امیرحسین ثابتی

اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر رییس جمهور روز یکشنبه در دومین همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور، در اظهارات خویش به موضوعات مختلفی از جمله فرهنگ و تمدن ایرانیان و ... اشاره کرد اما دقت در برخی نکات مطرح شده از سوی ایشان حاکی از آن است که قسمت‌هایی از این اظهارات با مبالغه همراه بود و چندان قابل قبول به نظر نمی رسد.

وی در بخشی از اظهارات خود می گوید:

«اگر ایرانیان نبودند، امروز بی‌تردید اسلام در میان خروارها توهم ناشی از ناسیونالیسم عربی مدفون بود.» 1

در این زمینه ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:

1. این اصل که ایرانیان در مقایسه با اعراب استعداد و زمینه بیشتری جهت پذیرش اسلام داشتند، درست و منطقی است. این موضوع تنها عقیده نگارنده نیست، بلکه شهید مطهری نیز در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران به این موضوع اشاره داشته و با استناد به آیات قرآنی و هم چنین روایات متعدد نقل شده از معصومین می نویسد:

«و ان تتولوا یستبدل قوما غیرلکم ثم لایکونوا امثالکم»2
(اگر شما (اعراب) به قرآن پشت کنید، گروهی دیگر جای شما را خواهند گرفت که مانند شما نباشند)

که در ذیل این آیه شریفه امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«منظور از قوم دیگر، موالی (ایرانیان) هستند.» 3

2. اما نکته مهمی که به نظر می رسد در بطن سخنان رییس رفتر رییس‌جمهور مغفول مانده است، تاکید بر از بین رفتن اسلام به علت ناسیونالیسم عربی است که به نظر می رسد این موضوع از دو جهت قابل نقد می باشد:

الف/ اینکه ایشان تاکید دارند ایران، باعث نجات اسلام بوده و در صورتی که ایرانیان نبودند، اسلام در توهم ناسیونالیستی اعراب از بین می رفت، از اساس محل اشکال است چرا که خداوند در قرآن، از طرفی می‌فرماید "انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون" و از طرف دیگر،‌ اسلام را یک دین «جهان شمول» معرفی می کند و هیچ گاه تاکیدی بر شمولیت اسلام بر یک قوم و نژاد خاص ندارد. به عبارت دیگر اگر اعراب ظرفیت کافی برای پذیرش اسلام را نداشتند، این موضوع لزوما به معنای این نیست که هیچ یک از قومیت های دیگر در جهان آن روز نیز این پذیرش را جز ایرانیان نداشتند و اگر در آن برهه ایرانیان نیز از پذیرش اسلام استنکاف می کردند، اسلام قطعاً و حتماً از بین می رفت، خداوند در قرآن کریم نیز در آیات متعددی می فرماید:

- «ان هو الا ذکر للعالمین» 4
- «و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون»5
- «یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا»6

بنابراین، در این زمینه در هیچ کجا از کلام الهی و یا معصومین علیه السلام مشاهده نمی شود که مخاطب یک قوم خاص و یا اعراب باشند، بلکه همواره از اسامی عام همچون «ناس» و یا «عالمین» استفاده شده است.

ب/ نکته دیگری که البته شهید مطهری نیز در کتاب مذکور بر آن تاکید دارند، اشاره به این موضوع است که اساسا زمانی که اسلام ظهور کرد، در میان اعراب مساله "خویشاوند پرستی و تفاخر به قبیله گرایی" وجود داشت و بر خلاف تصور امروز، اعراب در آن زمان چندان به عرب بودن خود تاکیدی نداشته و به تبع آن موضوعی به نام "ناسیونالیسم عربی" به معنای امروزی آن و آنچه که آقای مشایی اشاره کرده، وجود خارجی نداشته است.

3. آنچه که از فحوای کلام آقای مشایی در این جمله و هم چنین مطالعه کل سخنان ایشان در آن جمع بیش از همه نمود پیدا می کند، تاکیدات بیش از حد ایشان بر نقاط مثبت ایران و ایران باستان است، به‌طوری که ایشان در جمله مورد اشاره خود، علت غایی نجات اسلام را وجود ایرانیان می داند، اما نگاهی گذرا بر تاریخ ایران باستان نشان می دهد علی‌رغم تمامی نقاط مثبت تمدن و فرهنگ ایران زمین، برخی ضعف های غیرقایل انکاری نیز وجود داشته است که به جرأت می توان مدعی شد اگر «اسلام» به هر علت راهی این سرزمین نشد، آیا جز آن بود که ایرانیان هم چنان در گیر و دار تعصبات ناسیونالیستی خود باقی مانده بودند؟ به عبارت بهتر حتی اگر با تساهل بتوان جمله مورد تأکید آقای مشایی را پذیرفت، آیا موضوع مطرح شده از سوی ایشان تمام ماجراست و یا تنها یک روی سکه را نشان می دهد؟

حتی شهید بزرگوار مطهری نیز در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران این بحث را به طور مشروح مورد بررسی قرار می دهد، در ذیل موضوع خدمات ایران به اسلام هیچ گاه ادعای آقای مشایی را تایید نمی کند که علت نهایی نجات اسلام ایرانیان بوده اند و البته در همان کتاب نیز به نیم دیگری از این حقیقت اشاره دارد و آن هم خدمات بی بدیل اسلام به ایران و ایرانیان است که تفصیل آن فرصت دیگری می طلبد.

در مجموع به نظر می رسد اصرار بیش از اندازه بر طرح مباحث غیرضروری و هم چنین مبالغه در وصف برخی پدیده ها فی‌نفسه امری نامطلوب است و تاکید بر این روند از سوی رییس دفتر رییس جمهور در جمع های مختلف، جز تقویت برخی گمانه زنی ها حاصل دیگری نداشته و ندارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. خبرگزاری فارس، ایرنا، برنا / 11 مردادماه 89
2.  خدمات متقابل اسلام و ایران. استاد مطهری. ص 70
3. همان
4.  تکویر. 27
5. سبا. 28
6. اعراف. 128