با سلام
سال ها پیش در محضر امام جمعه فقید شهر برزک حضرت آیت اله موسوی (ره) در درس اخلاقی شرکت داشتم.ایشان از علمایی بودند که طرح موضوع را با تماثیل زیبا بیان و فهم آن را برای مخاطب آسان می کردند.ایشان در آن درس فرمودند: این که در شهری بزرگ طلبه ای سوار موتور یا دوچرخه شود هضم آن برای بییندگان راحت تر خواهد بود تا در روستایی کوچک، که به سختی مردم می پذیرند.
یا ایشان می فرمودند:خوردن نوشابه هیچ اشکالی ندارد اما این که یک طلبه در سوپری محل در جلو انذار شیشه نوشابه ای را باز و همان جا بخورد مناسب زیّ طلبگی نیست.
حال در رسانه ملی اتفاقی که سالیان متمادی است به اصطلاح این حقیر هجمه وارد کرده است برنامه سازی برای کل کشور با نگاه پایتخت نشینان است.این قصه مفتضح تر در سیما جا خوش کرده است.البته که وجود مراکز صدا و سیمای استانی در همین راستا شکل گرفته اما اولا دیرهنگام،ثانیامتاثر از همان فرهنگ و ثالثا امکانات حرفه ای کم باعث شده هرگز نتوانند آن خلاء بزرگ را پر کنند.
مثالی دیگر: افرادی که در هیأت مذهبی شرکتی فعال دارند آرام آرام برخی فعالیت های هیئتی ناخواسته برایشان هضم آسانی دارد در حالی که فردی که یا اصلا ورود نداشته یا تازه وارد است آن را نمی پسندد.
درست است آنانی که در حال تهیه برنامه هستند خود از ناف پایتخت بیرون نیامده اند و بسیاری از این بزرگواران متولد شهرها و روستاها بوده و هنوز با فرهنگ آن منطقه خو دارند.اما مهم آموزش های لازم برای آنان و همان دمخور بودن با استادان بسیار در نوع نگاه آنان تاثیر دارد.بسیاری از فیلم های فعلی در رسانه ملی و سینما در خانه های مجللی ساخته می شود.این که چرا با وجود این همه انتقاد هنوز درست نشده در همین نوع نگاه متاثر از آموزش است.
یادمان نرفته وجود رسانه ای بدون موسیقی برای خیلی از اساتید کاری محال بود که بحمدالله به برکت انفاس قدسی خوبان رادیو معارف و قرآن به حیات رسانه ای خود ادامه و روز به روز توانسته اند مخاطبان خوبی جذب کنند.این نگاه محال بودن بدون موسیقی نتوانست در راه اندازان این دو رسانه تاثیرگزار باشد والا همین دو رسانه نیز موجودیت نداشت.
سخن در این رابطه بسیار زیاد است و مصادیق متعددی ذهن را به خود مشغول می کند که باشد برای فرداها.