* استعداد مرجعیت
حاج آقای میردامادی، دایی حضرت آقا، نقل میکنند: مرحوم آقا سیدهاشم میردامادی، پدربزرگ مادری آقا و مرحوم آیتالله سیدجواد خامنهای پدر ایشان عنایت خاصی به حضرت آقا داشتهاند و بارها میفرمودند: علی آقا آینده خوبی دارد. آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری به آقای خامنهای فرموده بود: آقای آقا سیدعلیآقا من با این استعدادی که در شما میبینم، شما یا یک مرجع تقلید میشوید یا حداقل عالم برجسته خطه خراسان.
* کسى را به لحاظ بى رغبتى به مقام و منصب دنیا، هم پاى آقا ندیده ام
مرحوم بهلول می گوید: من در طول مدت عمرم، امرا و صاحب منصبان زیادى را دیده ام؛ اما کسى را به لحاظ بى رغبتى به مقام و منصب دنیا، هم پاى "آقا " ]آیت الله خامنه ای [ ندیده ام. انسان وقتى زندگى روزمره او را از نزدیک مى بیند، حس مى کند که ذره اى میل به دنیا در او وجود ندارد.
واقعاً در این مقطع، من هیچ کس را در تقوا و اعراض از مال و مقام دنیا، مثل او نمى شناسم. آخرین بارى که در خدمت وى بودم، به من گفت: آقاى بهلول! خاطرتان هست که قبل از انقلاب، یک شب در مسجد طرقبه منبر بودید؛ پس از اتمام مجلس، وقتى خواستید از مسجد بیرون بیایید، چون تاریک بود، من آمدم دستتان را بگیرم و کمکتان کنم؛ اما دستتان را کشیدید و گفتید: من چشمانم خوب مى بیند؛ تا جایى که هنوز زیر نور ماه، خاطره مى نویسم؛ حالا چطور؟ حالا هم بینایى تان در همان حد هست؟ من گفتم: آقا! حالا زیر نور خورشید هم دیگر نمى توانم بنویسم. بعد آقا گفت: اخیراً کمتر به ما سر مى زنید. گفتم: آقا! شما متعلق به همه مردم ایران هستید؛ من اگر وقت شما را بگیرم، مثل این است که وقت همه ایرانى ها را گرفته ام.
* مرحبا به سیدحسن
قبل از انقلاب، وقتی حضرت آقا جوان بودند، همراه شهید هاشمینژاد سفری به رشت داشتند، در زمان حضورشان در رشت درباره اینکه آیا شخص عالم و عارفی هست که برای کسب فیض به دیدار ایشان بروند از مردم میپرسند. نشانی شخصی به نام آقا سیدصفی را به آقا میدهند که گویا دارای کراماتی بودند. حضرت آقا به همراه شهید هاشمینژاد، قصد دیدار آقا سیدصفی را میکنند و به منزل ایشان میروند. آقا سیدصفی در حالی که عدهای شیخ و مرید دور ایشان حلقه زده بودند، هنگامی که چشمشان به حضرت آقا میافتد، بلند میشوند و با حالت استقبال به طرف آقا میآیند و آقا را اینگونه خطاب میکنند که: مرحبا به سیدحسن، این در حالی بوده که طرفین همدیگر را نمیشناخته و ندیده بودند. آقا میفرمایند من سید حسینی هستم نه حسنی، آقا سیدصفی اشاره میکنند که مادر شما سیدحسنی هستند و شما از طرف مادر حسنی هستید. سپس با حضرت آقا مشغول صحبت میشوند و اشاره میکنند که شما در آینده مقامی پیدا میکنید که امور این مملکت تحت امر شماست، حضرت آقا هم میپرسند: شما از آینده من گفتید، آینده خودتان را هم دیدهاید؟ آقا سیدصفی با تأمل و درنگ میگوید: من و همسرم یک سال بیشتر زنده نیستیم...
