سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

وجدان

وجدان چه نقشى در نهاد انسان دارد؟

دانش هاى «روانشناسى و روانکاوى» به مسأله وجدان و تحلیل آن با اصول تجربى روى آورده، در قلمرو آن، مسایلى را مطرح کرده و به نتایجى دست یافته است و در میان آنها، یک مسأله از تمام مسایل مربوط به وجدان از اهمیت بیشترى برخوردار است و آن تحلیل و بیان ریشه وجودى آن، در نهاد انسان است.

 

ریشه هاى وجدان در نهاد انسان

تجارب و آزمون هاى فراوان، گواهى مى دهند که در درون انسان، درک وآگاهى خاصى که انسان را از خوبی ها و بدی ها آگاه مى سازد وجود دارد و این نوع درک و آگاهى را «وجدانیات» مى نامند و در فلسفه اسلامى بخشى از عقل عملى به شمار مى رود. ادامه مطلب...



      
اوباما

بر خلاف ادعاهای تبلیغاتی اوباما که خود را یک وکیل و استادتمام دانشگاه شیکاگو خوانده بود، یک پایگاه خبری آمریکایی فاش کرد: اوباما نه تنها جواز وکالت ندارد بلکه مدرک استادیاری را نیز به مدد فشارهای دولت دریافت کرده است.

به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران، پایگاه خبری "دایرکتر بلو" طی گزارشی به بررسی شبهات موجود در رابطه با سوابق تحصیلی اوباما پرداخت و نوشت: آیا رزومه رییس‌جمهور آمریکا در رابطه با سوابق کاری وی، مبتنی بر صداقت عنوان شده است؟

نویسنده این گزارش افزود: بر اساس اسناد موجود، تدریس اوباما در دانشگاه شیکاگو، قانونی نبوده و وی بدون داشتن صلاحیت و تنها بر اساس فشارهای سیاسی توانسته در این دانشگاه تدریس کند. ادامه مطلب...



      
خاطره ای از حمید داوودآبادی
کسی از پشت بر شانه ام زد و از حال خوش خارجم ساخت:«آقا میگه تابوت رو بذارین زمین.»چشمم به قیافه خندان - ببخشید، مثلا گریان - «حاجی زم» افتاد. کفرم درآمد.«زم هم اسم خودش رو می ذاره آقا؟» اما خراب کردم. خود«آقا» بود.زدم بر شانه داود:داود، سریع تابوت رو بذار زمین ... «آقا» ...


حوزه شلوغ شده بود.
"حوزه علمیه " نه؛ "حوزه هنری ".
"زم " که چندی قبل آوینی را از آن جا تارانده بود، حالا شده بود صاحب عزا!

آهنگران اما، زور می زد تا در باغ شهادت را باز کند:
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
می خواند و گریه می کرد. می خواند و اشک در می آورد.

گفتم اشک!
مگر دیگر اشکی هم برای مان گذاشته بود؟
از خرداد 68 که یتیم شدیم، اشک چشممان خشکید.
حالا سید آمده بود تا دوباره فریاد "یا حسین " در خیابان های دولت سازندگی و دوران بازندگی، طنین انداز شود.
سید آمد تا باز به دیدگان خشکیده مان، اشک ببخشد و طراوت زیارت عاشورا یادمان آرد.

همه ناله می زدند. همه می گریستند. کسی به دیگری نمی نگریست.
من اما ...
آن قدر زمان جنگ عشق آهنگران داشتم که هر وقت در جبهه می شنیدیم آمده، حتما باید از نزدیک زیارتش می کردم.
امروز اما ...
حال نداشتم بروم جلو. همه عزادار شده بودند. امروز روز عزا بود.

سردار پاستوریزه جبهه ندیده بسیج، برای این که از فشار برهد، گفته بود تا پرونده ای در بسیج به نام "سید مرتضی آوینی " به تاریخ گذشته تشکیل دهند تا اگر روزی پرسیدند چرا "هنرمند بسیجی "؟ کارت بسیجش را رو کند.
هر کی به فکر خویشه ...

همراه "داود امیریان " کنار اتاقک "دفتر ادبیات و هنر مقاومت " ایستاده بودیم.
به یاد روزهای آفتابی جنگ، ونگ می زدیم.

انگار مصطفی را از "سومار " می آوردند.
پنداری پیکر "سعید " را از همسایگی "دجله " برمی گرداندند.
شاید استخوان های "سید محمد " را از "سه راه مرگ " هدیه می آوردند.
هر چه که بود و هر که می آمد، عطر شهادت در شهر می پراکند.

از دور دیدمش. نه خیلی دور، ولی کسی متوجه نشد.
همه در محوطه اصلی بودند و من و داود، متوجه شدیم تابوتی پیچیده در پرچم افتخار آفرین ایران اسلامی، از در پشتی حوزه هنری وارد حیاط شد.
بر شانه داود که زدم، دویدیم.

