گزارشی از سوره مبارکه "عصر"
قسم به انسان کامل
گزارش امروز درباره سوره ای است که بنا بر نقل بعضى از مفسران، تمام علوم و مقاصد قرآن در این آن خلاصه شده است.به عبارت دیگر: این سوره در عین کوتاه بودن برنامه جامع و کاملى براى سعادت انسان تنظیم و ارائه نموده است.
خداوند در قرآن، به همه مقاطع زمانى سوگند یاد کرده است. فجر: «والفجر»(1)، صبح: «و الصبح»(2)، روز: «و النّهار»(3)، شب: «و الّیل»(4)، چاشت: «و الضُحى»(5)، سحر: «والّیل اذ ادبر»(6)
و در آیه نخست این سوره نیز سخن از سوگندی پرمحتواست، سوگند به وقت "عصر".
بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفتهاند. بعضى عصر را به معناى لغوى آن یعنى فشار گرفتهاند، زیرا که فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتکار انسانهاست. بعضى مراد از عصر را عصاره هستى یعنى انسان کامل گرفتهاند و بعضى آن را هنگام نماز عصر دانستهاند.(7)
برنامه چهار ماده ای سعادت
خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»(8)قرآن براى نجات از آن خسران عظیم برنامه جامعى تنظیم کرده که در آن برچهار اصل تکیه شده است:
اصـل اول در ایـن بـرنـامـه مـسـالـه “ایـمـان “ اسـت کـه زیـربـنـاى همه فعالیتهاى انسان را تـشـکـیـل مى دهد,چراکه تلاشهاى عملى انسان از مبانى فکرى واعتقادى او سرچشمه مى گیرد, نه همچون حیوانات که حرکاتشان به خاطر انگیزه هاى غریزى است .
در اصل دوم به میوه درخت بارور و پرثمره ایمان پرداخته از “اعمال صالح “سخن مى گوید.
آرى “صـالـحـات “ همان “اعمال شایسته “ نه فقط عبادات , نه تنها انفاق فى سبیل اللّه ,نه فقط جـهـاد در راه خـدا, نـه تـنها کسب علم و دانش , بلکه هر کار شایسته اى که وسیله تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الى اللّه و پیشرفت جامعه انسانى درتمام زمینه ها شود.
بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفتهاند. بعضى عصر را به معناى لغوى آن یعنى فشار گرفتهاند، زیرا که فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتکار انسانهاست.
در اصـل سـوم بـه مـسـالـه “تواصى به حق “ یعنى دعوت همگانى و عمومى به سوى حق اشاره مـى کـنـد تـا هـمـگان حق را از باطل به خوبى بشناسند و هرگز آن رافراموش نکنند و در مسیر زندگى از آن منحرف نگردند.
در اصـل چهارم مساله شکیبائى و “صبر” و استقامت و سفارش کردن یکدیگربه آن مطرح است , چـرا کـه بـعد از مساله شناخت و آگاهى , هرکس در مسیر عمل درهر گام با موانعى روبرو است اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمى توانداحقاق حق کند, و عمل صالحى انجام دهد و یا ایمان خود را حفظ کند.(8)
همچنین قرآن در آیهاى دیگر فضل و رحمت الهى را عامل دورى از خسارت شمرده و مىفرماید: «فلو لا فضل اللّه علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین»(9) بنابراین ایمان و عمل صالح و تواصى به حق، در سایه فضل و رحمت الهى حاصل مىشود و انسان بدون لطف خداوند، نه هدایت مىشود که به ایمان برسد و نه اهل عمل صالح مىگردد.
_________________
1) فجر، 1.
2) تکویر، 18.
3) لیل، 2.
4) لیل، 1.
5) ضحى، 1.
6) مدّثر، 33.
7) تفسیر نمونه.
8)همان با تلخیص و تصرف.