شهوت

هو الشافی

به کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.

در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم.

پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.

ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید.

امیال و خواسته‏هاى درونى که از آن به شهوات تعبیر مى‏شود،-مخصوصا شهوت‏جنسى-یک امر طبیعى و خدادادى بوده و از عوامل حرکت انسان،براى پیشرفت‏ زندگى بشمار مى‏آید. به همین دلیل،گر چه نمى‏توان آنها را از میان برد،اما هرگز نباید براى سرکوبى آنها نیز تلاش کرد،زیرا اگر این شهوات در حد اعتدال باشند،نه تنها مشکلى ایجاد نمى‏کنند،بلکه یکى از اسرار تکامل و تقدم انسان نیز محسوب مى‏گردند.

نام بیماری: شهوت‏ پرستى

یکى از سرچشمه‏هاى اصلى گناه و نافرمانى خدا، شهوت پرستی است که شخصیت و احترام اجتماعى انسان را در هم مى‏شکند و او را به ذلت‏ مى‏کشاند. انسان شهوت پرست چنان اسیر شهوات خود مى‏شود که‏ بازگشت و دورى جستن از آنها، برایش مشکل و گاهى نیز غیر ممکن مى‏گردد.

نمونه بارز آن،زندگى خفت‏بار معتادان به مواد مخدر است که در ظاهر آزادند،ولى از هر اسیرى،اسیرترند.

 

تعریف بیماری

«شهوت‏» در لغت داراى مفهوم عامى است که به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت‏ به لذات مادى اطلاق مى‏شود; گاهى علاقه شدید به یک امر مادى را نیز شهوت مى‏گویند.

مفهوم شهوت، علاوه بر مفهوم عام، در خصوص «شهوت جنسى‏» نیز به کار رفته است. واژه «شهوت‏» در قرآن کریم هم به معنى عام کلمه آمده است و هم به معنى خاص آن. در این بحث، نظر ما بیشتر به معناى خاص آن است، زیرا آثار مخرب و زیانبار آن بیش از سایر کشش‏هاى مادى است.

«شهوت‏» نقطه مقابل «عفت‏» است. «عفت‏» نیز داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن دارى در برابر هر گونه تمایل افراطى نفسانى است و مفهوم خاص آن، خویشتن دارى در برابر تمایلات بى بند و بار جنسى است.

 

علایم بیماری

شیطان

این مساله در منابع روایى اسلام،مورد توجه فراوان قرار گرفته است که بیشتر آنها بیانگر هشدار،درباره پیامدهاى خطرناک آن است.این احادیث تکان دهنده،هرخواننده‏اى را تحت تاثیر عمیق قرار داده و روشن مى‏سازد که آلودگى به‏«شهوت‏» - خواه‏به مفهوم عام و خواه به مفهوم خاص آن - از موانع اصلى سعادت و کمال انسان‏ها و از اسباب مهم گسترش گناه و جنایت در جامعه بشرى است که در ذیل،به بعضى از آن‏ احادیث اشاره مى‏شود:

1-پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏فرمایند: «ما تحت ظل السماء من اله یعید من دون الله اعظم‏عند الله من هوى متبع، در زیر آسمان معبودى جز خدا پرستیده نشده است که در پیشگاه‏خدا،بدتر از هوا و هوسى باشد که انسان را به دنبال خود مى‏کشاند.»1

به این ترتیب،روشن مى‏شود که‏«شهوت‏» و هواى نفس از خطرناکترین عوامل ‏انحراف انسان به سوى زشتى‏هاست.

2-امام امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام مى‏فرمایند:«الشهوات سموم قاتلات، شهوت‏ها، زهرهاى کشنده است‏»2 (که شخصیت و ایمان و مروت و اعتبار انسان را نابود مى‏سازد).

3-در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار علیه السلام آمده است:«الشهوات مصائدالشیطان، شهوات دام‏هاى شیطان است.»3 (که انسان‏ها را به وسیله آن در هر سن و سال ‏و در هر زمان و مکان صید مى‏کند.)

 

آثار زیانبار شهوت پرستى

از بحث‏هاى قبل روشن شد که‏«شهوت‏»داراى مفهوم عام و وسیعى بوده و شامل‏ هر گونه دوست داشتن،تمایل و رغبت‏به درک لذت و خواهش نفس مى‏شود.بدون این‏که اختصاص به شهوت جنسى داشته باشد،گرچه گاهى در خصوص شهوت جنسى نیز به‏کار رفته است.

در قرآن مجید نیز این مفهوم در یازده مورد به صورت عام استفاده شده است و تنها در دو مورد در معنى خاص آن به کار رفته است.در روایات اسلامى و کلمات علماى‏ اخلاق نیز اغلب در مفهوم عام به کار رفته که در مقابل آن واژه‏«عفت‏»به معنى خویشتن‏دارى و چشم پوشى از لذایذ گناه آلوده مادى به کار مى‏رود.

این مفهوم بیشتر در موارد منفى به کار مى‏رود،اما گاهى در موارد مثبت نیز به کاررفته است، مانند،آن جایى که خداوند خطاب به بهشتیان مى‏فرماید:«... وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ ...، هر چه را دوست ‏بدارید و به آن تمایل داشته باشید،در بهشت‏براى شما فراهم است‏»4 یا آن جایى که مى‏فرمایند:«... وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ ...،در بهشت آنچه دل‏ها مى‏خواهد و چشم از آن لذت مى‏برد،موجود است.»5

به هر حال این واژه،بیشتر داراى بار منفى بوده و در مواردى که هوا و هوس افراطى ‏بر انسان چیره گشته و تمایلات ویرانگر و گناه آلود بر تمام وجودش مستولى گردد به‏کار مى‏رود.

این واژه و مشتقات آن، در قرآن مجید،سیزده مورد به کار رفته که شش مورد آن‏داراى مفهوم مثبت و هفت مورد آن داراى مفهوم منفى است.

به هر حال‏«شهوت‏»به هر معنى که باشد،هرگاه مفهوم خاص آن که همان‏خواست‏هاى افراطى و شهوانى است مورد نظر باشد،آثار زیانبارى به دنبال خواهدداشت که به وضوح قابل مشاهده است که ضمن توجه به روایاتى که در فصل قبل‏آوردیم،باید اذعان داشت که سر تا سر تاریخ نیز مملو از پیامدهاى نامطلوب‏ شهوت پرستى‏هاست که به طور خلاصه مى‏توان به عناوین زیر،اشاره کرد:

1-آلودگى به گناه

2-فساد عقل

3-تضعیف شخصیت اجتماعى انسان

4-اسارت نفس

5-رسوایى و بى‏آبرویى

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: الشهوات مصائدالشیطان، شهوات دام‏هاى شیطان است

عوامل بیماری شهوت پرستی

بارها در مباحث مشابه گفته‏ایم که براى درمان مفاسد اخلاقى، باید نخست علل و ریشه‏ها و اسباب آن را بیابیم. بزرگان علم اخلاق نیز،در مباحث این علم،به بحث از انگیزه‏ها،اهمیت فوق العاده‏اى داده‏اند،به همین دلیل لازم است‏بحث دقیقى در مورد عوامل شهوت پرستى داشته باشیم.

امیال و خواسته‏هاى درونى که از آن به شهوات تعبیر مى‏شود،-مخصوصا شهوت‏جنسى-یک امر طبیعى و خدادادى بوده و از عوامل حرکت انسان،براى پیشرفت‏ زندگى بشمار مى‏آید. به همین دلیل،گر چه نمى‏توان آنها را از میان برد،اما هرگز نباید براى سرکوبى آنها نیز تلاش کرد،زیرا اگر این شهوات در حد اعتدال باشند،نه تنها مشکلى ایجاد نمى‏کنند،بلکه یکى از اسرار تکامل و تقدم انسان نیز محسوب مى‏گردند.

آنچه که به صورت مفسده اخلاقى ظاهر مى‏شود،همان طغیان شهوات و خارج شدن‏آنها از کنترل نیروى عقل و خرد است.

حال باید ملاحظه کرد که چه عواملى سبب خارج شدن امیال و خواست‏هاى درونى‏از تحت کنترل عقل گشته و به صورت نیرویى ویرانگر در مى‏آید.به یقین،امور زیر تاثیر زیادى در این مساله دارد:

1-ضعف ایمان

2-بى اعتنایى به حیثیت اجتماعى و شخصیت انسانى

3-غفلت و بى‏خبرى

4-معاشرت‏هاى نامناسب و محیطهاى آلوده

 

راه‏هاى درمان شهوت پرستى

گناه

راه‏هاى درمان مفاسد اخلاقى به صورت اصولى تقریبا همه جا یکى است که به طور کلى در دو راه علمى و عملى خلاصه مى‏شود.

الف- راه علمى

منظور از راه علمى،این است که انسان در آثار و پیامدهاى شهوت پرستى بیندیشد وببیند که چگونه تسلیم شدن در برابر شهوات،انسان را به ذلت،بدبختى،اسارت،تضعیف ‏شخصیت اجتماعى و دورى از خدا مى‏کشاند که زندگى خفت‏بار افرادى که آلوده ‏شهوت شده‏اند،بیانگر این واقعیت است.

ب-راه عملى

از نظر عملى راه‏هاى مختلفى براى درمان‏«شهوت پرستى‏»وجود دارد از جمله:

1-یکى از بهترین راه‏هاى عملى براى نجات از گرداب شهوت،اشباع صحیح امیال‏و خواست‏هاى جنسى است،زیرا اگر خواست‏ها و امیالى که در درون انسان وجوددارند از راه‏هاى صحیح،اشباع گردند،دیگر زیانبار و مخرب نخواهند بود،به تعبیردیگر،این خواست‏ها را نمى‏توان و نباید سرکوب کرد،بلکه باید از آنها در کانال‏هاى‏صحیح و سازنده استفاده کرد، در غیر این صورت ممکن است تبدیل به سیلاب ‏ویرانگرى شود که حرث و نسل انسان را با خود خواهد برد.

به همین دلیل،اسلام نه تنها تفریحات سالم و بهره‏گیرى معتدل از خواست‏هاى‏درونى را مجاز شمرده،بلکه نسبت‏ به آن تشویق نیز نموده است.خطبه معروفى که ازامام جواد علیه السلام در مورد عقد همسرش نقل شده است،شاهد گویاى این مدعاست.آن‏حضرت در این خطبه مى‏فرمایند:«اما بعد فقد کان من فضل الله على الانام ان اغناهم‏بالحلال عن الحرام، یکى از نعمت‏هاى الهى بر بندگان این است که آنها را به وسیله حلال‏از حرام بى‏نیاز ساخته است.» (6)

این حدیث معروف نیز بر همین نکته اشاره دارد:«للمؤمن ثلاث ساعات،فساعة‏یناجى فیها ربه، و ساعة یرم معاشه،و ساعة یخلى بین نفسه و بین لذتها فیما یحل ویجمل،انسان با ایمان ساعات زندگیش را به سه بخش تقسیم مى‏کند،قسمتى را صرف‏ مناجات با پروردگارش مى‏کند و قسمت دیگر را در راه اصلاح معاش و بندگیش به کار مى‏گیرد و قسمت ‏سوم را به بهره‏گیرى از لذت‏هاى حلال و دلپسند اختصاص مى‏دهد.» 7

2-یکى دیگر از راه‏هاى نجات از شهوت پرستى،برنامه‏ریزى دقیق براى برنامه‏هاى‏زندگى است،زیرا،هرگاه انسان،براى تمام اوقات خود برنامه داشته باشد (هر چند برنامه ‏او در پاره‏اى از موارد جنبه تفریحى و ورزشى داشته باشد)،دیگر مجالى براى کشیده ‏شدن به آلودگى‏هاى شهوانى باقى نمى‏ماند.

3-برچیدن عوامل آلودگى نیز یکى از راه‏هاى درمان و یا پیشگیرى است،زیرا امکان آلودگى به شهوات در محیطهاى آلوده فراوان است،یعنى،اگر محیط،آلوده‏ شهوت شود و اسباب آن در دسترس همه قرار گیرد و آزادى نسبى نیز وجود داشته‏باشد،نجات از آلودگى،مخصوصا براى قشر جوان یا کسانى که در سطح پایینى از«معرفت‏»دینى قرار دارند،بسیار دشوار خواهد شد.

4-احیاى شخصیت معنوى و انسانى افراد جامعه نیز،از راه‏هاى مهم درمان یاپیشگیرى از آلودگى‏هاى شهوانى است،زیرا انسان،هنگامى که از ارزش وجود و شخصیت‏خود،آگاه شود و دریابد که او عصاره جهان آفرینش و گل سر سبد جهان ‏خلقت و خلیفه خدا در روى زمین است،به این سادگى خود را به شهوات نمى‏فروشد.

امیر مؤمنان على علیه السلام در این رابطه مى‏فرمایند:«من کرمت علیه نفسه هانت علیه‏شهوته،کسى که به ارزش وجود خویش پى‏برد،شهوات در برابر او بى‏ارزش مى‏شوند» 8 و در حدیث دیگرى از آن حضرت علیه السلام آمده است:«من عرف شرف معناه صائه عن دنائة‏شهوته...،کسى که شرافت ذاتى خود را بشناسد،او را از پستى شهوت مصون مى‏دارد!...» 9

مرحوم فیض کاشانى در کتاب‏«المحجة البیضاء»مى‏گوید:«بزرگترین عوامل هلاکت‏ انسان، شهوت شکم است،همان بود که آدم و حوا را از بهشتى که دار القرار بود به دنیا که دار نیاز و افتقار است فرستاد...،در حقیقت ‏شکم سرچشمه شهوات و منشا دردها و آفات است

آخرین نکته‏اى که ذکر آن لازم به نظر مى‏رسد،این است که نه تنها در مساله مبارزه‏با شهوات، بلکه در تمام موارد مبارزه با مفاسد اخلاقى،باید به مساله مبارزه عملى ‏اهمیت داد،به این معنى که هر قدر انسان با خلق و خوى بد به مبارزه برخیزد و در جهت ‏مخالف آن حرکت کند، آن خلق و خوها کم رنگ و ضعیف مى‏شود و این مبارزه از صورت فعلى به صورت حالت و از صورت حالت ‏به صورت عادت و از صورت عادت ‏به صورت ملکه در مى‏آید و خلق و خوى ثانوى در جهت مقابل شکل مى‏گیرد،مثلا،اگر انسان بخیل بذل و بخشش را تکرار کند،آتش بخل به تدریج در درون او فروکش ‏کرده و خاموش مى‏شود.

اگر شهوت پرستان نیز در برابر طغیان شهوات،مقاومت و ایستادگى نمایند،طغیان‏ شهوت فرو نشسته و روح عفت جایگزین آن مى‏شود.

این نکته در سخن پرمعنایى از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده است:«قاوم الشهوة‏ بالقمع لها تظفر،در برابر شهوت و امیال نفسانى،به قصد قلع و قمع مقاومت کن تا پیروز شوى »10

 

شکم پرستى و شهوت جنسى

بزرگان علم اخلاق همچون فیض کاشانى در«المحجة البیضاء»و محقق نراقى در«معراج السعادة‏»و مرحوم شبر در کتاب‏«الاخلاق‏»شکم پرستى و شهوت جنسى را به‏صورت مستقل، مورد بحث قرار داده‏اند.در واقع از روایات اسلامى و اشاراتى که درآیات قرآن مجید است، پیروى نموده و براى این دو بخش اهمیت ویژه‏اى قایل شده‏اند.

مرحوم فیض کاشانى در کتاب‏«المحجة البیضاء»مى‏گوید:«بزرگترین عوامل هلاکت‏انسان، شهوت شکم است،همان بود که آدم و حوا را از بهشتى که دار القرار بود به دنیا که دار نیاز و افتقار است فرستاد...،در حقیقت ‏شکم سرچشمه شهوات و منشا دردها و آفات است،زیرا حتى شهوت جنسى نیز پیرو آن است و به دنبال این دو،شهوت در جمع آورى مال و مقام‏است که وسیله‏اى براى سفره‏هاى رنگین‏تر و زنان بیشتر محسوب مى‏شود و به دنبال آنها،تنازع در دسترسى به مال و مقام و کشمکش‏ها به وجود مى‏آید و آفت ریا و خودنمایى و تفاخر و تکاثر و خود برتر بینى از آن متولد مى‏گردد،سپس این امور عاملى براى حسد،کینه،عداوت‏و دشمنى مى‏شود و دارنده آن را به ارتکاب انواع ظلم‏ها و منکرات و فحشاء مى‏کشاند...،حال ‏که چنین است،لازم است ‏به شرح آفات آن پرداخته شود و طرق مبارزه با آن روشن گردد»11

 

 


1- الدر المنثور،ج‏6،ص 261 به نقل از میزان الحکمة،ج 4،ص 3478،شماره 21400

2- غرر الحکم،حدیث‏876.

3- غرر الحکم،حدیث 2121.

4- فصلت/ 31.

5- زخرف/ 71.

6- بحار الانوار،ج 50،ص‏76.

7- نهج البلاغه،کلمات قصار،جمله 390.

8- بحار الانوار،ج 78،ص 71.

9- غرر الحکم،شماره‏9069.

10- شرح فارسى غرر الحکم،ج 4،ص 514،ح‏6803.

11- المحجة البیضاء،ج 5،ص 145.

منبع: اخلاق در قرآن، آیة الله مکارم شیرازی، با تلخیص فراوان