قسمت اول
مقدمه
روزهای انتهایی بهار سال 1388، یکی از مهم ترین فرازهای تاریخ انقلاب اسلامی بود. اگرچه در 30 سال گذشته انتخابات مکرری صورت گرفته است ،اما انتخابات ریاست جمهوری دهم از حساسیت ها و ویژگی های خاصی برخوردار است. شاید به اذعان تمامی کارشناسان سیاسی در جهان، ایران دارای بزرگترین سازو کار مردم سالاری در خاورمیانه بوده و از این لحاظ کشوری پیشرو در منطقه می باشد. فرایند انتخابات ریاست جمهوری دهم اگرچه آغازی شیرین و نویدبخش داشت ولی به انجامی که انتظار می رفت، منجر نگردید و با برخی تلخی ها همراه شد. در این نوشتار برآنیم تا با نگاهی علمی و موشکافانه تلخی ها و شیرینی های این انتخابات را واکاوی نمائیم.
تحولات و حوادث تلخ بعد از انتخابات ذهن مردان سیاست و حتی مردم عادی را به این سو میل داده که مقصر اصلی در رخ دادن این تلخحادثهها کیست؟ خون بهای کشته شدگان بر عهده کیست؟ و البته طبیعی است که هر یک از طرفین، طرف مقابل را که متاسفانه اکنون از رقیب به خصم تبدیل شده، مقصر اصلی می دانند.
اما براستی مقصر کیست؟
کند و کاو و یافتن مقصر فردی یا ارگانی برای خونهای ریخته شده نه تنها به حل بحران کمک نمی کند بلکه دامنه آن را وسیع تر و کنترل آن را دشوارتر می سازد. تأمل دقیق در زوایای آشکار و نهان تحولات اخیر نشان می دهد که مقصر اصلی در شکل گیری مشکلات پس از انتخابات را باید در عدم تعمیق ساختارهای مردم سالارانه و عدم نهادینه شدن اخلاق اسلامی در چهارچوب مردم سالاری دینی دانست.
یکی از مهمترین سوالات در این روزها این است که ایا تجربه رقابت سیاسی و فضای مشارکت گرایانه که منجر به ایجاد واگرایی و نزاع میان نخبگان وهواداران می گردد منحصر به ایران است؟ ایا تجربه دیگر کشورها نیز منجر به چنین وقایع و رویدادهای تلخی می گردد؟ در صورت وجود تجربه های موفق در رفع نزاع در رقابتهای سیاسی در جهان چه نقاط و مولفه هایی آنان را از ما متمایز می سازد؟مهمترین مفروض تحلیلی این نوشتار ان است که تجربه کنش در فضای رقابتی مردم سالار نیازمند فرهنگ، ساختارها، رویه ها، رسانه ها، نهادها و تجارب تاریخی است که در طی تاریخ و به مرور زمان بر اثر تعاملات رقابت مدارانه و متناسب با نیازهای یک نظام مردمسالار تحول یافته باشند اما زمان کافی برای این تحول در ایران سپری نشده است. در این راه برای بررسی چگونگی و چرایی عدم بهره برداری صحیح از این فرصت تاریخی، تحولات رخ داده را با توجه به تجارب مردم سالاری در جهان و ایران،اخلاق و فرهنگ سیاسی،آسیب شناسی رسانه ای ،تحلیل و نقد نهاد ها و فرایندها ی انتخاباتی مرور خواهیم کرد.
دمکراسی در جهان
دمکراسی و رقابت سیاسی در عصر مدرن قدمتی چند صد ساله دارد. اولین تجربه دمکراتیک برای شکل گیری مجلسی از نمایندگان مردم در انگلستان به سال 1265 میلادی یعنی حدود 754 سال پیش بازمی گردد. اگرچه در طی قرنها طیف صاحبان حق رای از نجبا و اشراف به سرمایه داران و سپس مردم عادی، زنان و برده ها گسترش یافت و حدود اختیارات مردم و احزاب سیاسی بیشتر شد،اما این فرایند بیش از 7 قرن به درازا انجامید و نهادها، رویه ها، و فرهنگ سیاسی خاص خود را برجا گذاشت.
سابقه رویه های دمکراتیک در آمریکا به آغاز استقلال این کشور از امپراطوری بریتانیا در سال 1776 میلادی بازمی گردد؛هر چند که ابتدا حق رای محدود بود و سالها طول کشید تا این حق به توده های ضعیف مردم و زنان داده شود.
وجود سابقه دموکراسی چند صد ساله در کشورهای غربی ،زمینه را برای ایجاد فرهنگ سیاسی متناسب با تضادهای ناشی از رقابتهای سیاسی فراهم ساخته است.این فرهنگ به همراه ساختارها و نهادهای مدنی،قضایی و سیاسی زمینه را برای حل وفصل مسالمت آمیز مشکلات فراهم کرده و از واگرایی حاد در عرصه سیاسی جلوگیری می کند.