زیر تابوت را که گرفتیم، ده دوازده نفر نمی شدیم. داشتیم می رسیدیم به مردم.
سرم را بر تابوت گذاشته و می گریستم. من عقب بودم و داود جلوتر.
کسی از پشت بر شانه ام زد و از حال خوش خارجم ساخت:
- آقا میگه تابوت رو بذارین زمین.
- آقا؟
برگشتم پشت سرم را ببینم، که چشمم به قیافه خندان - ببخشید، مثلا گریان - حاجی زم افتاد. کفرم درآمد. به یک باره همه ظلم و ستم ها پیش چشمم رژه رفتند:
- زم ... هم اسم خودش رو می ذاره آقا.
همه شنیدند. داد زدم. از ته دل.
می خواستم بلندتر داد بزنم تا همه بهتر بشناسندش.
آن مرد اما، ول کن نبود. دوباره بر شانه ام زد:
- گفتم آقا میگه تابوت رو بذارین زمین ...
- برو بینیم با ...
وای خراب کردم.
رویم را که برگرداندم تا حالش را بگیرم، حالم گرفته شد.
آقا بود. واقعا. خودش بود. درست پشت سر تابوت داشت گام می زد و می آمد.
زدم بر شانه داود:
- داود، سریع تابوت رو بذار زمین ... آقا ...

خودم را انداختم روی تابوت و های های گریستم. داود و دیگران هم.
آقا ایستاد بالای سر آقا سید. چشمانش بارانی بود، حالاتش طوفانی.
من اما، رعد و برق شدم.
دلم می سوخت.
تازه او را شناخته بودم، ولی حالا از همه جلو زده و پریده بود.

رو کردم به آقا:
- آقا ... اینم سید مرتضات ...
شلوغ شد. من هم شلوغ شدم.
همه آمدند. آقا که رفت، تازه جمعیت ریخت آن جا و ...

خوب شد آقا آمد.
اگر آقا نمی آمد:
"سه قطره خون " مسیح - مثلا روزی نامه جمهوری اسلامی - همچنان به عناوین جعلی "بسیج صدا و سیمای " استان و شهرستان و بخش و دهداری و روستا، علیه سید مرتضی بیانیه صادر می کرد.
و همچنان داداش کوچیکه حاج اکبر، پخش صدای آوینی از جعبه جادویش را حرام و ممنوع اعلام می کرد.
اگر آقا نمی آمد، شاید لازم بود تا پیکر آوینی را همچون پیکر اولین شهدای عملیات تفحص، پزشک قانونی وارسی کند و سوراخ های ترکش مین والمری را، "اثرات فرو رفتن شیئی سخت همچون پیچ گوشتی در چند جای بدن " اعلام کند!

آوینی که رفت، آنهایی که سال های جنگ از قم آن طرف تر را ندیدند، تازه فهمدند "فکه " هم روی نقشه دیدنی است.
پای آوینی که بر مین گل کرد، تازه آنهایی که می گفتند "چرا جنگیدیم؟ " متوجه شدند که فکه بخشی از خاک ایران اسلامی است و این پیکرهای استخوانی که همچنان بر دوش ها روانند، از این سوی مرز، یعنی داخل کشور خودمان می آیند. یعنی دشمن تا آخرین روزها حتی، در خانه مان جا خوش کرده بود تا نقشه را جعل کند که نتوانست.

آوینی که خونین شد، ما هم تازه یاد رفیقان مان افتادیم که پیکرشان را بر خاکریز جای گذاشتیم.
آوینی که شهید شد، حضرات رضایت دادند تا فیلم اولین سری عملیات تفحص و کشف شهدا را از طبقه بندی "خیلی محرمانه " خارج کنند و بگذارند مردم بفهمند:
در فکه، چه خبر هاست هنوز؟!

*منبع:خاطرات جبهه-حمید داودآبادی

پاسداشت دو سردار جبهه های فرهنگی و نظامی انقلاب اسلامی(41)





      
دوست داشتید نصف دارایی خود را بدهید و تنها یک بار پشت سر
پیامبر در مسجد النبی نماز بخوانید؟ خیلیها حاضرند تمام دارایی خود را
بدهند.

می‌دانید از کجا می‌گویم؟ از آنجا که می‌بینم
خیلیها از شدت ارادت به پیامبر و اهل بیتش مدام خرج می‌کنند به مکه و کربلا
و سوریه می‌روند. مشهد که دیگر برنامه هر روزه اشان است. خوش به حالشان!
طوبی لهم و حسن مآب!!

