات‏ و سایر اقشار مردم در ایام نوروز، منتشر کرد.

سلام علیکم‏
قرآن به اهل ایمان سفارش کرده که ایمان خود را عمیق‏تر کنید: یا ایهاالذین آمنوا، آمنوا و پیامبر مأمور است که از خدا بخواهد هر روز علمش بیشتر شود، امروز حتى از خُردنان‏ها براى شیر گاو و از خُرده‏آهن‏ها براى ذوب‏آهن و از خُرده‏کاغذها براى کارخانه مقواسازى و از خُرده‏شیشه‏ها براى کارخانه شیشه‏سازى و حتى از زباله‏ها بازیافت دارند.
ما مى‏توانیم از تعطیلات عید استفاده‏هاى بسیار بیشترى داشته باشیم همانگونه که حضرت موسى از یوم الزینه براى احقاق حق و ابطال باطل با ساحران وعده گذاشت.
اگر در رمضان و محرم 20 هزار طلبه اعزام بشوند در عید تقریباً تمام طلاب مسافرت مى‏روند.
اگر اعزام رمضان و محرم نیاز به تأمین اعتبار دارد، در تعطیلات عید همه با پول خودشان به مسافرت مى‏روند.
اگر رمضان و محرم طلبه براى مردم ناشناس است، در ایام عید همه بستگان دور طلاب فامیل هستند.
اگر در محرم و رمضان افراد مذهبى به مسجد و حسینیه مى‏روند، در تعطیلات عید همه اقشار دید و بازدید مى‏روند.
اگر محرم و رمضان تبلیغ همراه با عزادارى است، در عید مى‏تواند تذکرات کوتاه و مفید همراه با میهمانى و شادابى باشد.
یعنى پس از دید و بازدید و پذیرایى چند تذکر همراه با نماز جماعت فامیلى صورت گرفته این مربوط به طلاب
اما وظیفه ثروتمندان: فامیل در این دید و بازدیدها مى‏توانند مشکلات اقتصادى فامیل را حل کنند.
اما پزشکان مى‏توانند در پایان دید و بازدید چند تذکر پزشکى بدهند.
دانشجویان و افراد دبیرستانى مى‏توانند ضعف علمى نوجوانان را در این ایام جبران کنند.
اما ریش سفیدان: مى‏توانند اگر در فامیل قهرى و کدورتى است، آشتى دهند.
افراد مى‏توانند براى بى‏همسران همسریابى کنند و با این قبیل کارها مى‏توان عید امسال را عید مبارک و هدفمند قرار داد.
سعى شود سفرها و دید و بازدیدها مانع نماز نشود، اکنون که چراغ خانه ما روشن است، چراغ خانه خدا را هم روشن کنیم. اموال بلامصرف مفید را به نیازمندان برسانیم. سعى کنیم در دید و بازدیدها از تجملات بکاهیم. سعى کنیم با وامى که خود مى‏دهیم و یا واسطه مى‏شویم براى افراد امین فامیل ایجاد اشتغال کنیم. در دید و بازدیدها اول به دیدن مستضعفان فامیل برویم در عیدى‏ها که پرداخت مى‏شود تنها به عیدى‏هاى مادى قناعت نکنیم. اگر شبهاتى را در جلسات مى‏شنویم پاسخ آن‏ها را (بدون توجیه) تهیه و تیغى که به فکر آن‏ها رفته، بیرون بکشیم.





      

 هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا

شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبهه ها عجین شد

در فکه و شلمچه ، دارا بروی مین شد

چندین هزار دارا ، بسته به سر ، سربند

 یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند

سارای دیگری در ، مهران شده شهیده

 دارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیده]

دوخته هزار سارا ، چشمی به حلقه در

 از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر

 سارا سؤال می کرد ، دارا کجاست اکنون ؟

دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون

 خون گلوی دارا آب حیات دین است -

 روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا

در این زمانه گشتند ده ها هزار« دارا »

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند

دارای این زمان با بنزش رود به دربند

دارای آن زمانه بی سر درون کرخه

سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد

 در این زمانه ناگه ، چادر( لباس جین ) شد

 با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست

 سارا ، خود از برای جلب نظر ، بیاراست

 آن مقنعه ورافتاد ، جایش فوکول درآمد

 سارا به قول دشمن از اُمّلی درآمد

 دارا و گوشواره ، حقّا که شرم دارد!

