سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
یک متخصص تغذیه گفت: پوشیدن لباس‌های تنگ، ورزش‌های شدید همراه با خم و راست شدن بعد از غذا، پرخوری و بلافاصله خوابیدن بعد از غذا و روی شکم خوابیدن «ریفلاکس معده» را تشدید می‌کند.
به گزارش «شیعه نیوز»سعید حسینی افزود: «ریفلاکس» عارضه‌ای جدی است که باید سریع درمان شود اگر این ناراحتی برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند، ممکن است به ناراحتی‌هایی مثل اختلال در بلع از قبیل بلع دردناک و خون‌ریزی‌های گوارشی ناشی از ناحیه زخم شده مری منجر شود.
وی گفت: «ریفلاکس» از عوامل اولیه و ثانویه تشکیل شده است. علل اولیه به وجود آورنده این عارضه عبارت‌ا‌ند از سیگار کشیدن، مصرف داروهای شل‌کننده عضلانی مثل داروهای گشادکننده عروق قلب، داروهایی که برای درمان آسم داده می‌شود و علل ثانویه هم عواملی هستند که باعث افزایش فشارهای شکمی می‌شوند (مثلا چاقی یا بارداری).
این متخصص تغذیه اضافه کرد: افزایش پروژسترون به هر دلیلی از جمله بارداری، مصرف داروهای ضدبارداری یا عادت ماهانه هم از عوامل ثانویه این مشکل هستند.
حسینی گفت: پوشیدن لباس‌های تنگ که روی شکم و ناحیه کمر فشار وارد می‌کنند، ورزش‌های شدید همراه با خم و راست شدن بعد از غذا، پرخوری و بلافاصله خوابیدن بعد از غذا، روی شکم خوابیدن هم از عوامل تشدید‌کننده این عارضه محسوب می‌شود.




      

طرح پرسش نادرست 

این سوال که شما با حجاب اجباری موافقید یا مخالف ؟  سؤال صحیحی نیست؛ اگر محدوده سوال روشن شود که حجاب اجباری یعنی چه ؟ و منظور اجبار در کجا است ؟ نادرست بودن این سوال خود را نشان می دهد .
یک وقت حجاب بعنوان یک امر عقلائی یا یک امر ایمانی و دینی مطرح است؛ یعنی من می خواهم به طرف مقابلم مسئله حجاب را یا بعنوان یک فکر و اندیشه جدید و برتر معرفی کنم که او هم آنرا بپذیرد، یا بعنوان امری ایمانی و الهی ابلاغ کنم که به آن ایمان بیاورد؛ بدیهی است که ابزار اجبار در این دو محدوده اساسا بی معنا است؛ نه اجبار در اندیشه و فکر؛ و نه اجبار در ایمان و باور، هیچکدام معنا ندارد و امکان پذیر نیست تا بگوئیم شما با آن مخالفید یا موافق ؟! ادامه مطلب...



      

تیمسار خشمگین بود . چنان خشمگین که حتی صدایش می‌ لرزید . دوستانش بعدها اعتراف کردند که در تمام مدت دوستی‌ بلند مدتشان هرگز او را چنین ندیده بودند. او حتی برای نخستین بار بر سرشان داد زده بود که: « شما چطور توانستید بدون اجازة ی من دست به چنین کاری بزنید ؟ »

شهید علی صیاد شیرازی

کسی در آن لحظه جرأت جواب نداشت . هر چند آن ‌ها همان وقت هم که تصمیم به چنین کاری گرفتند ، از عواقبش بی‌ اطلاع نبودند ، اما نه در این حد !

ماجرا از این قرار بود که سال ‌ها پیش ، وقتی که او شب و روزش را در جبهه می‌ گذراند ، بنیاد شهید به تعدادی از خانواده‌های شهدا و جانبازان در یکی از شهرک ‌های تازه تأسیس شمال تهران زمین می ‌داد . آنان که از زندگی فرمانده شان از نزدیک اطلاع داشتند ، به فکر خانواده ی‌ او افتادند . آن ‌ها فکر می‌ کردند صیاد به خانواده ‌اش بی‌ اعتناست فردا که آب‌ ها از آسیاب بیفتد ، او حتی زنده هم بماند ، چه بسا خانواده ‌اش سایبانی نداشته باشند . آن روز ها خانواده ی او در خانه ی سازمانی ارتش زندگی می‌ کردند . پس دوستان او تصمیم گرفتند از رئیس بنیاد شهید برای فرمانده نیروی زمینی که از قضا خود جانباز هم بود ، قطعه ‌زمینی بگیرند . حجت‌الاسلام کروبی هم که از زندگی او بی ‌اطلاع نبود ، موافقت کرد و کار صورت گرفت . یاران فرمانده برای این که او را در مقابل کار انجام شده قرار دهند ، وام گرفتند و حتی خود نیز پولی فراهم کردند و دست به‌کار ساختمان سازی شدند . تا این که در نیمه ی کار صیاد فهمید . به آنان به ‌شدت تاخت. عصبانیتش که فروکش کرد ، از آنان عذر خواست. گفت می‌ داند آنان قصد خدمت به او و خانواده ‌اش را داشته‌ اند اما او چنین استحقاقی ندارد. بعد برای آقای کروبی نامه نوشت و بعداز تشکر از مساعی او در حل مسکن ایشان ، گفت :

وقتی که در دانشگاه افسری تدریس می ‌کرد ، تصمیم گرفت عملیات‌ های بزرگ هشت سال دفاع مقدس را به دانشجویان تدریس کند. استقبال دانشجویان باعث شد برای نظام‌ مند شدن این کار ، سازمانی تشکیل دهد . طرح تشکیلاتی نوشت به نام هیأت معارف جنگ.

... اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می ‌کنم به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم می‌ پردازم آن هم ثمره ی  همه ی  مجاهدت ‌های فی‌ سبیل ‌اللهی ( که اگر خداوند آن را تأیید فرماید ) که قلبم رضایت نمی‌ دهد چنین شود. لذا با توجه به این ‌که خدا می‌ داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی‌ دانم بلکه هم‌ چنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم . قاطعانه اقدام فرمایید که :

« ساختمان نیمه کاره مسکن این‌ جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل‌ گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری ( مبلغ چهارصد هزار تومان ) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم . ».

شهید علی صیاد شیرازی

پایان جنگ برای علی صیاد ‌شیرازی ، آغاز خیزش به سوی دنیا به بهانه ی زندگی نبود . مگر از منظر یک مؤمن تمام لحظات تلخ و شیرین جنگ ، مملو از جلوه ‌های زندگی نبود که اکنون برای جبران عقب ‌ماندگی ‌های آن دست از پا نشناسد! او مانند دیگر رزمندگان مؤمن به عهدی که با خدای خود بسته بود ، صادق بود و در انتظار آن روز موعود سر از پا نمی ‌شناخت .

بعداز تشکیل ستاد کل نیرو های مسلح سرتیپ صیاد‌ شیرازی به عنوان رئیس بازرسی این ستاد منصوب شد . مدتی بعد از سوی فرماندهی‌ کل قوا مسؤولیت جانشینی این ستاد نیز به او محول شد . اکنون بعد از جنگ هم باز بیش ‌تر وقت او برای سازماندهی نیرو های مسلح صرف می‌ شد. همه کسانی‌که سربازیشان را در آن ستاد گذرانده‌اند، به‌ یاد دارند که هر روز در مراسم صبحگاهی ، تیمسار صیاد خود به وسط میدان می‌ آمد و به همه تمرین ورزش می‌ داد . این آغاز یک روز سراسر کار برای او بود.

او به سربازان و افسران جوان عشق می‌ورزید. برای تربیت آنان سر از پا نمی ‌شناخت. از هیچ فرصتی برای یادآوری خاطرات حماسه ‌های جنگ ، دریغ نمی ‌کرد. از دانشگاه افسری امام علی و پادگان ‌های آموزشی سربازان گرفته تا پاسگاهی گم گشته در میان کوه ‌های کردستان به نام خیلچان. در یکی از این سرکشی‌ ها متوجه شد کسی پوتین‌ هایش را واکس زده است. از فرمانده منطقه پرسید چه کسی این کار را کرده است. او گفت : «تیمسار ، سرباز مهمانسرا به دستور من این کار را کرده است.»

اخم‌ های تیمسار تو هم رفت. چند بار زیر لب استغفار گفت و آن‌ گاه رو به سوی فرمانده جوان کرد و گفت: این رفتار ها در انسان روحیه ی استکباری ایجاد می‌کند. باید غرور سرباز را حفظ کرد. »

وقتی که در دانشگاه افسری تدریس می ‌کرد ، تصمیم گرفت عملیات‌ های بزرگ هشت سال دفاع مقدس را به دانشجویان تدریس کند. استقبال دانشجویان باعث شد برای نظام‌ مند شدن این کار ، سازمانی تشکیل دهد . طرح تشکیلاتی نوشت به نام هیأت معارف جنگ.

من خدا را شکر و سپاس می‌گویم که در قلبم محبتی نسبت به این فرزند قرار داده است که نه تنها از سه فرزند دیگرم کم‌تر نیست بلکه به دلایلی که وجود دارد به تدریج این محبت بیش‌تر می‌شود .

اولین مشورت در این مورد را خدمت مقام معظم فرماند هی کل قوا در جهت اخذ مجوز ولایتی کار داشتم. الحمدلله با مطرح کردن این مطلب مقام معظم رهبری من را به انجام این کار ترغیب نموده البته با این فرض که من هفته‌ای یک جلسه مجاز به منفک شدن از کار سازمانی خویش باشم و هر ماه هم 48 ساعت در روزهای پنجشنبه و جمعه برنامه‌ریزی کرده و به مناطق عملیاتی بروم و به‌همراه گروه، برداشت تحقیقی خود را از منطقه ی عملیاتی انجام بدهم .

او در قالب هیأت معارف جنگ موفق شد فرماندهان بزرگ عملیات ‌های مختلف را به دانشگاه افسری بکشاند بعداز تدریس و نقد و بررسی نظری هر عملیات ، در پایان هر دوره ، دانشجویان به اتفاق اساتید و با حضور همه فرماند هانی که از ارتش و سپاه در آن عملیات نقش داشته‌اند، در منطقه حضور یابند و از نزدیک محل حوادث را ببینند. این فرصت برای فرماندهان مغتنم بود تا خاطراتشان را بازگویی کنند. تیمسار صیاد موفق شد حداقل سه دوره را خود شخصاً سرپرستی کند.

شهید صیاد شیرازی

بعداز سال‌ها دوری از خانه و خانواده ، حالا برای رسیدگی به فرزندانش فرصت بیش ‌تری می‌گذاشت. به دقت به درس و مشق آنان می‌رسید. اعمال و حرکاتشان را زیر نظر می‌گرفت و در مسائل مختلف به آنان مشاوره می‌داد. در انتخاب همسر مناسب برای مریم، ماه‌ ها وقت گذاشت تا این که از میان همه ی خواستگاران دانشجویی بسیجی را مناسب دامادی خود یافت. حتی از دختر معلولش مرجان هم غافل نبود. او عقب‌افتاده ی ذهنی است. پدر مانند یک عارف شکیبا وجود او را نعمت می ‌پنداشت و به او به چشم یک بهشتی روی زمین می ‌نگریست.