یکسال دیگر که حضرت آقا در طرقبه مشهد بودند، ماجرای تصادف خونینی را در روزنامه میخوانند که نام آقاسیدصفی نیز در بین کشتهگان بوده است.(به نقل از حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی)
* رهبر، خود شما
مرحوم حاج احمد آقای خمینی تعریف کردهاند: در سال 65، جلسات هفتگی سران قوا در دفاتر یکی از آنها یا در جماران، البته بدون حضور امام برگزار میشد. در یک جلسهای که در جماران تشکیل شده بود، من، آیتالله خامنهای، آقای موسویاردبیلی، آقای میرحسین موسوی، آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم. از قرار اتفاق، در همان روز آقای منتظری نیز با امام جلسه داشتند. در آن سال، هر وقت امام با آقای منتظری ملاقات میکرد، بعد از جلسه برافروخته و عصبانی بودند، بهطوری که در چهرهشان مشخص و نمایان بود. در وسط جلسه بودیم که ناگهان امام بدون در زدن، یکدفعه با حال عصبانیت شدید و برافروختگی وارد اتاق شدند و رو به ما فرمودند: "من از اول با قائممقامی آقای منتظری مخالف بودم، ایشان به درد رهبری بعد از من نمیخورد. " جلسه امام که تمام شد، همه سران قوا و من، در یک سکوت سنگینی فرو رفتیم و همه متحیر از این جملات بودیم؛ چون سابقه نداشت و حضور غیر منتظره امام هم نشان از اهمیت موضوع بود. بعد از مدتی سکوت، آقای خامنهای شروع به صحبت کردند که: آقای منتظری شاگرد شما بودند و در زمان شاه، مبارزات داشتند و زندان طولانیمدت رفتند و... و از آقای منتظری تعریف کردند و در آخر هم آقای خامنهای گفتند که خُب اگر ایشان نباشد چه کسی باشد: امام بلافاصله و با اشاره به حضرت آقا فرمودند: خود شما.(به نقل از آقای حبیبی دبیر کل مؤتلفه)
امام خمینی بعد از حادثه انفجار مسجد ابوذر در سال 60 که قبل از ریاست جمهوری حضرت آقا، اتفاق افتاد، فرمودند: "خداوند ذخیره انقلاب را حفظ کرد. " علیمحمد بشارتی نقل میکند: در تابستان سال 58 هنگامی که مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که آقای شریعتمداری در مشهد گفته بود: "من بالاخره علیه امام اعلام جنگ میکنم. " خدمت امام رسیدیم و ضمن ارائه گزارشی، خبر مذکور را هم گفتند. ایشان سرش پایین بود و گوش میداد. این جمله را که گفتم، سربلند کرد و فرمود: "اینها چه میگویند؟! پیروزی ما را خدا تضمین کرده است. ما موفق میشویم، در اینجا حکومت اسلامی تشکیل میدهیم و پرچم را به صاحب پرچم میسپاریم. " پرسیدم: خودتان؟ امام سکوت کردند و جواب ندادند.
حضرت امام میفرمایند: یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگذار، و بنای قلبیاش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمیکنید، ایشان را من سالهای طولانی میشناسم.
حضرت امام خمینی در پیامی به مناسبت ترور آیتالله خامنهای نوشتند: اکنون دشمنان انقلاب، با سوءقصد به شما که از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی(ع) هستید... عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور، بلکه جهان، جریحهدار نمودند... من به شما خامنهای عزیز تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی، سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.
* خامنهای، دنیا و آخرت ماست
حجت الاسلام سیدحسن نصرالله، رهبر مقاومت اسلامی لبنان می گوید: خداوند تعالی، پیامبر یا امام معصوم(ع) را ـ به آن خاطر که معصوماند ـ به ولایت امر برمیگزیند، صفاتی چون علم و زهد و حکمت و شجاعت و ابهت در او متجلی است و هنگامی که امام معصوم(ع)، غایب است بر ماست که به دنبال این صفات در شخصی بگردیم که بیش از دیگران آنها را در خود داراست. البته باید فقیهی عادل باشد و نه فقط کسی که از حرام الهی اجتناب میکند. او باید زاهد دنیا و شجاع و کاردان و حکیم و بصیر و مدبر باشد. در امتداد زمان و طول تاریخ ما، فقهایی از این نوع بودهاند و زمانه از فقهایی اینچنین خالی نبوده است. امانت را به دوش کشیدند و از آن به تناسب ظرف زمانی و شرایطی که در آن حضور داشتند محافظت کردند. تا اینکه خداوند تعالی به مرجع بزرگ و فقیه گرانقدر این زمانه، امام خمینی(ره) توفیق داد تا این پیروزی تاریخی مداوم را به وجود آورد. شخصیت امام خمینی(رحمت الله علیه) به نحوی در چشمها و عقلها و قلبها بروز یافت که هیچ کدام از ما تصور نمیکرد در طول تاریخ ما، فقهایی به این بزرگی بروز یافته باشند، البته در تاریخ ما فقهای بسیار بزرگی بودهاند اما ظرف زمانی و شرایط آنها متفاوت بوده است.
مسأله مهم آن است که در این زمانه، امام خمینی(ره) ظهور کرد که گر چه معصوم نبود اما این ویژگیها و اوصاف در او جمع بود: علم، شجاعت، اخلاص، زهد، ورع، عرفان و تدبیر. به این واسطه بود که بعد از قرنهای متمادی مظلومیتی که ابتدا داشت و انتها نداشت، به مدد الهی توانستیم در این زمان و به دست امام خمینی(ره) دولت آل محمد را برپا کنیم که این دولت نیز هر روز بیشتر از روز قبل خود، عزت و قوت و کرامت به دست آورد. سپس حضرت امام رحلت کردند و ولی فقیه جدیدی برای ما متجلی شد که شخصیت و صفات امام خمینی را دارا بود به نام آقای خامنهای که او همان امام خمینی است که اینک ولی امر ماست.