 در دستهایش امروز ، او بند چرم دارد

با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم

اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

 یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک

بدم المظلوم یا ا... ، عجّل فرجه ولیّک

جای شهید اسم خواننده روی دیوار

آنها به جبهه رفتند اینها شدند طلبکار

 پندار ما این است که شهدا رفته اند وما مانده ایم اما حقیقت این است که شهدا مانده اند وزمان ما را با خود برده است شهیدسید مرتضی آوینی





      
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان اینکه انتخاب مدار و کیفیت حرکت در این مدار به عهده خود ماست، گفت: اگر حقیقتی به نام قرآن و عترت را انتخاب کردیم و به دور آنها گشتیم، عمر ما پربرکت و مایه الگوی دیگران می‌شود.

ادامه مطلب...



      

 

سرفصل عشق

در کتاب تاریخ، فصل جدیدی به نام انقلاب اسلامی نوشته شده است؛ فصلی که از جنس بهار است،

 ولی به رنگ سرخ و خزانی ندارد. برگ های این فصل، گویای طلوع بزرگ مردانی است که هیچ کس

 به درستی آنان را نمی شناسد. آن ها می آیند و با ما زندگی می کنند و چون می روند، فقدانشان

ما را به خود می آورد که وای بر ما، آنان که بودند و ما که هستیم؟ این فصل، سخت عاشقانه است

گویی که داستان تجدید عهد انسان در روزهای پایانی تاریخ را درگوش جان می سراید و به همین

 دلیل، با خون و اشک نوشته شده است؛ خونی که یک روز بر خاک این سرزمین ریخته شد تا در پرتو

 آن، نه تنها خاک، بلکه مال و جان و ناموس این سرزمین در امان بماند. اینک می خواهیم برای شناخت

 این عرشیان، به باغ رنگین و خوش نسیم خاطرات زندگی شان سری بزنیم و امید است که در این رهگذر،

برای شناخت راه و رسم زندگی، توشه ای برگیریم.

ولادت ادامه مطلب...



      

 

 

حضرت معصومه (س)

از آنجا که شناخت، پایه دین است، و اظهار عقیده و انجام کارهای نیک از روی شناخت، به عقیده و اعمال، ارزش چندین برابر می دهد، و از آنجا که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به کمیل فرمود:

"ما مِنْ حَرَکَهٍ اِلا وَ اَنْتَ مُحْتاجٌ فِیها اِلی مَعْرِفَهٍ؛ هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو به شناخت خیر و شر آن نیازمند هستی."(1)

و حضرت رضا(علیه السلام) در مورد پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(علیه السلام) فرمود:

ادامه مطلب...



      

 

 

حضرت معصومه (س)

به مقتضاى روایات عدیده‏اى که از امامان بزرگوار راجع به فضایل و مناقب حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها و ثواب زیارت آن معظّمه رسیده است، طبعاً ولىّ‏عصر، امام زمان ارواحنافداه نیز براى آن بانوى بهشتى احترام و تعظیم فراوان قائلند و از روى همین قراین و شواهد مى‏توان گفت که آن ولى‏اعظم خدا نیز به زیارت عمّه بزرگوار خود، حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها اهتمام دارند و مرقد مطهّر وى مورد توجّه، عنایت و الطاف امام زمان علیه‏السّلام مى‏باشد.

