?-در منزل «قصر بن مقاتل » امام (ع) به عمرو بن قیس رسیدند. پرسیدند: «آیا برای یاری ما آمده اید؟ عمرو بن قیس گفت: «اموال مردم همراه من است. باید آنها را برسانم به صاحبانش. اگربا شما بیایم مال مردم از بین میرود حق الناس گردنم می ماند.

  (کامل ابن اثیر)


?-در یکی از منزلگا هها عبدالله بن مطیع عدوی پیش امام(ع) آمد. گفت: «با این حرکت تو، حرمت اسلام از بین می رود. حرمت قریش و حرمت عرب از بین می رود . خشونت راه می افتد . نرو! »

  (ارشاد جلد 2 ص 73 )


?- پیش از حرکت به مکه، امام(ع) نامه دعوتی برای بعضی بزرگان بصره نوشت. احنف بن قیس یکی از آنها بود. احنف نامه امام(ع) را جواب نداد و به نزدیکانش گفت: «نمی روم. ما خاندان ابوالحسن را تجربه و آزمایش کرده ایم. اینها سیاست سلطنت و جمع مال و نقشه جنگی ندارند. »

(قاموس الرجال، جلد 1)


?-یکی از آنهایی که در بین راه به امام(ع) برخورد نمود ، گفته شده شخصی به نام طرماح بوده که به امام گفت : من همراه شما می آیم ولی الان باید بروم این آذوقه را به خانوا ده ام برسانم. رفت که آذوقه را برساند و خواست که برگردد،خبر شهادت امام و یارانش را به او دادند.


?-یزید بن مسعود نهشلی هم از بزرگان بصره بود که امام (ع) برایش نامه نوشتند. آن قدر از عبیدالله بن زیاد می ترسید که وقتی فرستاده امام(ع) نامه را برای او آورد، فکر کرد شاید این حیله عبیدالله باشد لذا از ترسش، نه تنها نامه را نگرفت که نامه رسان را هم با نامه فرستاد پیش عبیدالله. پسر مرجانه هم  پیک امام را بی درنگ به دار آویخت.


(کامل ابن اثیر جلد 4)


??-شبث بن ربعی از کوفیانی بود که به امام(ع) دعوتنامه نوشت. بعد چون عبیدلله به کوفه آمد و اوضاع تغییر کرد جزو سرداران عبیدالله شد و به جنگ امام (ع) رفت. مدتی بعد با قیام مختار، جزو یاران مختار شد و به خونخواهی امام حسین (ع) برخاست. وقتی هم که مصعب بن زبیر به کوفه حمله کرد و مختار در حال شکست بود، او به لشکر مصعب پیوست و در قتل مختار شرکت کرد.