حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در ضمن سفارش بلندی به عبدالله بن جُندب میفرماید: «... وَ ما یَنبَغى لِاَحَدٍ اَن یَطمَعَ اَن یُنزَلَ بعملِ الفُجارِ مَنازِلَ الابرار. اَما اِنه لَو وَقعتِ الواقعةُ وَ قامَتِ القیامةُ وَ جَاءَتِ الطامَةُ وَ نَصبَ الجَبارُ المَوازینَ لِفَصلِ القَضاءِ وَ بَرزََ الخلائقَ لِیومِ الحِسابِ اَیقنَت عِندَ ذلک لِمَن تَکونُ الرَفعةُ وَ الکَرامَةُ وَ بمَن تَحلُ الحَسرَةُ وَ النَدامَةُ، فَاعْمَل الیَومَ فِى الدُنیا بما تَرجوا بهِ الفَوزَ فِی الا?خِرَةِ» 1
شایسته نیست بر آنکه رفتار و کردار بدان را دارد خیال بهشت و جایگاه نیکان را به سر پرورد. آنگاه که آن حادثه بزرگ واقع گشته و قیامت به پا شود، و حضرت جبار ترازوی عدل خویش را برای داوری برآویزد، و مردمان را برای روز حساب جمع آورَد، معلوم شود که بزرگی و کرامت از آنِ که و حسرت و پشیمانی از برای که خواهد بود. پس امروز در این دنیا، آن کن و چنان کن که امید نیک بختی آخرت در آن است.
نظام ارزشى اسلام، بر این بینش مبتنى است که انسان داراى مبدا و داراى مقصدى مىباشد. در این مسیر، انسان براى تعیین جهتحرکتخود، نیاز به راهنما دارد. این راهنما، همان ارزشهایى هستند که نظام ارزشى اسلام آن را فراروى مسلمانان قرار داده است. از اینرو، ما وقتى مىتوانیم نظام ارزشى و اخلاقى اسلام را تبیین کنیم که از یک سو، به مبدا و از سوى دیگر به معاد توجه داشته باشیم. مبدا حرکت انسان، از سوى خدا و مقصد نیز به سوى او خواهد بود: «انالله و انا الیه راجعون» (بقره: 156) بنابراین، براى تبیین عقلانى نظریه اخلاقى و ارزشى اسلام، توجه به دو اصل مبدا و معاد ضرورى است. پس از اینکه انسان از دیدگاه نظرى و معرفتى موفق به درک و پذیرش نظام ارزشى و اخلاقى اسلام شد، باید به صورت عملى نیز به کسب فضایل و ارزشهاى اخلاقى همت گمارد. براى پیمودن راه در این مسیر نیز توجه به دو اصل مبدا و معاد کارساز است.
مبادا تصور شود بدون طاعت خدا مىتوان به نعمتهاى ابدى دستیافت
حضرت امام صادق علیه السلام در آن فرمایش بلند پس از بیان نعمتهاى خدا، که شامل نعمتهاى پیش از تولد انسان، دوران حیات وى و عالم پس از مرگ مىشود، به این مطلب اشاره مىفرمایند که اگر براى برخوردارى از نعمتهاى پیش از آفرینش و نیز نعمتهایى که براى ادامه حیات و تکامل انسان لازم است، شرطى گذاشته نشده است، اما رسیدن به نعمتهاى ابدى مشروط به انتخاب صحیح مسیر و اطاعت بىچون و چراى خداوند از سوى انسان است.
وقتى انسان به نعمتهایى که خداوند در اختیارش قرار داده استخوب بیندیشید، در مقام خضوع و اطاعت او برمىآید؛ یعنى توجه به مبدا آفرینش، انگیزهاى براى انسان خواهد بود که ارزشهاى اخلاقى و معنوى را در خود عینیت و تحقق بخشد. عامل دیگرى که موجب انگیزه انسان براى انجام دستورات الهى و تکالیف دینى مىشود، توجه به معاد و زندگى پس از مرگ است; یعنى اگر در این دنیا انسان خدا را اطاعت کند، در آن دنیا به نعمتهاى ابدى دستخواهد یافت.
