سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

با سلام

تا به حال این نکته فکر کرده اید با وجود حضور پرشور در عزاداری سرور و سالار شهیدان و نشستن پای منابر و روضه ها، در سبک زندگی بعد از این ماه تغییرات عمده ای مشاهده نمی کنیم؟

بارها خودتان تجربه نکرده اید که فکر کنید روضه امشب به شما خیلی حال داد؟ یا دیگران برایتان نقل کنند در فلان مجلس روضه خیلی حال کردم؟این حال در محفل روضه چرا پایدار نیست؟

بارها شده به برخی عادت ها اشاره کرده ایم بدون اینکه فکر کنیم این عادت ها مفید است یا مضر؟شکی نداریم که بزرگداشت شهادت اباعبدالله علیه السلام و انجام عزاداری از جمله عبادات است؛ با این حال وقتی این عزاداریها جنبه عادت به خود بگیرد، دیگر نمی‌توانیم نیت خود را در آن خالص کنیم و آهسته آهسته نیت ما خراب می‌شود و به تبع آن عبادت ما هم جنبه رسم و رسوم پیدا می‌کند.بعضی از عادتها هستند که حتی اگر در کار خیر هم رخ بدهند باعث خرابی عبادت می‌شوند  . به عبارت دیگر هر چند ظاهر کار درست به نظر برسد، باطن کار به دلیل خرابی نیت، از اثر می‌افتد؛ زیرا همانطور که از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده است  : "انما الاعمال بالنیات" بنابراین اگر نیتهایمان بخاطر عادت خراب شود، عبادتهای ما هم به همان نسبت خراب می‌شود  .

در اینجا نمونه‌هایی برای خراب شدن نیت ذکر می‌کنیم که هر یک می‌تواند یکی از جملات درونی برخی عزاداران باشد  :

"عادت کرده‌ام که حتما هر سال در فلان هیأت باشم و الا محرم به من نمی‌چسبد  ."

-"من فقط با صدای فلان مداح می‌توانم عزاداری کنم  ."

-"من هر سال میاندار هیأت بوده‌ام اگر امسال میانداری نکنم ممکن نیست  ."

-"حتی اگر یک کار مهم و حتی واجب برایم پیش بیاید، عزاداری را مقدم می‌کنم و الا عادتم بهم می‌خورد ."

-"هر سال تا نیمه شب عزاداری می‌کنم ولی صبحها برای نماز صبح نمی‌توانم بلند شوم و این عادت شده است."

"هرسال تا نیمه شب عزاداری می کنم و بعد از مراسم تا صبح با دوستان مشغول گعده هستیم، حتی با کشیدن قلیان خودمان را سرگرم می کنیم و این برایمان عادت شده است."

-"به رسمهای هیأتمان عادت کرده‌ام بنابراین درباره مردم آزاریها و رسوم غلط هیأتمان نه تنها اعتراض نمی‌کنم بلکه همراهی هم می‌کنم."

آنچه اولیای الهی از ما خواسته‌اند، بلند نگه داشتن نام امام حسین علیه السلام و تلاش مستمر برای حسینی شدن و حسینی ماندن است نه آنکه خود را به یک رسم و رسوم خاص عادت دهیم( مثلا بگوییم هیأت ما اینگونه است که ...) به تعبیر دیگر، باید تلاش کنیم کارهای عبادی خود را از حالت روزمرگی و عادتهای سالانه و عادتهای محلی خارج کنیم تا به این وسیله عبادت خود را خالصاً برای رضای خدا انجام داده باشیم نه برای پیروی از عادت سالانه خود.