ای خواهران و برادران! برای ما و همه مسلمین در سراسر جهان یک ولی امر وجود دارد و حال اگر بیشتر مسلمانان نمیخواهند از ایشان تبعیت کنند مشکل خودشان است چنانچه پیشتر نیز بسیاری از مردم، از پیامبر و امامان معصوم تبعیت نکردند ولی این بدان معنا که امام، امام و پیامبر، پیامبر نبود نمیباشد. ما ولی امری داریم که نائب امام مهدی(عج) است. اطاعتش بر ما واجب است. ما از پاکی و صفات نیکو و پرهیزگاری و به طور همزمان، شجاعت، قدرت، حکمت، تدبیر و بصیرت او آگاهیم. او با آمریکا و اتحادیه اروپا و کشورهای تحت سلطهشان که منطقه خلیج را پر کردهاند به مبارزه برخاسته است. خدا بر ما منت نهاده که او را به ولایت امر ما برگزیده است. او مردی آگاه و شخصیتی استثنایی است که اگر همه حوزههای علمیه و کشورهای اسلامیمان را جستوجو کنیم، فقیهی از میان فقهای شیعه نمییابیم که اینچنین بزرگیها و صفات متعالی در او جمع شده باشند بدان پایه که در رهبر ما حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان ولی امر جمع شدهاند.
اگر آخرت را بخواهیم، آخرت ما با ولی امر و نائب حضرت حجت(عج) است و همچنین اگر عزت و شرف و کرامت دنیا را نیز بخواهیم، به آن نمیرسیم مگر با ولی امر. حتی برای این جنبش مقاومت بزرگ که بدان توجه شده است و در جهان عرب یک پدیده استثنایی است و ما بهواسطه آن سرمان را بالا گرفتهایم و به آن افتخار میکنیم، اگر شخصی بهنام روح الله الموسوی الخمینی نبود، اثری از آن در لبنان نمیبود و بعد از آن نیز اگر شخصی به نام سیدعلی حسینی خامنهای نبود، استمرار نمییافت.
* مجری شریعت محمدی(ص) است
دکتر محمد نمر احمد زغموت، رئیس مجلساسلامی فلسطین در لبنان می گوید: و روایات پیامبر بر وحدت اسلامی تأکید دارند؛ به همین خاطر، سخنان و افکار امام خامنهای ـ خداوند ایشان را نصرت دهد ـ که به مثابه امانتدار امت و امیر مسلماناناند در دعوت دائمی مسلمانان به وحدت، دور از ذهن نیست مانند تأکید ایشان بر عدم تفرقه و جدایی مسلمانان که عامل ضعفشان میباشد، لذا از خداوند میخواهیم که صفهای مسلمانان را واحد گردانده و بر آنچه مورد رضایت اوست جمعشان کند.
میدانیم که مسلمانان مؤمن در برابر تهدیدات و فشارهای مستکبران، خضوع نمیکنند و سرشان را بالا گرفته و آزادانه سخن میگویند و به بندگی تن نمیدهند. ما سخن امام حسین(ع) را میدانیم که فرمود: "هیهات منا الذلة " و امروز جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که بر این شعار تطبیق میکند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید میکنند که بر همه ملتهای مسلمان واجب شرعی است تا از نهضت ملت مظلوم فلسطین دفاع کنند و در این راه بر لزوم همکاری بین دولتهای اسلامی و تلاش دولت ایران تأکید میکنند که در واقع ایشان به تکلیف شرعیشان عمل میکنند. ایشان بهخوبی از جایگاه بلند فلسطین و قدس در میان مسلمانان و آزادیخواهان جهان، مطلعاند، لذا برای انجام تکلیف شرعی در قبال مسئلة فلسطین و فلسطینیها قیام کردهاند و پرچم جهاد را بر دوش گرفتهاند و تاکید میکنند که جهاد در امت اسلامی تا روز قیامت پابرجاست.
دکتر زغموت به این سخن از آیتالله خامنهای اشاره کرده "انقلاب اسلامی در ایران برای حاکمیت ارزشهای معنوی بوده است " و افزود: حاکمیت ارزشهای معنوی، مبتنی بر اصول اسلامی است و امروز جمهوری اسلامی ایران، به رهبری آیتالله خامنهای، در روش و عمل و قوانین خود بر اسلام متکی است و هر فشاری هم که بر آن وارد کنند جز این اصول بر آن حکم نخواهد کرد.
