امام خمینی

اشاره<\/h4>

مطلبی که پیش روی داریم، چهل دستورالعمل برگزیده از آثار امام خمینی قدس سره است که در شماره 49 مجله حوزه به چاپ رسیده است که تبیان آن را در دو قسمت تنظیم نموده است. اکنون بخش دوم را با هم مرور می کنیم.

 

پلکان عروج

1. وارستگی از تعلقات دنیا

آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است وارستگی و گستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دائمی خدای تعالی حاصل شود. آنان که درصدد برتریها به هر نحو هستند چه برتری در علوم حتی الهی آن یا در قدرت و شهرت و ثروت کوشش درافزایش رنج خود می کنند.

وارستگان از قیود مادی که خود را ازاین دام ابلیس تا حدودی نجات داده اند در همین دنیا در سعادت و بهشت رحمتند.

در آن روزهایی که در زمان رضاخان پهلوی و فشار طاقت فرسا برای تغییر لباس بود و روحانیون و حوزه ها در تب و تاب به سر می بردند (که خداوند رحمن نیاورد چنین روزهایی برای حوزه های دینی) شیخ نسبتا وارسته ای را نزدیک دکان نانوایی که قطعه نانی را خالی می خورد دیدم که گفت:

«به من گفتند عمامه را بردار من نیز برداشتم دادم به دیگری که دو تا پیراهن برای خودش بدوزد. الان هم نانم را خوردم و سیر شدم تا شب هم خدا بزرگ است».

پسرم! من چنین حالی را اگر بگویم به همه مقامات دنیوی می دهم باورکن ولی هیهات... آنچه گفتم بدان معنی نیست که خود را از خدمت را از خدمت با جامعه کنار کشی و گوشه گیر و کل بر خلق الله باشی که این از صفات جاهلان متنسک است یا درویشان دکان دار. سیره انبیاء عظام صلی الله علی نبینا و علیهم اجمعین وائمه اطهار علیهم السلام که سرآمد عارفان بالله و رستگان از هر قید و بند و وابستگان به ساحت الهی در قیام به همه قوی علیه حکومتهای طاغوتی و فرعونهای زمان بوده و دراجرای عدالت در جهان رنجها برده و کوششها کرده اند به ما درسها می دهد در جهان رنجها برده و کوششها کرده اند به ما درسها می دهد واگر چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم راه گشایمان خواهد بود: من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم. (31)

 

2. خدایی کردن انگیزه ها

پسرم! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت شاهد گسستن از حق میزان دراعمال انگیزه های آنهاست. چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر با آنچه مناسب اوست چون: خودبینی و خودخواهی و غرور و عجب و بزرگ بینی و تحقیر خلق الله و شرک خفی وامثال آنهاو را از حق دور و به شرک می کشاند. و چه بسا متصدی امور حکومت که با انگیزه الهی به معدن قرب حق نائل می شوند چون داود نبی و سلیمان پیامبر علیهما السلام و بالاتر و والاتر چون نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خلیفه برحقش علی بن ابی طالب علیه السلام و چون حضرت مهدی ارواحنا لمقدمه الفدا در عصر حکومت جهانیش. پس میزان عرفان و حرمان انگیزه است. هر قدرانگیزه ها به نور فطرت نزدیکتر باشند و از حجت و حتی حجب نور وارسته تر به مبداء نور وابسته ترند تا آن جا که سخن از وابستگی نیز کفراست... (32)

 

3. قیام لله

یکتا موعظه خدا را با دل و جان بشنو با تمام توان بپذیر و در آن خط سیر نما: «قل إنما أعظکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی» میزان دراول سیر قیام الله است در کارهای شخصی وانفرادی و هم در فعالیتهای اجتماعی. سعی کن دراین قدم اول موفق شوی که در روزگار جوانی آسانتر و موفقیت آمیزتراست. (33)

امام خمینی
4. دل را به خدا بسپار.

