با سلام

توفیق حضور در جوار مضجع شریفش را یک هفته ای پیدا کردم و خدا را بر این توفیق شاکرم.ازآنجا که دین مبینم برای آن آنِ زندگی ام برنامه دارد، برای سفر و تشرف به محضر ائمه معصومین نیز کتب دینی سراسر است از این آداب. آداب ظاهری و معنوی برای خود داستانی است عجیب.از خواندن دعاها در شروع سفر تا وداع در پایان سفر.

اما آنچه بیشتر در این سفر من را درگیر کرد این بود که امام الرئوف در بارگاه و آستان خودش همه را می پذیرد.همه راه دارند تا در نزدیکترین محل با امام خود حرفها و دردهای خود را نجوا کنند. مهم است خیلی هستند مثل من که بدون معرفت کامل به حضورش شرفیاب می شوند اما او آغوش پرمهرش به روی همه باز است و این کم نیست.

برای حضور در محضر عالم و یا استاد بزرگی ، ناگزیری مراحلی را طی کنی و حتی به لحاظ فیزیکی هم باید آداب خاصی را انجام بدی.اما در محضر آن امام همام همه راه دارند و همه.

در طول این سفر بارها این توفیق را نه از سر همت دانستم که فقط آن را دعوت خواندم.اما چه شد من را دعوت کرد؟این است سر امام الرئوف خواندنش.

به دوستی در سفر گفتم وقتی امامم اینقدر مهربان است پس خدای مهربان با من چه خواهد کرد؟