دکتر زغموت به تأکید آیتالله خامنهای در زبان و عمل بر التزام به قرآنکریم و لزوم پایبندی مسلمانان به روح تعالیم قرآنی اشاره کرده و افزود: آیتالله خامنهای به حدیث نبوی که میگوید "خیرکم من تعلم القرآن و علمه " باور دارند و قصد دارند این سیره را در میان مسلمانان گسترش دهند و از مسلمانان میخواهند که قرآن را بخوانند و قانون و کتابشان که بهوسیله آن خداوند را در دنیا و آخرت ملاقات خواهند کرد را بفهمند. شکی نیست که ایشان به خوبی این مسائل را میدانند و مطابق با آن رفتار میکنند.
ما به آیتالله خامنهای نگاه یک رهبر شیعی را نداریم، بلکه ایشان را یک رهبر اسلامی از خاندان مولای ما رسولالله(ص) میدانیم که شریعت محمدی را اجرا میکند و بدون توجه به اختلاف مذاهب، به وحدت مسلمین دعوت مینماید و نمیگوید که ایران، شیعی یا سنی است بلکه میگوید ایران، اسلامی است.
آیتالله خامنهای چیزی را که امام خمینی به ارث گذاشتند ادامه دادهاند و امام خمینی بر حرکت جهادی در راه خدا و مقابل مستکبرین تأکید کردند و آیتالله خامنهای همان مسیر را پیمودند و در واقع آنها امروز، راه سرورم رسولالله(ص) را پوئیدند.
از خدا میخواهم که صفوف مسلمانان را وحدت بخشد و پشتیبان آنها باشد و پایدارشان کند و آنان را بر دشمنانشان از قبیل طاغوتها و سپس مفسدان زمین، صهیونیستهای تروریست غاصب سرزمین فلسطین پیروز نماید و از خداوند میخواهم که مسجد الأقصی را زیر سایه "لا اله الا الله و محمد رسول الله " و جهاد به ما بازگرداند و آیتالله خامنهای در رأس مجموعه آزادکنندگان أقصی باشند.
* در برابر نسیم، برکاتش ودیعة خداست
"عفاف الحکیم "، مسئول انجمنهای زنان حزب الله و رئیس انجمن حمایت از زنان در امور اجتماعی لبنان می گوید: ما در لبنان همیشه منتظر خطابهها و سخنان مقاممعظمرهبری هستیم و از تمام توصیههای ایشان در زمینههای مختلف بهرهمند میشویم، بهویژه در این برهه زمانی حساس که ما به رهبری مخلص و الهی نیازمندیم که توانایی راهبری جامعه اسلامی را داشته باشد و به جرأت میتوانم بگویم که این رهبری در شخصیت آیتالله سیدعلی خامنهای نمایان است؛ شخصیتی که فرزانگیاش طمأنینه و اعتماد را در وجود هر شخص وفادار به اسلام میکارد.
----------
بدون شک جهتگیریهای استوار و مقاوم مقاممعظمرهبری، تأثیر بزرگی در وجدان مسلمانان، بهویژه میان مردم لبنان دارد و استقامت مردم لبنان در مواجهه با رژیم اسرائیل و استکبار جهانی از برکات رهبری حضرت آیتالله خامنهای است که از چشمههای حکمت و فرزانگی که خداوند در وجود ایشان به ودیعه نهاده است، سرچشمه میگیرد.
----------
بنده بهعنوان شرکتکننده در همایشهای مختلف و پیگیر دائمی حضور مقام معظم رهبری در مجالس گوناگون و مناسبتهای مختلف، حاضران در این مجالس و همچنین کسانی که در پی تحکیم وحدت اسلامی و برجستهسازی قضیه فلسطین در سطح جهانی هستند را نسبت به اظهارات قاطع ایشان امیدوار میبینم و آنان نقش آیتالله خامنهای را در جهان اسلام و تصمیمگیری برای قضیه فلسطین برجسته و سرنوشتساز میدانند.
----------
بدون تردید جمهوری اسلامی ایران امروزه در قلب هر مسلمان واقعی دارای جایگاه بلندی است، من در طی مسافرتم به کشورهای اسلامی مختلف میزان علاقه، اثرپذیری و تقدیر دیگران نسبت به رهبری حضرت آیتالله خامنهای را مشاهده کردهام و مسلمانان واقعی میدانند که تنها راه خلاص آنان از تفرقه، لبیک و تمسک به وحدت اسلامی است که رهبر معظم انقلاب آن را ندا میدهد و در پی تحکیم آن است و زعامت ایشان به ما قدرت مقاومت در برابر دشمنان را میدهد.
----------
ما افتخار میکنیم که "جمعیت القرآنالکریم " لبنان جزئی از انجمن قرآنی ایران است و وجود هشت هزار حافظ قرآن کریم در لبنان ـ که پیش از این بیسابقه بوده است ـ نتیجه تأثیر جمهوری اسلامی ایران و نقش حضرت آیتالله خامنهای در گسترش حضور قرآن در منازل ما و جامعه ماست.
