اگر تو نبودی با آن عظمت دستنیافتنی و من هم حسن نبودم با این قلب رقیق و دلِ شکستنی، باز هم سفارش تو مادر- گریه نکردن – عملی نبود.
اگر من تنها یک فرزند بودم – هر فرزندی – و تو تنها یک مادر بودی – هر مادری- در حال ارتحال، باز هم به دل نمیشد گفت که نسوز و به چشم نمیشد گفت که آرام بگیر و اشک مریز.
چه رسد به این که تو فقط یک مادر نیستی؛ تو فاطمهای! تو زهرای اطهری! تو نزدیکترین و بیواسطهترین بازماندهی منزل و مهبط وحیای! تو محب و محبوب خدا و پیامبری!
چه کسی عشق خدا و پیامبر را نسبت به تو نمیداند؟
کم مانده بود، پیامبر به بلال بگوید:
« بر بالای ماذنه که رفتی، بعد از هر اذان به صدای بلند اعلام کن که محمد (ص) فاطمه را دوست دارد، دوست داشتنی الهی و تکوینی، دوست داشتنی سنتی و تشریعی. »
این چنین بود عشق مشهور پیامبر به تو. و عشق تو به پیامبر.
شهرهتر، آنچنان که لقب « امّ ابیها » گرفتی و آنچنان که بعد از ارتحال پیامبر هیچ کس خندهی تو را ندید و در عوض گریستنت، دشمن را به ستوه آورد.
ما از آنجا که پیش از تولّد، ظهور یافتهایم و پس از وفات نیز، ادامهی حیات میدهیم، من رنجهای تو را به خاطر پیامبر، حتی پیش از تولّدم دیدهام.
منبع:کتاب کشتی پهلو گرفته
برچسب ها : حضرت زهرا ,