خداگرایی در سال های کودکی

روزی که حضرت خدیجه از دنیا رفت، زهرا علیهاالسلام پدر را بغل کرد، به دور پدر چرخید و پرسید: «پدرجان! مادرم کجاست؟» این لحظات که بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بسیار سخت می گذشت؛ چرا که از سویی همسر گران قدر و وفادارش خدیجه را از دست داده بود و از سویی دیگر، رنج بی مادری دردانه‌اش فاطمه زهرا علیهاالسلام را می دید. در این هنگام، جبرئیل، آن پیک الاهی نازل شد و فرمود: «یا رسول اللّه ! سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانه های بهشتی، با آسیه و مریم زندگی می کند». وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام این بشارت را شنید، فرمود: «به درستی که خدا حقیقت اسلام است و از اوست سلام و سلام به سوی اوست». این خداگرایی و خداپرستی فاطمه است که در سال های کودکی و در غم از دست دادن مادر، با سلام بر خدا آرامش را به خویشتن هدیه می کند؛ چون در همه حال رضای او را رضای خود قرار می دهد.

 

ازدواج فاطمه با اذن خدا

یکی از آداب پسندیده در اسلام، ازدواج و یکی از آداب پسندیده در ازدواج، مشورت و تبادل افکار پدر با دختر است تا آگاهانه همسر دلخواه خود را برگزیند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله این اصل تربیتی ـ روانی را به دقت رعایت کرد و آن هنگام که علی علیه السلام به خواستگاری بانوی نمونه اسلام آمد، در ازدواج فاطمه علیهاالسلام با امام علی علیه السلام ، به مشورت و تبادل نظر با دخترش فاطمه روی آورد و فرمود: «پسر عمویت علی از تو خواستگاری نموده است. پاسخ تو چیست؟» فاطمه علیهاالسلام به پدر احترام کرده و فرمود: «نظر شما چه می باشد؟» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خدا از آسمان اجازه فرمود». در این هنگام، فاطمه علیهاالسلام در حالی که تبسمی زیبا برلب داشت فرمود: «خشنودم به آن چه خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند».
روزی که حضرت خدیجه از دنیا رفت، زهرا علیهاالسلام پدر را بغل کرد، به دور پدر چرخید و پرسید: «پدرجان! مادرم کجاست؟» در این هنگام، جبرئیل، آن پیک الاهی نازل شد و فرمود: «یا رسول اللّه ! سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانه های بهشتی، با آسیه و مریم زندگی می کند»

معامله با خدا در ازای کودکی با نام حسین علیه السلام

در یکی از روزهای بارداری حضرت زهرا علیهاالسلام ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به دخترش اطلاع داد که «جبرئیل از جنین تو اخباری فرودآورده که در کربلا به شهادت می رسد». فاطمه علیهاالسلام در حالی که در هاله‌ای از غم و اندوه قرار گرفته بود، فرمود: «ای پدر! به چنین کودکی نیاز ندارم». بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله ادامه داد: «دخترم! این فرزند تو حسین است و نُه امام معصوم از نسل او پدید می آیند که عامل تداوم و بقای دین خدا هستند». زهرا علیهاالسلام فرمود: «ای رسول خدا! به رضایت خدا راضی شدم». این چنین است که فاطمه، به رضایت خدای خود راضی می شود و حسین علیه السلام پاره جگرش را در راه برقراری و سربلندی و عزت اسلام فدا می کند. او به راحتی درد جانگداز شهادت فرزند را می پذیرد؛ چرا که رضایت و خشنودی خدا در آن نهفته است و هیچ چیز بیش از خشنودی و رضایت خدا برای فاطمه مهم نیست.

 

غذای آسمانی برای فاطمه علیهاالسلام

حضرت زهرا

در روزگار قحطی و گرسنگی، بیشتر مردم مدینه با مشکلات فراوان زندگی می کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت گرسنه بود و شب و روز برای رفع مشکل نیازمندان تلاش می کرد و گاه سنگ بر شکم مبارک می بست تا درد گرسنگی قابل تحمل باشد. در روزی از روزهای سخت، آن حضرت صلی الله علیه و آله به در خانه فاطمه آمد و فرمود: «آیا چیزی در منزل برای رفع گرسنگی داری؟» زهرا علیهاالسلام فرمود: «نه». رسول خدا صلی الله علیه و آله بازگشت و زهرا علیهاالسلام دست به دعا برداشت. در این وقت، غذایی معطر و پاکیزه از بهشت آورده شد و زهرا علیهاالسلام غذا را دید و فرمود: «سوگند به خدا، پیامبر را بر خود و دیگران مقّدم می دارم». بعد ظرف غذا را برای پیامبر بُرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «این غذا را از کجا آورده ای؟» حضرت پاسخ داد: «فضل و رحمت خداست و به درستی که خدا هرکس را که بخواهد، بدون حساب روزی می دهد».

 

یاور علی در اطاعت خدا

پس از ازدواج علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، پیامبراسلام صلی الله علیه و آله به خانه آن ها رفت و ابتدا از علی علیه السلام پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» امام علی علیه السلام پاسخ داد: «در اطاعت کردن خدا خوب یار و یاوری است». آری، این فاطمه است که به همسریِ اَبرمردی بزرگ درآمده، پای در خانه ولایت نهاده، و بهترین یاور همسرش علی در اطاعت از خدای عزّوجّل است. زن و شوهری که هم پایه یکدیگرند و پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ازدواج آنها می گوید: «اگر علی نبود، کفو و همسری برای فاطمه پیدا نمی شد» و علی علیه السلام هم در موردش می گوید: «هرگاه به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم، تمام غم و غصه هایم برطرف می شد.»


منبع: گلبرگ، مرداد 1383، شماره 53