من خدا را شکر و سپاس می‌گویم که در قلبم محبتی نسبت به این فرزند قرار داده است که نه تنها از سه فرزند دیگرم کم‌تر نیست بلکه به دلایلی که وجود دارد به تدریج این محبت بیش‌تر می‌شود .

 


منبع :

کتاب در کمین گل سرخ





      

قران

انسان در بینش مترقى قرآن، برگزیده‌ى خدا، امانتدار او، برخوردار از کرامت ذاتى، انتخاب شده و انتخابگر، آراسته‌ى به وجدان اخلاقى، در بر دارنده‌ى فطرت توحیدى، مجهز به کشش‌ها و انگیزه‌هاى کمال جویانه و آزادمنشانه، مسئول و متعهد، خردمند و خرد ورز، مسلح به ابزارهای حیرت انگیز شناخت، داراى ظرفیت بسیار گسترده‌ى علمى و معنوى، سمبل آفرینش، گل سرسبد خلقت و گران قدرترین، ارزشمندترین، مترقى ترین، پویاترین، بالنده‌ترین و برترین پدیده‌ى دستگاه آفرینش است .

درست به همین دلیل است که در نگرش انسان پرور قرآن هدف نهضت‌هاى توحیدى و آمدن پیامبران و برنامه‌هاى آسمانى، آموزش و تربیت سازندگى و برازندگى و رشد و اوج انسان است؛ همان سان که فلسفه‌ى پیدایش و گسترش مراکز علمى، فرهنگى، دانشگاهى، تربیتى، و هدف و موضوع همه ى علوم و دانشهاى بشرى نیز انسان و تربیت و پیشرفت و نیک بختى و سعادت و شکوفایى اوست .

هدف والاى قرآن و کران تا کران آیات آن، بالا بردن انسان، رشد دادن، اوج بخشیدن، به پرواز در آوردن او و رساندنش به جایگاهى است که باید برسد؛ به موقعیت پرفرازى که باید اوج گیرد، به شرایط و فضاى مساعد و مطلوبى که باید پر کشد و دریابد، و توجه دادن او به آن اصل مترقى و والا و پرفرازى که رنگ خدا گیرد و به منش و آیین او آراسته شود.ادامه مطلب...



      

 با سلام

یک اتفاق و چند بازخورد .چون برای خودم جالب بود در وبلاگ نیز آوردم شاید خواندن آن برای شما هم مفید باشد.





      

 محمد حسین روزی طلب<\/h2>

چند وقت پیش آقای پیام فضلی نژاد در همایش جنگ نرم اظهاراتی داشت که به شدت تامل برانگیز بود. او که در این همایش بر روی ویلچر و با سری بانداژ شده حاضر شده بود(جالب اینجاست که چند روز بعد شخصا ایشان را سالم و سرحال در حالی که با موبایل صجبت می کرد در میدان ولی عصر دیدم)ُ گفته : من در اینجا آقای خاتمی را متهم می کنم به وابستگی به ماسون ها به دلیل اینکه ایشان در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" اغلب فلاسفه ی فراماسونر را مثل جان لاک که پدر ماسون های انگلیسی است ستوده است .

او همچنین میرحسین موسوی را به فراماسون بودن متهم کرده و گفته: آقای میر حسین موسوی عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است این روایتی است که بسیاری از مورخان برجسته ی ایران و بسیاری از پژوهشگران سیاسی این مرز و بوم آن را مطرح کردند حتی یکی از مورخان برجسته یک ماه پیش در گفتگوی تلفنی به شخص من گفت: که اسناد عضویت میر حسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه موجود است و جاسوسی ایشان برای صهیونیست ها یک احتمال بسیار قویست چرا دستگاه قضایی و نیرو های امنیتی ما به این گزاره ها بی توجه هستند ما میر حسین موسوی را متهم می کنیم به عضویت در لژ های ماسونی در قوه ی قضائیه و نهاد های امنیتی خواهان رسیدگی به پرونده ی ایشان با عنوان "جاسوسی برای صهیونیست ها" هستیم .

درباره این اظهارات آقای فضلی نژاد که بلافاصله پس از اتفاق مشکوک در خیابان فلسطین چند نکته قابل توجه است:

?- هنوز سابقه آقای فضلی نژاد و این که چگونه یک خبرنگار درجه سه روزنامه انتخاب ....و بعد هم بلافاصله در دفتر پژوهش های کیهان به تئورسینی خوش کلام تبدیل شد که ادعاهای بزرگ اما غیر مستند دارد برای بسیاری نامشخص است.

