شش دستور العمل اخلاقی عرفانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که با عقل و خرد و سلوک فردی و اجتماعی سازگار است عبارت است از: پرهیز از دروغ، ورع و پارسایی، خوف از خدا، گریه زیاد، حفظ دین و تمسک به سنت نبوی.
«عن معاویة بن عمار، قال: سَمعتُ ابا عبدالله7 یقول: کان فی وصیّة النبّی9 لعَلیّ7 ان قال: یا علی اوصیک فی نفسک بخصال، فاحفظها عنّی، قال: اللّهم اَعنهُ.
اما الاُولی: فالصدقُ و لا تخرجنِّ من فیکَ کذبة ابداً.
و الثانیه: الوَرَع ولا تجتری علی خیانةٍ ابداً.
و الثالثه: الخوف من الله عز ذکره کانک تراه.
و الرابعه: کثرة البکاء من خشیة الله یبنی لک بکُلّ دمعة اَلفَ بَیت فی الجَنّة.
و الخامسه: بَذلُکَ مالک ودَمُکَ دوُن دینک.
والسادسه: اَلاخذ بسُنّتی فی صلاتی وصومی و صدقی، امّا الصلاة فالخمسون رکعة، و اما الصیام فثلاثة ایام فی شهر، الخمیس و الخمیس فی آخر، و اما الصدقة فجهدک حتی تقولُ: قد اَسرفتَ و لَم تَسرف.
و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل. و علیک بصلاة الزوال، و علیک بصلاة الزوال و علیک بصلاة الزوال و علیک بتلاوة القرآن علی کل حالٍ و علیک برفع یدیک فی صلاتک و تقلیبها، و علیک بالسواک عند کل وضوٍ و علیک بمحاسن الاخلاق فا رکبها ومساوی الاخلاق فاجتنبها، فان لم تفعل فلا تلومنّ الا نفسک؛
از معاویة بن عمار نقل است که گفت از امام صادق7 شنیدم در وصیت پیامبر9 به علی7 بود که یا علی تو را در مورد خودت به صفاتی سفارش میکنم پس آنها را از من به یاد داشته باش (خدایا کمکش کن)
اول، راستگویی، مبادا و هرگز از دهانت دروغی خارج شود.
دوم، ورع، هرگز جرأت بر خیانت پیدا نکن.
سوم، ترس از خدا، گویا او را میبینی.
چهارم، گریه زیاد از ترس خدا که در ازای هر قطره اشکی هزار خانه برایت در بهشت بنا میشود.
پنجم، بذل ما و جان در راه دین.
ششم، اقتدا به سنت من در نماز و روزه و صدقهام اما نمازم 50 رکعت، روزهام سه روز در ماه، پنجشنبه اول و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر. اما صدقه، پس هر چه میتوانی تا آنجا که گمان کنی اسراف کردهای در حالی که نکردهای و بر تو باد به نماز شب و بر تو باد... و بر تو باد... و بر تو باد به نماز ظهر و بر تو باد... و بر تو باد... و بر تو باد تلاوت قرآن در هر حال و بر تو باد به بالا بردن و پیش رو گرفتن دستانت (قنوت) در نماز و بر تو باد به مسواک با هر وضو و بر تو باد به آراستگی اخلاقی پسندیده و پرهیز از اخلاق ناپسند اگر چنین نکردی (و ضررش را دیدی) جز خودت را سرزنش نکن. (روضة الکافی، ص 79 و مجلسی، پیشین، ج74، ص68).
عرفان نبوی، عرفانی خدا محورانه، معاد باورانه، دین ورزانه و دیندارانه، خوف و خشیتگرایانه، صدق و صفاگرایانه، تقوی و ورعگرایانه و سنت وسیرت مدارانه است
عرفان نبوی، عرفانی خدا محورانه، معاد باورانه، دین ورزانه و دیندارانه، خوف و خشیتگرایانه، صدق و صفاگرایانه، تقوی و ورعگرایانه و سنت وسیرت مدارانه است و بر فرایض ونوافل استوار گشته است و قرآن، نماز شب و سحر خیزی، انفاق و صدقه، اخلاق حسنه، آراستگی ظاهری و باطنی، مراقبت ومداومت بر شریعت سهله اسلام، غم محرومان و فقرا داشتن، کرامت و عزت نفس از جمله مولفههای آن به شمار میرود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
فرمود: «یا علی! اربع من یکن فیه کمل اسلامه: الصدق والشکر و الحیاء و حسن الخلق» (معزی ملایری، 1412، ج14، ص285). چنانکه ابوذر؛ میگوید به پیغمبر عرض کردم: «اوصنی؟ قال: اوصیک بحسن الخلق والصمت، قال: هما اخف الاعمال علی الابدان، و اثقلهما فی المیزان؛ مرا سفارش کنید، فرمود تو را سفارش میکنم به خوش اخلاقی و سکوت که سبکترین اعمال بدنی و سنگینترین آنها در میزان عملند». (هندی، پیشین، ص 664).
نتیجه آنکه: عرفان محمدی صلی الله علیه و آله و سلم عرفانی فراگیر و دارای خصوصیت سه گانه: جامعیت، جهان شمولی و جاودانگی است و چنین عرفانی، عرفان فطرت پذیر، عقل پسند، عدالت محور، مهر ورزانه، مردم گرایانه، متعادل و متعالی، شریعت گرایانه، کمال و کرامت مدارانه، دارای عزت نفس، اجتهادی و جهادی، روشن بینانه، تاثیر گذار و دارای کارکردی معقول و ممدوح خواهد بود واگر درست تعریف و تبیین گردد همه عقلها و دلها پذیرای آن خواهند شد. و چنین عرفانی درمجموعه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی پیامبر عظیم الشان اسلام ظهور یافت و آن صاحب «خلق عظیم» اسوه حسنه سرور و سعادت وفوز و فیض رحمانی بوده است تا حقیقت تام محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم در عرفان، حکمت، حکومت، سلوک و سیاست متبلور گردد. از این رو هرگز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرفان علم گریز، عرفان عقل ستیز، عرفان حکومت و ولایت زدا و عرفان عزلت و انزوا گرا را تبلیغ و ترویج نکرد بلکه با رهبانیت افراطی و درونگرایی محض مبارزه کرد، چنانکه درونگرایی صرف و جامعه گرایی منهای معنویت و دیانت را نیز نفی نمود.
بنابراین عرفان ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم عرفان الگو و الگوی عرفان حقیقی است. چنین عرفانی زندگی ساز است نه زندگی سوز و حیات طیبهای میبخشد که بر توحید، ولایت، شریعت و شهود و فقه و فنا استوار خواهد بود.
پیامبر اکرم9 که «عقل ممثل»، صادر اول وعقل کل است در باب منزلت عقل و ثمرات علمی و عملی آن مطالب زیادی بیان فرمودهاند که جهت تبیین موقعیت «عقل» در حوزههای معرفتی سلوکی به برخی از آنها اشاره خواهد شد: «لکل شی مطیة و مطیة المرء العقل» (مجلسی، پیشین، ج 1، ص95)، «لکل شی غایة و غایة العبادة العقل». «لکل شی سفر فسطاة یلجئون الیه و فسطاة المسلمین العقل». (ریشهری، 1381، ص3874، ح 13355) یعنی مرکب انسان عقل در پویندگی و سفر به سوی ابدیت است تا انسان در هیچ مرحله دچار ایستایی و جمود نشده بلکه عاقل، پویا و بالنده در راه رسیدن به کمال علمی و عینی باشد.