اگرچه ماهیت دمکراسی های آمریکا، انگلستان و سایر کشورهای غربی با هویت لیبرال و سرمایه داری عجین شده است و مدل مردم سالاری دینی دارای ماهیتی ارزش مدارانه، اخلاق مدارانه و متفاوت از دمکراسی های لیبرال غربی است، اما در اصل رجوع به آرای مردم، روش رقابت و نهادهای متولی، شباهتهایی میان آنها وجود دارد.
تجربه مردم سالاری در ایران
14 مرداد 1285 هجری شمسی ،روزی است که فرمان مشروطه از سوی مظفرالدین شاه قاجار صادر شد و به این ترتیب پس از حداقل 2500 سال پادشاهی که عمدتاً با استبداد همراه بود، اولین تجربه مردم سالاری ایرانیان رقم خورد. حدود 103 سال از این واقعه می گذرد اما در همین مدت، تجربه مردم سالاری ایرانیان با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. 20 سال استبداد رضاشاهی و 25 سال استبداد محمدرضاشاهی پس از فرجه ای 12 ساله که با سقوط مصدق پایان یافت، باعث شد که این تجربه مجال کافی برای رشد و نمو را نیابد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چشم انداز نوینی برای تجربه مردم سالاری فراروی ایرانیان گشوده شد. مدت 30 سال پس ازانقلاب در واقع اولین تجربه مداوم مردم سالاری در ایران است که به صورت میان مدت و هماهنگ با تئوری ولایت فقیه و اندیشه سیاسی امام خمینی بر پایه توأمانی جمهوریت و اسلامیت استوار شد.
جایگاه انتخابات دهم
انتخابات ریاست جمهوری دهم در مقایسه با انتخابات پیشین واجد برخی تمایزها و برجستگی هاست. در اکثر انتخابات معمول چه در ایران و چه در جهان، رقابت میان احزاب یا جناحهای سیاسی و گروهی از طرفداران پر و پا قرص آنها محدود می ماند که از آن با عنوان رقابت سیاسی یاد می کنیم. اما در این انتخابات رقابت از سطح احزاب و هواداران آنها فراتر رفته و به لایه های درونی اجتماع کشیده شد که شاهد آن حضور پر رنگ مردم در خیابانها برای نشان دادن طرفداری جدی خود از نامزد مورد علاقه بود.
مسئله این انتخابات اخیر به بحث های سیاسی داغ منجر شد تا جایی که محافل خصوصی خانواده ها نیز به میتینگ های سیاسی اعضای خانه تبدیل شد.
این امر نشان دهنده پیدایش پتانسیل اجتماعی عظیمی بود که در تاریخ انتخابات انقلاب بی نظیر بود و به مشارکت 85 درصدی مردم نیز منجر شد.
بهره برداری مناسب از این پتانسیل اجتماعی منحصر به فرد، نیازمند وجود فرهنگ سیاسی مترقی و متعالی در میان نخبگان سیاسی، احزاب و هواداران، وجود رسانه های حرفه ای، ملی و فراگیر، احزاب قوی و نهادمند و دارای پایگاه اجتماعی مشخص، فرایندهای اجرایی و نظارتی کارا و در نهایت نهادهای آماری بی طرف و تخصصی می باشد.
اگر در غرب اخلاق عرفی مبتنی بر قرارداد اجتماعی مبنای عمل قرار می گیرد، در نظام مردم سالار دینی ارزشهای اخلاقی با داشتن وثاقت دینی و ضمانت اجرای مذهبی از جایگاه بالاتری برخوردار است. اما متاسفانه در عمل کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تمرین مردمسالاری از طرف رسانه ها، احزاب، نامزدها و نهادهای درگیر انتخابات نیازمند تجربه و فرهنگ سیاسی متعالی و مترقی است. اگرچه برخی تحلیلهای امنیتی و اطلاعاتی از یک سو و برخی تحلیلهای ساختارشکنانه و افراطی از سوی دیگر بر یافتن فرد و یا ارگان مقصر درکوتاه مدت تاکید می کند، ما در سلسله نوشتارهای پیش رو با نگاهی ساختارگرایانه و آسیب شناسانه خواهیم کوشید به صورت علمی، بی طرف و استراتژیک در حوزه فرهنگ سیاسی (نامزدها، نخبگان سیاسی، احزاب و هواداران) رسانه ها و کارکردهای انها، جناحها و احزاب، فرایند ها و رویه های اجرایی و نظارتی و در نهایت نهادها به تحلیل اسیب شناسانه وضعیت فعلی پرداخته و بکوشیم ضمن معرفی زمینه های مشکلات پیش رو با شناخت انها زمینه های رفع نواقص را فراهم کرده و بستر تحقق کامل مردمسالاری دینی را فراهم نماییم.
این نوشتار ادامه دارد...
برچسب ها : سیاسی ,