?- محمد خاتمی اندیشه ای متمال به غرب دارد و این چیزی نیست که به امروز و دیروز بازگردد. علی مطهری نقل می کند که شهید مطهری پیش از عزیمت خاتمی به آلمان چند سال پیش از انقلاب ، رگه های غرب باوری را در او دیده است. حال این که خاتمی در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" فیلسوف مشهور غرب جان لاک را ستوده است(که اتفاقا این طور نیست) دلیل فراماسونر بودن اوست. همین الان رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) بزرگترین پژوهشگر ایرانی درباره جان لاک است، آیا او هم فراماسونر است؟ اصولا چرا خاتمی ار که انسانی غرب باور و لیبرال است باید فراماسون نامیده شود. آیا غیر از این است که با این اتهامات مزخرف فقط باب انتقادات اصولی و منطقی از خاتمی بسته می شود. اهل هزینه کردن از رهبری نیستم اما آیا باورتان می شود یک فراماسونر رئیس جمهور هشت ساله ایران باشد و رهبری پس از پایان دوره ریاست جمهوری اش بفرماید: خیلی‏ها از سال 76 - از اول تشکیل این دولت - می‏خواستند آقای خاتمی را در موضع مقابله و مواجهه با نظام قرار دهند؛ خیلی هم تلاش کردند؛ ما شاهد بودیم. البته ریشه و مبنا و سلسله‏جنبان این تلاش‌ها در بیرون از این مرزهاست؛ منتها کسانی هم متأسفانه همان انگیزه‏های فاسد و پلید را در داخل انعکاس می‏دادند. خیلی تلاش کردند، اما آقای خاتمی حقیقتاً مقاومت کردند. آن روزی که ایشان اعلام کردند وقتی می‏گویم «جامعه مدنی»، مراد من مدینه‌النبی است خیلی خلاف انتظار بعضی‏ها شد؛ لذا به ایشان حمله کردند و فشار آوردند.
?- درباره میرحسین موسوی هم قصه همین است. شهید بزرگوار آیت معتقد بود که موسوی فراماسونر است ولی او هم سندی در این باره نداشت جز حماینت های موسوی از مصدق! دکتر محمد مکری اولین سفی ایران بعد از انقلاب هم در جایی گفته که موسوی فراماسونر است اما آیا واقعا این دو اظهار نظر که با افاضات جناب فضلی نژاد ? تا شده قابل استناد است.

?- آقای فضلی نژاد گفته موسوی جاسوس صهیونیستها ست. این حرف مرغ پخته را هم به خنده می اندازد. به قول روح الله حسینیان امروز ماجرای دنیا این نیست که انگلیسیها همه کاره باشند. اما فضلی نژاد با این اظهارات دانسته یا ندانسته هژمونی صهیونیستها را تبلیغ می کند . او می گوید که یک جاسوس صهیونیستها هشت سال در این کشور نخست وزیر بوده و کسی هم نفهمیده! امام و رهبری و ... هم همه در باری صهیونیستها بوده اند. جالب تر این که کروبی بی سواد با این که هیچ شبهه فراماسونری ندارد بدتر از موسوی و خاتمی علیه نظام عمل می کند!

?- تنها خاصیت این تحلیلها بردن بچه های حزب اللهی به یک فضای فانتزی و غیرواقعی است که توانایی بحث و فعالیت سیاسی واقعی را از آنان می گیرد. موسوی و کروبی منحرف هستند و از راه انقلاب خارج شده اند و به تعبیر صحیح تر خروج کرده اند. اگر اهالی جمل جاسوس یهودی ها بودند می توانیم موسوی رو خاتمی را هم این گونه بدانیم. زبیر کسی بود که بعد از سقیفه و پایمال کردن حق علی جز چهار نفری بود که سرش را تراشید و با شمشیر به در خانه امیرالمومنین برای حق خواهی آمد، آیا او جاسوس یهودی ها بود؟ نه! موسوی و خاتمی و کروبی به دلیل این که خود را از مردم بالاتر می دانستند و با بیگانگان مرزبندی درستی نداشتند به مرور زمان به یک ائتلاف تاکتیکی با دشمن رسیدند و در این راه حرکت می کنند.

?- بدترین نتیجه تحلیل آقای فضلی نژاد وی بزرگواران کیهان (که در اینجا و اینجا نمونه های دیگر آن را می توانید ببینید) این است که این تحلیلها بصیرت زدا هستند تا بصیرت زا. ببینید شاید موسوی بعدی یک اصولگرا و یا از قم بیاید. یا نمونه عینی ترش همشهری سال قالیباف کاملا در جهت فتنه بود. در آن جرم بزرگ یعنی اتهام تقلب  و فاجعه عاشورا ندیده گرفته شده بود! آیا قالیباف هم ماسون است؟ در تحلیل آقایان این اشتباهات فقط از جاسوس های صهیونیستها سر می زند ولی در واقعیت این طور نیست و این آدرس غلطی است که روزنامه کیهان می دهد.





      

امیرحسین ثابتی

تیتر را اشتباه ننوشتم. حقیقت امر آن است که همانقدر که حسن روزی طلب برای من عزیز است، پیام فضلی نژاد نیز دوست داشتنی است و برای من اسم و فامیلشان فرق ندارد.

تاکید دارم از این مطلب برداشت نکنید که می خواهم ژست علی مطهری گونه! و دوپهلو بگیرم و بگویم حق هم با دو طرف هست و هم نیست!  اتفاقا از چنین مواضعی متنفرم و هر موقع احساس کنم یک حق و یک باطلی وجود دارم حرفی که باید بزنم را می زنم اما این یک مورد استثنایی است چون فکر می کنم جدای از انتقاداتی که ممکن است به هر شخصی وارد باشد هم حسن روزی طلب و هم پبام فضلی نژاد یک مسیر درست را می روند و اتفاق اخیری که بوجود آمده است یک سو تفاهم است. البته یک سو تفاهم بزرگ ...

من حسن روزی طلب را با ویژه نامه نوروزی ایران نشناخته ام که الان یک شبه او را بدل نوری زاده بدانم. من ویژه نامه ایران را با حسن روزی طلب می شناسم! من حسن را از ویژه نامه پرتو سخن 85 می شناسم. حسن را از وقتی می شناسم که همان اول کار مردانه با بقیه بچه ها رجا را به راه انداخت و با تمام و کم و زیادش یک جریان قوی رسانه ای برای بچه حزب اللهی ها درست کرد.