* در سیمایش نور قرآن پیداست
شیخ محمد احمد بسیونی، قاری مشهور و شناختهشدة مصری می گوید: از نظر توجه به قاریان و حافظان قران کریم، در میان حاکمان دولتهای اسلامی، نظیر و مشابهی نیست. رهبر انقلاب اسلامی ایران، توجه خاصی به قراء و فعالان عرصه قرآن دارند و قراء ایرانی و غیرایرانی را به یک میزان تکریم میکنند. بهعلاوه اینکه خودم تأثر شدید ایشان از قرائت آیات قرآن و جاری شدن اشک از چشمان ایشان در هنگام تلاوتها را دیدم و نور قرآن را در سیمای ایشان مشاهده کردم.
بسیونی، برقراری مسابقات سالانه قرآنکریم و حفظ آن، با عنایت خاص رهبر انقلاب اسلامی را از ویژگیهای خاص ایشان دانست و افزود: از زمانی که ایشان تصدی فعالیتهای مذهبی و قرآنی را به عهده دارند امکان گسترش مفاهیم و ارزشهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران در سطحی عالی و همچنین گسترش بیشتر اینگونه فعالیتها در سطح جهانی، میسر شده است.
شکی نیست که نقش و رهبری بارز امام خمینی و امام خامنهای، عنصری اساسی در تبیین چهره انقلاب اسلامی ایران داشته است. آیتالله خامنهای یکی از بارزترین رهبران جهان اسلام در گسترش موفق تعالیم اسلامیاند که در این راه پایداری و مقاومت کردهاند.
----------
بسیونی، از آرزوی خویش برای پیروزی جمهوری اسلامی ایران بر دشمنانش سخن گفت و افزود: ایران مواجهه با هجمه فرهنگی و تبلیغاتی گسترده از سوی دشمنانی است که او را خطرناک و تروریست معرفی میکنند در حالی که واقعیت جز این است و جمهوری اسلامی ایران با تدبیر رهبر شایسته خود در راستای تقویت وحدت و تحکیم روابط مسلمین گام برمیدارد.
او تأثر رهبر انقلاب اسلامی ایران از تلاوت آیات قرآن را دلیل صفا و خلوص قلبی ایشان میداند که این تأثر از کلام وحیانی در جهان اسلام، کمنظیر است.
* یکتای عالم روحانیت
زینالعابدین حیدری، خبرنگار شبکه ماهوارهای الفرات عراق می گوید: چندی پیش که هیات بلندپایه عراقی به تهران آمده بود. یکی از اشخاصی که در این جمع، خدمت رهبری رسیده بود، بعد از این دیدار چنین میگفت که "بسیاری از اعضای خانواده من از روحانیون بنام عراق هستند و در عراق نیز با محافل روحانیت عراق ارتباطات زیادی دارم، اما وقتی آیتالله خامنهای را دیدم به شدت تحت تاثیر اخلاق و منش ایشان قرار گرفتم و ایشان تنها روحانی بود که با دیدنشان بیاختیار اشک ریختم. "
این شخص بعد از این دیدار مدام این جمله را تکرار میکرد که "من روحانی ندیده نیستم اما آیتالله خامنهای در میان علما و روحانیون جهان اسلام وجهه ممتازی دارند. "
"ایشان در پی وقوع رخدادهای بعد از انتخابات ایران و در حالیکه اکثر رجال سیاسی راه اشتباه را طی میکردند، با درایت و حکمت توانستند ایران را از این مرحله عبور دهند؛ گرچه دشمنان ایران در یک تلاش دستجمعی، سعی میکردند ایران هرچه بیشتر در این وضعیت بماند. در زمانی که غنیسازی اورانیوم برای مدتی از سوی ایران به حال تعلیق درآمد، این رهبر ایران بود که دستور داد تا چرخه سوخت دوباره به راه افتد و امروز هم با درایت ایشان، غرب در مقابل ایران هستهای به یک بنبست رسیده است.
* اگر اهل بهشت باشم، دعایتان میکنم
شیخ محمود عید، مدیر مرکز اسلامی آرژانتین می گوید: مردم آرژانتین به انقلاب اسلامی ایران خیلی علاقهمندند؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران در مقابل استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیست ایستاده است.
پنج سال پیش با گروه 22 نفری از فارغالتحصیلان طلاب خارجی به محضر مقام معظم رهبری رفتیم و دو نفر از طلاب ـ یکی از ترکیه و دیگری از پاکستان ـ قرار بود سخنرانی کنند. بعد از طلبه ترکیهای، آن طلبه دیگر هنگام سخنرانی دچار اضطراب شد و دستانش به شدت میلرزید، حضرت آقا فرمود اگر به خاطر من است که من صفر و هیچ هستم، شما راحت باشید.
