?           مژده به ظهور امام مهدى(عج) از همان سالهاى آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامى اسلام(ص) در هر فرصت و مناسبتى که پیش مى‏آمد مردم را به ظهور عدالت‏گستر موعود در آخرالزمان بشارت مى‏دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغیبت، ویژگیهاى ظاهرى، نشانه‏هاى ظهور، شاخصه‏هاى قیام رهایى‏بخش و مؤلفه‏هاى حکومت جهانى آن حضرت آگاه مى‏ساختند. تا آنجا که امروزه ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجهه‏ایم.

این نوشتار، جوابیه‏ای است کوتاه به تردید آقای اکبر گنجی در مورد امام عصر، که دربردارنده نمونه‏هایی از نگاه قرآن، حضرت رسول، ائمه اطهار، بزرگان اهل سنت و دانشمندان به موضوع مهدویت و حضرت صاحب الزمان(عج) می‏باشد.

منجی در کلام خداوند:
بیش از یکصد آیه قرآن براساس روایات معتبر به وجود حضرت امام مهدی و ویژگیهای آن شخصیت باعظمت و همچنین قیام و انقلاب جهانی آن حضرت، اشاره کرده است. که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنم:

1 ـ  خداوند می فرماید: "اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفان زمین ـ که بر اثر ستم ستمکاران به ضعف کشیده شده‏اند ـ منّت نهیم (و ایشان را مشمول مواهب خویش نماییم.) و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار داده و نیرومند و صاحب قدرت و حکومت گردانیم." این آیات بشارتی است در مورد پیروزی حق بر باطل و برچیده شدن بساط ظلم و تباهی. که نمونه‏های آن را می‏توان در پیروزی حضرت موسی و بنی‏اسرائیل بر فرعونیان و همچنین پیروزی و حکومت حضرت محمد(ص) جستجو کرد اما نمونه کامل آن با ظهور حضرت امام مهدی تحقق می‏یابد. حضرت امیرالمؤمنین در این زمینه فرموده‏اند: "دنیا پس از سرکشی، به ما (اهل‏بیت) روی می‏آورد.ـ همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده‏اش خودداری می‏کند و برای بچه خود آن را نگه می‏دارد." سپس آیه "ونرید ان نمنّ ..." را تلاوت فرمود. در روایت دیگری نیز درباره همین آیه می‏فرماید: "این گروه آل محمد هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمتهایی که برایشان تحمیل می‏گردد، مبعوث می‏کند و به ایشان عزت می‏دهد و دشمنان آنها را ذلیل می‏گرداند." از امام سجاد(ع) نیز این چنین نقل شده که: "سوگند به کسی که محمد را به حق، بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیکان از ما اهل‏بیت و پیروان آنها به منزله موسی و پیروان او می‏باشند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او هستند. سرانجام، پیروزی از آن ماست."

2 ـ  در آیه دیگر می خوانیم که: "بگو: حق فرا رسید و باطل نابود گشت، چرا که باطل نابود شدنی است." بر اساس روایات معتبر و فراوان، این پیروزی نهایی و حکمفرمای عدالت در سرتاسر گیتی مربوط به قیام حضرت حجت(عج) می‏شود. امام باقر(ع) در توضیح و تفسیر «جاء الحق و زهق الباطل» فرمودند: "این سخن الهی مربوط به قیام قائم می‏شود که دولت باطل برچیده خواهد شد.