راهکاری برای رهایی از عادت در عزاداریها

برای آنکه عزاداری خود را از عادت دور کنیم لازم است به محاسبه درون خود بپردازیم و نیتهای خود را بررسی کنیم. یک راه خوب آن است که ظاهرها را عوض کنیم یعنی مثلا به هیأت مناسب دیگری برویم و بعد از تمام شدن مراسم از خود بپرسیم که آیا در نیتهایمان تفاوت می‌بینیم یا خیر. یا مثلا اگر هر سال در آشپزخانه خدمت می‌کردیم، یک سال به جمع سینه زنان عادی بپیوندیم و بعد نیت خود را بررسی کنیم. اگر نیاز خاصی به حضور ما در آشپزخانه نباشد اما باز هم نتوانیم آن را رها کنیم، نشانه آن است که یک دلبستگی خاص در ما پیدا شده که به عزای امام حسین علیه السلام ربطی ندارد و نباید آن را به حساب عبادت و سیدالشهداء علیه السلام بگذاریم.

به همین روش می‌توانیم شرایط،‌ افراد، مکانها و ظواهر را تغییر دهیم و نیتهای خود را بررسی کنیم تا خطر عادت را از عبادت خود دفع کرده باشیم. این کار خود از بزرگترین راه‌های موفقیت در عبادت است و به تعبیر منقول از امیرالم?منین علیه السلام از پربهره ترین راهکارهای عبادت آن است که بر عادت غلبه کنیم: «أفضل العبادة غلبة العادة». (غرر الحکم، ص199)




برچسب ها : سبک زندگی  ,


      

بسم رب الحسین

   خاطره ای از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی امینی  

چند سال از ارتحال پدرم گذشته بود

شب جمعه ای قبل از اذان صبح خواب پدر را دیدم

سرحال و شاداب بودند

عرض کردم


آقا  جان! در بین اعمال تان کدام یک باعث نجات در عالم برزخ شد ؟
فرمودند

 زیارت امام حسین علیه السلام


عرض کردم : اکنون که جنگ است و راه بسته است و این توفیق از ما سلب شده است
فرمودند

پسرم هر گوشه ای هر جایی چراغی بنام  امام حسین  روشن شد
 
همانجا حرم است




برچسب ها : امام حسن (ع)  ,


      

 

افسران - مُحرِم شوید که مُحَرّم می‌رسد ز راه…

کربلا درون من است و عاشورا تمام لحظات زندگی‌ام. کربلا آن‌جاست که با مرکب نفس به روح خدایی‌ام می‌تازم و استخوان‌هایش را خرد می‌کنم. عاشورا آن روزی‌ست که هادی درونی‌ام را سر می‌برم و تقدیم نفس سرکشم می‌کنم

دقیقا همان لحظه‌ای که مقام خلیفة‌الهی را به کل‌الانعام بل‌هم اذل می‌فروشم، مصداق یزیدم. همان‌جا که در رأس هرم قدرت، شیطان را قرار می‌دهم، لب‌های حسین باطنی را که قرآن می‌خواند با خیزران نفس می‌نوازم. عاشورا همان‌جاست که خیمه‌ی ولایت را با آتش دنیاپرستی می‌سوزانم و بازمانده‌های لشکر عقل را به اسارت جهل می‌برم.
هابیل، موسی، حسین قابیل، فرعون، یزید همه مصداق درونی دارند. قصه و تاریخ نبودند که به نقل‌شان بسنده کنیم. هر روز تک‌تک‌مان در نبرد بین حسین و یزید «انتخاب» می‌کنیم و «وای از انتخابی که انسان را از حسین دور کند».
حسین‌ها و یزیدها آمدند تا بگویند انسان به‌طور بالقوه هم حسین است و هم یزید. انتخاب با خود اوست که به کدام سپاه رو کند، به حسین فطرت فعلیت ببخشد و سعید شود، یا به یزید نفس بپیوندد و سرنوشت اشقیا را به انتظار بنشیند.
مُحرِم شویم که مُحرّم را حج عظیمی‌ست. احرام بندیم که در این حج «ذبح عظیم» از ذریه‌ی اسماعیل گرفته می‌شود. رمی شیاطین کنیم در این روزهای ماتم. شیاطین جن و انس را برانیم که عزاداری برای حسین فاطمه (سلام‌الله علیها) لیاقت می‌خواهد و شور و شعور.