وقتی این سخن را شنیدیم، همگی به گریه افتادیم. بعد از مراسم به نوبت دست ایشان را بوسیدیم. در این میان یک طلبه آذربایجانی به ایشان گفت: در روز قیامت ما را دعا کنید. آیتالله خامنهای فرمود: اگر من اهل بهشت باشم، دعایتان میکنم و اگر شما اهل بهشت باشید، مرا دعا کنید. آن دیدار، شیرینترین خاطره عمر من است و همیشه دعا میکنم دوباره تکرار شود.
** سر تعظیم سیاستمداران
*پوتین: مسیح را در ایران دیدم
چند سال پیش پوتین، رئیسجمهور وقت روسیه، برای نخستین بار در طول سی سال انقلاب به ایران سفر کرد.
پوتین، شخصیتی بسیار چارچوبمند و منضبط بر اصول دیپلماسی است، اما با این حال چندبار پرسیده بود که دیدار با رهبر جمهوری اسلامی آیا انجام میشود یا نه. دیدار انجام شد. در این دیدار رهبری به نکاتی از تاریخ شوروی و قبل از آن اشاره میکنند که برای رئیسجمهور وقت روسیه جدید بوده است، پس از دیدار مسئولین دستگاه دیپلماسی میگفتند رفتار وی تغییر کرده بود و شخصاً و نه از طریق وزیر خارجة خود، به وزیر خارجه وقت کشورمان گفته بود که شما حتماً سفری به روسیه داشته باشید تا با هم گفتوگو کنیم.
در برگشت به کشور روسیه، خبرنگاری از وی درباره نظرش راجع به رهبری ایران میپرسد و وی در پاسخ میگوید: "من مسیح را ندیدهام، اما تعاریف او را در انجیل شنیده و خواندهام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم ". (به نقل از حجتالاسلام مروی)
*کوفی عنان: با دیدنش همه را فراموش کردم
کوفیعنان، دبیر کل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاویون فرودگاه گفته است:
در دوران نوجوانی که بودهام در مورد شخصیتهای کاریزما مطاله میکردم و همیشه این سئوال برای من مطرح بود که اگر زمانی من روبهروی یک شخصیت کاریزما قرار گیرم چه عکسالعملی خواهم داشت. وی افزود: کسانی که مرا به سازمان ملل آوردند، شخصیتهای برجستة دنیا بودند و من به آنها علاقهمند بودم و هر کدام مثل ژاک شیراک، برای من امتیازاتی داشتند. من به شدت تحت تأثیر ژاک شیراک بودم. طوریکه وقتی ایشان صحبت میکرد بدون مکث حرفهایی صریح میزد. "گورباچف " و "هلموت کهل " هم همینطور بودند. اینها کسانی بودند که نیاز به مکث نداشتند. من اینها را دوست داشتم. در ملاقات با (حضرت آیتالله العظمی) خامنهای احساس کردم که کسی را مثل او ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت که از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر کل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد! با دیدن آقای خامنهای هم آن شخصیتهایی که مرا جلب کرده بودند فراموش کردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیتهای معنوی در دنیا زیاد دیده بودم، ولی از هیچیک، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنهای در من اوج قداست، آن شخصیتهای سیاسی از ذهن من پاک شد. من تعجب میکنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جاها میلنگد. بعید میدانم به سازمان ملل هم بروم شخصیت ایشان از ذهن من پاک شود.
* دکوئیار: شخصیتی به هوشمندی او ندیدم
خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحمیلی به ایران آمد، دیداری هم با رئیسجمهور (آقای خامنهای) داشت.
دکوئیار پس از آن دیدار پرسیده بود: رئیسجمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است. دکوئیار افزوده بود من مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و 30سال است کار سیاسی میکنم و چند سال است دبیرکل سازمان ملل هستم، در این مدت شخصیتهای سیاسی و رئیسجمهورهای بسیاری را دیدهام اما تاکنون شخصیتی به سیاستمداری و هوشمندی او ندیدهام.
* بنیصدر: اگر امام بود، صدها بار به او احسنت میگفت
ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیسجمهور ایران بود که به حکم مجلس شورای اسلامی و تائید امام خمینی، به دلیل خیانتهای مکررش، از مقام خود عزل شد، در گفتوگو با آبزرور گفت:
اگر ایشان [امام خمینی(ره)] زنده بود، صدها بار به آقای خامنهای احسنت میگفت. دلیل این تحسین این است که آقای خامنهای به خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند.
بنیصدر در حالی این اعتراف را انجام داده که پیش از آن نیز وابستگان آمریکا و رژیم صهیونیستی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بارها تأکید کردهاند که مدیریت آیتالله خامنهای موجب شکست طرحهای آنان شده است.
** قدرتمندترین رهبر جهان
* گزارشی کوتاه از مقاله مؤسسه کارنگی برای صلح
نویسنده مقاله "بازخوانی آیتالله خامنهای، نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر در ایران " گرچه خواسته آرای معظمله را از میان سه دهه سخنرانیها و اقدامات ایشان بررسی کند و به طور دقیق، جزء به جزء آنها را نیز مطالعه و بررسی نموده است، اما در خلال متن خویش نتوانسته، بغضش را از انقلاب اسلامی مخفی کند و تحلیلهای خود را بهعنوان یک ایرانی مقیم و مزدور آمریکا، به نحوی کینهتوزانه ارائه داده است که در این گزارش از ذکر عمده این کینهورزیها صرف نظر کردهایم.
بازخوانی این مقاله مفصل، از آنجا که یک مؤسسه آمریکایی با هدف برآورد روابط ایران و آمریکا در آینده، بدان پرداخته است، قابل توجه میباشد که اینک گزارشی از آن را تقدیم شما میداریم.
نکته قابل توجه آن است که روایت غرضمند این افراد نیز نتوانسته رهبری قدرتمندانه و اندیشه توانمند آیتالله خامنهای را پنهان کند. یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ (توبه: 32)
با خواندن این مقاله بهتر میفهمیم که به راستی، عقول دنیایی مملو از هوسهای شیطانی، توان درک انسانهای بزرگ و الهی را ندارند و اینچنین است که عاقبت با مؤمنان و شکست برای کافران خواهد بود. خواندن این گزارش به خوبی اقتدار و صلابت و زیرکی آیتالله خامنهای را نشان میدهد و البته این سؤال را نیز ایجاد میکند که آمریکا از رابطه با ایران چه سودی میبرد که اینچنین در صدد دستیابی به آن است و رهبر انقلاب را مانع بزرگ آن میداند؟!
----------
نویسنده این مقاله اینچنین سخن خود را آغاز کرده است که: "شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیتالله خامنهای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد، اما در عین حال، تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد " و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افکار و اندیشههای ایشان نموده و در عبارتی، به اینکه ایشان پیش از تصدی رهبری، یک چهرة "میانهرو ناشناخته " بوده است تاکید میکند و علائم آن را در علاقة ایشان به موسیقی و شعر و به دست کردن ساعت مچی میبیند!
وی در ادامه به نفوذ ایران در منطقه و برخی کشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره کرده و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر کرده است! وی اشاره میکند که مسیر حرکت جمهوری اسلامی در نوشتهها و سخنان امام خمینی موجود است و بر همان مبنا نیز آیتالله خامنهای چهار هدف انقلاب ایران را "عدالت "، "استقلال "، "خودکفایی " و "معنویت دینی " میداند که از این پس، نویسنده سعی میکند نظرگاه ایشان در این چهار زمینه را استخراج و بیان کند.
او همچنین نواب صفوی و امام خمینی را دو شخصیت مؤثر بر آیتالله خامنهای میداند که رفتار سیاسی ایشان را شکل و جهت دادهاند و سپس به ذکر تاریخچهای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان ارائه میدهد و سپس تأکید میکند که از آنجا که رهبری در ایران سیاستهای کلی را تعیین میکند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.
او نظرگاه ایشان در باب عدالت را مخالف سرمایهداری میداند و در تحلیل نظرگاه ایشان عاجز میماند. وی توجه به تودههای جامعه و همچنین تولید احتیاجات ضروری جامعه خصوصاً در زمینة مواد غذایی را مورد توجه ایشان میداند و میافزاید که ایشان اسلام را بهعنوان بهترین روش برای برپایی عدالت معرفی میکند و روحیة ظلمستیزی اسلام را برای جوانان دنیا جذاب میدانند که خود عاملی برای تبلیغ اسلام است.
او در اندیشه ایشان بین سه مؤلفه رشد علمی، خودکفایی اقتصادی صنعتی و استقلال سیاسی، ارتباطی وثیق دیده که هر یک را مقدمهای برای تحقق دیگری دانستهاند و نهایتاً به تأکید ایشان بر اینکه دور نگاه داشتن کشورها از این عوامل، از جمله خود ایران در زمان شاه، برنامة ابرقدرتها و غرب برای تسلط بر سایر کشورهاست، اشاره مینماید و از منظر ایشان، تحریمها را عامل خودکفایی بیشتر ایران میداند.
وی در بخشی از گزارش خود، به روی کار آمدن احمدینژاد اشاره کرده و آن را همسو با خواست آیتالله خامنهای میداند. او همچنین تاکید میکند که ویژگیهای برشمرده شده از سوی ایشان در هفتههای مانده به انتخابات بر احمدینژاد تطبیق میکردهاند.