3 ـ  در آیه دیگری خداوند می فرماید: "ذخیره الهی برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید..." چون این آیه اطلاق دارد، چنین معنایی از آن بدون اشکال است که بگوییم: بقیة‏اللّه از همه چیزهایی که شما حساب کنید، برایتان بهتر است و هیچ نعمتی به پای آن نمی‏رسد. هرچند که این آیه مربوط به داستان حضرت شعیب‏(ع) می‏باشد. قائم نخستین سخنی که پس از قیام خویش بر زبان می‏آورد همین آیه است. اما بر اساس روایات معتبر، این آیه با وجود حضرت ولی‏عصر(عج) تطبیق می‏کند. امام باقر(ع) فرمودند: "قائم  نخستین سخنی که پس از قیام خویش بر زبان می‏آورند همین آیه است."
4 ـ در آیه دیگر این طور آمده است که: "آنها (مخالفان اسلام) می‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش نمایند اما خداوند اراده کرده که این نور الهی را همچنان برگستره و کمالش بیفزاید (تا تمامی جهان را در برگیرد.) هرچند کافران را خوش نیاید." و سپس چنین ادامه می‏دهد: "خدا کسی است که رسول خویش را با هدایت و دین حق فرستاد تا وی را بر تمامی ادیان پیروز گرداند، هرچند مشرکان را خوش نیاید." آیا این پیروزی اسلام که در این آیه بدان اشاره شده منطقه‏ای و محدود است یاخیر؟ از آن جایی که هیچ قیدی در آیه وجود ندارد تا دلیل برمحدودیت این پیروزی باشد پس بدون شک روزی فرا خواهد رسید که این وعده الهی محقق گردد و در روی زمین دین اسلام، تنها دین پیروز باشد. براساس روایات متعدد با ظهور امام مهدی(عج)، اسلام فراگیر و جهانی خواهد شد، در تفسیر مجمع البیان از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است که: "(در زمان ظهور حضرت امام مهدی) بر روی زمین هیچ خانه‏ای باقی نمی‏ماند ـ نه خانه‏هایی که از سنگ و گِل ساخته شده و نه خیمه‏هایی که از کرک و مو بافته شده ـ مگر آنکه خداوند نام اسلام را در آن وارد می‏کند." در تفسیر مجمع البیان، همچنین از امام باقر(ع) چنین آورده است که: "وعده‏ای که در این آیه است به هنگام ظهور مهدی محقق می‏گردد، پس در آن روز هیچ کس روی زمین باقی نخواهد ماند مگر آنکه به (حقانیت) محمد اقرار می‏کند."
5 ـ  آیه شریفه دیگری که به حضرت مهدی(عج) اشاره دارد این است که: "در موقع طغیان یهود، ما یک عده را براى سرکوبى آنها مى‏فرستیم که آنها را به‏جاى خود بنشانند." در روایات متعددى این آیه تأویل به ظهور حضرت بقیة‏اللّه‏ شده است. که این آیه راجع به مؤمنین و ایرانیهایى است که قبل از ظهور حضرت مهدى زمینه ظهور آن حضرت را فراهم مى‏کنند. در همین زمینه تفسیر نورالثقلین از روضه کافى نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمودند: "مراد از «بعثنا علیکم» اشخاصى هستند که قبل از ظهور مهدى با دشمنان اهل بیت مقابله و آنها را نابود مى‏کنند.   همچنین از امام صادق نقل شده است که روزى این آیه را قرائت فرمودند، یک نفر از اصحاب عرض کرد: "یا بن رسول‏اللّه‏ این آیه‏اى که الان قرائت فرمودید درباره چه اشخاصى است؟" حضرت سه مرتبه فرمودند: "واللّه‏ آنها اهل قم هستند."
مرحوم آیت ‏اللّه مطهری می‏نویسد: "از مجموع آیات و روایات استنباط می‏شود که قیام مهدی موعود آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایده‏آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارز راه حق است."

مهدی در کلمات معصومین(ع):
در اینجا به برخی از سخنان ائمه اطهار(ع) راجع به شخصیت حضرت حجت(عج) و چگونگی ظهور ایشان، اشاره‏ای خواهیم داشت.

کلام پیامبر گرامی اسلام(ص):
حضرت محمد مصطفی(ص) در غدیر خم، در جمع یکصد و بیست هزار نفر می‏فرمایند: "اى گروه مردمان! آن نور خداى تبارک و تعالى در من قرار گرفت و پس از آن در وجود على(ع)، آنگاه از او در نسلش تا «قائم المهدى» که بازگیرنده حق است و جلب‏کننده همه حقوق ازدست رفته ما. آگاه باشید که خاتم اوصیاء مهدى قائم از ماست. آگاه باشید که او بر همه ادیان پیروز مى‏شود. آگاه باشید که او انتقامگیر از ستمگران است. آگاه باشید که گشاینده و درهم‏کوبنده مرزهاست. آگاه باشید که او خونخواه همه بندگان صالح خداست. آگاه باشید که او کشنده هر قبیله‏اى از مشرکان است. آگاه باشید که او نهرى خروشان از اقیانوسى بیکران است. آگاه باشید که او یاور دین خداى تبارک و تعالى است. ...آگاه باشید که هر کس از (پیامبران و امامان) پیش از او، نوید آمدنش را داده‏اند. آگاه باشید که او تنها حجت‏بازمانده خداوند است، بعد از او حجتى نیست، حقى جز با او و نورى جز در پیش اونیست. آگاه باشید که احدى بر او چیره نیست و کسى او را شکست ندهد. گاه باشید که او ولى خدا در روى زمین، و داور او در میان مردم و امین او در آشکار و نهان است."

