حجاب

عرصه ی حجاب محدود به یک زمینه نیست، بلکه دامنه آن فراتر از حفظ پوشش ظاهری است . در این مقاله قصد داریم دو مسئله ی مهم دیگردر باب حجاب که گفتار و رفتار است را مورد بررسی قرار دهیم :

 

1) پوشش

ـ «یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن»[1]،

«و زیور خویش آشکار نکنند، مگر آنچه پیداست و سرپوش‌های خویش بر گریبان‌ها بزنند.» در فراز انتهایی این آیه، دستور دیگری به عنوان مکمل حجاب شرعی ذکر شده که مؤید نگرش مذکور است:

«و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود.» زنان عرب معمولاً خلخال به پا می‌کردند و گاه برای آن‌که بفهمانند که زینتی قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم به زمین می‌کوبیدند. مضمون این نهی را می‌توان توسعه داد وهر آنچه عرضه و خودنمایی زن تلقی می‌شود، مانند استعمال عطرهای تند و آرایش در چهره را می‌توان ممنوع دانست.

موارد استثنائی

البته در جایی که تقاضایی نباشد ، منطق حکم می‌کند که این حکم لغو شود ، چنانچه در ادامه فرازی از این آیه ذکر گردیده است. این موارد استثنائی، گاهی در جانب تقاضا یعنی مرد و گاهی در جنبة عرضه، یعنی زن قرار دارد که به اجمال شامل موارد ذیل می‌گردد:

ـ مردانی که احتیاج به زن نـدارند؛ «و زیور خـویش آشکار نکنند مگر ... مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند.»[2] مقصود از مردان طفیلی، قدر مسلم دیوانگان و افراد ابله است که به علت عدم درک زیبایی‌های زنان در زمینه امور جنسی اساساً در خارج از دایره تقاضا قرار دارند.

ـ کودک نابالغ؛ «کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کام‌جویی از زنان توانا نیستند).»[3]

ـ زنان پیر؛ «و زنان بازنشسته که امید ازدواج ندارند، باکی نیست که جامه خویش ]یعنی روسری و چهارقد[ را بر زمین نهند ]البته[ در صورتی که خود را به زیوری نیاراسته باشد و قصد خودنمایی نداشته باشند؛ و اگر از این نیز خودداری کنند برایشان بهتر است.»[4] این آیه را می‌توان به عنوان استثنایی دیگر بر حکم حجاب که قبلاً ذکر شد دانست و فلسفه آن این است که این زنان به طور عادی، چیزی برای عرضه ندارند و رغبت و تقاضایی نسبت به آنان وجود ندارد؛ از این رو، وجوب حجاب (لزوم پوشانیدن سر در حضور نامحرم) از آنان برداشته شده است؛ ولی همان‌گونه که در آیه تصریح شده این رخصت مشروط به این است که قصد عرضه و خودنمایی در کار نباشد. دستور کلی اخلاقی‌ که در انتهای آیه آمده، مبنی بر ترجیح داشتن رعایت عفاف در هر حالی و در هر سنی، بیانگر توجه بیشتر شارع به جنبه عرضه و سالم نگه‌داشتن اجتماع از زمینه‌های انحراف است.

 

ـ «والذین یُؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و اثماً مبیناً یا ایها النبّی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جَلابیبهنَّ ذلک أَدنی اَن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماًـ لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی‌المدینة لنغرینّک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلاً.»[5] «آنان که بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می‌رسانند، بهتان و گناه بزرگی مرتکب می‌شـوند. ای پیـامبر به همسـران و دختـرانت و بـه زنـان مؤمنیـن بگو که روسری‌های خویش را به خود نزدیک سازند (خود را با آن‌ها بپوشانند). این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی ایجاد می‌کنند از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آنان خواهیم برانگیخت؛ آن‌گاه فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.»

این آیات به خوبی صحنه بازار جرم و انحراف را تصویر می‌نماید. ظاهراً چنان‌که برخی مفسرین گفته‌اند، گروهی از منافقین و افراد منحرف در اوایل شب که هوا تازه تاریک می‌شد، در کوچه‌ها و معابر مزاحم زنان (اکثراً کنیزان) می‌شدند؛ برای مقابله با این پدیده دو راهکار در پیش روی جامعه قرار داده شده است که هر یک در جای خود اهمیت دارد:

- رعایت حجاب در خارج از منزل؛ زیرا از این طریق زنان نجیب و عفیف یعنی کسانی که قصد عرضه خود را ندارند، شناخته می‌شوند و بیماردلان از اینکه چشم طمع به آنان ببندند و آنان را مورد اذیت قرار دهند، چشم می‌پوشند.

- برخورد فیزیکی و کاربرد زور و اجبار علیه افراد خاطی و منحرف؛ خداوند در این آیه، افراد مزاحم و بیماردل را به حمله و حرکت شدید پیامبر (ص) علیه آنان و حتی تبعید از جامعه پاک اسلامی تهدید می‌کند.

نکته مهم دیگر در این باب، مقدم داشتن راهکار فرهنگی است که کانون آن را کنترل بزه‌دیدگان احتمالی و آماج‌های جرم و انحراف بر رفتار خود و محافظت آنان از خود در برابر افراد آماده ارتکاب انحراف و جرم تشکیل می‌دهد. این تقدم در ذکر راهکارها در آیه شریفه، هرچند تقدم زمانی استفاده از راهکار اولی بر راهکار دوم را نمی‌رساند، ولی می‌تواند بیانگر تأکیـد و اهمیت بیشتر در نظر شارع مقدس باشد.

خودداری از سخن گفتن به شیوه تحریک‌آمیز، شـاخصه دیگر حجاب است.

2)گفتار

ـ «یا نساء النبی لستن کاحدٍ من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قبله مرض و قلن قولاً معروفاً.»،[6] «ای زنان پیغمبر، شما اگر پرهیزکار باشید ، همچون سایر زنان نیستید؛ مواظب باشید که در سخن، نرمش زنانه و شهوت‌آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد؛ به خوبی و شایستگی سخن بگویید.»

خودداری از سخن گفتن به شیوه تحریک‌آمیز، شـاخصه دیگر حجاب است. در این آیه با صرف نظر از اینکه روی سخن با زنان پیامبر (ص) است، به خوبی نشان داده شده مردانی که احتمال انحراف در آن‌ها وجود دارد، آنچه در نزد آنان است، آمادگی درونی و تقاضا است، اما طرف دیگر قضیه این است که درعرصه اجتماع آنچه مایه گسترش این بیماری و خارج شدنش از حالت درونی و باطنی به حالتی بیرونی و عملی می‌شود ، عرضه نشود تا از این طریق زن‌ها در امنیت قرار بگیرند و بتوانند آزادانه در اجتماع حضور پیدا کنند.

 

بخشی از آیه 53 همین سوره، نیز همین مضمون را با بیانی دیگر تأکید و تقویت می‌کند؛ آنجا که خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که اگر از زنان پیامبر (ص) درخواستی دارند، خواسته خود را از پشت حجاب و پرده‌ای و بدون داخل شدن در منزل مطرح کنند: «وَ اذا سألتموهنَّ متاعاً فاسئَلوهنَّ مِن وراءِ حجابٍ»؛ سپس به علت این توصیه اشاره می‌فرماید: «این برای پاکیزگی دل شما و دل آنان ]زنان پیامبر[ بهتر است.» «ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبِهنَّ» از مقدم داشتن «لقلوبکم» یعنی دل شما مردان، بر «قلوبهن» یعنی دل زنان پیامبر (ص)، شاید بتوان استنباط کرد که آمادگی برای انحراف قلبی که مقدمه انحراف عملی است، از راه شنیدن صدای جنس مخالف، در مردان بیشتر و قوی‌تر است لذا خداوند تکلیف بیشتری را متوجه زنان کرده و آنان را به پوشاندن خود از دیدگان نامحرمان و محافظت خود از طریق حفظ حریم در رفتار و سخن واداشته است.

3)رفتار

ـ «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن.»،[7] «و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند.»

ـ «وَ قرن فی بیوتکن ولا تبّرج الجاهلیة الاولی»[8]، «و در خانه‌های خویش قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خودآرایی از خانه خارج نشوید.» این آیه نیز چنان‌که از سیاق آن پیداست، بر روی خارج شدن زنان پیامبر (ص) از منزل، همراه با عرضه خود به نامحرمان، حساسیت به خرج داده است. البته مقصود از آن حبس کردن زنان ایشان در منزل نیست، چرا که تاریخ اسلام گواه آن است که سیره معمول پیامبر (ص) بر چنین رفتاری استوار نبوده است و نیز فقط حفظ پوشش مراد نیست، بلکه خودنمائی در تمام صور و شیوه‌هایش، اعم از نوع نگاه و رفتار مورد نظر است. در مجموع، آنچه از ملاحظه چند آیه شریفه مذکور به دست می‌آید، این است که در تمام این آیات، بیش از همه بر حفاظت زنان از خود در پوشش، رفتار، سخن و ...، و تأثیر آن در پیشگیری از وقوع انحراف در مرحله عمل (و حتی در مرحله نیت و خطورات ذهنی) تأکید شده و فقط در یکی از این آیات به راهکار کنترل از طریق اعمال زور و سیاست‌های بازدارنده راهنمایی شده است. همین امر به ما نشان می‌دهد که در یک جامعه اسلامی، برابر تعالیم دینی و نتایج تحقیقات جدید علمی، در امر کنترل انحرافات اجتماعی و اخلاقی در روابط زن و مرد، نقطه تأکید باید بر مقاوم‌سازی بزه‌دیدگان (زنان) در برابر افراد آماده جرم و انحراف و کنترل عرضه در برابر افراد متقاضی، از طریق کار فرهنگی سنجیده و بلند مدت در زمینه ترویج معنای صحیح حجاب صورت گیرد.

پی نوشتها:

[1] - نور، 31.

[2] - همان.

[3] - همان.

[4] - همان، 61.

[5] - احزاب، 60-58.

[6] - همان، 33.

[7] - نور، 31.

[8] - احزاب، 33.

 

منابع:

کتاب: «مسأله حجاب»استاد مطهری و پژوهشکده حوزه