هم نظام ارزشى و اخلاقى اسلام مبتنى بر دو اصل مبدا و معاد اسـت
و هـم ایجـاد انگیـزه براى پیـمـودن راه کمـال و تـحـقـق بـخشـیـدن بـه ارزشهـاى مـتـعـالـى، در گـرو تـوجـه بـه ایـن دو اصـل مـهـم مـىباشد
حضرت امام صادق علیه السلام با اشاره به نعمتهایى که خداوند در اختیار بندگان خود قرار داده است، از یک سو، توجه انسانها را به مبدا آفرینش جلب مىکنند و از سوى دیگر، آنان را متوجه حیات ابدى و عالم معاد مىنمایند. آفت و آسیبى که ممکن است در اینجا دامنگیر انسان شود این است که فکر مىکند همانطور که نعمتهاى دنیایى - چه پیش از آفرینش و چه در دوران حیات - را به آسانى به دست آورده است، مىتواند بدون تلاش و زحمت نعمتهاى ابدى را هم تصاحب کند. چنین پندارى وسوسه شیطان است که انسان را از فعالیت و تلاش بازمىدارد. از اینرو، حضرت هشدار مىدهند که مبادا تصور کنید بدون اطاعت خدا مىتوان به نعمتهاى ابدى دستیافت. رسیدن به نعمتهاى ابدى، که قابل وصف نیستند، از هر راهى امکانپذیر نیست، بلکه باید راه درستى را که خداوند در قالب دستورات خود، براى ما معین و مقرر فرموده است انتخاب نماییم تا به سرمنزل مقصود برسیم. سزاوار نیست کسى با انجام رفتارى که مخصوص اهل فسق و فجور است، انتظار داشته باشد به مقاماتى که اولیاى خدا از آن برخوردارند، برسد: «وما ینبغى لاحد ان یطمع ان ینزل بعمل الفجار منازل الابرار"
پـس از اینکه انسـان از دیـدگاه نـظرى و معـرفـتى موفق به درک و
پـذیـرش نـظام ارزشى و اخلاقى اسلام شد، باید به صورت عمـلى
نیز به کسب فضایل و ارزشهاى اخلاقى همت گمارد. براى پیمودن
راه در ایـن مسـیـر نیـز توجه به دو اصل مبدا و معـاد کار ساز است
حضرت در ادامه، بر این مطلب تاکید مىورزند که هر قدر درباره عظمت روز قیامت و نعمتهاى ابدى سخن گفته شود، باز هم عدهاى آن را سرسرى مىگیرند و همچنان به فکر خوشگذرانى در این دنیا هستند. حال آنکه، سعادت حقیقى در آن عالم ابدى است. تاکید انبیا علیهم السلام و نیز قرآن کریم، که بیش از یک سوم آیات آن درباره عالم آخرت مىباشد، همگى بر اهمیت این مطلب دلالت دارند. حضرت مىفرمایند: آگاه باشید! هنگامى که آن حادثه عظیم واقع شد و عالم قیامتبرپا گردید و خدا میزانهایى براى سنجش اعمال انسانها قرار داد، آنجاست که یقین خواهید کرد که سربلندى و کرامت از آن کیست و حسرت و ندامت نصیب چه کسانى مىشود: «اما انه لو وقعت الواقعة و قامت القیامة و جاءت الطامة و نصب الجبار الموازین لفصل القضاء و برز الخلائق لیوم الحساب ایقنت عند ذلک لمن تکون الرفعه و الکرامة و بمن تحل الحسرة و الندامة» خدایى که همه هستى در دست اوست، قدرت سلطنتخود را در آن عالم ظاهر خواهد کرد و کسى نیست که بتواند در مقابل عظمت سلطنت او عرض اندام نماید. همه قدرتها در مقابل قدرت خداى متعال هیچ و پوچند: «لمن الملک الیوم لله الواحد القهار» (غافر: 16) ؛ در آن روز سلطنت عالم با خداى قاهر منتقم یکتاست.
انسان در این دنیا آنطور که باید و شاید نمىتواند حقیقت آن عالم را درک کند; زیرا ادراکات ضعیف او که توام با شبهات و اوهام و وساوس شیطانى است، مانع از شناخت درست آن جهان مىشود. شاید هنگامى که آن عالم برپا گردد، انسان حقیقت این مطلب را دریابد. کسى که یقین دارد خواه ناخواه به آن عالم سفر خواهد کرد، نباید روزگار خود را در این دنیا به غفلت و پیروى از هوا و هوس بگذراند. انسان باید در این دنیا به گونهاى رفتار نماید که در آن عالم به سعادت و خوشبختى برسد: «فاعمل الیوم فى الدنیا بما ترجوا به الفوز فى الاخرة»
بنابراین، هم نظام ارزشى و اخلاقى اسلام مبتنى بر دو اصل مبدا و معاد است و هم ایجاد انگیزه براى پیمودن راه کمال و تحقق بخشیدن به ارزشهاى متعالى، در گرو توجه به این دو اصل مهم مىباشد.
یادآورى این دو اصل همواره مىتواند عزم ما را در پیمودن راه درست، راهى که انبیاى الهى به ما نمایاندهاند، راسختر نماید.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
برچسب ها : مذهبی ,