 

 




برچسب ها : امام حسین (ع)  ,


      

الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف برتر از جهاد
حضرت علی (علیه‏السلام) اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این‏گونه بیان می‏فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام (علیه‏السلام) در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می‏فرمایند  :امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می‏سازد و نه روزی او را کم می‏کند .امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی
.
امر به معروف برترین اعمال
علی (علیه‏السلام) در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند:
«امر به معروف با فضلیت‏ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می‏فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد
از امام علی (علیه‏السلام) درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می‏کنند: جهاد که از پایه‏های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می‏گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است... هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن‏ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.
ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر
در موارد بسیاری امام علی (علیه‏السلام) مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده‏اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می‏شود:
دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر
حضرت درمناسبت‏ها و موقعیت‏های گوناگونی از افراد می‏خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می‏فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می‏فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.
سبقت‏گیری در امر به معروف
مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می‏پردازند. علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه‏های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت‏گیری را این گونه بیان می‏کنند:
ای مردم اگربه ناچار می‏خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.
اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر
چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن‏ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه‏السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه‏ای که نوشتند از کار آن‏ها قدردانی کردند. حضرت علی(علیه‏السلام) در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می‏شد و حقّ خدا رعایت نمی‏شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می‏شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می‏آمد....
منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر
شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می‏گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.
ج: ترک امر به معروف... و آثار آن
تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر
وقتی علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن(علیه‏السلام) و امام حسین (علیه‏السلام) سفارش‏های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت‏های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش‏ها به چشم می‏خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه‏السلام در قسمتی از این مطالب می‏فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می‏شوند. وقتی آن‏ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی‏شود....
عذاب و لعنت و... نتیجه امر به معروف و...
در خطبه قاصعه علی علیه‏السلام هشدار می‏دهند و می‏فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی‏خردانه مرتکب گناه می‏شدند برای نافرمانی‏هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.
از دست دادن نیروی تشخیص
از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می‏شود. ابوجحیفة، از یاران مورد اعتماد امام علی (علیه‏السلام) می‏گوید: شنیدم که امیرالمومنین (علیه‏السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می‏شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب‏هایتان است. آن گاه فرمودند:
کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی‏ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می‏شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می‏دهد.
شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر
امام علی (علیه‏السلام) در ضمن خطبه‏ای دشمن‏ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می‏کنند: دسته اوّل کسانی‏اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن‏ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی‏اند که نادانی‏ها را در خودجمع کرده‏اند و افراد ناآگاه را گمراه می‏کنند.
آن حضرت در ادامه می‏فرمایند: به خدا شکایت می‏کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می‏کنند و در گمراهی می‏میرند. در نزد آن‏ها چیزی زشت‏تر از معروف و پسندیده‏تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن‏ها ارائه کنید وقعی نمی‏نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه‏ای که با میل آن‏ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می‏پذیرند.
ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان
حضرت امیر (علیه‏السلام) در یکی از خطبه‏ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می‏فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان‏تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت‏تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.
و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن
برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت‏های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان امام علی (علیه‏السلام) آمده است چنین است:
امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام
علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن‏ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.
موجب سلامت دنیا و آخرت است
امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می‏کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان‏هاست. امام علی (علیه‏السلام) در این‏باره می‏فرمایند:
هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.
پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان
از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر (علیه‏السلام)می‏فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می‏فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن‏ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.
ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر به شکل‏های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. امام علی (علیه‏السلام) می‏فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می‏پردازند. این طایفه همه خصلت‏های نیک را در خود جمع کرده‏اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی‏خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته‏اند یکی را رها ساخته‏اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می‏پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می‏نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده‏اند امّا دسته‏ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی‏کنند. این‏ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.
ح: ذم آمران بی‏عمل
در یکی از خطبه‏های نهج‏البلاغه، امام علی (علیه‏السلام) مردم را نصیحت می‏کنند و به آن‏ها از ناپایداری دنیا سخن می‏گویند و سفارش می‏کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می‏فرمایند:
لَعَنَ اللّه‏ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ؛
خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می‏کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می‏کنند، ولی خود مرتکب آن می‏شوند.

