سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

با سلام

عادت کرده ایم همیشه از راهش وارد نشویم!

عادت مان داده اند دو کلمه حرف حسابی که بخواهیم بزنیم آن قدر از متن دور شویم که در حاشیه آن غرق شویم.

عادت کرده ایم زبان که باز کردیم راجع به هر موضوع هر چه دلمان بخواهد بگوییم نه هرچه می دانیم.

این روزها باز صحبت هایی در بینمان جای خودش را باز کرده است که جز خسران هیچ برایمان نخواهد داشت.

چند مقوله داریم:

الف: قانون در مورد اعضای شورای اسلامی شهر و روستا چه می گوید؟

ب: حضور فیزیکی اعضاء در شهر چقدر در پیشرفت شهر موثر است؟

ج: آیا در صورت عدم حضور ما به عقب برخواهیم گشت؟

د: چه کسانی مدعی شده اند؟

الف:

ü       ماده 24:

سکونت حداقل یک سال در محل اخذ رأی به استثنای شهرهای بالای یکصد هزار نفر جمعیت  .

ü       ماده26:

سکونت حداقل یک سال متصل به زمان اخذ رأی در محل  .

ü       تبصره2  ذیل ماده 26ـ اعضای شوراها باید در محدوده حوزه انتخابیه خود سکونت اختیار نمایند  .
تغییر محل سکونت هر یک از اعضای شورا از محدوده حوزه انتخابیه به خارج از آن موجب سلب عضویت خواهد شد  .

توضیح: طبق نص قانون اصل شرکت افرادی که در برزک ساکن نبوده اند در انتخابات خلاف بوده است و مسولین امر باید پاسخگوی این امر باشند.زمانی که سکونت یکسال در محل اخذ رای برای رای دهندگان شرط شده و تبصره 2 تصریح به سکونت هر یک از اعضاء در محدوده حوزه اتخابیه نموده دیگر جای بحث نیست.بالاخره مجریان قانون باید پاسخگوی این بی قانونی خود باشند و مردم در این زمینه تقصیری نداشته و وقتی از طرف مراجع قانونی تایید شد مردم رای داده اند.

ب:

حضور فیزیکی صرف به هیچ وجه ضامن پیشرفت نخواهد بود و بالاخره اعضای شورای شهر برای پیگیری امور باید به منابع بالادستی نگاه و از افراد تهران نشین و استان نشین کمک بگیرند. بودن صرف در برزک همچنان که تاکنون به درمان مشکلات برزک کمک نکرده از این به بعد هم کمکی نخواهد کرد.فرد علاوه بر بودن در میان مردم به جهت آشنایی با مشکلاتشان باید از ارتباط های سالم و صحیح خود کمک بگیرد.

ج: نبودن اعضاء شورای اسلامی شهر ما را به عقب سوق نخواهد داد.هرچه فرد آشنا با سیستم جاری نهادها و ارگان ها باشد بیشتر خواهد توانست پیگیر امور و مشکلات باشد.داشتن دید باز و بلند نیز در این مقوله مهم است.ممکن است فردی که حضور فیزیکی دارد هم دارای این شرایط باشد اما منحصر نیست و تجربه عکس آن را بیشتر صادق می داند.

د:

و اما مهمترین نکته!چه کسانی مدعی شده اند؟آیا مدعیان دلشان به حال این مردم سوخته و فریاد واعدم حضورا سر داده اند؟نمی توان مطلق نظر داد اما به نظر می رسد آنان که بیشتر بر این طبل می کوبند دلشان کمتر به حال مردم می سوزد.چه آنان که مدعی واقعی این امر هستند از طریق مجاری قانونی پیگیری می کنند و کاری به هیاهو کردن ندارند.امروز در برزک برخی به ثمر رسیدن نظرات خود را در هیاهو و جنجال می دانند و عده ای هم به تعبیر من نان به نرخ روز خور شده اند.این درد و مصیبت است.باید حواسمان جمع باشد تا دوباره با طناب پوسیده این آقایان به درون چاه به عقب برگشتن نرویم که بس پوسیده است و دربین راه رهایمان خواهند کرد.





      

با سلام.سالیان قبل که توفیق مشرف شدن به حرم آن رسول مهربانی را داشتم فیلم های زیادی را به یادگار دارم که قطعه ای از یک فیلم مربوط به حرم پیامبر را که خودم تصویر برداری کردم تقدیمتان میکنم.

 





      

گذشت زمان و فاصله افتادن بین شیعیان و زمان حضور معصومان از یک سو، تهاجم فرهنگهای مختلف به جامعه تشیّع از سوی دیگر، و راه یافتن برخی انحرافات و بدعتها از سوی سوم باعث شده است که در رفتار و فرهنگ شیعیان تغییرات و تحولاتی ایجاد شود. تا آنجا که عده ای نام شیعه داشتن و صرف اظهار محبّت اهل بیت علیهم السلام را باعث نجات خویش می دانند، هر چند گناهان زیادی مرتکب شده باشند؛ غافل از اینکه حضرت صادق علیه السلام در مورد صفات شیعه فرمود : «از شیعیان ما نیست کسی که به زبان ]شیعه بودن را] اظهار کند و در رفتار مخالف ما و رفتار ما باشد. شیعه کسی است که با زبان و قلبش موافق ما باشد و از آثار ما پیروی نماید و طبق رفتار ما رفتار کند. آنها شیعیان ما هستند».().(1لذا ضرورت دارد که اوصاف شیعیان حقیقی و راستین را در گفتار امام ناطق، حضرت صادق علیه السلام ـ که بر اصلاح و سازندگی شیعیان ـ سخت حساسیت و تأکید داشته است، بازخوانی کنیم تا بتوانیم خود و جامعه امروزی را با آن اوصاف مقایسه نموده و محک زنیم . ادامه مطلب...



      

از مهم‏ترین دغدغه‏هاى دوران جوانى، مسئله ازدواج است. هر جامعه که امر ازدواج جوانها را به خوبى و سادگى حل نموده، کم‏تر دچار انحرافات است. و هر جامعه‏اى که نسبت به این امر بى‏تفاوت بوده، ضربه‏هاى سختى از ناحیه انحرافات جنسى جوانان خورده است، به همین سبب، پیامبراکرم (ص) و امام معصوم (ع) طرحها و راهکارهاى مفیدى براى این مسئله اندیشیده‏اند    .

پیامبراکرم (ص) فرموده‏اند: «هر جوانى که در سنّ کم ازدواج کند، شیطان فریاد بر مى‏آورد که «واى بر من! واى بر من! دو سوّم دینش را از دستبرد من مصون نگه داشتپس بنده در یک سوّم باقى مانده، تقواى الهى پیشه سازد13

حضرت صادق (ع) نیز بر این امر به عنوان یک راهکار مهم تأکید دارند، آنجا که مى‏فرمایند: «جوانى از انصار به نزد پیامبر(ص) آمد و از نیازمندى‏اش نزد ایشان شکوه کرد. پیامبر (ص) به وى فرمود:«ازدواج کن

جوان گفت: خجالت مى‏کشم بار دیگر نزد پیامبر(ص) باز گردم (و بگویم که با دست خالى چگونه ازدواج کنم؟!) آن گاه مردى از انصار به وى رسید و گفت: دخترى زیبا دارم. پس آن را به ازدواج آن جوان درآورد. از آن به بعد، خداوند در زندگى او گشایشى ایجاد کرد. جوان نزد پیامبر آمد و داستان را باز گفت. آنگاه پیامبر خدا(ص) فرمود: اى جوانان! بر شما باد به ازدواج14

این دسته از احادیث، این حقیقت را ثابت مى‏کند که در ازدواج، داشتن تمکّن مالى شرط نیست، بلکه حتى ممکن است ازدواج سبب تمکّن مالى نیز شود.





      

 این سرمشق قرار دادن را عقل هر انسانی تأیید می کند. در عمل و در عالم خارج هم مشاهده می کنیم که انسانها همواره در حال الگوگیری از دیگران هستند البته آنهایی که عاقل ترند از انسانهای موفق الگو می گیرند نه از هر کس که شد    !

 »لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ     «

ادامه مطلب...



      

 





      

با سلام

مردی به درک واصل شده و دو رفتار متناقض بروز داده می شود.در طرفی از دنیا برایش پیام تسلیت و ابراز همدردی و القاب مرد صلح و صفا داده می شود و در طرفی برای مردنش در بین مردم شیرینی می دهند و شادی می کنند و از اینکه قصاب کودکان و زنان به درک رفته هورا سر می دهند!

ادامه مطلب...



      

با سلام

شده تا بحال در هر شغلی هستید موقع نماز شده باشه، کار را رها کرده باشی و به نماز اول وقت برسی؟

اگر این کار را بدون هیچ مشکلی انجام داده ای که کارت در این بخش درست است.اما صحبت در جایی است که فرهنگ نماز اول وقتمان را به دلایل نه تنها درست که مشمئز کننده رها کرده ایم.

مهم است در خوابگاه دانشجویی باشی و هم قطارانت کاهل به نماز باشند و تو سر وقت آن را بجا بیاوری!آن وقت شنیدن متلک هم اتاقی یا هم کلاسی هایت برایت چگونه خواهد بود؟

مهم است در جمع رانندگانی باشی که حالا...و تو بخواهی نمازت را سر وقت بخوانی و بشنوی در مورد تو چگونه قضاوت خواهند کرد؟

حالا دست نگه دار!من نگفتم در جمع کسانی که نماز نمی خوانند که آنها را حرجی نخواهد بود، صحبت من در جایی است که کاهل نمازند.

مهم است در صفی باشی که ضرورتی برای آن موقع نباشد و یک روحانی در آن صف ببینی در حالی که بانگ اذان سر داده باشند.آن وقت در مورد او چه خواهند گفت؟

برایم جالب است که در بسیار ی مواقع فقط به دلیل حرف دیگران نماز را به تاخیر می اندازیم.باور کنید عین واقعیت است.

برخی فرهنگ ها اینو میگه:

برایم حالا دیگه شیخ شده است!!

برو بابا دلت خوشه!!

کارای دیگرت رو درست کن نمازت پیشکش!!

اونایی که نماز میخونن چه گلی به سرشون زده شده!!

از دین فقط نمازشو بلد شدی!!

سخت نیست برایمان به این دلیل نماز اول وقت رو ترک کنیم؟سخته کسی که نماز میخونه حواسش به همه جا جمع باشه تا او رو متهم نکنن به فقط نماز؟تا کی به دلیل متهم کردن دیگران از این فریضه فرار خواهیم کرد؟تا کی گناه خود را به گردن دیگران خواهیم انداخت؟





      

با سلام

امروز جمعه از آن روزهایی است که به دلیل امتحانات باید در منزل بمونم .روز شهادت امام حسن عسکری (ع) است و صدای روضه از بلنگوی مسجد نزدیک منزل داره میاد.امروز قراره در شهر قم پیکر دو شهید گمنام تشیع و به خاک سپرده بشه.کتاب «پایی که جاماند» را مدت زیادی است خریداری کردم ولی توفیق خواندن آن را نداشتم و امروز فرصت کردم شروع به مطالعه کتاب کنم.

تقریبا 20 صفحه ابتدایی کتاب را جلو نرفتم , آنقدر غرق خاطرات گذشته ام کرد که سطور کتاب را جلو می رفتم اما متوجه مطالب نمی شدم.یادم افتاد روزهای جنگ که ما بیشتر وظیفه خواندن نامه ها را داشتیم.نامه هایی که با «به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود....» شروع می شدند.

نامه هایی که دیگر کاربردی ندارند و فقط صفای خود را به عنوان آرزو برایمان باقی گذاشته اند.جنگ فی نفسه خوب نیست و کسی نمی تواند از آن به خوبی یاد کند اما جنگ تحمیلی و دفاع مقدس آنقدر در دل خود خوبی ها را داشته که نمی توان به راحتی از کنار آن گذر کرد و به خوبی ازش یاد نکرد.

نصیحت یکی از همرزمان نویسنده کتاب را با هم مرور کنیم:سید!همین طوری که ما غبطه می خوریم و میگیم ای کاش!در عصر امام حسین(ع) زندگی می کردیم و از اصحاب اون حضرت بودیم,آدم های بعد از ما, غبطه می خورن که ای کاش تو عصر امام خمینی(ره) زندگی می کردن و با صدام می جنگیدن, ما باید قدر این نعمت رو بدونیم, این کم چیزی نیست»1

یا در پاراگراف بعدیش می خونیم:«...می گفت:دلم می خواد قبر نداشته باشم, اما اگه قبری داشتم روی سنگ قبرم بنویسن, نمی دانیم کیست؟!گمشده ای در بقیع ایران, در حسرت زیارت بقیع!»

برای فکر کردن همین دو پاراگراف برای یک عمر کافی است.......ادامه دارد.

(1).کتاب صفحه 21





      

در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام حدیثی وارد شده است که آن را ابویعقوب یوسف بن یزیاد و علی بن سیار روایت کرده اند، این دو بزرگوار می گویند: ادامه مطلب...



      
   1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم