جومونگ یا شهید باقری ؟!
قطعا جواب کودکانی که این روزها با خانواده خود، هفتهای دو شب پای تلوزیون مینشینند و این سریال کرهای را دنبال میکنند، «جومونگ است» و ولاغیر.
شخصیت جومونگ در این سریال به قدری قوی و دارای محاسن فراوان اخلاقی فردی و اجتماعی است که هر بینندهای را در هر رده سنی به خود جذب میکند؛ جومونگی که افسانهای بیش نیست. شاید توضیح و تفسیر نام جومونگ در صفحات افسانههای تاریخ کشور کره چند سطری بیشتر نباشد، اما به بهترین نحو ممکن حدود 90 ساعت برای اوشخصیتپردازی کردهاند و این جومونگ نه فقط برای کرهایها، بلکه برای بسیاری از مردم دنیا یکی از دوست داشتنیترین چهرهها شده است و این یعنی کرهایها الگو معرفی کردهاند و چیزی برای عرضه کردن دارند.
در سریالهای قبلی آنها «یانگوم» نمونه یک بانوی کامل نشان داده شد و امروز هم جومونگ جوانی است، کامل در تمام زمینهها که فوق العاده آرمانگراست.
این روزها اگر به برادر یا خواهر کوچکتر خود بگوییم جومونگ کیست؟ چه جوابی به ما میدهد؟ جومونگ در ذهن او یک اسطوره است. در طرف دیگر ماجرا اگر بگوییم مثلا شهید حسن باقری را میشناسی یا نه؟ گیج میشود و منگ میماند. البته تقصیری هم ندارد. او هیچ ذهنیتی از امثال شهید باقری در ذهن خود ندارد.جومونگ یک افسانه است و حسن باقری سند واقعی دفاع مقدس شیخ بهایی را هم نمیشناسد. از ابوعلی سینا هم فقط چند خطی در کتابهای
درسی خوانده است. شهید همت و چمران تداعی کننده سرعت بالای اتوموبیلها در اتوبانهای نام گذاری شده به نام این شهیدان است. نامهایی که بعضی ازآنها سرنوشت تاریخ را تغییر داده اند و زیباییهای بسیاری را در عالم حقیقت و نه در افسانهها خلق کرده اند.
حیف که این همه اسطوره داریم و نمیتوانیم آنها را معرفی کنیم ...
سردار شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)
تحصیلات دانشگاهی و فعالیت های جانبی:
وی در فروردین سال 1358 به رغم آنکه دارای دیپلم ریاضی اخذ شده از قبل از انقلاب بود تصمیم گرفت استعداد خود را در زمینه رشته تحصیلی علوم انسانی نیز محک بزند ، لذا پس از طی دو هفته مطالعه جدی در امتحانات نهایی سال چهارم متوسطه رشته فوق شرکت جست و موفق به دریافت دیپلم علوم انسانی گردید و بلافاصله در کنکور سراسری همان سال شرکت کرده و نهایتاً موفق به اخذ قبولی با رتبه 104 در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران گردید.
اینک غلامحسین فعالیتهای متعددی را دنبال می کرد و از زمان بیشترین بهره را می جست تا به تبعیت از فرامین حضرت امام (ره) که نیاز به حضور جوانان مسئول و متعهد و انقلابی را در صحنه های مختلف انقلاب و فعالیتهای اجتماعی ضروری تشخیص می دادند ، بتواند ضمن رضای پروردگار بر فرمان امام و رهبر انقلاب نیز گردن نهد.
فعالیتهای متفرقه و متراکمی مثل حضور در کمیته انقلاب ، جهاد سازندگی ، عضویت در سپاه ، خبرنگاری در روزنامه جمهوری اسلامی و اینک توفیق قبولی و شروع تحصیل دانشگاهی در رشته حقوق قضایی بخوبی حساسیت و مسئولیت پذیری او را نسبت به حضور در نقشهای مختلف عرصه های سیاسی ـ علمی و سازندگی اندیشه و آبادانی و عمران مناطق محروم البته در حد وسعت و توانایی او به خوبی گویا و شاهد است.
وی حتی از فعالیتهای فرهنگی ـ مذهبی و سیاسی در صحنه مسجد محل و اشاعه فرهنگ انسان ساز اسلام در سطح دبیرستانی که در دوره تحصیل از بانیان تأسیس کتابخانه آن بود دریغ نداشت زیرا می دانست نوجوانان تا چه اندازه نیاز دارند از غفلت دینی و وسوسه های دروغین سیاسی به دور باشند و سره را از ناسره در مسیر پیشبرد انقلاب تشخیص دهند.
تنوع و تعدد فعالیتهای مختلف سیاسی و فرهنگی روز به روز بر انجام انسجام فکری او و زایش و رشد نهال خود باوری، امید به توفیقات حتمی بیشتر در آینده ، ارزیابی درست از مسائل پیرامونی که گاه با شیطنتهای بر خواسته از نیات پلید اجانب دشمن و گروهکهای منافق و ملحد برآن چهره ای به ظاهر واقعی می بخشید ، کمک کرده و به او نوعی دور اندیشی و بزرگ اندیشی واقع بینانه می داد ضمن آنکه او را از مسائل کوچک و پیش پا افتاده نیز غافل نمی ساخت .
همکاری با کمیته انقلاب اسلامی به او بینشی داده بود که بخوبی می توانست در مسیر دفع مضرات وارده از سوی منافقین و دشمنان انقلاب که اگر چه همزبان بودند ولی هم دل و هم نیت با شیطان بزرگ و اذنابش بودند به منظور استحاله انقلاب اسلامی به نفع امریکای جنایتکار ، استفاده کند . ( بینش مکتبی ) .
فعالیتهای متفرقه در جهاد سازندگی به او درکی مبنی بر این داده بود که تنها به دست توانای جوانان دلسوز و مرید اسلام و انقلاب و امام ( ره ) می توان تمام سختیها را به جان خرید و در آبادانی و عمران کشور حضوری هر چند کمرنگ دارد ( بینش محرومیت زدایی ).
کار خبرنگاری در روزنامه جمهوری اسلامی آنچنان برداشت و ارزیابی از موقعیت و مقتضای کنونی آن زمان انقلاب ، ایران ، منطقه ، جهان و در یک کلام اطلاع از نبات دوستان و دشمنان ایران انقلابی به او بخشیده بود که با کنجکاوی هر چه بیشتر به نوعی در غالب کار خبرنگاری تحرکات و رایزنیهای شیطان بزرگ و هم پیمانانش را که چشم دیدن ایران انقلابی را نداشته و هر لحظه امید به اضمحلال موقعیت جدید آن را داشتند دنبال می کرد ( بینش سیاسی ) .
اشتغال در واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را از نزدیک با راز و رمز دشمنی های امریکای شیطان صفت و ایادی داخلیش همچون گروهکهای زبون و اسلام ستیز و تحریک عراق توسط آن آشنا ساخت و هر لحظه ضریب در اختیار داشتن اطلاعات دقیق و خنثی نمودن توطئه های آنها را با پیروی از تدابیر سیاسی ـ نظامی منسجم و واحد افزایش می داد ( بینش نظامی ) .
فعالیتهای محدودتر در محیط و فضای مسجد محل و مدرسه زمان تحصیل که معطوف بر نوجوانان نیازمند به کسب علم، و آگاهی از ترفندهای دشمن و شناخت هر چه بیشتر دوست از دشمن بود ، غلامحسین را امیدوار ساخت که می توان این خواسته امام ( ره ) را جامه عمل بپوشاند که در روزگاری نه چندان دور ارتش بیست میلیونی مورد نظر ایشان رنگ تحقق و عینیت به خود بگیرد و انسجام و وحدت ملی که به فرمان امام ( ره ) از سوی تک تک دلسوختگان انقلاب خطاب به مردم درد مند حرکت رو به جلویی را پدید آورده بود نضج یابد ( اطاعت از امر ولایت ) .
و در نهایت تحصیل در دانشگاه و حضور در میان دانشجویان ، اساتید و دانشگاهیان که قشر روشنفکر جامعه تلقی می شدند و هر روز در کشاکش میان راه ثواب از خطای فضای سیاسی ـ فرهنگی دانشگاه کژدار و مریض به جناحها و دسته های مختلف حق یا ناحق ملحق شده و در چالش انتخاب بودند ، او را بصیر ساخت که باید بر دانش و بینش مذهبی او مکتبی خود بیش از گذشته بیافزاید تا به این طریق کمکی باشد در راه شناخت واقعی تر روشنفکرانماها از روشنفکران دانشگاهی و ایجاد نوعی مصونیت و صیانت دانشجویان سر در گم در پیروزی بر چالشها و ابهامات پیرامون ایشان تا هر چه بیشتر در جو دانشگاه بتواند مسلط و حساب شده جلوی هر گونه خبط و خطای احتمالی و عمدی از سوی گروهکها را گرفته و از فرصتهای ممکنه در راستای جلوگیری از تحریف انقلاب و اندیشمندان آن به دست این جرثومه های فساد و گول خوردگان غرب زده بگیرد ( بینش سیاسی در بعد دانشگاه و قشر دانشگاهی ).
به هر طریق غلامحسین افشردی با نام مستعار « حسن باقری » در فاصله یک سال و نیم از گذشت پیروزی انقلاب تا شروع جنگ تحمیلی موقعیتهای گوناگونی را از نزدیک تجربه کرد و به دلیل اجتناب ناپذیر بودن نوع روابطش با محیط های مختلف مطبوعاتی ، امنیتی ، نظامی ، دانشگاهی ، و محله ای و امثال آنها و اطلاع یافتن از اخبار پیرامونی به ویژه در زمینه های مطبوعات داخلی ایران مثل واقعه شکست خورده طبس ، نوژه ، کردستان و درگیریهای تجزیه طلبانه به اصطلاح خلقی در گوشه گوشه مملکت ، و منطقه ای نظیر حمله نظامی شوروی به افغانستان ، تحریکات و تحرکات امریکا در منطقه خلیج فارس به ویژه در منطقه خاور میانه و عراق به درک بسیار خوب و بالاتری از مقتضای کنونی آن زمان رسید ، به طوری که شروع به تحلیل چرایی شرایط موجود و چگونگی برخورد با حصار های پدید آمده توسط دشمن نسبت به نظام جمهوری اسلامی در غالب مقالات ، تحلیلهای مطبوعاتی ، تشریح وضع انقلاب و دشمنان آن و احتمال دگرگونی ها و درگیریهای نظامی پیدا وپنهان آینده نسبت به ایران نمود ، اما همچنان در جریان موج عظیم تمامی دلسوختگان و فعالان انقلاب چهره ای همچنان گمنام به نظر می رسید که مثل همه درد انقلاب دارد و وحدت ملی مردم و پیروی از ولی فقیه را بعنوان رمز موفققیت و نجات مملکت از دست بیگانگان بر می شمرد.
در شهریور ماه 1359 وی به دعوت سازمان « امل » لبنان بعنوان خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی ایران برای دیدار از آن منطقه و اردن به مدت 15 روز به کشور های مذکور مسافرت نموده و گزارش و ارزیابی تحلیلی خود را از اوضاع نا به سامان مسلمانان آن مناطق تهیه نمود که در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید .
شادی روح شهید حسن باقری صلوات