ادامه مطلب...



      

دوباره ماه محرم از راه رسید؛ ماهی که برای مسلمانان بسیار عزیز و یادآور یکی از تلخ‌ترین اتفاقات آن هم شهادت فرزند حضرت زهرا(س) دختر گرامی آخرین فرستاده الهی است  .

در این ایام همه جا سخن از امام حسین(ع) و یاران با وفای آن حضرت است و هر انسان آزاده‌ای آن واقعه تلخ را در ذهن خود تصور می‌کند از شدت غم و اندوه حتما "اشک" از چشمانش جاری می‌شود  .

براساس روایات و احادیث معصومین(ع) اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‌باشد  .

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: "شهادت حسین علیه‏‌السلام آتشی در دل مؤمنان درانداخته است که هرگز سرد نخواهد شد1 ".

امام سجّاد(ع) نیز درباره فضیلت اشک بر امام حسین(ع) فرمودند: هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین علیه‏‌السلام گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد2".

همچنین حضرت ثامن الحجج امام رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم علیه‏‌السلام را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که 10 روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد3".

منابع روایات:

1- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.
2-
ثواب‌الأعمال: 108 / 1 منتخب میزان‌الحکمة: 38
3-
وسائل الشیعه: 10 / 394 / 8 منتخب میزان‌الحکمة:





      

ساعت   21:09 شب گذشته (یازدهم آبان) قمر به برج عقرب وارد شد و ساعت 22:06 روز چهارشنبه پانزدهم آبان از آن خارج می‌شود. اما «قمر در عقرب» چیست و چه احکامی بر آن مترتب است؟    

ادامه مطلب...



      

 

ارباب خوبم

وقتی کتیبه های تورا میزنم خوشم 


از این به بعد جان خودت نا خوشم نکن

 





      

 

مرگ برابو لهب

مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد

مرگ بر زاده زیاد

مرگ بر قطعنامه های بستن فرات

قحط آب

مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب

مرگ بر قطع خندهای روشن علیرضا

مرگ بر گلوله ای که خط کشید رو خاطرات آرمیتا

مرگ بر آمریکا

مرگ بر تازیانه ها

تازیانه های بی امان   

به گرده های بی گناه بندگان

مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی

در یکی دو ثانیه

با سقوط علم ز آسمان

مرگ بر کشتن جوانه ها

مرگ بر انشار سم در زلال رودخانه ها

در زلال رودخانه ها

مرگ بر فصاحت دروغ

مرگ بر بوق های بوق

مرگ بر سیم های خار دار و کشتزار های مین

مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادی زمین

مرگ بر بریدن نفس

مرگ بر قفس

مرگ بر شکوه خار و خس

مرگ بر هوس

مرگ بر حقوق بی بشر مرگ بر تبر

مرگ بر شراره های شر

مرگ سفارت شنود

مرگ بر کودتای دور

زنده باد زندگی او

زنده باد زندگی من

مرگ برآمریکا

 




برچسب ها : سیاسی  ,


      

مهدی علیخانی در مقاله‌ای به بررسی مداخلات جهانی آمریکا در دوره‌های مختلف حاکمیت جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها و پیامدهای آن می‌پردازد که مشروح آن به شرح ذیل است  ادامه مطلب...


برچسب ها : سیاسی  ,


      

در سال 1910 نیروی دریایی امریکا برای بار دوم نیکاراگوئه را اشغال کرد  ادامه مطلب...



      
   1   2   3   4      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم