1. فضیلت و اعمال شب قدر

الف) فضیلت شب قدر در کلام معصومین علیهم السلام

پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله فرمود:

«ماه رمضان سرو ماهاست و شب قدر سرور شب هاست».

«شیطان در این شب، بیرون نمى آید تا آن که سپیده اش تابان شود و در آن شب، او نمى تواند کسى را فلج یا دردمند سازد، یا فسادى بر کسى وارد آورد. و در آن، جادوى هیچ جادوگرى کارگر نمى شود».

امام صادق علیه السلام فرمود:

«قلب ماه رمضان، شب قدر است».

«مقدرات، در شب نوزدهم، تعیین؛ در شب بیست و یکم، تأیید و در شب بیست و سوم [ماه رمضان]، امضا مى شود».

ب) اعمال و مستحبات شب هاى قدر

شب قدر، شبى بسیار بافضیلت است. بنابراین، از این فرصت هاى به دست آمده باید بیشترین بهره را بُرد. بهترین اعمال در این شب:

یک ـ توبه

توبه از مهم ترین اعمال شب قدر است که در کلام و سیره معصومین علیهم السلام تأکید فراوانى بر آن شده است. باید در این شب هاى مبارک تلاش کرد که در حالات فکرى و روحى و قلبى تغییر ایجاد شود و تصمیم بر ترک گناه گرفته شود.

دو ـ دعا

«دعا»، توجه به بارگاه حضرت معبود است و نوعى معراج روحى مؤمن به شمار مى آید. دعا، توجه قلبى انسان به خداوند است. بنابراین، چه فرصتى بهتر از شب هاى قدر! بیایید دست خویش را به درگاه الهى بالا ببریم. پیشانى را بر خاک ساییم. اشک از دیدگان سرازیر کنیم و در مقابل حضرت حق به بندگى و تسلیم در برابر او اعتراف کنیم.

سه ـ تلاوت قرآن

از آنجا که شب قدر، شب نزول قرآن است، بهترین عهدنامه با پروردگار کریم، تلاوت قرآن است. ازاین رو، خواندن با تأمل و تدبر قرآن به ویژه در چنین شب هایى بسیار مناسب است.

چهار ـ شب زنده دارى

همه برکات شب قدر، در پرتو شب زنده دارى و احیاى شب قدر، قابل دست رسى است؛ به ویژه اگر در مسجد به میزبانى خدا و در میان دیگر بندگان پاک خدا انجام گیرد.

پنج ـ خودشناسى

یکى از بهترین کارها در شب قدر، شناخت خداوند سبحان است که مقدمه اى است براى رسیدن به مقام رستگارى و نورانیت دل و از سوى دیگر، خودشناسى، مقدمه چنین معرفتى است؛ زیرا هر کس خودش را بشناسد، خدا را مى شناسد.

بنابراین، تأمل در نفس خود ـ اینکه از کجا آمده، براى چه آمده و به کجا خواهد رفت ـ فراهم آوردن زمینه اى براى خداشناسى و دست یابى به فضایل این شب است.

ج) اهمیت و ماهیت حقیقى شب قدر

ـ شب قدر، شبى است که همه مقدرات سالانه انسان با ملاحظه اراده و اختیار و قابلیت هاى او مقدر مى شود.

ـ شب قدر یکى از شب هاى نیمه دوم ماه رمضان است که بر اساس روایات، یا شب نوزدهم یا بیست ویکم و به احتمال زیادتر شب بیست وسوم ماه رمضان است.

ـ در این شب که شب نزول قرآن است، خیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزى و حج و اطاعت و گناه و هر حادثه اى که در طول سال به اراده انسان رخ خواهد داد، مقدر مى شود.

ـ شب قدر همیشه و هر سال تکرار مى شود. عبادت این شب فضیلت فراوان دارد و بهره بردارى از آن در نیکویى سرنوشت یک ساله، بسیار مؤثر است.

ـ در شب قدر، تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى شود و وى از سرنوشت خود و دیگران باخبر خواهد شد.

آیا شب قدر قبل از اسلام نیز وجود داشته است؟

ـ شب قدر فقط مربوط به دوران زندگى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیست و در زمان هاى گذشته نیز وجود داشته است.

ـ امام جواد علیه السلام مى فرماید: «خداوند شب قدر را در آغاز آفرینش جهان آفرید و در آن، اولین پیامبر و نخستین وصى را هستى بخشید».

ـ اصل شب قدر از ابتداى آفرینش جهان هستى وجود داشته، ولى فضایل بسیار بالایى به طور ویژه در این شب براى امت اسلام قرار داده شده که در امت هاى پیشین سابقه نداشته است.

با توجه به اختلاف تقویم در کشورها، آیا ممکن است چند شب قدر وجود داشته باشد؟

ـ شکى نیست که «لیلة القدر» یکى از شب هاى رمضان است و ائمه علیهم السلام اصرار بسیارى داشته اند که شیعیان چند شب را به عبادت و شب زنده دارى مشغول باشند تا آن شب را درک کنند. بنابراین، اختلاف تقویم موجب نمى شود که چند شب قدر داشته باشیم!

ـ گرچه تقدیر امور سالانه مردم، در وقت معیّنى از شب قدر صورت مى گیرد، اما براى مردم سراسر جهان با اختلاف افق هایى که دارند، شب قدر به نسبت هر منطقه ادامه دارد و همچنان برکات آن شب، شامل حالشان مى شود. ازاین رو، در روایات آمده است حتى براى کسانى که در منطقه خود فرصت شب قدر را از دست داده اند، روزهاى شب قدر نیز فضیلت آن را دارد.

ـ در واقع ما دو نوع شب قدر داریم:

1. شب قدر زمانى واقعى: لحظه اى از شب خاصى است که انسان در آن، فیوضاتى را دریافت مى کند و این، غیرقابل توسعه است.

2. شب قدر زمانى اعتبارى: مقطعى از زمان است که ممکن است 24 ساعت یا کمتر یا بیشتر ادامه داشته باشد و با توجه به اختلاف آفاق متعدد شود. این شب قدر مى تواند توسعه یابد، امتداد زمانى دارد و روز آن نیز داراى فضیلت است.

بنابراین، مراقبت از شب قدر زمانى اعتبارى، به امید رحمت گسترده خداوند متعال صورت مى گیرد. پس از او انتظار مى رود که از سر لطف و محبتش، تمامى برکات شب قدر حقیقى و واقعى را که احیاگران نیت درک آن را کرده اند، شامل حالشان گرداند.

حکمت پنهان بودن شب قدر چیست؟

ممکن است مصلحت پنهان بودن شب قدر این باشد که مسلمانان در شب هاى دهه آخر رمضان به ویژه این سه شب را در عبادت و پرستش خداوند و تلاوت قرآن و مناجات و... سپرى کنند. همچنین اگر شب قدر مشخص مى شد، بسیارى از مردم به عبادت در آن شب بسنده مى کردند و از فیض دعا در دیگر شب ها باز مى ماندند. اکنون چون شب قدر پنهان و نامشخص است، مؤمنان در همه شب هایى که احتمال دارد شب قدر باشد، به ذکر الهى و توبه مى پردازند و از ثواب هاى بیشترى بهره مند مى شوند.

رابطه شب قدر و ولایت چیست؟

ـ در نگاهى عادى، شب قدر، ظرف زمان است؛ یعنى بخشى از زمان است که در آن قرآن از عالم بالا به زمین نازل گشته است. اگر ظرفیت را در ظرف زمان منحصر نکنیم و بگوییم ظرف زمان، پایین ترین مراحل از ظرفیت است، به این نتیجه خواهیم رسید که شب قدر، حقیقتى است که قرآن در آن نازل شده و با توجه به لیاقت و قابلیتش، توانسته است حقیقت قرآن را درک کند که آن، وجود مقدس پیامبر است. پس از ایشان نیز ائمه معصومین علیهم السلام ، مصداق انسانِ کاملى هستند که قرآن ناطقند. در این معنا، منظور از شب قدر را باید انسان کامل دانست.

