بنام خدا
هشتمین امام شیعیان حضرت علیبنموسیالرضا(ع)در کنار مقام امامت و ولایت الهی، از ولایتعهدی ظاهری نیز بیبهره نبود. از همین رو، دقت در زندگانی عملی آن حضرت، درسهای آموزنده و راهگشایی برای مردم و مسئولان با خود دارد.
دوری از ملازمات مقام و منصب حکومتی، رهایی از غرور و تکبر علمی، آزادگی در برخورد با مخالفان و مصلحتاندیشی حکیمانه برای نجات شیعیان، از بارزترین ویژگیهای زندگی آن امام است.
یاسر، خادم آن حضرت میگوید: حضرت رضا همیشه با خدمه و کارگرهای خود غذا میخورد و دوست داشت با آنان بنشیند و صحبت و درددل کند. برخی ناآگاهان بهاین کار حضرت ایراد میگرفتند و حضرت میفرمود: «انّ الرب تبارک وتعالی واحد والاب واحد والام واحده والجزاء بالاعمال»(1)پروردگار، پدر و مادر، یکی است و فضیلت فقط و فقط به کردار است.
روایت یاران و نزدیکان هر روزه ثامن الحجج(ع) پندهای گرانبهایی از شیوه و روش زندگی آن حضرت میآموزد.
از ابراهیمبن عباس صولی نقل شده است که گفت: هیچ کس را فاضلتر از ابوالحسن رضا، نه دیده و نه شنیدهام. از او چیزهایی دیدهام که از هیچ کس ندیدم. هرگز ندیدم با سخن گفتن به کسی جفا کند. ندیدم کلام کسی را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود. هیچ گاه حاجتی را که میتوانست برآورده سازد، رد نمیکرد. هرگز پاهایش را پیش روی کسی که نشسته بود، دراز نمیکرد. ندیدم به یکی از دوستان یا خادمانش دشنام دهد. هرگز ندیدم آب دهان به بیرون افکند و یا در خندهاش قهقهه بزند، بلکه خنده او تبسم بود. چنان بود که اگر تنها بود و غذا برایش میآوردند، غلامان و خدمتگزاران و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره خویش مینشانید و با آنان غذا میخورد. شبها کم میخوابید و بسیار روزه میگرفت. سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمیداد و میفرمود: این سه روز، برابر با روزه یک عمر است. بسیار صدقه پنهانی میداد و بیشتر در شبهای تاریک به این کار دست میزد. اگر کسی ادعا کرد که فردی مانند رضا (ع) را در فضل دیده است، او را تصدیق مکنید. طبرسی از محمدبن ابو عباد نقل کرده است که میگفت: امام رضا (ع) در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس مینشست. جامه خشن میپوشید و چون در میان مردم میآمد، آن را زینت میداد. صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) گوید: آن حضرت کم خوراک بود و غذای سبک میخورد.
در روایات متعددی از معصومین فلسفه اصلی حکومت و در اختیار داشتن قدرت و مکنت دنیوی، اصلاح امور مسلمین و اهتمام در خدمترسانی به آنها عنوان شده است مانند اینکه «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین، فلیس مسلم».
علىبن شعیب، میگوید: روزى به دیدار امام رضا(ع)رفتم، از من پرسید: یا على! چه کسى از نظر زندگى بهترین مردم است؟ پاسخ دادم: اى سرور و آقاى من! شما به این مطلب از من داناترید. پس از آن فرمود: «یا على، من حَسن مَعاشَ غَیْرهِ فى مَعاشِهِ.»: کسى که امور زندگى دیگران را از طریق امورِ زندگى خویش نیکو مىگرداند و سپس ادامه داد: مىدانى چه کسى از نظر زندگى از همه مردم بدتر است؟ پاسخ دادم: شما داناترید. فرمود: کسى که دیگران از زندگى او بهرهاى ندارند.
و این دیدگاه ظریف و خداپسندانه امام رضا (ع) بود که روز به روز اقبال موافق و مخالف را برای دوستی و محبتش در پی داشت تا جایی که رشک مأمون را برانگیخت و موجب به شهادت رساندن هشتمین امام شیعیان شد.
در پایان باید دست به دامن حدیثی از امام رضا (ع) شد که ملاک عقل و عقلانیت را در خدمتگزاری و رفع محرومیت از محرومان دانسته است: عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده ویژگی را دارا باشد:
1ـ از او امید خیر باشد.
2ـ از بدى او در امان باشند.
3ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد.
4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد.
5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود.
6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود.
7ـ فقر در راه خدایش از توانگرى برایش محبوبتر باشد.
8ـ خوارى در راه خدایش، از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد.
9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد.
10ـ و سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى؟ به او گفته شد: چیست؟ فرمود: احدى را ننگرد، جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.
******
1:سفینه البحار ماده وضع
برچسب ها : مذهبی ,