او، آیتالله خامنهای را در سیاست خارجی، که بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی میداند و تأکید میکند که ایشان در طول این سهدهه، همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریکا تأکید داشتهاند و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز کردهاند و ریشة دشمنی آمریکا با ایران را در واقع نه بهخاطر مسئله هستهای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزبالله، بلکه بهخاطر موقعیت استراتژیک ایران و ذخایر انرژی آن میدانند که اینک در اختیار یک کشور اسلامی قرار گرفته است. راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریکا نیز "مقاومت " معرفی شده، چرا که ایشان معتقدند هر چقدر در برابر ابرقدرتها کرنش کنی و کوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد.
او، ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیتالله خامنهای در ترسیم "نقشههای آمریکا علیه انقلاب "، برای مردم ایران، به تبیین ایشان دربارة نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تأکید بر انجام تهاجمات فرهنگی ضداسلامی توسط غرب و آمریکا و بیدارگری درباره عوامل داخلی انهزام یک کشور در اندیشة ایشان را نیز مورد بررسی قرار داده است.
او یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه ایشان را مسأله فلسطین و اسرائیل دانسته و ضمن توضیح موضع ایشان، به راهکار برگزاری رفراندم میان همة فلسطینیها که توسط ایشان مطرح شده بود، اشاره مینماید. نویسندة مقاله که در منطق مستحکم و قانونمند ایشان درمانده، تأکید میکند که اگر خود فلسطینیها به صلح با اسرائیل روی بیاورند دیگر ایران نمیتواند چنین مسائلی را مطرح نماید!
او استراتژی ایشان برای گسترش نفوذ منطقهای ایران در اندیشة آیتالله خامنهای را شامل سه عنصر میداند: تأکید بر منافع و دشمنان مشترک ایران و جهان اسلام و سعی در جا انداختن آن در سران منطقه، حمایت از دموکراسی و انتخابات مستقل در کشورهای اسلامی منطقه و بهعنوان مثال پیروزی حماس در فلسطین، حزبالله در لبنان، اخوانالمسلمین در مصر و شیعیان در عراق و نهایتاً ترکیب نفوذ فرهنگی و سیاسی با مسائل امنیتی منطقه که ایران میتواند در حل آنها نقش داشته باشد.
او تأکید میکند که انرژیهستهای در منظر آیتالله خامنهای بهعنوان نشانهای از موضوعاتی چون تلاش برای استقلال، ضرورت خودکفایی، بیعدالتی قدرتهای جهانی و توجه بسیار زیاد اسلام برای کسب علم معرفی شده است، لذا ایشان دائماً بر لزوم پیشرفت علمی ایران تأکید کردهاند؛ چرا که رشد علمی، خودکفایی و استقلال سیاسی را حلقههای به هم متصل میدانند.
در ادامه این گزارش به تحلیل ایشان از حمله آمریکا به عراق اشاره شده و تأکید ایشان بر اینکه این حمله با هدف سیطره بر خاورمیانه انجام شده، ولی اینک آمریکا در خود عراق با مسائل زیادی روبهروست مورد توجه قرار گرفته است. او این اقدام آمریکا را از منظر ایشان بهعنوان تلاش برای ایجاد حکومتی آمریکایی در منطقه، تهدید ایران و همچنین دفاع از اسرائیل، دانسته است.
او همچنین به وحدتطلبی ایشان با جهان اسلام اشاره میکند و تأکید ایشان بر اینکه ایران با اهلسنت مشکلی ندارد و آمریکا و اسرائیل را که دشمن اصلی همة جهان اسلام هستند و اینک نیز به دنبال آتشافروزی در منطقه میباشند، مورد توجه قرار داده است. در همین راستا به تأکیدات ایشان در حمایت از جنبش سنیمذهب حماس و رد شبهه تلاش ایران برای ایجاد هلال شیعی در منطقه اشاره شده است.
این مقاله که پس از هر بررسی، افادات بغضآلود نویسنده را در خود جای داده، در پایان به ایران پس از ایشان دل بسته و اظهار امیدواری نموده که در آن هنگام، آمریکا بتواند به منافع خود در رابطه با ایران دست یابد! زهی خیال باطل!
نهایتاً نیز برخی دستورالعملها برای سران دولت آمریکا ذکر کرده، هر چند اشاره نموده که با وجود آیتالله خامنهای امید ایجاد شرایط داخلی یا خارجی مطلوب آمریکا دور از تصور است. به هر حال، این گزارش، در راستای بهبود روابط ایران و آمریکا "در شرایط حاضر "، چند نکته واقعبینانه را مطرح مینماید تا بر اساس آنها استراتژی مطلوب! آمریکاییها انتخاب گردد که خود جالب توجهاند: ادامه مطلب...