ـ بنابراین، مى توان شب قدر را به دو نوع حقیقى و زمانى تقسیم کرد و گفت: لیلة القدر حقیقى، وجود طیبه انسان کامل است که ظرف قرآن، بلکه قرآن ناطق است و هر کس بخواهد شب قدر را درک کند، باید امام زمان خود را بشناسد؛ یعنى امام زمانِ هر دوره اى، مصداق شب قدر آن دوران است و در زمان ما مصداق لیلة القدرى که ظرف قرآن و عین قرآن است و حقایق قرآن در او جارى مى شود، حضرت حجة بن الحسن العسکرى (عج) است.

علاوه بر آن در این شب فرشتگان از طرف خداوند بر امام زمان(عج) نازل مى شوند و هدف از نزول آنها تقدیر و تعیین سرنوشت ها و آوردن خیر و برکت بر زمینیان است.

د) شب قدر، شب نیایش (پیام کوتاه)

شب قدر، شب نور و رحمت، شب نزول قرآن و مطلع خیرات و سعادت و هنگام نزول برکات و سرآغاز زندگى نوین بشر و مبدأ تحول و تاریخ کمال واقعى انسان هاست.

شب قدر، شبى است که اگر نبود و نمى آمد، شب تیره بختى انسان به پایان نمى رسید و بامداد نیک بختى او طلوع نمى کرد.

شب قدر، شبى است که براى انسان هاى ناآگاه و آلوده به فساد و گمراهى، صبحِ هدایت و بیدارى و آگاهى و رستگارى شد و بزرگ ترین و گرامى ترین کتاب آسمانى که تا ابد راهنماى بشر و ضامن سعادت انسان است، نازل شد و با اشراق ملکوتى خود، جهان را از ظلمت شرک مجوس و تثلیث ترسا و خرافات یهود و بت پرستى، به روشنایى توحید و پرستش خداى یگانه راهبر شد.

شب قدر، شب مبارکى است که هر انسان در آن به درگاه الهى مى رود و به سعادت حضور معنوى و لذت تقرّب مى رسد.

ببارید چشم هاى روسیاه من! شاید که اشک ها، در این شب آبروى از دست رفته تان را بازگرداند.

امشب، خدا به این اشک ها پاداش مى دهد! این قطره هاى حقیر، کارهاى بزرگى مى کنند.

این اشک ها، خاموش کننده شعله هاى خشمى هستند که قرار است تنم را به آتش بکشند!

اى دوست رمضانى! قدر آفریده شد تا تلنگرى باشد براى شما و بهانه اى باشد براى او تا شما را ببخشاید، شما را که دوستتان مى دارد.

خوشا آنان که در شام نزول یک باره وحى، از آسمان غیب، رفیق اهالى ماورا مى شوند و فرشتگان رحمت خدا را به سفره قنوت خویش مى خوانند؛ زیرا در این شب مبارک، ملائک سبّوح گویان به کویر زمین فرو مى بارند تا هوا، پاک و بهارى شود و این شب تا سپیده، غرق دانه هاى نور استجابت گردد و دلمان سرشار از روشنایى تقدیر شود.

اى خوب بى همتا! زیر سایه کلماتت، زیر سایه کتاب مقدس نشسته ام؛ «بِکَ یا اللّه، بِکَ یا اللّه» تو را به نام تو مى خوانم؛ «یا مَنْ لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنى»

از شعله هاى عذابت بیم دارم؛ «یا مَنْ اِلَیْهِ یَهَربُ الخائِفُون»

بنده شرمسارت را بپذیر؛ «یا مَن اِلَیهِ یَفْزَعُ المُذْنِبُونَ»

و از گناهانم درگذر و مرا ببخشاى.

بیایید اى درمانده هاى در راه فرو مانده! اگر فرصتى باشد، امشب است.

شب قدر، شب همسایگى با فرشتگان است. شب از یاد بردن خود؛ شب غرق شدن در وجود خداوند؛ شب رحمت؛ شب تقدیر الهى.

شب قدر یعنى؛

شب خلوت و خلوص و خلاصى

شب نیاز و نیایش

شب راز و رجعت و رهایى

شب تنهایى و توبه و تقدیر

شب قرآن و قیام و قرائت

شب شرم و شور و شهادت

شب ندامت و نماز و نزول

شب آمرزش و آرامش

2. توبه مهم ترین و بهترین عمل در شب قدر

الف) درباره توبه بیشتر بدانیم

اقرار و اعتراف به گناه در پیشگاه خدا، اثرگذارى تربیتى مثبتى بر روح و روان آدمى دارد.

توبه، رفع موانعِ راه کمال و حرکت به سوى اللّه است.

ناامیدى از رحمت خدا از گناهان کبیره است و امید به بخشایش انسان را در راه پاکى و کمال یارى مى دهد.

توبه؛ یعنى انسان در بن بست قرار نمى گیرد و همیشه به رهایى و نجات امیدى دارد.

آثار منفى گناهان را با عمل صالح و جبران گذشته باید ترمیم کرد و زدود.

توبه و استغفار، عقده گشایى و سبک شدن از بار روحى و فشارهاى روانى است.

توبه باید هرچه زودتر انجام شود و تأخیر در آن روا نیست مثل یک بیمارى خطرناک که اگر دیر به فکر درمان بیفتیم، ریشه مى دواند و درمانش مشکل مى شود و گاهى هم ناممکن!

توبه مثل آن است که پرنده اى خیس شده باشد و رطوبت بال ها اجازه پرواز به او ندهد، ولى او با تکاندن خود و بال هایش سبک تر مى شود و قدرت پرواز و ادامه راه را مى یابد.

توبه نوعى پاکى است و خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.

ب) محورهاى پیشنهادى در زمینه توبه

ـ تبیین معنا و مفهوم و حقیقت توبه و غفاریت خدا

ـ ضرورت و اهمیت توبه

ـ نشانه هاى توبه راستین و دروغین

ـ مراحل توبه

ـ شرایط پذیرش توبه

ـ نشانه هاى تشخیص توبه مقبول

ـ ضرورت تسریع در مراحل توبه

ـ بررسى راه هاى جبران گناه

ـ نقش شیطان در به تأخیر انداختن توبه

ـ نمونه هاى تاریخى توبه کاران

ـ نقش رمضان در زمینه سازى براى توبه و دورى از گناهان

ـ بررسى آثار و برکات توبه واقعى

ـ رحمت و مغفرت

ـ نورانى شدن دل و صفاى قلب

ـ درخشندگى عمل

ـ همراهى با اهل بیت علیهم السلام

ـ حفظ آبرو

ـ محفوظ بودن از وسوسه شیطان

ـ جلوگیرى از نزول بلا

ـ سرانجام توبه نکردن و اصرار بر گناه

ج) رمضان، بهار توبه (پیام کوتاه)

توبه؛ یعنى...

ـ بازگشت به بارگاه حق

ـ وارستگى از وابستگى ها

ـ پیمودن پله هاى پاکى

ـ شرمسارى از گناه

ـ امید به رحمت خدا

ـ یک بار براى همیشه

ـ نبستن درهاى باز

ـ جاى گزین کردن خوبى ها

ـ حذف بدى ها از کارنامه آدمى

ـ پنجره باز رحمت خدا

ـ برافروختن شعله هاى ندامت در درون

ـ بازگشت از یک جاده اشتباه

ـ جبران گذشته

ـ عذرخواهى به بهترین صورت

ـ توجه به چشمه پرفیض رحمت الهى

ـ اعتراف به بدى ها

ـ پیرایش و پالایش نفس

ـ غنیمت شمردن فرصت ها

ـ دریچه امیدوارى

ـ ترک شیرینى گناه

ـ وجدان بیدار آدمى

توبه به معناى بازگشت است. بازگشت از عصیان به طاعت، از فجور به تقوا، از نسیان به ذکر، از سیئات به حسنات، از خودمحورى به خدامحورى!

توبه، یک لفظ نیست، بلکه یک عمل است.

توبه، قول نیست؛ فعل است.

توبه، شوراندن شخصیت انسانى و فطرت الهى علیه شخصیت پلید و هویت مسخ شده اخلاقى است.

توبه؛ یعنى تا پشیمان نشوى، تصمیم بر ترک گناه نمى گیرى.

توبه، یک روزنه امید است. دریچه گشایش و نقبى به جهان امیدوارى است.

توبه، خانه تکانى روح از غبار معصیت است.

توبه، صیقل دادن قلب از زنگار «خدافراموشى» است.

توبه، آغاز کردن زندگى جدیدى است بر اساس عقل و خرد.

توبه، خواندن اعتراف نامه اى است که تو را از شکنجه وجدان و درد شلاق ها و تازیانه هاى «نفس لوامه» و «وجدان اخلاقى» مى رهاند.

د) توبه، زیباترین بازگشت (شعر)

برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم تقصیرهاى رفته به خدمت قضا کنیم
دارالشفاى توبه نبسته است در هنوز تا درد معصیت به تدارک دوا کنیم
رو از خدا به هرچه کنى، شرک حاصل است در خور تو است و در خور ما هرچه ما کنیم

تابع اصفهانى

***

بارالها! من ز افعالم پشیمان آمدم سوى تو با حال زار و چشم گریان آمدم
ناامید از هر امیدم جز امید عفو تو با صد امید اى امید ناامیدان آمدم
سر به زیر و شرمسار از کرده هاى زشت خویش واقفى، خود با چه احوالى پریشان آمدم
نیست جز درگاه تو ما را پناه و ملجایى اى پناه مستمندان عذرخواهان آمدم
سوخت جانم ز آتش عصیان و نادانى خود اى کریم، العفو من با قلب سوزان آمدم
سوى تو روى نیاز آورده ام اى بى نیاز با هزاران فقر بر درگاه سلطان آمدم
گر که از دربار خود رانى مرا خاکم به سر بر در بخشندگى، افتان و خیزان آمدم
برندارد فاضلى از رحمتت چشم طمع اى خطاپوش از گناهانم پشیمان آمدم

نوائى

* * *

تا در پى توبه چشم کس تر نشود خود بار گناه او سبک تر نشود
زان پس که گنه کنى، پشیمان مى باش شاید که گناه تو مکرر نشود

محمد صالح بیک

* * *

تقصیر و گناه بس فراوان دارم اى منبع جود، چشم احسان دارم
از کرده زشت خویش تا روز جزا انگشت تحیّرى به دندان دارم

شیخ اللّه قلى اصفهانى

* * *

با این همه معصیت به محشر چه کنم هستم خجل از روى پیمبر چه کنم
گیرم که خدا ببخشد از لطف و کرم با روى سیه حضور داور چه کنم

افضل کاشى

***

اى مجرم درمانده افکار و حزین تا چند بیفکنى ز غم، چین به جبین
نومید مشو ز کردگار غفّار با مهر على روى به فردوس برین

ملا محمد حسین هشیار

***

از بار گنه، خسته و زارم من وز کرده خویشتن در آزارم من
اندر دم نزع و حشر و هنگام سؤال امید به لطف و فضل حق دارم من

***

در حضرت تو روى سیاه آوردم طاعت نَبُدَم بار گناه آوردم
نومیدم از آن درگه امید مساز زیرا که ز تو به تو پناه آوردم

وحشى

* * *

بازآ، بازآ هر آنچه هستى بازآ گر کافر و گبر و بت پرستى بازآ
این درگه ما درگه نومیدى نیست صدبار اگر توبه شکستى بازآ