این را گفتم تا داستان مردی به نام سعد را
برایتان تعریف کنم که او هم با آنکه روزگاری فقر، حسابی او را گزیده بود و
پس از مشقتهای فراوان تازه به نان و نوایی رسیده بود، برای آنکه نماز ظهرش
را با پیامبر بخواند، حاضر شد تمام دارایی‌اش را بدهد!

اما
بگذارید نکته‌ی اخلاقی داستانم را همین اول برایتان بگویم:

بیایید
دست از بچگی برداریم تا نعمتهای کوچکی که روزیمان می‌شود ما را به خود
مشغول نکرده و از روزیهای بزرگ بازمان ندارد.

کودکان
را دیده‌اید که چه ساده با کوچکترین چیز سرشان گرم و حواسشان پرت می‌شود؟

 

اما
ماجرای سعد:
ادامه مطلب...



      

ساده زیستی و مردمی بودن و در عین حال، روحیه عارفانه داشتن در شهید صیاد جمع شده بود. اینها موجب می شد ایشان از طرفی حاضر به داشتن محافظ نشود و از مرگ نهراسد و از طرفی دیگر آرزوی شهادت کند و حتی پیشاپیش ادامه مطلب...



      

هشدارهای غیبت حجت الهی!

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ؛ آیا مردم پنداشتند که وقتی گفتند ایمان آوردیم، رها می شوند، و آزموده نمی شوند؟ 1
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
این مردم ناگزیر، در امتحانی باید بیفتند تا پس از پیامبران خود آزموده شوند، برای آنکه راستگو از دروغگو شناخته شود. 2
و در روایت دیگر آمده است:
مردم، آزموده می شوند، همان سان که طلا آزموده می شود. و خالص می شوند، همان گونه طلا خالص می گردد. 3 امام صادق علیه السلام فرمودند:ادامه مطلب...



      

آموزش نصب ویندوز 7

نویسنده : مرتضی فارغ دفاعی
درحالی که هنوز ویندوز ویستا جای خود را به درستی در بین مردم باز نکرده و هنوز مدت زیادی از ارائه سرویس پک 1 آن نمی گذرد ، شرکت مایکروسافت در اقدامی عجولانه ، به معرفی و ارائه ویندوز 7 پرداخت . هنوز دلیل این اقدام مایکروسافت به درستی مشخص نگردیده است ، ولی بعضی بر این عقیده اند که ویستا به دلیل نیاز به سیستم سخت افزاری نسبتاً قوی برای نصب ، علیرغم تمامی محاسن امنیتی ، استحکام ساختار و زیبایی چشمگیر پوسته آن ، آنچنان مورد استقبال گسترده مردم همانند XP قرار نگرفت و ظاهراً شرکت مایکروسافت با رفع نسبی این مشکل در ویندوز 7 که می توان به دلیل شباهت بسیار زیاد به ویستا ، در حقیقت و بی تعارف آن را نسخه اصلاح شده ویستا نیز نامید ، اقدام به ارائه این ویندو جدید نموده است که این روزها نسخه های آزمایشی آنکه البته قطعاً چندان تفاوت اساسی با نسخه اصلی نخواهد داشت ( مگر در برخی از اصلاحات جزئی ) ، در همه جا به وفور یافت می شود . همچنین از ویژگی های ویندوز 7 که در مقایسه با ویستا بسیار به چشم می آید ، افزایش سرعت کار با ویندوز و نصب با حداقل سخت افزارها است که با توجه به این ویژگی، از همین حالا در بین کاربران، عطش زیادی برای نصب آن مشاهده می شود . ادامه مطلب...



      

 

 

خطاهای ده‌گانه شاه

شاه در ماه‌های قبل از سقوط خود گفته بود کشورش در بیست و پنج سال آینده نیروی پنجم در جهان خواهد شد. و جمعیت ایران به 65 میلیون می‌رسد، و سطح درآمد یک ایرانی با درآمد یک اروپائی برابر خواهد شد. سپس شاه اظهار امیدواری کرد که حکومتش تا 15 سال آینده ادامه یابد پس از آن حکومت را به ولیعهد سپرده و کنا‌ره‌گیری خواهد کرد.
یکسالی از این سخنان نگذشت که تخت طاووسی به لرزه درآمد و عمر سلطنت او نه با سنوات که با ساعات شمرده می‌شد.
به طور خلاصه می‌توان گفت: خطا‌های دهگانه بزرگی که شاه مرتکب شد، پایه‌های حکومت و سلطنت او را لرزانیده و اورا به سقوط حتمی نزدیک گردانیده است.ادامه مطلب...



      
شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .
شیطان در این اعتقاد خرافی و گمراه آمیز نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.ادامه مطلب...



      
 
 
 
 
 
 




      
<      1   2   3   4   5      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم