با دقت تمام گوشه و کنار کیف خود ، کشو و کمدها، زیر فرشها و حتی کابینتهای آشپزخانه را برای چندمین بار زیر و رو میکند؛ اما نیست که نیست. او مطمئن است که مبلغی پول در کشو گذاشته بود، ولی حالا هر چه میگردد آن را نمییابد. با دیدن اسباب بازیها و سی دیهای جدید بازی در کمد پسرش، شک او به یقین تبدیل میشود. این چندمین بار است که کودک 10سالهاش بدون اجازه از خانه پول برمی دارد.
***
خانوادهای را در نظر بگیرید که در مورد مخارج خانواده با یکدیگر نشست و گفتگو دارند. پدر در مورد میزان درآمد خود و هزینههای خانواده ، از اجارهخانه گرفته تا صورتحسابها و نیازهای تک تک افراد خانواده با آنها صحبت میکند و آنان را در جریان کم و کیف مخارج زندگی قرار میدهد. او به این ترتیب فضایی از اعتماد متقابل را در خانواده ایجاد میکند و در نتیجه میتواند براحتی پولی را مثلا در کشوی خانه بگذارد و مطمئن باشد فرزندان با رعایت همه جوانب، مبالغ مورد نیاز خود را برمیدارند یا توضیح میدهند که برای چه کاری به پول نیاز دارند و با اجازه، مبلغ مورد نیاز خود را برمی دارند.
اما اگر در خانواده شما محیط امن و اطمینان برقرار است و باز هم کودکتان گاه و بیگاه دستی به جیب و کیف شما میبرد ، به دومین عامل توجه کنید، شما تا چه اندازه نیازهای فرزند خود را میشناسید و آنها را برطرف میکنید؟ چقدر خود او را در تهیه وسایل مورد نیازش مشارکت میدهید؟ فراموش نکنید تکرار چنین اعمالی از سوی کودکان میتواند تبدیل به عادتی شود که ترک آن سخت خواهد بود.
کودکی را فرض کنید که خانواده توجهی به تغذیه او ندارند و او بدون داشتن خوراکی یا پول تو جیبی به مدرسه میرود. چنین کودکی ممکن است خوراکی دوستش را به شوخی از دست او بقاپد و همه به او بخندند یا این که منتظر بماند تا در فرصتی مناسب پنهانی همه یا مقداری از خوراکی همکلاسی خود را بردارد یا در حالت بدتر، دست در کیف او کند و تغذیهاش را بردارد. همین وضعیت میتواند در خانه اتفاق بیفتد. به این ترتیب که کودک پولی را از دست مادرش بگیرد یا بقیه پولی را که برای خرید مایحتاج خانواده به او داده شده بازنگرداند یا مبالغ را دروغ بگوید تا برسد به جایی که پنهانی از جیب یا کیف والدین و خواهر و برادر خود مبالغی را بردارد.
شاید نیازهای کودک خود را نمیشناسید و برای برطرف کردن آن تلاش نمیکنید یا تامین نیازهای او را مشروط به هزار دلیل و قاعده میکنید. کودک بارها و بارها به طور مستقیم و غیر مستقیم ، گاه با گوشه و کنایه و گاه با نقل داستانها و ماجراهای دوستان و همکلاسیها میخواهد شما را در جریان نیاز خود قرار دهد، اما هر بار کمتر به او توجه میکنید.
تلاش برای خودنمایی
گاهی علت بروز چنین خطایی درخواستهای کاذب کودک است. به این معنی که نیازهای اصلی او تامین شده ولی او درخواستهای غلطی دارد که اگر به طور طبیعی از والدین بخواهد برآورده نمیکنند؛ بنابراین به دنبال راهی میگردد تا منبع مالی این خواسته غلط خود را پیدا کند که برداشتن از جیب یا دروغ گفتن است. در اینجا نیز باید دقت کرد که اعتماد و تفاهم بین اعضای خانواده حاصل شود. در این صورت کودک حتی اگر درخواست غلطی داشته باشد برای گرفتن راهنمایی با والدین خود مطرح میکند.
معمولا فاصلههاست که اجازه نمیدهد کودک آنچه را که به ذهنش میرسد ، بگوید. کودک فکر میکند خواستهاش درست است، ولی اگر به پدر و مادرش بگوید نمیپذیرند. وقتی اعتماد داشته باشد، خواسته خود را مطرح میکند. پدر و مادر در این شرایط باید بتوانند با هنر خود او را از خواسته غیر معقولی که دارد منصرف سازند.
مورد دیگری که میتواند باعث شود کودک ما دست به چنین خطایی بزند ، آموزشهای الگویی است. آنجا که پدر بازنگرداندن بقیه پول مشتری را به حساب زرنگی خود میگذارد یا با سربلندی از تعداد دفعاتی میگوید که از بزرگترهای خود پولی را برداشته و آنها متوجه نشدهاند، همچنین فیلمها و قصههایی که قهرمان آنها دزد و سارقی است که با استفاده از تواناییهای خاص خود مبالغ هنگفتی به جیب میزند و کودک آنها را میبیند و الگو میگیرد. به این موارد دوستانی را اضافه کنید که برای فرزند شما از تجربیات خود تعریف میکنند و این که با این طریق توانستهاند بسیاری از خواستههای خود را تامین کنند. همه اینها برای آموزش این نکته کافی است که یک راه برای تامین نیازها، دست کردن در جیب بزرگترها و برداشتن پول است.
کودک ممکن است از لحاظ مادی نیازی نداشته باشد و تنها به این دلیل که اخلاق پدر یا مادر خود را نمیپسندد و برای این که آنها را اذیت کند یا از روی حسادت با خواهر یا برادری که پدر و مادر او را بیشتر تامین میکنند دست به این کار میزند. در چنین مواردی گاه دیده شده که کودک حتی پولهایی را که از این طریق برداشته خرج هم نکرده و با روشن شدن موضوع آنها را پس داده است.
گاهی لازم است به صورت غیر مستقیم و در قالب داستان و قصه کودک را با ناپسند بودن چنین اعمالی آشنا کرده و او را از عواقب آن آگاه سازید، گاهی هم لازم است موضوع را مستقیم با کودک خود در میان بگذارید و به او بگویید که من میدانم تو این کار را میکنی و دلم میخواهد علتش را بدانم تا کمک کنم برطرف شود.
به او بگویید تمام تلاش شما برای این است که در حد ممکن نیازهای او و دیگر اعضای خانواده را تامین کنید و این که اگر خواستهای دارد بهتر است با خود شما در میان بگذارد. به او اطمینان دهید که اگر خواستهاش منطقی باشد، در صورت توانایی حتما آن را تامین خواهید کرد. فراموش نکنید در هیچ شرایطی این رفتار کودک خود را برای دوستان، آشنایان و حتی اولیای مدرسه بازگو نکنید. چنین کاری دید اطرافیان را نسبت به فرزند شما تغییر خواهد داد و اوضاع را بدتر خواهد کرد. پس از طی تمام این مراحل، اگر احساس کردید فرزندتان باز هم به این کار ادامه میدهد، تا دیر نشده از کمکها و راهنماییهای مشاوران آزموده و مجرب استفاده کنید.
منبع :جام جم - با تغییر