بدون اغراق معتقدم حسن یک نیروی متعهد است که اگر به او کمی امکانات و اختیارات بدهند خیلی جاها را می تواند متحول کند. نمونه اش هم همین ویژه نامه نوروزی است. آنها که ویژه نامه را دیده اند می فهمند چه می گویم. به خصوص اگر بدانند آن ویژه نامه حجیم و  پر محتوا فقط حاصل «یک ماه» تلاش حسن است، کاری که شاید خیلی ها یک ساله هم نتوانند انجام دهند.

اما پیام فضلی نژاد ...  فقط می دانم مظلوم است! خودم را جای او می گذارم. باید دیگر چه کار کند که از این حرف های خسته کننده نشوند که تو نفوذی هستی؟ ممکن است دوباره تغییر کنی و ...؟! قبلا هم نوشتم. من پیام را از کتابش شناختم و بعد از آن هم چندباری که با او برخورد داشتم و و هم صحبت شدیم برایم شخصیت جالبی بود. اما من از زلف پیام خوشم نیامده که متهم شوم چرا متعصبانه از او دفاع می کنم؟ من از مردانگی اش خوشم می آید. نمی دانم چرا کسی به موسوی که 180 درجه مخالف دیروزش است شک نمی کند؟ چرا هاشمی که در تناقض با گذشته اش است نفوذی نیست؟ می دانم مثال های جنجالی زده ام اما در مثل مناقشه نیست. برای من همین کافی است که هنوز کسی از آن طرفی ها پاسخی به کتابش نمی دهد و در ازایش هم چنان به او فحش می دهند.

چرا عادت کرده ایم هر کس که به جبهه ما پیوست را در اوج بدبینی ببینیم؟ حتی بدبین تر از ضد انقلاب! حتی اصلاح طلبانی که به پیام فحش می دهند می گویند او از اول هم با ما بوده و در زمانی که با اصلاح طلبان بوده نقش یک نفوذی را بازی می کرده اما ما اینقدر بدبین شده ایم که این را هم نمی پذیریم و می گوییم اگر دوباره موضعش تغییر کرد ...

بله! هر کس هر لحظه ممکن است عوض شود. هزاران مورد وجود دارد. شاید خود من 10 سال دیگر یک آدم دیگر باشم اما نمی فهمم وقتی طرف با ماست و دارد علیه دشمن مشترکمان حرف می زند اینکه بگوییم آدرس درست یا غلط می دهد یعنی چه؟ آن هم با کد اشتباه. حتم دارم حسن روزی طلب به بزرگواری خودش مرا می بخشد و همانطور که همیشه برای من جای برادر بزرگترم بوده، من را هم لایق بداند و به عنوان برادر کوچکترش این انتقاد را بشنود، چه لزومی داشت به اشتباه نوشته شود پیام در فلان همایش با ویلچر آمده بود؟ که بعدا مشخص شود اصلا ویلچری در کار نبوده. یا اینکه چند روز بعد در میدان ولیعصر دیده شده که بعدا معلوم شود اصلا آن موقع پیام در تهران نبوده. مپگر اصل بر برائت فرد نیست؟!

من نقد حسن به پیام را 2 قسمت می دانم. قسمت اولش همین بود که نه ویلچری در کار بوده و آن شخصی که در میدان ولیعصر دیده شده پیام نبوده است اما قسمت دوم این بود که چرا پیام همه را ماسون می داند و آدرس غلط می دهد؟ نمی خواهم وارد این بحث شوم چون ناتمام می ماند. اما حرف حسن فقط یک نقد به شیوه فضلی نژاد است. این را باید مفصل تر و به موقع بحث کرد و خیلی خوشحال شدم دیدم در جوابیه کیهان به این موضوع پرداخته نشده و صرفا همان اشتباهاتی که عرض کردم پاسخ داده شده است. اما در عین حال به نظرم کیهان هم می توانست کمی لین تر پاسخ دهد. به جای اینکه حسن روزی طلب را تلویحا بدل نوری زاده بدانیم با ذکر اشتباه او می شود نوشت از وی (روزی طلب) انتظار بیشتری می رود و ...

در مجموع معتقدم این ماجرا فقط یک سو تفاهم است. سو تفاهم تلخ و بزرگی که همین الان شادی دشمن را می توان دید! از این تلخ تر وجود دارد که سایت قاچاقچی سیگار تیتر بزند منطق کیهان فلان ...؟ حسن نباید این مطلب را آن هم در این شرایط که همه دارند فضلی نژاد را می کوبند می نوشت و کیهان هم می توانست بهتر جوابیه خود را منتشر کند.

من همانقدری که از پیام فضلی نژاد یاد گرفه ام از حسن روزی طلب هم یاد گرفته ام. همان قدری که با خواندن کتاب پیام به وجد آمدم با خواندن ویژه نامه ایران که به همت حسن شکل گرفت به وجد آمدم و نمی توانم ببینم این وسط هر چه ناخالصی است از خوشحالی این دعوا چشمانش برق بزند...

امام عزیز گفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. ما بعضی وقت ها آمریکا و منافق را رها کرده ایم و این فریادها را به اشتباه بر سر هم می کشیم ...