و به همین مناسبت زائران بقعه منوّره از زن و مرد نیز مورد لطف خاصّ امام زمان علیه‏السّلام مى‏باشند، زیرا آن حضرت مى‏بینند که دلدادگان آل محمّد و شیعیان اهلبیت علیهم‏السّلام سر بر آستان عمّه گرانقدرشان ساییده و عتبه مبارکه و ضریح مقدّس او را مى‏بوسند.

این مطالب با نظر بر اخبار و روایات مربوط به زیارت خانم ذکر شده است و همچنین بعضى از مکاشفات و رؤیاهاى صادقه نیز که براى اهل‏دل و صاحبان‏نفوس ‏زکیّه واقع شده، حکایت از همین معنا مى‏کند.

مرحوم آیت‏اللَّه حاج آقا مرتضى حایرى رضوان‏اللَّه‏علیه، فرزند برومند مؤسّس حوزه‏علمیه ‏قم مرحوم آیت‏اللَّه‏العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى قدس‏سرّه‏الشریف در یادداشتهاى خود نوشته‏اند: من این جریان را که اهل علم و تحقیق و دقّت در امور، زیارت حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها را در قسمت بالاسر حرم حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها انجام مى‏دادند، نمى‏پسندیدم براى اینکه:

ادامه مطلب...



      

فضای اهانت و هتک حرمت، مخالف اسلام، خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی است و موجب خشم خداوند می شود.

همة این مسائل باید بدور از “هتک حرمت و اهانت و فحاشی”، بیان شود تا اعصاب جامعه و آرامش مردم را بر هم نزند و همه در این زمینه مسئولند.

پیام من به همه کسانی که حرف می زنند و یا در مطبوعات، وبلاگ ها و محیط های دیگر می نویسند این است که مخالفت کردن، رد کردن و محکوم کردن یک فکر سیاسی و دینی یک چیز است و ابتلای به رفتار غیر اخلاقی و دشنام و هتک حرمت چیز دیگر. من این مسائل غیر اخلاقی را قاطعانه و بطور کامل رد می کنم و نباید انجام شود.

برخی جوانان با اخلاص، مؤمن و خوب، متأسفانه تصور میکنند اینگونه اقدامات وظیفه است اما این رفتارها، دقیقاً خلاف و عکس وظیفه است.

از همه، بخصوص جوانان عزیز می خواهم که نگذارند فضای غیبت، تهمت، هتاکی و شکسته شدن حریم ها ادامه پیدا کند که اگر ادامه یابد مانند یک بیماری به همه چیز سرایت میکند.

رفتارهای غیر اخلاقی و توهین آمیز، مخالف مصلحت انقلاب و کشور است، موجب  اختلاف و دو دستگی می شود و به شکوه و عظمت نظام اسلامی ضربه می زند و به جوانان نصیحت می کنم کاملاً از آن خودداری کنند.

مواضع درست، بیان صحیح و پرهیز از تأثیرپذیری از خبرهای دروغ جزو وظایفی است که بزرگان باید به آن کاملاً توجه کنند.





      

با سلام

مقام معظم رهبری در دیدار اعضاء مجلس خبرگان رهبری با ایشان نکاتی را گوشزد همگان کردند تا باز هم ایشان وارد عرصه شده و خود را هزینه عملکرد برخی کنند.برای برخی مسولین نیز عادت شده که این اتفاق بیفتد و کک آقایان نگزد.جالب اینکه بعد از فرمایشات آقا مجدد بر طبل بکوبند و انگشت در چشمان مقابل خود بکوبند و فرمایشات ایشان را مصادره کنند.اینان همانه هایی هستند که «نومن ببعض و نکفر ببعض»اند.

ایشان در قسمتی از بیاناتشان فرمودند:«در این «مناجات الشّاکین» که منسوب به حضرت سجاد (سلام اللَّه علیه) است، اولین شکایت این بزرگوار، شکایت از خودش است: «الهى الیک اشکو نفسا بالسّوء امّارة و الى الخطیئة مبادرة». بعد که مبالغى از خود شکایت میکند، آن وقت عرض میکند: «الهى اشکو الیک عدوّا یضلّنى». اول شکایت از خودمان، بعد شکایت از دشمن. باید این را مراقبت کنید.

 خب، حالا کى مراقبت کند؟ چگونه مراقبت کنیم؟ جوابش این است که در درجه‌ى اول، مسئولان و زبدگان و برجستگان و روشنفکران و دانشمندان و علما و کسانى که محیطِ تأثیر دارند، از رفتارهاى خودشان مراقبت کنند. همان طور که عرض کردیم، قدرت‌طلبى است، دنیاطلبى است، دنبال اختلاف رفتن است، جنجال درست کردن است،  خلاف اخلاق حرکت کردن است؛ که من در اینجا میخواهم روى این مسئله‌ى خلاف اخلاق حرکت کردن تکیه کنم.»

موثرین افراد را آقا بیان کردند که باید مراقب باشند و تا این آقایان رعایت نکنند و به تخاصم اخلاقی خود ادامه دهند وضعیت نه تنها اصلاح که همچنان به سمت زوال اخلاق پیش خواهیم رفت.مسولین کی می خواهند باور کنند و اقدامی انقلابی و عملی انجام دهند؟کی به این باور می رسند که مردم ،مردم نجیبی هستند و مومن.آنکه باید خود را اصلاح کنند مدیران و مسولین این نظام هستند نه مردم.

با توجه به اتفاقات افتاده در این یکی دو سال آقا در ادامه فرمودند:«فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهائى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش هست - خداى متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامى باشد به همه‌ى آن کسانى که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه‌ى اینها بدانند، کارى که میکنند، کار درستى نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسى غلط یا یک فکر دینى غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسى، یک حرف دیگر است؛ ما این دومى را به طور کامل و قاطع نفى میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضى این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.»

بیاییم این نظرات رو تفسیر به رای نکنیم و به نفع خود و ضرر طرف مقابل نگیریم.بله آنچه در یکی دو هفته گذشته اتفاق افتاده را هیچ کس تایید نمی کند اما آیا فقط همین موضوع باعث بیانات معظم له شد؟قطعا اینطور نیست و ایشان به جریانات اشاره که منتهی به آخرین اتفاق شده است داشته و کلیت این جریان را رد کردند.لذا باید دو طرف به فکر باشند و آن را تلنگری شدید به خود دانسته و در پی اصلاح برآیند.

امروز جمعه است و فردا روزنامه ها،وبلاگها و... شروع بکار می کنند.تو را خدا نگاهی به تیتر مطبوعات در فردا بیندازید تا مصادره را ببینید.آخر تا کی؟مطمئنم و تردید ندارم که این اتفاق می افتد و آن موقع است که باید اشگ حسرت ریخت بر این اوضاع و احوال.

در چند نوشته قبلم به این نکته اساسی اشاره داشتم که منبع در خبر اساسی است و صرف اطلاع از خبری نباید ما را به واکنش وادارد.آقا در پایان این دیدار فرمودند:«من به بزرگان هم نصیحتى بکنم. این نصیحت به جوانها بود، پیرها هم محتاج نصیحتند؛ آنها هم باید توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها را زیر سؤال بردن - مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند. ما، هم در جوانى‌مان احتیاج به نصیحت داریم، هم حالا که پیر شدیم، احتیاج به نصیحت داریم».

ایشان همگان را از تحت تاثیر قرار گرفتن از خبر دروغ و براساس آن عمل کردن نهی نمودند و تاثیرات آن را برشمردند که جا دارد تاملی شود.آنچه بر آن مصرم این است که مسولین محترم باید شروع کنند و نگذارند دود این جریانات به چشم مردم مومن برسد که اگر خدایی ناکرده چنین شود .....







      
   1   2      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم