به بهانه ورود پرستوهای عاشق
با سلام
سالیان قبل که بصورت غیرحضوری از محضر آیت الله فاطمی نیا بهره می بردم ایشان بسیار تاکید داشتند تا بتوانیم روضه مکشوفه برای اهل بیت نخوانیم.روضه برای کسانی که دل کمتر در گرو اهل بیت دارند و با حتی مکشوف و باز خواندن روضه دلشان نمی ریزد و شاید هم در دلشان آب تکان نخورد.نه بر خلاف برخی که با گفتن یک السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع تمام وجودشان می لرزد و گریه امانشان را می برد. آنان که نه در فاصله های خیلی دور با گذاشتن کاسه آبی در وسط برای حسین و مظلومتش گریه سر می دادند.
اما امروز دلم می خواهد برای پدر شهید احمد معصومی برزکی روضه مکشوفه بخوانم.برای احمدی که بعد از 26 سال به شهر و دیارش برگشته است.
احمد جان نکند آرام و قراری برای برگشتن نداشتی و اکنون از آن بی قراری خدایی ناکرده پشیمان باشی.نکند بگویی 26 سال پیش که می رفتم صفا و یکرنگی در همه شور میزد و همه در رفتنم به بدرقه ام آمدند ,اماامروز برای برگشتنم خبری از استقبال نبود.چه شده است؟
نکند بگویی 26 سال پیش وقتی داشتم می رفتم شهرم دارالمومنین بود و بر آن می بالیدیم اما امروز نه تنها خبری از آن نیست که جایش را ریا,دروغ و نیرنگ گرفته است.
نکند احمدجان؟نکند بسوی پروردگارت شکایت ما را ببری که بعد از 26 سال رفتنم خیلی ها اسمم را نشنیده بودند و سراغی نه از من ونه از پدر و مادرم نگرفته بودند حتی نگارنده این سطور بی ارزش!؟
نکند بگویی خیلی ها با شنیدن نامم حتی گفتند دیگر در این اوضاع مردم دیگر حوصله این حرفها را ندارند و ما را خواستند در سکوتی به خاک بسپارند تا همچنان به امورات خود برسند؟
نکند احمد جان از حضور در خیابان های شهرم خجالت کشیدی و صبغه الله را دیگر ندیدی؟نکند احمد جان از بی وفای ما بگویی که عهدمان را فراموش کردیم.نگویی که ما رفتیم تا انقلاب و ارزشهایش را شما حفظ کنید و امروز همه را به نسیان سپرده و مشغول امور دنیای خود شده اید.
احمد جان ما راببخش!ما بعد از رفتن شما کم کم با شیطان رفیق و کنار امدیم.او برایمان همه چیز مهیا کرد و ما نیز به دنبال او حرکت کردیم.ببخش ما را که فراموش کردیم عهدمان با شما و امام را.ببخش ما را که همه همتمان دنیایمان شد و از شما فقط سالی فقط یکبار آنهم اگر بخواهند در یادوراه ها نامی بر لب داشته باشیم و بس.
ببخش ما را که قیافه هامان عوض شده و دیگر ما را نمی شناسید.ببخش ما راکه امروز در معامله با خدایمان کم آورده ایم و رو به دنیا شده ایم.
ببخش ما را احمد جان!دیگر ما از جنس شما نیستیم ومهم برایمان زندگی و خانه و ماشینمان است که روز به روز بر آن بیفزاییم .
ببخش ما راکه تغییر کاربری داده و بسیاری از کارهای مذهبی را هم برای دنیایمان انجام میدهیم.ما را حلال کن و برایمان دعا کن.
دعا کن که سخت محتاج نکاه شماییم.دعا کن تا برگردیم و به عهدمان وفا کنیم.دعا کن که چه کنم که الان هم شما باید برایمان دعا کنید.دعا کن که حتی دعای ما دیگر بالا نمی رود.دعا کن که توفبق حضور برایمان میسر شود.دعایمان کن تا فقط فکر یادواره نباشیم و در دلمان یادتان زنده بماند.دعایمان کن!!