پسرم! مجاهده کن که دل را به خدا بسپاری و موثری را جزاو ندانی. مگر نه عامه مسلمانان متعبد شبانه روزی چندین مرتبه نماز می خوانند و نماز سرشار از توحید و معارف الهی است و شبانه روزی چندین مرتبه «ایاک نعبد وایاک نستعین» می گویند و عبادت واعانت را خاص خدا (در بیان) می کنند ولی جز مؤمنان بحث و خاصان خد دیگران برای هر دانشمند و قدرتمند و ثروتمند کرنش می کنند و گاهی بالاتر از آنچه برای معبود می کنند و از هرکس استمداد می نمایند واستعانت می جویند و به هر حشیش برای رسیدن به آمال شیطانی تشبث می نمایند و غفلت از قدرت حق دارند. (34)

 

 

5.انتقادها، سکوی پرش برای عارفان اند.

پسرم! چه خوب است به خود تلقین کنی و به باور خود بیاوری یک واقعیت را که مدح مداحان و ثنای ثناجویان چه بسا که انسان را به هلاکت برساند و از تهذیب دورتر سازد. تاثیر سوء ثنای جمیل در نفس آلوده مایه بدبختیها و دورافتادگیها از پیشگاه مقدس حق جل و عل برای ما ضعفاءالنفوس خواهد بود. و شاید عیب جوئیها و شایعه پراکنیه برای علاج معایب نفسانی ما سودمند باشد که هست همچون عمل جراحی دردناکی که موجب سلامت مریض می شود... (35)

من و تو اگراین حقیقت را باور کنیم و حیله های شیطانی و نفسانی بگذارند. واقعیات را آن طور که هستند ببینیم آن گاه از مدح مداحان و ثنای ثناجویان آن طور پریشان می شویم که امروز از عیب جویی دشمنان و شایعه سازی بدخواهان... و عیب جویی را آن گونه استقبال می کنیم که امروزاز مداحیها و یاوه گوئیهای ثناخوانان. اگراز آنچه ذکر شد به قلبت برسد از ناملایمات و دروغ پردازیها ناراحت نمی شوی و آرامش قلب پیدا می کنی که ناراحتیها اکثر از خودخواهی است. خداوند همه ما را از آن نجات مرحمت فرماید. (36)

 

6. تقوای از محرمات، قدم اول سلوک

راه چاره خلاص از عذاب الیم منحصراست به دو چیز: یکی اتیان به مصلحات و مستصحات نفسانیه و دیگر پرهیزاز مضرات و مولمات آن.

و معلوم است که ضرر محرمات در مفسدان نفسانیه از همه چیز بیشتراست وازاین سبب محترم شده اند. و افضل از هر چیز و مقدم بر هر مقصد و مقدمه پیشرفت و راه منحصر مقامات و مدارج انسانیه این دو مرحله است که اگر کسی مواظبت کندازاهل سعادت و نجات است.

مهمتر بین این دو تقوا از محرمات است واهل سلوک نیزاین مقام را مقدم شمارند بر مقام اول. و از مراجعه به اخبار و آثار و خطب نهج البلاغه واضح شود که حضرات معصومین علیهم السلام نیز به این مرحله بیشتراهمیت داده اند.

پس ای عزیز! این مرحله اول دوری از گناه را خیلی مهم شمار و مواظبت و مراقبت در امر آن نما که اگر قدم درست برداشتی و این پایه را محکم کردی امید وصول به مقامات دیگر است؛ و الا رسیدن به مقامات ممتنع و نجات بس مشکل و صعب شود. (37)

 

7. تفکر

بدان که تذکراز نتایج تفکراست. و لهذا منزل تفکر را مقدم دانسته اند از منزل تذکر. جناب خواجه عبدالله فرماید: «التذکر فوق التفکرالتفکر طلب و التذکر وجود» تذکر فوق تفکراست زیرا که این طلب محبوب است و آن حصول مطلوب. تا انسان در راه طلب و دنبال جستجوست از مطلوب محجوب است چنانچه با وصول به محبوب از تعب تحصیل فارغ آید. و قوت و کمال تذکربسته به قوت و کمال تفکراست. و آن تفکر که نتیجه اش تذکر تام و تمام معبود است در میزان سایر اعمال نیاید و با آنها در فضیلت طرف مقایسه نشود. چنانچه در روایت شریفه از عبادات یک سال و شصت سال و هفتاد سال، تفکر یک ساعت را بهتر شمرده اند.

معلوم است غایت و ثمره مهمه عبادات حصول معارف و تذکر از معبود حق است و این خاصیت، از تفکر صحیح بهتر حاصل می شود. شاید تفکر یک ساعت ابوابی از معارف را به روی سالک بگشاید که عبادات هفتاد سال نگشاید و یا انسان را چنان متذکر محبوب نماید که از مشقتها و زحمتهای چندین ساله این مطلوب حاصل نشود. (38)

 

8.اصلاح قلب

انسان باید عمده توجه واصل مقصدش اصلاح قلب و اکمال آن باشد تا به کمال سعادت روحانی و درجات عالیه غیبیه نایل شود. و اگرازاهل علوم و دقایق و حقایق نیز هست در ضمن سیر در آفاق وانفس عمده مطلوبش به دست آوردن حالات نفسانیه خود باشد که اگراز مهلکات است به اصلاح آن پردازد واگراز منجیات است به تکمیل آن بکوشد. (39)

 

9. حق جویی و عشق به او، چراغ راه سالک

دخترم! سرگرمی به علوم حتی عرفان و توحید اگر برای انباشتن اصطلاحات است (که هست) و برای خود این علوم است؛ سالک را به مقصد نزدیک نمی کند که دور می کند: «العلم هو الحجاب الاکبر» واگر حق جویی و عشق به اوانگیزه است (که بسیار نادر است) چراغ راه است و نور هدایت: «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» و برای رسیدن به گوشه ای از آن تهذیب و تطهیر و تزکیه لازم است. تهذیب نفس و تطیر قلب از غیر او، چه رسد به تهذیب ازاخلاق ذمیمه که رهیدن از آن بسیار مجاهده می خواهد و چه رسد به تهذیب عمل از آن چه خلاف رضای او جل وعلاست. و مواظبت به اعمال صالحه از قبیل واجبات که در رأس است، مستحبات به قدر میسور؛ به قدری که انسان را به عجب و خودخواهی دچار نکند. (40)

 

10. هجرت از بیت نفس

اول قدم سفرإلی الله ترک حب نفس است و قدم برانانیت و فرق خود گذاشتن است و میزان در سفر همین است. و بعضی گویند یکی از معانی آیه شریفه «و من یخرج من بیته مهاجرا إلی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره علی الله» (41) این است که کسی که خارج شد از بیت نفس و هجرت به سوی حق کرد به سفر معنوی پس از آن او را فنای تام ادارک کرد، اجراو بر خدای تعالی است. معلوم است برای چنین مسافری جز مشاهدات ذات مقدس و وصول به فناء حضرتش اجری لایق نیست. (42)

 

11. نوشیدن حقیقت «لااله الاالله»

کوشش کن کلمه توحید را لااله الاالله که بزرگترین کلمه و والاترین جمله است از عقلت به قلبت برسانی که حظ عقل همان اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به قلب نرسد، فایده واثرش ناچیزاست. چه بسا بعضی از همین اصحاب برهان عقلی و استدلال فلسفی بیشتراز دیگران در دام ابلیس خبیث می باشند. (پای استدلالیان چوبین بود.) و آن گاه این قدم برهانی و عقلی تبدیل به قدم روحانی وایمانی می شود که ازافق عقل به مقام قلب برسد و قلب باور  کند آنچه را استدلال اثبات عقلی کرده است. (43)

امام خمینی

ای عزیز! در راه ذکر خدا و یاد محبوب تحمل شاق هر چه بکنی کم کردی. دل را عادت بده به یاد محبوب بلکه به خواست خدا، صورت قلب صورت ذکر حق شود و کلمه طیبه «لااله الاالله» صورت اخیر و کمال اقصای نفس گردد که ازاین زادی بهتر برای سلوک الی الله و مصلحی نیکوتر برای معایب نفس و راه بهتری در معارف الهیه یافت نشود. پس اگر طالب کمالات صوریه و معنویه هستی و سالک طریق آخرت و مسافر و مهاجر سیرالی الله هستی قلب را عادت بده و به تذکر محبوب و دل را عجین کن با یاد حق تبارک و تعالی. (44)

 