رسم است که در اول هر مطلبی به نام خدا می گویند. اما من می خواهم اینجا آخر مطلب به نام خدا بگویم. به نام همان خدایی که حسین قدیانی را آفرید، به نام خدایی که پیام فضلی نژاد را آفرید، به نام خدایی که حسن روزی طلب را آفرید، به نام همان خدایی که نوهنرمندان متعهد را آفرید ...





      
پیام فضلی‌نژاد،طی سخنانی، به بررسی شباهت کودتای سرمایه داران انگلیسی در سال 1688 میلادی با کودتای سبز فراماسونرها در سال 1388 شمسی در ایران پرداخت.
عناوین سخنرانی:
- هویت وابسته رهبران اصلاحات
- جنبش سبز ایران، جنبش سبز انگلستان
- سند وابستگی جنبش سبز به فراماسونرهای انگلیسی
- چشم اصلاح‌طلبان به حمایت کشورهای خارجی بود
- شعار انقلاب بدون خونریزی در هر دو کودتا
متن کامل سخنرانی را در ادامه بخوانید.

هویت وابسته رهبران اصلاحات

پژوهشگر موسسه کیهان گفت: اولا اغلب رهبران اصلاح طلبان در ایران یا فراماسونر هستند یا دلبسته ی ایدئولوژی ماسونی اند از عبد الکریم سروش که رسما از دست پرنس برن هارد ولیعهد هلند جایزه ی کلوپ سری بیلدربرگ به نام جایزه ی اراسموس را گرفت و این چنین عضویت رسمی خود را در عالی ترین نهاد ماسونی جهان اعلام کرد تا سید محمد خاتمی که فارغ از حضورش در اجلاس سری بیلدر برگ در شهر پرتقال در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" با راهنمایی حسین بشیریه از همه ی فلاسفه ی ملحد ماسون به عنوان فیلسوفی متدین و موفق یاد کرده است تا حزب کارگزاران سازندگی و حزب مشارکت که در رسانه هایشان مثل شهروند امروز و روزنامه ی شرق و... رسما حزب کودتا های ماسونی مثل یک کودتای سرمایه داری در انگلستان را به عنوان انقلاب های مدرن ستودند و همان نسخه را برای ایران پیشنهاد کردند و تا میر حسین موسوی که فارغ از صدق و کذب روایتی که عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است، در انتخابات اخیر محور یک حرکت شبه ماسونی شد، همه نشانی از وابستگی به فراماسون ها را در کارنامه ی خود دارند چرا باید چشم بر این حقایق ببندیم.

فضلی نژاد پیرامون وابستگی فکری سید محمد خاتمی به فراماسونرها ادامه داد : من در اینجا آقای خاتمی را متهم می کنم به وابستگی فکری به ماسون ها. یک دلیلیش اینکه ایشان در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" اغلب فلاسفه ی فراماسونر را مثل جان لاک که پدر ماسون های انگلیسی است ستوده است آقای خاتمی برای خود چه رسالت، وظیفه و مسئولیتی می دیده تا در کتابش که سال 1373 از سوی نشر نی منتشر شده بیاید و اغلب فلاسفه ی ملحد غرب را به عنوان فیلسوفانی مومن و متدین معرفی کند؟ آنهم فلاسفه ای که به اجماع همه ی مورخان برجسته ی جهان از ویل دورانت تا بروک ماذلیش جزو پدران فلسفه ی ماسونی هستند .

فضلی نژاد درباره عضویت میرحسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه گفت: از سوی دیگر گمانه های بسیاری درباره ی عضویت میر حسین موسوی در لژهای ماسونی مطرح بوده است و همیشه مصلحت ها و ملاحظات مانع از آن شده تا این گمانه زنی ها مورد تحقیق تاریخی مطلوب قرار گیرد. آیا آقای میر حسین موسوی عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است؟ این روایتی است که بسیاری از مورخان برجسته ی ایران و بسیاری از پژوهشگران سیاسی این مرز و بوم آن را مطرح کردند. حتی یکی از مورخان برجسته یک ماه پیش در گفتگوی تلفنی به شخص من گفت: که اسناد عضویت میر حسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه موجود است و این یک احتمال بسیار قویست. چرا دستگاه قضایی و نیرو های امنیتی ما به این گزاره ها بی توجه هستند؟! ما خواهان روشن شدن حقایق و رسیدگی به پرونده ی ایشان هستیم.

جنبش سبز ایران، جنبش سبز انگلستان

فضلی‌نژاد اظهار داشت: کودتای انتخاباتی اصلاح طلبان در 22 خرداد 1388 یک کودتای ماسونی بود. اولا پروژه ای که اصلاح‌طلبان از دو سال پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری خصوصا با محوریت حزب کارگزاران سازندگی کلید زدند، تکرار موج نوی کودتای سرمایه داران در انگلستان بود که 320 سال پیش یعنی در سال 1688میلادی اتفاق افتاد تاریخ جاسوسی و کودتا ها البته پر از تشابهات حیرت انگیز است و شاید برای شما عجیب باشد که بگویم 320 سال پیش نیز جنبشی به نام جنبش سبز در انگلستان سال 1688 میلادی توسط فراماسونرها در درون میخانه های حوالی لندن تاسیس شد تا کودتای نرم سرمایه داران پروتستان در انگلستان به ثمر بنشیند و این تشابه شگفت انگیز کودتا ی سرمایه داران سکولار در انگلستان 1688 با کودتای سرمایه داران در ایران 1388 شمسی است .