کلام امیرالمومنین علی(ع):
وصی رسول خدا امام ‌علی‌(ع‌) فرمود: "هنگامی‌ که‌ قائم‌ ما بپا می‌خیزد، بیعتی‌ از هیچکس‌ بر عهده‌ ندارد و از همین‌ روست‌ که‌ ولادتش‌ پنهان‌ می‌باشد وغیبت‌ اختیار می‌کند!" و نیز فرموده‏اند: "برای‌ قائم‌ ما خاندان‌ غیبتی‌ است‌ طولانی‌؛ گویا شیعیان‌ را می‌بینم‌ که‌ در غیبت‌ او چون‌ چرندگانی‌ در جستجوی‌ چراگاه‌ سرگردانند؛ آگاه‌ باشید هر کس‌ از آنان‌ که‌ بر دین‌ خود پایدار بماند و درازی‌ مدّت‌ غیبت‌ پیشوایش‌، قلب‌ او را به‌ قساوت‌ واندارد، او در رستاخیز همراه‌ من‌ و در درجه‌ من‌ خواهد بود." و باز می فرمایند: "صاحب‌ الامر از فرزندان‌ من‌ است‌. اوست‌ همان‌ کسی‌ که‌ در خصوصش‌ گویند: در گذشته‌ یا نابود گشته‌! یا آنکه‌ (اگر زنده‌ باشد) معلوم‌ نیست‌ به‌ کدام‌ سرزمین‌ رفته‌ است‌!"
در جای دیگر می فرمایند: "همانا در هر سال‌ شب‌ قدر وجود دارد و در آن‌ شب‌ مقدّرات‌ سال‌ آینده‌ نزول‌ می‌یابد، و موضع‌ نزول‌ نیز والیانی‌ هستند که‌ پس‌ از رسول‌ گرامی اسلام(ص‌) عهده‌دار امر ولایتند، و نخستین‌ ایشان‌ منم‌ و سپس‌ یازده‌ فرزندم‌، پیشوایانی‌ که‌ فرشتگان‌ با ایشان‌ سخن‌ گویند." همچنین امیرمؤمنان‌ علی‌(ع‌) پس‌ از پایان‌ پیکار نهروان‌ در ضمن‌ سخنانی‌ که‌ ایراد کرد، فرمود: "ای‌ فرزند بهترین‌ بانوان‌، تا کی‌ برای‌ دریافت‌ فرمان‌ ظهور از جانب‌ خداوند، انتظار خواهی‌ برد؟ بیا! و به‌ پیروزی‌ بزرگ‌ و نزدیک‌ از سوی‌ پروردگار مهربان‌ بشارت‌ ده‌."
دیگر بار فرموده است: "آنگاه‌ که‌ وضع‌ زندگی‌ مردم‌ به‌ آنجا برسد که‌ از هر جانب‌ ستم‌ و آشوب‌ روی‌ دهد، آن‌ سیّد بزرگوار و سرور عالی‌ مقدار ظاهر می‌گردد و بر اریکه‌ حکمرانی‌ قرار می‌گیرد. یاران‌ وی‌ از هر سو چون‌ پاره‌های‌ ابر بهم‌ پیوسته‌ پیرامونش‌ فراهم‌ می‌آیند. او و پیروانش‌ بر دین‌ حق‌ پایدار می‌مانند."

کلام حسن بن علی(ع):
امام حسن(ع) در پاسخ به کسانی که در جریان صلح با معاویه به حضرت خرده گرفتند، فرمود: "آیا خبر ندارید که هیچ یک از ما نیست مگر آنکه بیعت طاغوت زمان خود را به گردن دارد؛ جز قائم ما(عجّ) که روح خدا ـ عیسی بن مریم ـ پشت سر او نماز می‏گزارد. زیرا خدای سبحان ولادت او را پنهان و شخص او را غایب می‏کند تا وقتی ظهور کرد، کسی بر عهده‏اش پیمانی نداشته باشد. او نهمین فرزند برادرم حسین و فرزند سرور کنیزان عالم است که خدا غیبتش را طولانی می‏کند، بعد با قدرت خود در شکل جوانی کمتر از چهل سال آشکار می‏کند تا بدانند که خدا بر هر چیزی تواناست."
همچنین در جای دیگری امام حسن(ع) فرموده است: "سوگند به خدا! رسول اللّه این عهد را به ما سپرد که این ولایت خداوندی را دوازده امام که یازده نفر آنان از فرزندان علی و فاطمه است، مالک خواهند شد، که هیچ یک جز با زهر یا قتل از دنیا نخواهند رفت." و همچنین می‏فرماید: "این امری را که انتظار می‏کشید، واقع نخواهد شد، تا برخی از شما از بعض دیگر برائت جوید و یکی از شما دیگری را لعنت کند و در چهره دیگری آب دهن اندازد و یکی از شما بر کفر دیگری شهادت دهد. در آن زمان قائم ما قیام می‏کند و همه آنها را بر می‏دارد."

کلام سید الشهدا، حسین بن علی(ع):
حارث اعور از اصحاب امام حسین(ع) به ایشان عرض کرده است: "ای زاده رسول خدا! فدایت شوم. مرا از معنای آیه شریفه - والشمس و ضحیها- مطّلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشید، رسول الله(ص) می‏باشد.  پرسید: فدایت شوم! منظور از آیه شریفه - والقمر اذا تلیها  - چیست؟ فرمود: منظور از ماه، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) است که بعد از پیامبر(ص) می‏باشد. گفت: مقصود از آیه شریفه - والنهار اذا جلّیها- چیست؟ فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد حضرت حجت است که زمین را پر از قسط و عدل می کند." همچنین درباره غیبت امام می‏فرماید: "برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها آن‏قدر به طول می‏انجامد که گروهی می‏گویند: مرده و برخی گویند: کشته شده و بعضی گویند: رفته است. احدی از دوستان و غیره، از اقامتگاه او آگاه نمی‏شود، جز خدمت‏گذاری که متصدی امور اوست".
همچنین امام(ع) در جای دیگر می‏فرماید: "برای او غیبتی است که گروه‏هایی در آن از دین بر می‏گردند و گروه‏هایی دیگر بر آیین خود استوار می‏مانند و در این راه آزارها می‏بینند. به آنان گفته می‏شود: این وعده کی واقع خواهد شد اگر راستگو هستید؟ آنان که بر این آزارها و تکذیب‏ها صبر کنند، همانند کسی‏اند که شمشیر به دست گرفته و در پیشاپیش رسول اکرم (ص) جهاد می‏کند ". سالار شهیدان در این زمینه می‏فرماید: "اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی فرماید تا آنکه مردی از فرزندان من خروج نماید و زمین را پر از عدل و داد نماید، همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا(ص) این چنین شنیدم."

کلام باقر العلوم(ع):
امام باقر(ع) فرموده است: "سوگند به خدا! گویا قائم را می بینم در حالی که به حجرالأسود تکیه داده است و خدای سبحان را به حقّ خویش سوگند می دهد و می فرماید: ای مردم! هرکس درباره خدا با من بحث و مناقشه کند، من شایسته ترین مردم نسبت به خدا هستم. ای مردم! هرکس درباره آدم با من مناظره کند، من شایسته ترین فرد به آدم هستم. ای مردم! هر کس درباره نوح با من مناقشه کند، من نزدیک ترین فرد به او هستم."
همچنین امام(ع) در باب لحظات ظهور قائم این گونه می‏فرماید: "مهدی هنگام نماز عشا ظهور می کند. او در حالی که پرچم رسول را بر دوش و پیراهنش را بر تن و شمشیرش را به دست گرفته است، تمام نشانه ها و نور و بیان را به همراه خود دارد. بعد از اقامه نماز عشا با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا را به یاد شما می آورم، شما اینک در پیشگاه خدا ایستاده اید. او حجّت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت؛ و کتاب آسمانی فرو فرستاد."

