قهرمانی حضرت زینب (سلام الله علیها) در اوراق دفتر تاریخ محبوس مانده، و چنان که شایسته است به صحنههای زندگی ما کمتر پا نهاده است. اغلب بر سبیل دلسوزی و اظهار وفاداری، مجلسی میآرایند و بر مصایب او تأسف میخورند. برخی افراد متمول برای حفظ منافع و سرمایههای باد آورده خود، ماسک اسلام به صورت میکشند و ادّعای دوستی اهل بیت (علیه السلام) میکند.
اگر با دید واقعبینانه به مسائل بنگریم، در مییابیم شیوه زندگی پیشوایان دین ما با سلوک بسیاری از مدّعیان همگونی ندارد. باید بدانیم تا زمانی که جامه زهد و پارسایی را به عنوان زینتبخش خود برنگزینیم، نه تنها به معرفت واقعی اهل بیت (علیه السلام) نمیرسیم بلکه دنیادوستی ما را از محضر آنان دور میسازد.
حضرت زینب (سلام الله علیها) به تنهایی یک دانشگاه است. درسهایی که این بزرگآموزگار به نوع بشر میدهد، در واژههای علمی امروز نمیگنجد. دختر علی بنابیطالب (علیه السلام) در هر میدانی قهرمان است.
در میدان زهد، عبادت، عشق و معرفت، سیاست و در تمامی ابعاد زندگیاش اسطورهای بینظیر است. اوست که به صبر و استقامت معنا میبخشد؛ به شهامت و شجاعت آبرو میدهد؛ بر قامت غیرت و مردانگی لباس عزت میپوشد؛ بلا و مصیبت را خجل و شرمنده میسازد و در بند اسارت؛ امید به زندگی و شور و مبارزه و توان ستیز را شرمسار خود میکند.
آری زینب کبری (سلام الله علیها) این همه عظمت دارد، چه شده است که هنوز آن طور که باید و شایسته است شناخته نشده است!؟ قهرمانی که با آن همه صراحت و قاطعیت خود را معرفی کرد، چه شده است که با همه تلاشهایی که برای شناختن او شده، باز میان ما غریب است؟ چرا چهره دلآرای او هنوز در پرده پندارهای ما زندانی است؟ چرا هنوز با هدف قیام امام حسین (علیه السلام) و ماهیت اسارت خواهرش، فاصله داریم!؟
اگر مرام و شیوه دختر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در متن زندگی قرار میگرفت، همه انسانها به صفات شجاعت، رشادت، شهامت و ستیز در مقابل کفر و بیداد آراسته میگردیدند، و زنِ دنیای امروز به جای خزیدن در لاک تجمل و زیور و خودآرایی، پا به میدان مبارزه مینهاد و عرصه را بر خودکامگانِ سودجو تنگ میکرد و به جای آنکه بازیچه دست قدرتهای شیطانی شود و موجبات فساد و تباهی خود و جامعه را فراهم آورد، عاملی برای ثبات و رشد جامعه به حساب میآمد.
زن معاصر برای رهایی از اسارت فرهنگ غرب، راهی ندارد جز آنکه زینب (سلام الله علیها) را به عنوان الگو و سرمشق زندگی خود برگزیند.
بانویی که در خانه دشمنِ قدرتمند و مغرور، چنان با کلامش بر او زخم میزند که به مرگ خود راضی میشود. بانویی که راه دفن ظلم و ستم را به بشر آموخت؛ بانویی که اسارتش، درخشش حضور فعال زن در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی و بر هم زننده معادلات سیاسی چیره بر جامعه است.
به امید آنکه با پیروی از آن حضرت و انتخاب شیوه زندگی ایشان در راه رستگاری گام نهیم.