نویسنده پرفروش ترین کتاب سیاسی سال درباره سابقه ی ماسونی و ریشه انگلیسی جنبش سبز گفت : در هر دو کودتا چه کودتای سرمایه داری انگلیسی چه کودتای سبز در ایران ابتدا جناح موسوم به اصلاح طلبان بر مبنای آموزه های مارتین لوتر شعار اصلاح مذهبی و رنسانس اسلامی میدادند ، در انگلستان سرمایه داران پروتستان 20 سال قبل از کودتا شعار اصلاح دین می دادند همان سرمایه دارانی چون جان لاک که تاجران برده بود و از نخستین استعمار گران قاره ی آمریکا در ایران نیز از قضا بیست سال پیش از کودتای سبز روشنفکران بورژوای با شعار اصلاح دینی و پروتستانتیسم اسلامی پا به میدان نهادند دقیقا پس از جنگ تحمیلی عبدالکریم سروش و سید محمد خاتمی که هر دو وابستگی های ماسونی آشکار دارند نسخه انگلیسی را برگزیدند تا یک مارتین لوتر مسلمان متولد شود . مارتین لوتر یکی از پیشگامان فرا ماسونری بود که آیین ماسونی رز صلیبی را تبلیغ می کرد بنابراین هم در کودتای سرمایه داران انگلیسی 1688 میلادی و هم در کودتای سبز ماسونی ایران در 1388 شمسی آموزه های ماسونی مارتین لوتر محور فعالیت اصلاح طلبان برای آغاز روند سکولاریسم دینی بود در هر دو کودتا اصلاح طلبان پس از شعار اصلاح دینی شعار جامعه ی مدنی و حکومت سکولار را سر دادند در انگلستان جان لاک به تصحیح از توماس هاپ در کتاب "رساله ای درباره ی حکومت" نوشت که مشروعیت الهی باید از نظریه ی دولت ساقط گردد جان لاک گفت که هدفم از این کار تثبیت تاج و تخت احیاگر و منجی کبیر سلطنت یعنی خواستگاه دوباره برگشته ی ما ویلیام سوم است کسی که خود را منجی تاج و تخت می دانست پدر جامعه مدنی توسط سید محمد خاتمی در ایران دانسته شد اندیشه جامعه ی مدنی به عنوان بستر ساز کودتای سرمایه داران انگلیسی از 15 سال قبل از آن کودتا در لندن پا به عرصه گذاشت .

سند وابستگی جنبش سبز به فراماسونرهای انگلیسی

فضلی‌نژاد درباره بازتولید گفتمان فراماسونر های انگلیسی در ایران توسط اصلاح طلبان پس از پایان جنگ تحمیلی افزود: در ایران نیز از قضا عبدالکریم سروش در حلقه ی کیان و سید محمد خاتمی در حلقه ی آیین از15 سال قبل از کودتای ماسونی سبز شعار جامعه ی مدنی و حکومت سکولار می دادند . دو سال قبل از هر دو کودتا سرمایه داران پروتستان در ائتلاف با سیاست مداران و حاکمان اصلاح طلب حول محور واحدی اجتماع کردند دو سال قبل از کودتای سرمایه داران انگلیسی رهبران اصلاح دینی سرمایه داران و اعضای مجلس عوام در میخانه ای حوالی لندن بر سر کودتای براندازی حکومت جیمز دوم به توافق رسیدند گویا مقدر بود از هنگامی که فراماسون ها در عرصه ی قدرت همه ی رخداد ها در میخانه ها رقم بخورد .

نویسنده پرفروش ترین کتاب سیاسی سال با شرح جزئیات سند وابستگی جنبش سبز به فراماسونرهای انگلیسی ادامه داد : حزب سبز یا همان حزب ویج که جان لاک تئوریسین سیاسی آن است با شعار زندگی، آزادی و مالکیت تحت نام باشگاه سبز فعالیت خود را شدت بخشید . تمامی اعضای این حزب جزء فراماسونر های برجسته ی انگلستان بودند سبز های فراماسونر انگلیسی که آن هنگام با اقدام هایشان ، قدرت را در پارلمان از دست داده بودند از رهگذر پیمانی با محافظه کاران و هفت تن از اشراف متنفذ ائتلاف بزرگ سبز ها را در انگلیس سال 1686 تشکیل دادند. در ایران نیز مانند انگلستان دقیقاً دو سال قبل از انتخابات حزب کارگزاران رسما نسخه ی کودتای انگلیسی فراماسون ها را برای انتخابات دهم ریاست جمهوری پیشنهاد کرد . هفته نامه شهروند امروز از سال 1386 در مقالاتی مانند "زنده باد سرمایه داری" و "چرا انگلیسی ها جمهوری خواه نیستند؟" به قلم محمد قوچانی به صراحت گفت که باید براساس مدل انگلیسی ، خواست سرمایه داران ایرانی را تبدیل به خواست قدرت کنیم و صراحتا از سال 1386 حزب کارگزاران از باشگاه سبز به عنوان محملی برای براندازی حاکمیت نام برد که تمام رگه های این نسخه ی انگلیسی را در هفته نامه ی شهروند امروز می توان جستجو کرد . از همین نقطه، ائتلاف روشنفکران ماسون و سرمایه داران اصلاح طلب در ایران سخن گفتند چنانکه می بینیم میر حسین موسوی هم در نخستین همایش سخنرانان حامی خود با ستایش از سرمایه داران حتی نسبت های ناروایی را به پیامبر بزرگوار اسلام داد و گفت پیامبر اسلام کارهای خود را از طریق سرمایه داران پیش می برد نه از طریق فقرا. حزب کارگزاران سازندگی رسما اعلام کرد که جان لاک همان پیامبر لیبرالیسم انگلیسی و پدر فلسفه ی ماسونی پیامبر آزادی خواهی در ایران است و هفته نامه شهروند امروز یک ویژه نامه در ستایش وی منتشر کرد.