کلام امام رضا(ع):
دعبل خزایی، شاعر معروف اهل‏بیت، روزی در حضور امام رضا(ع)، قصیده معروفی را که در حق خاندان پیامبر اکرم(ص) سروده بود، برای آن حضرت خواند. آن گاه که به توصیف مهدی(عج) رسید و در بیت زیبا در معرفی ویژگی‏های آن حضرت قرائت کرد، امام رضا با شنیدن این دوبیت به شدت تحت تأثیر قرار گرفته، گریه کردند و فرمودند: "ای دعبل، روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخته است. آیا می‏دانی آن امام کیست؟ دعبل گفت: از سخنان شما شنیده‏ام که وی امامی است که پس از قیام، زمین را از تباهی‏ها پاک می‏سازد. امام رضا(ع) در معرفی امام(عج) به دعبل فرمودند: "ای دعبل، امام بعد از من پسرم محمد و بعد از محمد پسرش علی است و بعد از علی، پسر او حسن و بعد از حسن، پسرش حجت است که او قائم ما اهل بیت است. مردم با تقوا در دوران غیبت او در انتظارش به سر می‏برند. چون قیام کند از او فرمان می‏برند. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی خواهد ساخت تا او ظهور کرده زمین را بعد از آن که پر از تباهی شده است از عدل و داد مملو سازد."
همچنین علی بن موسی الرضا(ع) می فرمایند: "نشانه او این است که سن پیران و چهره جوانان دارد، تا آنجا که وقتى کسى او را مشاهده مى‏کند گمان مى‏برد که چهل سال یا کمتر سن دارد. به درستى که از نشانه‏هاى او این است که گذر شب و روز او را پیر و سالخورده نمى‏سازد تا زمانى که اجل او فرا رسد." آن حضرت در روایت دیگرى به توصیف جمال نورانى امام دوازدهم پرداخته و مى‏فرماید: "پدر و مادرم به فداى او که همنام جدّم، شبیه من و شبیه موسى بن عمران است. بر او نوارهاى نورانى است که از پرتو نور قدس روشنایى مى‏گیرد."
موضوع دیگرى که در زمینه باور مهدوى در کلام امام رضا(ع) یافت مى‏شود، موضوع انتظار فرج است. آن حضرت در روایات متعددى به موضوع فضیلت انتظار فرج اشاره کرده‏اند. از جمله اینکه: "چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صالح خدا  شعیب، را نشنیدى که فرمود: و انتظار برید که من با شما منتظرم ... بر شما باد به صبر و بردبارى؛ چرا گشایش بعد از ناامیدى فرا مى‏رسد و به تحقیق کسانى که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند." همچنین می فرمایند: "... آیا هیچیک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده‏اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالى از دنیا برود مانند کسى است که به همراه رسول خدا(ص) در بدر به شهادت رسیده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید مانند کسى است که به همراه قائم ما و در خیمه او باشد."

منجی در کلمات اهل سنت:
1 ـ شبلنجی در "نور الابصار" فصلی با عنوان "مناقب محمد بن الحسن" بیان کرده است، و می‏گوید: "مادرش، ام ولد بود و نام او نرجس یا صقیل و یا سوسن بود، و کنیه‏اش ابوالقاسم و امامیه لقب او را حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظر و صاحب الزمان، معرفی کرده‏اند. مشهورترین لقب او، «مهدی» است. "
2 ـ کنجی شافعی در "کفایه الطالب" می‏گوید: "ابو محمد حسن عسگری فرزند هادی، تولدش در مدینه بوده و در سامراء در همان خانه‏ای که پدرش هادی دفن شد، مدفون گشت، و از خود فرزندی به جای گذاشت که همان امام منتظر می‏باشد."
3 ـ محمد بن غامر شبراوی شافعی می‏نویسد: "دوازدهمین امام، ابوالقاسم محمد است که گفته می‏شود او همان مهدی منتظر است. تولد امام محمد الحجه بن الامام الحسن الخالص، در سامراء شب نیمه شعبان سال 255، پنج سال قبل از فوت پدرش، بوده است. پدرش ولادت او را به دلیل سختی زمانه و ترس از حکومت وقت، مخفی و مستور نگاه داشت؛ زیرا آنها (حکومتیها) در پی هاشمیان بودند تا آنان را محبوس نموده و یا به قتل برسانند."
4 ـ ابن حجر هیثمی می‏گوید: "حسن عسکری جز یک فرزند از خود به جای نگذاشته که ابوالقاسم محمد الحجه است، و سن او هنگام وفات پدرش پنج سال بوده لکن خداوند حکمت را در او نهاده است. و او القائم المنتظر نیز نامیده می‏شود؛ زیرا گفته می‏شود وی در مدینه از نظرها پنهان شد و معلوم نیست کجا رفته است.
5 ـ ابن خلکان می‏نویسد: "ولادت او روز جمعه سال 255 هجری اتفاق افتاد، و ابن ازرق در تاریخ میافارقین می‏گوید امام مذکور در نهم ربیع الاول سال 258 هجری متولد شد، و گفته می‏شود در هشتم سال 256 هجری تولد یافته که به عقیده ما همین قول صحیح می‏باشد."
6 ـ کمال الدین محمد طلحه شافعی می‏گوید: "مهدی از فرزندان بتول طاهره که پاره تن رسول خدا است، می‏باشد و مولدش در سامراء در بیست و سوم رمضان سال 258 هجری اتفاق افتاد و پدرش الحسن الخالص، و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود."
7 ـ سبط بن الجوزی در کتاب "تذکرة الخواص" پس از این که نام حضرت مهدی را ذکر و نسب او را به علی بن ابی طالب می‏رساند، می‏گوید: "محمد بن الحسن، کنیه‏اش ابو عبداللّه و ابوالقاسم است که او همان خلف حجت و صاحب الزمان است و گفته می‏شود مادر او ام ولد بوده و نامش صقیل بوده است. "
8 ـ ابن صباغ مصری می‏نویسد: "ابوالقاسم محمد الحجه بن الحسن الخالص، در سامراء و در شب نیمه شعبان سال 255 هجری، متولد شد. سپس سلسله نسب او را ذکر کرده و تا علی بن ابیطالب می‏رساند."
9 ـ عبدالوهاب شعرانی می‏نویسد: "پیش‏بینی می‏شود مهدی خروج کند و او از اولاد حسن عسکری است و زمان تولدش در شب نیمه شعبان سال 255 هجری بوده است، و هم اکنون زنده است تا این که عیسی مسیح با او هم پیمان شود. عمر شریف او تا این زمان که سال 958 هجری است، 706 سال است. "
10 ـ محمد صالح حسینى ترمذى حنفى از سلمان فارسى نقل کرده مى‏گوید: "داخل محضر رسول خدا(ص) شدم ناگاه دیدم که حسین(ع) بر روى زانوى آن حضرت است. حضرت چشمها و دهان حسین را مى‏بوسید و مى‏فرمود: تو آقایى فرزند آقایى، تو امامى، پسر امامى، تو حجتى فرزند حجتى. پدر 9‏ نفر حجتى از صلب تو که نهم آنها قائم آنهاست."
11 ـ شیخ‏الاسلام حموئى جوینى شافعى از حسین بن خالد نقل کرده که على‏بن‏موسى‏الرضا(ع) فرمود: "کسى که ورع ندارد، دین ندارد و کسى که تقیه ندارد ایمان ندارد. گفته شد یابن رسول‏الله تا کى تقیه کنیم؟ فرمود: تا روز وقت معلوم و آن روز خروج قائم ماست هر کسى تا قبل از خروج قائم تقیه را ترک کند از ما نیست."

مهدی در کلام دو اندیشمند:
ملاصدرای شیرازی
‌صدرالمتالهین(ره) بعد از تبیین‌ اصل ضرورت‌ و تداوم‌ حجت در زندگی‌ بشری‌ و دفاع‌ از مذهب‌ بر حق‌ امامیه، بعضی‌ از شبهاتی‌ را که‌ دیگران‌ وارد کرده‌اند، مطرح‌ کرده‌ و به‌ آنها پاسخ‌ می‌دهد.
1 ـ طول‌ عمر حضرت: ‌یکی‌ از شبهاتی‌ که‌ مخالفان‌ و منکران‌ وجود مهدی(عج) کراراً مطرح‌ می‌کنند، مسأله‌ طول‌ عمر حضرت‌ است‌ و گاه‌ متفکّرانه‌ می‌گویند: با اصول‌ علمی‌ و طبّی‌ سازگار نیست‌ که‌ انسانی، عمری‌ به‌ این‌ درازی‌ داشته‌ باشد؟ که مرحوم ملاصدرا می گوید: اولا : این‌ شبهه‌ علمی‌ نیست‌ و صرف‌ استبعاد است. ثانیا : وجود در دوره‌های‌ گذشته نیز ما افرادی داشته ایم که طول عمر بسیار داشته اند. ثالثاً : ادلّه‌ طبی‌ و نجومی‌ موافق‌ با طول‌ عمر است.
2 ـ فایده‌ امام‌ غایب‌: ‌نکته‌ دیگری‌ که‌ برخی‌ به‌ عنوان‌ شبهه‌ مطرح‌ می‌کنند، این‌ است‌ که‌ فایده‌ امام‌ غایب‌ چیست؟ که صدر المتالهین در جواب می گوید: اولا : غرض‌ اصلی‌ از خلقت‌ امام، هدایت‌ رهبری‌ مردم‌ نیست‌ که‌ اگر این، محقق‌ نشد امام‌ فاقد فایده‌ خود گردد؛ بلکه‌ هدف‌ از خلقت‌ این‌ موجودات‌ اشرف، این‌ است‌ که‌ آنان‌ واسطه‌ در فیض‌اند. ‌بر این‌ اساس‌ فرقی‌ ندارد که‌ امام‌ "ظاهر مشهور" باشد یا "خامل‌ مستور" ثانیا :  فواید امام‌ منحصر و محصور به ‌دیدن‌ او نیست‌ و فواید زیادی، بدون ‌رؤیت ‌او می‌تواند نصیب ‌جامعه‌ دینی ‌گردد، معرفت‌ امام‌ و تصدیق‌ به ‌وجودش ‌و اعتراف‌ به‌ خلافت ‌الهی ‌او، فواید کثیری‌ را متوجه‌ مؤ‌منان ‌می‌کند و فایده‌، منحصر در مشاهده‌ ‌او نیست.

 
هانری کربن اسلام شناس غربی
کربن در تحلیلى جالب از حضرت قائم(عج) مى‏نویسد: "جلوه ظهور او بر مردم، همان مفهوم تهذیب و تجدید عالم روحى آنان است و بالنتیجه همان مفهوم عمیق اندیشه‏اى است که شیعه از غیبت و ظهور امام دارد. مردم شایستگى خود را براى دیدن امام از بین مى‏برند، آنگاه خود بین امام و خویشتن حجاب مى‏گردند، زیرا وسیله و آلت تجلى و مشاهده آن را; یعنى معرفتى را که از راه قلب حاصل مى‏شود از دست مى‏دهند، یا آن را فلج‏ساخته و از قدرت و کار مى‏اندازند. پس تا وقتى که مردم مستعد شناسایى و معرفت امام نگردند، سخن گفتن از ظهور امام غایب هیچ معنى نخواهد داشت."
در جای دیگر می گوید: "سلطنت امام، مقدمه رستاخیز عظیم (قیامة القیامة) است. رستاخیز یا برخاستن مردگان به همین نسبت قیام عمومى حضرت حجت، مجال براى تحقق فلسفه وجودى بشر در حیات زمینى خود است. به عبارتى معاد شیعه همچون معاد زرتشتى قرار گرفته، تحت تاثیر قائم و اصحاب او قرار دارد. در عین حال هجرت انفرادى را از اندیشه «قیامت کبرى‏» یعنى فرا رسیدن دهر جدید جدا نمى‏سازد.
کربن در بخش دیگرى از نوشته‏هاى خود به بیان تفاوت عقیده مسیحیان به حضرت عیسى بن مریم، پرداخته و پس از اذعان به این نکته که امامان همه نور و حقیقت واحدى هستند که در دوازده شخص متمثل شده‏اند مى‏نویسد: "وقتى نسبت لاهوت و ناسوت را در شخص امامان در نظر بگیریم، مى‏بینیم مساله به هیچ روى شبیه به اتحاد اقنومى در طبیعت نیست. امامان، ظهورات و تجلیات الهى هستند. قاموس فنى زبان، کلمات را پیوسته به مقابله با عمل آیینه باز مى‏گرداند. پس بدین گونه، امامان همچون ظهور الهى، بى هیچ کم و بیش «اسماء الله‏» مى‏باشند و به این عنوان از دو مهلکه تشبیه و تعطیل مصونند."

  سید محمد ناظم زاده قمی، محقق حوزه علمیه قم