براق وصول

1. تأدب به آداب شریعت<\/h4>

بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر این که انسان ابتد کند از ظاهر شریعت و تا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود هیچ یک ازاخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن واسرار شریعت از برای او منکشف شود و پس ازانکشاف حقیقت و بروز انوار معارف در قلب نیز متأدب به آداب ظاهر خواهد بود. (45)

 

2. دوام بر وضو<\/h4>

برای جلوگیری از شر نفس و شیطان دوام بر وضو را سفارش می فرمودند و شیخ ما می گفتند: «وضو به منزله لباس جندی است.» (46)

 

3. نمازهای پنجگانه، شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند<\/h4>

این نمازهای پنجگانه که عمود دین و پایه محکم ایمان است و در اسلام چیزی بعد از ایمان به اهیمت آن نیست. بعداز توجهات نورانیه باطنیه و صور غیبیه ملکوتیه که غیراز حق تعالی و خاصان درگاه او کسی نداد یکی از جهات مهمه که در آن هست، این تکرار تذکر حق با ادب و تواضع الهی است که در آن منظور گردیده است که رابطه انسان را با حق تعالی و عوالم غیبیه محکم می کند و ملکه رایحه خضوع لله را در قلب ایجاد کند و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند به طوری که با خیچ چیز آن زایل نشود و درامتحان بزرگ حق تعالی که در حال ظهور سکرات موت واهوال مطلع و شهود نمونه غیبت حاصل شود از امتحان درست بیرون آید و دینش مستقر باشد نه مستودع و زایل شدنی که به اندک فشاری نسیان عارض نشود.

پس ای عزیز! ایاک ثم ایاک و الله معینک فی أولیک و أخراک. مبادا درامر دیانت و خصوصا این نمازهای پنجگانه تهاون کنی و آنها را سست شماری. (47)

 

4. سرچشمه فیوضات تخلیص نیت است<\/h4>

ای عزیز! علاج و کل العلاج دراین است که انسان می خواهد علمش الهی باشد وارد هر علمی که شد مجاهده کند و با هر ریاضت و جدیتی شده قصد خود را تخلیص کند. سرمایه نجات و سرچشمه فیوضات تخلیص نیت و نیت خالص است: «من اخلص لله اربعین صباحا ... ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»

اخلاص چهل روزه آثار و فوایدش این است. پس شما که چهل سال یا بیشتر در جمیع اصطلاحات و مفاهیم در هر علمی کوشیدید و خود را علامه در علوم می دانید و از جندالله محسوب می کنید و در قلب خود اثری از حکمت و در لسان خود قطره ای از آن نمی بینید؛ بدانید تحصیل و زحمتتان با قدم اخلاص نبوده بلکه برای شیطان و هوای نفس کوشش کردید. پس اکنون که دیدید از این علوم کیفیت و حالتی حاصل نشد چندی برای تجربه هم باشد به اخلاص نیت و تصفیه قلب از کدورات و رذایل بپردازید. اگراز آن اثری دیدید آن وقت بیشتر تعقیب کنید؛ اگر چه باب تجربه که پیش آمد در اخلاص بسته می شود ولی باز شاید روزنه ای به آن باز شود و نور آن تو را هدایت کند. (48)

 

5. سوز و گداز امامان علیهم السلام سرلوحه کارت باشد<\/h4>

مطالعه در ادعیه معصومین علیهم السلام و سوز گداز آنان از خوف حق و عذاب او سرلوحه افکار و رفتارت باشد. (49)

آن چه در ادعیه و مناجات معصومین علیهم صلوات الله و سلامه می یابیم در اخبار که اکثرا به زبان عرف و عموم است کمتر یافت می شود. (50)

در هر حال کتب فلسفی خصوصا از فلاسفه اسلام و کتب اهل حال و عرفان هر کدام اثری دارد: اولیه انسان را و لو به طور دور نما آشنا می کند با ماوراء طبیعت و دومیه خصوصا بعضی از آنها چون منازل السائرین و مصابح الشریعه که گویی از عارفی است که به نام حضرت صادق به طور روایت نوشته است دلها را مهیا می کنند برای رسیدن به محبوب. و از همه دل انگیزتر مناجات  وادعیه ائمه مسلمین است؛ که راهبرند به سوی مقصود نه راهنما. و دست انسان حق جو را می گیرند و به سوی او می برند. افسوس و صد افسوس که ما از آنها فرسنگها دور هستیم و مهجور. (52)

 

6. تدبر در قرآن انسان را به مقامات والا هدایت می کند<\/h4>
هندسه سیاسی در اندیشه امام خمینی

من قائل بی خبر و بی عمل به دختر می گویم: در قرآن کریم این سرچشمه فیض الهی تدبر کن. هر چند صرف خواندن آن که نامه محبوب است به شنونده محجوب آثاری دلپذیر دارد لکن تدبر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت کند: افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها (52)

و تا این قفل و بندها باز نگردد و به هم نریزداز تدبر هم آنچه نتیجه است حاصل نگردد. خداوند متعال پس از قسم عظیم می فرماید: انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لایمسه الا المطهرون. (53)

و سر حلقه آن آنان هستند که آیه تطهیر در شأنشان نازل گردیده.

تو نیز مایوس نباش که یأس از اقفال بزرگ است. به قدر میسور در رفع حجب و شکستن اقفال برای رسیدن به آب زلال و سرچشمه نور کوشش کن. (54)

 

7. قرائت و تدبر در آیات آخر سوره حشر نفس را اصلاح می کند<\/h4>

پسرم!  سوره مبارکه حشر را مطالعه کن که گنجینه هایی از معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند و از آنها به مدد الهی توشه ها بردارد خصوصا آیات اواخر آن از آن جا که می فرماید: «یا ایهاالذین آمنوااتقواالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقواالله ان الله خبیر بما تعملون» (55)

جناب عارف و شیخ عالی مقدار می فرمودند که: مواظبت به آیات شریفه آخر سوره (حشر) از آیه شریفه: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد... تا آخر سوره مبارکه، با تدبر در معنی آنها در تعقیب نمازها و خصوصا در اواخر شب که قلب فارغ البال است خیلی موثراست دراصلاح نفس. (56)

 

8. توسل به امامان معصوم علیهم السلام در هر پگاه<\/h4>

چون صبح اشتغال به کثرات و ورود در دنیاست و با مخاطره اشتغال به خلق و غفلت از حق انسان مواجه است خوب است انسان سالک بیدار دراین موقع باریک برای ورود دراین ظلمتکده تاریک به حق تعالی متوسل شود و به حضرتش منقطع گردد و چون خود را در آن محضر شریف آبرومند نمی بیند به اولیاءامر و خفرای زمان و شفعاءانس و جان یعنی رسول ختمی صلی علیه و آله وائمه معصومین علیهم السلام متوسل گردد و آن ذوات شریفه را شفیع و واسطه قرار دهد.

و چون برای هر روز خفیر و مجیری است پس روز شنبه به وجود مبارک رسول خد صلی الله علیه و آله و روز یکشنبه به حضرت امیرالمؤمنین علیهم السلام و روز دوشنبه به امامان همامان سبطان علیهما السلام و روز سه شنبه به حضرات سجاد و باقر و صادق علیهم السلام و روز چهارشنبه به حضرات کاظم و رضا و تقی و نقی علیهم السلام و روز پنجشنبه به حضرت عسکری علیه السلام و روز جمعه به ولی امر عجل الله فرجه الشریف متعلق است.

مناسب آن است که در تعقیب نماز صبح برای ورود دراین بحر مهلک ظلمانی و دامگاه مهیب شیطانی متوسل به خفرای آن روز شود و با شفاعت آنه که مقربان بارگاه قدس و محرمان سراپرده انس اند؛ از حق تعالی رفع شر شیطان و نفس اماره بالسوء را طلب کند و دراتمام و قبول عبادات ناقصه و مناسک غیرلایقه آن بزرگواران را واسطه قرار دهد. البته حق تعالی چنانچه محمد صلی الله علیه و آله و دودمان او را وسایط هدایت و راهنماهای ما مقرر فرموده و به برکات آنها امت را از ضلالت و جهل نجات مرحمت فرموده به وسیله و شفاعت آنها قصور ما را ترمیم و نقص ما را تتمیم فرماید واطاعت و عبادات نا قابل ما را قبول می فرماید: «انه ولی الفضل و الانعام » (57)

و دراین توسل باید به گوش جان نوش کند و به قلب خود بیابد که: گاه شود ولی امر متصل به ملاء اعلی واقلام علیه و الواح مجرده شود و برای او مکاشفه تامه جمیع موجودات شود از لا وابدا. و گاه اتصال به الواح سافله حاصل شود پس مدتی مقدر را کشف فرماید. و تمام صفحه کون نیز در محضر ولایت مآبی او حاضراست و هر چه ازامور واقع شود به نظر آن حضرات بگذرد و در روایات عرض اعمال بر ولی امر وارد است که: هر پنجشنبه و دوشنبه عرض اعمال بر رسول خدا وائمه هدی علیهم السلام شود. و در بعضی روایات است که: در هر صبح و در بعضی هر صبح و شب عرض شوداعمال عباد. و اینها به حسب اجمال و تفصیل و جمع و تفریق است. (58)

 

9. انفاق و ایثار ماده فساد را از درون انسان قطع کند<\/h4>

در آیه شریفه آمده است :«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» هرگز به خوبی نایل نشوید مگراین که در راه خدا انفاق کنیداز آنچه دوست دارید.

... باید دانست که انسان با علاقمندی و محبت به مال و منال و زخارف دنیویه بزرگ شده است و تربیت گردیده واین علاقه دراعماق قلب او جایگزین گردیده و منشا بیشتر مفاسد اخلاقی واعمالی بلکه مفاسد دینی همین علاقه است... اگرانسان به واسطه صدقات وایثار بر نفس این علاقه را بتواند سلب کند یا کم کندالبته قطع ماده فاسد و جرثومه قبایح را کرده و طریق نیل به حصول معارف و انقطاع به عالم غیب و ملکوت و حصول ملکات فاضله و اخلاق کامله را برای خود مفتوح نموده. (59)

 

10. دعای «یا من اظهرالجمیل» تحفه حق برای رسول خداست<\/h4>

ازادعیه شریفه که بسیار فضیلت دارد و نیز مشتمل بر آداب مناجات بنده با حق است و مشتمل بر تعداد عطایای کامله الهیه است که با حال قنوت که حال مناجات وانقطاع به حق است تناسب تام دارد و بعضی از مشایخ بزرگ رحمه الله بر آن تقریب مواظبت داشتند دعای «یا من اظهرالجمیل» است که از کنوز عرش است و تحفه حق برای رسول خداست و برای هریک از فقرات آن فضایل و ثوابهای بسیاراست چنانچه در توحید صدوق رحمه الله است. (60)

 

11. مناجات شعبانیه انسان را به یک جایی می رساند<\/h4>

مناجات شعبانیه را خواندید؟ بخوانید آقا؛ مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگرانسان دنبالش برود و فکر دراو بکندانسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه به حسب روایات می خواندند (61) اینها آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند.

 

12. تذکر تام صراط لقاء حق<\/h4>

...بدان ای عزیز که تذکر تام از حضرت حق و توجه مطلق به باطن قلب به آن ذات مقدس موجب گشوده شدن چشم باطنی قلب شود که به آن لقاءلله که قره العین اولیاءاست حاصل گردد: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا». (62)

 


پاورقی ها:

31. نقطه عطف 1114.

32. همان 15.

33. همان 17.

34. همان 2526.

35. و36 همان 313233.

37. اربعین حدیث ج 1.207.

38. همان 278.

39. همان ج 2.175.

40. ره عشق 25.

41. سوره نساء آیه 10.

42. اربعین حدیث ج 1.318.

43. نقطه عطف 24.

44. اربعین حدیث ج 1.279.

45. همان 15.

46. همان 207.

47. همان ج 2.154.

48. همان ج 2.63.

49. نقطه عطف 42.

50. ره عشق 29.

51. ره عشق 35.

52. سوره محمد آیه 24.

53. سوره واقعه آیات 777879.

54.ره عشق 27 28.

55. نقطه عطف 19.

56. اربعین حدیث ج 1.207.

57. آداب الصلوه 409.

58. همان 370.

59. اربعین حدیث ج 2.150.

60. آداب الصلوه 405.

61. صحیفه نور ج 19.158.

62. آداب الصلوه 382.


منبع: حوزه نت