با سلام سفر مقام معظم رهبری به استان خراسان شمالی از جهات مختلفی برایم از اهمیت بیشتری برخوردار بود، چرا که سخنان ایشان در این استان بسیار مهم بود .ایشان چندین موضوع مهم را مطرح و در بیاناتشان همگان را به توجه در این مباحث دعوت کردند. داشتم سایتها و خبرگزاریها را در آن ایام بررسی میکردم ،دیدم رویه همه ما در قبال مباحث آقا ، همان رویه قبل است و هیچ تغییر قابل ملاحظهای داده نشده است.واقعا مباحث قبلی که حضرت آقا مطرح فرموده و توقع داشتند به سرانجامی برسد را کاری کردیم؟یا نه آنها را رها و مدتی ناچیز مباحث جدید را در بوق و کرنا کرده و منتظر میمانیم تا آقا سخنرانی بعدی خود را بفرمایند تا دوباره روز از نو.... بهراستی غیر از این است؟ خیلی از مباحث آقا تاکید بر مباحث قبل بود که شاید نه،حتما ما به بوته فراموشی سپردهایم که ایشان لازم دیدند دوباره تلنگری بزنند تا بیدار شویم که.... مباحث ایشان که بهمثابه طبیبی دلسوز بیان نمودند در حوزههای مختلف بود.ایشان بار دیگر به توسعه اشاره و فرمودند:توسعه مورد قبول اسلام مد نظر ما باید باشد نه توسعه به معنای غربی آن.ایشان فرمودند: «پیشرفت در علم، اخلاق، عدالت، رفاه عمومى، اقتصاد، عزت و اعتبار بینالمللى، استقلال سیاسى همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است.» ایشان هدف ملت ایران را اینچنین فرمودند:«هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامى، ایجاد یک تمدن نوین اسلامى است.» و بعد با اشاره به اینکه تمام دغدغه ما برای پیشرفت در این راه، بخش ایزاری کار است و نباید اصل برایمان باشد.ایشان فرمودند:« ارزشهائى که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بینالمللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن نوین اسلامی است.» ایشان به نکته مهم در این بخش اشاره و بار دیگر به غفلت و کمکاری ما اشاره کردند مه این نشانگر این نکته است که همه ما غفلت کردهایم و باید در این مسیر با شتاب بیشتری حرکت کنیم.ایشان در همین رابطه فرمودند:« اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگى را، این بخش اصلى تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست.» بگذارید در این جای کلام یک بار دیگر این روایت را بازگو کنم تا بفهمیم که جایگاه مسؤلین در این جا کجاست و نقش اساسی بعهده آنهاست.در حدیثی از وجود نازنین حضرت رسول اعظم(ص) نقل شده که فرمودند:الناس علی دین ملوکهم، مردم پیروی رهبرانشانند.دین ملوک تنها اشاره به تدین حاکمان ندارد، بلکه سیره عملی و روش هایی که حاکمان برای اداره جامعه برمی گزینند را نیز در بر می گیرد.در همین جا بگذارید تعبیر حضرت آقا را که در جمع برخی مسؤولین بیان شده برایتان بگویم.ایشان فرمودند: واقعاً «النّاس على دین ملوکهم». ملوک در اینجا به معنى پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ النّاس على دین ماها. در یکى از تاریخها خواندم زمانى که ولیدبنعبدالملک خلیفه شده بود، چون خیلى اهل جمعکردن ثروت و جواهرات و اشیاء قیمتى بود، مردم کوچه و بازار وقتى به همدیگر مىرسیدند، مکالماتشان از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ آقا! فلان نگین را فلان کس آورده، شما خریدید؟ یعنى مردم همهاش راجع به خرید و فروش وسایل و اشیاء زینتى و امثال اینها حرف مىزدند. بعد از ولید، سلیمانبنعبدالملک خلیفه شد. او اهل ساختمانسازى بود و به کاخسازى و ساختمانسازى خیلى عشق مىورزید. این مورخ مىگوید مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد مىآمدند، یکى مىگفت: آقا! شما کار ساختمانىِ منزلتان را تمام کردید؟ دیگرى مىگفت: آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگرى مىگفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه کردید؟ حرفهایشان همه از این قبیل بود. » بعد از این دو نفر، عمربنعبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ مىگوید مردمِ کوچه و بازار وقتى به هم مىرسیدند، یکى مىگفت: آقا! راستى شما دیروز دعاى ماه رجب را خواندید؟ دیگرى مىگفت: آن دو رکعت نماز را خواندید؟ بنابراین رفتار ماها یک تأثیر قهرى در رفتار مردم دارد. (بخشی ازبیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان نظام آبان 1383) آقا در سال 83 این مباحث را بیان و بارها تاکید نموده لیکن به جرئت میتوانم بگویم بسیارند آنها که خواسته یا ناخواسته تدبیر نکردند که امروز باید پاسخگوی این رهبر و ملت و نظام باشند. این وجیزهای ناقص در مورد یکی از سرفصلهای مورد اشاره حضرت آقا بود .حال قول کنیم همه فرسنگها فاصله داریم.