با سلام
این روزها استفاده از این اصطلاح بسیار رایج است.اما من میخواهم در غیر رایج آن استفاده کنم و آن استفاده از تغییر کاربری در برخی کارهای دینی ماست.حضور در کنار قبور مردگان امری است که از دیرباز بین ما مسلمانان شایع است و پنج شنبه ها غروب یا جمعه ها صبح را عده زیادی به این کار اختصاص می دهند.
راجع به فلسفه حضور بسیار مباحثی جدی چه در بین فرقه های مختلف مسلمانان در سطح کلان و چه در بین برخی روشنفکران و شبه روشنفکران در داخل و چه حتی مباحث عامیانه مطرح شده و می شود.اعتقادات شبعه اثناعشری در این زمینه ها بحمداله بسیار مترقی است و خدشه ای به آن وارد نمی شود که البته در جای خود می توان در مورد آن بحث کرد.
آنچه امروز برایم مهم بوده تا این وجیزه را بنگارم نگاه امروزی ما به این مقوله و غفلت از امری مهم است.حضور ما در کنار قبور مردگان فقط برای یک منظور قابل توجیه است و آن این است که با این حضور بگوییم شماها که دستتان از این دنیا کوتاه شده است و بهرحال هرکاری باید کرده باشید کرده یا نکرده دیگر قابل برگشت نبوده و خداوند با نگاه رحمانیتش نگاهتان کند انشاله.
اما باید به نفس خودم نهیب بزنم که ای غافل وامانده!حال که تو هنوز فرصت برایت باقی است کاری بکن و آخر و عاقبتت مشهود و ملموس در منظر توست.وقتی در قبرستان وارد می شوی باید یک نوع شهودی برایت ایجاد شود و از دنیا و مافیها برای لحظاتی دست بکشی و به فکر فرو روی که ای دل غافل....
اما امروز تغییر کاربری داده ایم و از بودن کنار قبور مردگان خویش هزار استفاده می بریم الا آنچه ذکر شد و این تغییر را خودمان ایجاد کرده ایم.تغییری که هیچ مجوزی برای آن از خدای خود نگرفته و غیر قانونی راه را ادامه می دهیم تا چه موقع کارفرما دستور دهد جلو این تغییر را بگیرند.کاش آن موقع هنوز دستم کوتاه نشده باشد.
برچسب ها : اخلاقی ,