چشم اصلاح‌طلبان به حمایت کشورهای خارجی بود

وی در نقد ایدئولوژی حزب کارگزاران گفت : این چنین رنگ و بوی ماسونی جنبش سبز در ایران آشکار شد. حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران در سال 1386 گفت برای ما تکنو کرات ها فرقی نمی کند چه حاکمیتی در ایران سر کار باشد با هر رژیمی که در ایران حاکم باشد کار می کنیم بنابراین برای کارگزاران رژیم شاه و جمهوری اسلامی فرقی نمی کرد؛ مهم تامین منافع آنان بود و این یکی از محور های اصلی تفکر ماسونی است در هر دو کودتا چه در ایران و چه در انگلستان، کشوری خارجی از اصلاح طلبان حمایت می کرد و اصلاح طلبان نیز چشم به حمایت آنان دوخته بودند.

فضلی نژاد درباره حمایت های خارجی از کودتاگران انگلیسی و ایرانی ادامه داد : درکودتای سرمایه داران انگلیسی در سال 1688 سران جنبش سبز در 30 ژوئن 1688 با ارسال دعوتنامه ای به حاکم هلند از او خواستند تا با حمله ی به انگلستان آزادی را برای انگلیسی ها به ارمغان آورد و برای حفظ فرقه ی پروتستان به کشورشان حمله کند حاکم . هلند نیز در پاسخ به نامه ی سبز های انگلیسی نوشت که برای حفظ حقوق و اشراف و نظام سرمایه داری به انگلستان حمله می کنند . در کودتای 1688 انگلیس اصلاح طلبان سبز هیچگاه شعار عدالت اجتماعی و حقوق فقرا ندادند و توافقی نا نوشته میان سرمایه داران و حکومت های خارجی برای براندازی حکومت صورت گرفت . در ایران نیز اصلاح طلبان دقیقا چنین روندی را پیمودند ، بعد از فروردین 1388 سفر های آقای خاتمی به اروپا و عربستان آغاز شد و ایشان از ملک عبدالله تقاضای پول کرد تا هزینه های انتخاباتی میر حسین موسوی را ساپورت کند ، حمایت های خارجی از اصلاح طلبان امروز یک پدیده ی آشکار و روشن است مشاهده می کنیم حمایت سرمایه داران از میر حسین موسوی نیز همینطور است.

شعار انقلاب بدون خونریزی در هر دو کودتا

فضلی نژاد در پایان، پیرامون شعار انقلاب بدون خونریزی در هر دو کودتا گفت : بنابراین می بینیم که همه ی محورهایی که فراماسونر ها در کودتای سرمایه داری انگلستان 1688 دنبال می کردند هر کدام به نوعی در ایران سال 1388 شمسی باز آفرینی و باز تولید شد و نکته ی مهمتر از همه اینکه در هر دو کودتا اپوزسیون سیاسی با شعار انقلاب بدون خونریزی به سوی تشکیل جبهه ی واحدی رفت که اتاق فکر آن در خارج از مرز ها بود. در انگلستان همپای روسی یعنی جان لاک از هلند این کودتا را رهبری می کرد و در ایران نیز مثلث نظریه پردازان سیا،mi6 و موساد رهبران این کودتا بودند و در هر دو کودتا جان لاک پیامبر این انقلاب بو





      

قرآن کریم

 

پیشینه این پرسش به عصر ائمه معصومین(علیهم‌السلام) می‌رسد و روایات بر جای مانده در مصادر و منابع فریقین(شیعه و سنی) شاهد آن است. در پاسخ به این پرسش سه دیدگاه مطرح است: ادامه مطلب...



      
العربیه

روز گذشته  هنگامیکه اکثر هم وطنان عزیز در دامان طبیعت مشغول تفریح بودند و یا از مسافرتهای نوروزی باز می گشتند در حوزه رسانه اتفاق جالبی در افتاد که اگرچه در برخی سالهای گذشته سابقه داشت اما امسال رنگ و بوی جدی تری گرفت! در این روز شبکه العربیه وابسته به خانواده سلطنتی عربستان در یک رسوایی خبری ،خبر تصادف جاده ای و درگذشت آقای الهام وزیر سابق دادگستری و سخنگوی سابق دولت را به اشتباه اعلام کرد.خبری که برای رسانه ضد ایرانی العربیه که بارها دشمنی وکینه خود را با جمهوری اسلامی با حمایت وپوشش خبری و تصویری جنایات عبدالمالک ریگی نشان داده بود خبری مسرت بخش ودست اول بود.

الهام: من اصلا به خارج ازتهران سفر نکرده ام و در منزل بوده و صحیح و سالم هستم !

الهام

البته پس از چند ساعت آقای الهام در گفت و گو با ایرنا از شنیدن این خبر تعجب کرد و گفت من اصلا به خارج ازتهران سفر نکرده ام و در منزل بوده و صحیح و سالم هستم .حال سوال اینجاست که چرا شبکه العربیه این خبر نادرست را با عنوان فوری کار کرده است؟پاسخ اینجا است که این شبکه از دروغ سیزده و یا اول آوریل برخی  سایتها و وبلاگهای عناصر ضد انقلاب خارج نشین استفاده کرده و نادانسته فریب آنها را خورده است.اما سوال اصلی این است که این مفهوم این دروغ در حوزه رسانه و ژورنالیزم  چیست؟

از اول آوریل تا سیزده فروردین:ادامه مطلب...



      
<      1   2   3   4   5      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم