مادر نمیر ! مردن برای تو زود است و یتیمی برای ما زودتر.
ما هنوز کوچکیم، از آب و گل درنیامدهایم. هنوز سرهایمان طاقت گرد یتیمی ندارد.
نهال تا وقتی که نهال است، احتیاج به گلخانه و باغبان دارد؛ تاب سوز و سرما و باد و طوفان را نمیآرد و ما از نهال کوچکتریم و از غنچه ظریفتر. اما نه، نمان برای محافظت از ما، نمان برای اینکه از ما مراقبت کنی. تو خود اکنون نیاز به تیمار داری؛ بمان برای این که ما تو را بر روی چشمهای خود مداوا کنیم. تو اکنون به کشتی نجات طوفانزدهای میمانی که به سنگ کینهی جهال غریق، شکستهای و پهلو گرفتهای.
بمان برای این که ما بیمادر نباشیم. بمان برای این که ما مادری چون تو داشته باشیم.
میدانم که خستهای، میدانم که مصیبت بسیار دیدهای، زجر بسیارادامه مطلب...
برچسب ها :
حضرت زهرا ,