سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
0  شما درباره مرگ و لحظه‌ی جان دادن و... چه می‌دانید؟ 
 0  آیا تا کنون به لحظه‌ای که عزائیل به سراغتان می‌آید اندیشیده‌اید؟

 0  آیا تا بحال بالای سر کسی که در حال جان دادن است، بوده‌اید؟

 0  اصلا فکر می‌کنید عزرائیل چه جور موجودی است؟

نه! کامتان تلخ نشود ؛ لطفا Back نزنید ؛ در این چند خط نه مطلب ترسناک هست و نه حرفهای دوست نداشتنی و اعصاب خورد کن.

نه سوالهای بالا فکر کردید؟ حالا می‌خواهم تمام تصورهای شما را نسبت به مردن؛ عزرائیل و آن دمِ آخر عوض کنم

بزرگی می‌فرمودند من اصلا از مرگ نمی‌ترسم چون "مرگ، رفتن از این اتاق به اتاق کناری است".

می‌دانید که عزرائیل هم یک فرشته است، ولی اشتباه نکنید چه کسی گفته او فرشته‌ی عذاب است؟! نه! اصلا!؛ حضرت عزرائیل فرشته و بنده‌ای از بندگان خداست که هر وقت خداوند دستور فرماید دست من و شما را می‌گیرد و از این اتاق به اتاق بغلی می برد، البته دست روحمان را.

آیا تا کنون به لحظه ای که عزائیل به سراغتان می آید اندیشیده اید

اصلا فکر می کنید عزرائیل چه جور موجودی است؟

اما حالا با این حرفها نباید از این سوی بام افتاد که خوب! پس بی‌خیال، مرگ هم که چیزی نبوده و... نه!؛ باید به عرضتان برسانم که آن "اتاق بغلی" را خودتان باید بسازید البته نه فکر کنید تنهای نتها نه!؛ هستند کسانی که کمکتان کنند فقط شما بخواهید که آبادش کنید، آن‌وقت زمین و زمان و... به خدمتتان خواهند آمد.

فکر نکنید من این حرفها را از خودم و برای دل خوشی شما می‌گویم بلکه اینها جواب کسی است که از امام صادق علیه‌السلام همین سوال‌ها را پرسیده است

یک روز آقایی به نام سُدیر به حضور امام صادق علیه السلام می رود و سوالی در این باره از امام می‌پرسد و...، ادامه‌ی این گفتگو را از زبان خود او بشنوید:

به حضرت ابا عبد الله، امام صادق –که سلام و درود خدا برو باد– گفتم : فدایتان شوم ای فرزند رسول خدا، آیا  "مؤمن" از قبض روح شدن اکراه دارد [و جان دادن برایش سخت است]؟

امام فرمودند: نه!، قسم به خدا که این طور نیست. وقتی که فرشته‌ی مرگ برای گرفتن روحش می‌آید، در آن هنگام او بی‌تابی می‌کند. فرشته به او می گوید: "ای ولی خدا بی تابی نکن ؛ قسم به خداوندی که محمد را برگزید من برایت از هر مادر مهربانی که بخواهد پیش تو آید، نیکوتر و دلسوزترم؛ چشمهایت را باز کن و ببین..."

امام صادق می گوید: [در این هنگام] رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه ی زهرا و حسن و حسین و دیگر امامان _که درود و سلام خداوند برآنان باد_ برایش تمثّل می یابند و به او گفته می شود: "اینان رفیقانت، رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین و امامان هستند".

امام می گوید: آن شخص چشمش را باز می کند و نگاه می‌کند

آنگاه منادیی از سوی پروردگار روحش را صدا می‌زند و می‌گوید: "ای نفسِ آرام  یافته به محمد و خاندان او با رضایت به ولایت_ائمه_ و پسندیده شده با ثواب به سوی خدایت برگرد و در میان بندگانم یعنی محمد و خاندان او و در بهشتم درآی".

آنجاست که هیچ چیزی برایش دوست داشتنی‌تر از خروج روحش و پیوستن به آن منادی نیست.

فرشته به او می گوید: "ای ولی خدا بی تابی نکن ؛ قسم به خداوندی که محمد را برگزید من برایت از هر مادر مهربانی که بخواهد پیش تو آید، نیکوتر و دلسوزترم؛ چشمهایت را باز کن و ببین..."

به به من که وقتی این مطلب زیبا را خواندم حس زیبایی برایم  دست داد اما آمیخته‌ی به فکر و تردید!

می‌دانید چرا؟ به کلمه‌ی مومن در ابتدای روایت توجه داشتید؟ بله من تردیم در صدق این کلمه بر خودم بود. و می‌توان گفت همه نباید خیالشان به دیداری اینگونه با آن فرشته مهربان، و رفتنی آنچنان خوش‌باشد.

اما خوشا به حال "مؤمن"، چه زیبا هراسش به آرامشی لذیذ تبدیل می‌شود.

 متن روایت:

عِدة من أصحابنا ، عن سهل بن زیاد ، عن محمد بن سلیمان ، عن أبیه ، عن سُدیر الصیرفی قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : جعلت فداک یا بن رسول الله هل یکره المؤمن على قبض روحه ؟ قال : لا والله إنه إذا أتاه ملک الموت لقبض روحه جزع عند ذلک فیقول له ملک الموت : یا ولی الله لا تجزع ، فوالذی بعث محمدا صلى الله علیه وآله لأنا أَبَرُّ بک وأشفق علیک من والد رحیم لو حضرک ، اِفتح عینیک فانظر ، قال : ویمثل له رسول الله صلى الله علیه وآله وأمیر المؤمنین وفاطمة والحسن والحسین والأئمة من ذریتهم علیهم السلام فیقال له : هذا رسول الله وأمیر المؤمنین وفاطمة والحسن والحسین والأئمة رفقاؤک ، قال : فیفتح عینیه فینظر فینادی روحه مناد من قبل رب العزة فیقول : یا أیتها النفس المطمئنة إلى محمد وأهل بیته ارجعی إلى ربک راضیة بالولایة ، مرضیة بالثواب ، فادخلی فی عبادی - یعنی محمد أو أهل بیته - وادخلی جنتی ، فما من شئ أحب إلیه من استلال روحه واللحوق بالمنادی .(1

1- الکافی – الشیخ الکلینی – ج 3 – 127- حدیث 2 ؛ و نیز:  بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 6 - ص 196




برچسب ها : مذهبی  ,


      

 





راستش را به ما نگفتند یا لااقل همه راست را به ما نگفتند.

گفتند: تو که بیایى خون به پا مى‏ کنى، جوى خون به راه مى‏ اندازى و از کشته پشته مى‏ سازى و ما را از ظهور تو ترساندند.

درست مثل اینکه حادثه‏اى به شیرینى تولد را کتمان کنند و تنها از درد زادن بگویند.

ما از همان کودکى، تو را دوست داشتیم . با همه فطرتمان به تو عشق مى‏ورزیدیم و با همه وجودمان بى‏ تاب آمدنت‏ بودیم.

عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعى‏ترین و شیرین‏ ترین نیازمان بود.

اما ... اما کسى به ما نگفت که چه گلستانى مى‏ شود جهان ، وقتى که تو بیایى.

همه، پیش از آنکه نگاه ‏مهرگستر و دستهاى‏عاطفه تو را توصیف کنند، شمشیر تو را نشانمان دادند.

آرى ، براى اینکه گلها و نهالها رشد کنند، باید علفهاى هرز را وجین کرد و این جز با داسى برنده و سهمگین ، ممکن نیست.

آرى ، براى اینکه مظلومان تاریخ ، نفسى به راحتى بکشند، باید پشت و پوزه ظالمان و ستمگران را به خاک مالید و نسلشان را از روى زمین برچید.

آرى ، براى اینکه عدالت‏ بر کرسى بنشیند،باید سریر ستم‏ آلوده سلطنت را واژگون کرد و به دست نابودى سپرد.

و اینها همه ، همان معجزه‏اى است که تنها از دست تو برمى‏آید و تنها با دست تو محقق مى‏شود.

اما مگر نه اینکه اینها همه مقدمه است‏ براى رسیدن به بهشتى که تو بانى آنى .

آن بهشت را کسى براى ما ترسیم نکرد.

کسى به ما نگفت که آن ساحل امید که در پس این دریاى خون نشسته است، چگونه ساحلى است؟!

کسى به ما نگفت که وقتى تو بیایى:

پرندگان در آشیانه‏هاى خود جشن مى‏ گیرند و ماهیان دریاها شادمان مى‏شوند و چشمه‏ ساران مى‏ جوشند و زمین چندین برابر محصول خویش را عرضه مى‏کند. (1)

به ما نگفتند که وقتى تو بیایى:

دلهاى بندگان را آکنده از عبادت و اطاعت مى ‏کنى و عدالت ‏بر همه جا دامن مى‏ گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ریشه‏ کن مى‏کند و خوى ستمگرى و درندگى را محو مى‏سازد و طوق ذلت‏ بردگى را از گردن خلایق برمى‏ دارد. (2)

به ما نگفتند که وقتى تو بیایى:

ساکنان زمین و آسمان به تو عشق مى‏ ورزند، آسمان بارانش را فرو مى‏ فرستد، زمین ، گیاهان خود را مى‏رویاند... و زندگان آرزو مى‏کنند که کاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقى را مى‏دیدند و مى‏دیدند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین فرو مى‏فرستد. (3)

به ما نگفتند که وقتى تو بیایى:

همه امت‏به آغوش تو پناه مى‏آورند همانند زنبوران عسل به ملکه خویش.

و تو عدالت را آنچنان‏که باید و شاید در پهنه جهان مى‏ گسترى و خفته‏اى را بیدار نمى‏ کنى وخونى را نمى ‏ریزى. (4)

به ما نگفته بودند که وقتى تو بیایى:

رفاه و آسایشى مى‏آید که نظیر آن پیش از این ، نیامده است. مال و ثروت آنچنان وفور مى‏یابد که هر که نزد تو بیاید فوق تصورش ، دریافت مى‏کند. (5)

به ما نگفتند که وقتى تو بیایى:

اموال را چون سیل، جارى مى‏کنى ، و بخشش هاى کلان خویش را هرگز شماره نمى‏ کنى. (6)

به ما نگفتند که وقتى تو بیایى:

هیچ‏ کس فقیر نمى‏ماند و مردم براى صدقه دادن به دنبال نیازمند مى‏ گردند و پیدا نمى‏ کنند. مال را به هر که عرضه مى‏ کنند، مى‏ گوید: بى‏نیازم. (7)

اى محبوب ازلى و اى معشوق آسمانى!

ما بى‏آنکه‏ مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینه فاضله حضور تو را بشناسیم،تو را دوست مى‏داشتیم و به تو عشق مى‏ورزیدیم.

که عشق تو با سرشتها عجین شده بود و آمدنت طبیعى‏ ترین و شیرین ‏ترین نیازمان بود.

ظهور تو بى‏ تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد کرد.

کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد  هرکه اقرار بدین حسن خداداد نکرد

پى‏نوشتها:

1. پیامبر اکرم صلى‏الله علیه و آله و سلم:فعند ذلک تفرح‏الطیور فى اوکارها و الحیتان فى بحارها و تفیض‏العیون و تنبت‏الارض ضعف اکلها: ینابیع المودة، ج 2، ص‏136.

2. پیامبر اکرم صلى‏الله علیه و آله و سلم: یفرج‏الله بالمهدى عن‏الامه، بملا قلوب‏العباد عبادة و یسعهم‏عدله، به یمحق‏الله الکذب و یذهب‏الزمان الکلب و یخرج ذل‏الرق من اعناقکم: بحارالانوار، ج‏51، ص 75.

3. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه و آله و سلم: یحبه ساکن‏الارض و ساکن السماء و ترسل السماء فطرها و تخرج الارض نباتها. لاتمسک منه شیئا، یعیش فیهم سبع سنین‏او ثمانیااو تسعا. یتمنى‏الاحیاءالاموات لیروالعدل والطمانینه و ماصنع‏الله باهل‏الارض من خیره: بحارالانوار، ج 51، ص 104.

4. پیامبر اکرم صلى‏الله علیه و آله و سلم: یاوى الى‏المهدى امته کمال تاوى النحل الى یعسوبها و یسیطرالعدل حتى یکون‏الناس على مثل امرهم‏الاول . لایوقظ نائما و لا یهریق دما: منتخب‏الاثر، ص 478.

5. پیامبر اکرم صلى‏الله علیه‏ وآله‏ وسلم: تنعم امتى فى دنیاه نعیما لم تنعم مثله قط. البر منهم والفاجر والمال کدوس یاتیه‏الرجل فیحثوله: البیان ، ص‏173.

6. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏ وآله‏ وسلم: یفیض‏المال فیضا و یحثوالمال حثوا و لایعده عدا:صحیح مسلم، ج 8، ص 185.

7. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم: یفیض فیهم المال حتى یهم الرجل بماله من یقبله منه حتى یتصدق فیقول‏الذى یعرضه علیه: لا ارب لى به: مسنداحمد ، ج 2، ص 530.

سید مهدی شجاعی




برچسب ها : مذهبی  ,


      

حضرت علی(علیه السلام) از آغازین ایام حیات، در محضر رسول خدا((صلی الله علیه وآله وسلم)) بود و از دریای علم ایشان خوشه برمی‌چید. به تصریح آن امام همام، نبی خاتم((صلی الله علیه وآله وسلم)در لحظات آخرین زندگی پرخیر خویش، هزار دروازة علم را برای ایشان گشودند که از هریک از آنها هزار در دیگر گشوده شد.1 بنابر شرایطی که حضرت علی(ع) در آن می‌زیستند بیش از دیگر اهل بیت(ع) به تصویر و ترسیم آینده، گاه نزدیک و گاه دور پرداختند. از مشهورترین پیش‌گویی‌های ایشان که به سرعت، راستی آن بر مخاطبان عیان شد، ماجرای جنگ نهروان با خوارج بود که فرمودند: «از شما کمتر از ده تن کشته خواهد شد و از ایشان کمتر از ده تن زنده خواهند ماند».2 این عبارت پیش از آغاز نبرد بیان شد و اندکی پس از خاتمة نبرد، شمارش شهدای سپاه و فراریان خوارج، حاضران را متحیر نمود. گاه نیز در روایات علوی صحبت از آیندة نه چندان دور است؛ برای نمونه از این دست می‌توان به پیش‌گویی امیرمؤمنان(ع) دربارة حملة مغول به سرزمین‌های اسلامی یاد کرد3 که با استناد به همین روایت و با درایت و حزم خواجه نصیرالدین طوسی، جامعة شیعیان کمترین آسیب را در این فتنه متحمل شد.

یکی از پیش‌گویی‌هایی کهادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  ,


      
السلام علیک یا صاحب الزمان  
شهید

ایمان، عطر خوشبوى گلهاى گلستان اسلام است.

ایمان، درس عشقى است که شهیدان آن را از دفتر توحید خوانده‌اند.

ایمان، بالاترین نمره قبولى در کلاس مقاومت و ایثار است.

ایمان، برترین و بالاترین مدالى است که شاگردان اول دانشگاه جبهه به گردن مى‌آویزند.

ایمان، موشک فضاپیمایى است که شهیدان با آن از خاک تا به افلاک سفر کردند.ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  ,


      

آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

نوشتار حاضر به بررسی راههای نجات از غفلت و نیز مقایسه حیات دنیوی و اخروی و برتری حیات اخروی بر زندگی دنیا پرداخته است. همچنین در ادامه پس از بررسی برتری زندگی آخرت بر زندگی دنیا، آخرت گرایی حقیقی امری لازم و حیاتی داشته شده و تنها راه نجات انسان معرفی گردیده است.

راه های نجات از غفلت

الف- ممارست بر فکر کردن ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  ,


      

روزی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مدینه طیّبه بیرون رفت که دید مرد عربی سر چاهی برای شتر خود آب می‌کشد. فرمود: آیا کسی را اجیر می‌خواهی که برای شترت آب بکشد؟ عرض کرد: بلی، به هر دلوی سه خرما اجرت می‌دهم. حضرت راضی شد و یک دلو آب کشید و سه خرما اجرت گرفت. سپس هشت دلو دیگر کشید که ریسمان قطع شد و دلو به چاه افتاد. مرد عرب غضبناک شد و با جسارت به صورت مبارک رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ سیلی زد! آن بزرگوار دست خود را میان چاه کرد و دلو را بیرون آورد و خود راهی مدینه شد. چون اعرابی این حلم و حسن خلق را از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دید دانست که آن حضرت بر حق بوده است.

بنابراین با کاردی، دستی را که به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جسارت کرده بود قطع نمود و غش کرد و بر زمین افتاد. در همان حال قافله‌ای از آن راه می‌گذشتند. مرد عرب را بدین حال دیدند. چون آب به صورتش پاشیدند به هوش آمد. گفتند: تو را چه شده؟

گفت: به صورت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سیلی زده‌ام. می‌ترسم که دچار عقوبت شوم! پس برخاست و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفت و در پی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ راهی مدینه شد. در مدینه به سلمان برخورد و ایشان وی را به خانة فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ برد. در آنجا پیامبر خدا نشسته و حسین را روی زانو جای داده بود. اعرابی جلو رفت و عذر خواهی نمود. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: چرا دستت را قطع کرده‌ای؟ گفت: من دستی را که به صورت نازنین شما سیلی زده باشد نمی‌خواهم.

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: اسلام بیاور و به یگانگی خدا اقرار کن! عرض کرد: اگر شما بر حقّید دست قطع شدة مرا به حال اوّل برگردانید و شفا دهید.

پیامبر دست قطع شده‌اش را به موضع خود گذاشت و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحیم» و نفسی کشید و دست مبارک خود را به موضع قطع شده مالید. دست مرد عرب به حال اوّل بازگشت و او شهادتین به زبان جاری کرد و اسلام آورد.

منبع:

ستارگان درخشان، ج 1، ص 23.




برچسب ها : مذهبی  ,


      
&اصلاح الگوی مصرف&

اسراف چیست؟

?درفرهنگ عمید درمقابل واژه اسراف چنین آمده است : ازحدگذشتن ، ازحدمیانه خارج شدن ، زیاده ازحد وبیهوده مصرف کردن.

درفرهنگ لغت دکترمعین،معنی اسراف چنین نوشته شده است : گزافه کاری کردن ، در گذشتن از حدمیانه ، تلف کردن مال ، افراط ، تبذیر وفراخ روی.

درلغت نامه دهخدا چنین مرقوم گردیده است :گزاف کاری کردن ، درگذشتن ازحدمیانه،تلف کردن مال ، افراط وزیاده روی ، تبذیر و..

برخی گفته اند : اسراف آن است که شخص حرام بخورد ویا ازحلال بیشتراز مقدارحاجت بخورد ویا گفته اند :عبارت از تجاوز درکمیت است و آن جهل به مقدار حقوق است.

درفرهنگ عربی مفردات راغب آمده است : السرف تجاوزالحد فی کل فعل یفعله الانسان.

( اسراف هرگونه زیاده روی وتجاوز از حد اعتدال درهرچیزی است که انسان آنرا به جا می آورد )و درفرهنگ لغت  oxfordدرمقابل کلمه  wasteکه معادل کلمه اسراف است چنین آمده است :

Waste  not using something in a goodway(به کاربردن یک شیء درغیرمسیراصلی آن)

درادبیات ایران نیز سفارشات زیادی درموردقناعت کردن و زیان اسراف شده است.درکتاب قابوسنامه نوشته عنصرالمعالی کیکاوس ابن اسکندر که خطاب به فرزندش گیلانشاه نوشته است ،چنین آمده:« در جمله کارها اسراف مذموم است .ازآنچه اسراف تن رابکاهد ( عمر راکم کند ) ونفس رارنجاند و عقل را برماند و زنده را بمیراند » و درادامه همین متن تشبیه زیبایی از اسراف بدینسان کرده است « نبینی که زندگانی چراغ ازروغن است،اما اگر بی حد واندازه روغن اندر چراغ افکنی چنانکه ازنوک چراغ دان بیرون آیدوبر سرفتیله گذرد بی شک چراغ بمیرد(خاموش شود) همان روغن که ازاعتدال سبب حیات اوبود، ازاسراف سبب ممات او بود.پس معلوم شدکه تنها از روغن زنده نبود،بلکه از اعتدال روغن زنده  بودوچون ازاعتدال بگذرد ، اسراف پدید آید.»

وجامعترین تعریف که بی شک می توان گفت تمام تعریفات بالا از این تعریف مشتق شده اند، تعریفی است که قرآن کریم ، این معجزه جاویدان اسلام ، ازاسراف دارد.

خداوند عز وجل درقرآن کریم می فرماید : بخورید و بیاشامید ولی  راه اسراف و تعدی را پیش مگیرید که خداوند اسراف کاران را دوست نمی دارد.


«اللهم عجل لولیک الفرج»




برچسب ها : مذهبی  ,


      

?یافاطمه معصومه(س)

 

? کریمه اهل البیت )ع)

 

  حضرت فاطمه معصومه (س) درروز اول ذیقعده سال 173 هجری درشهرمدینه چشم به جهان گشود.

 

نام شریف آن بزرگوار فاطمه ومشهورترین لقب آن حضرت معصومه وسایرالقاب آنحضرت که درزیارتنامه غیرمشهور آمده بدین قرارذکرگردیده است : طاهره (پاکیزه )،حمیده (ستوده ) ،برّه (نیکوکار)، رشیده (رشدیافته ) ، تقیّه (پرهیزگار)، رضیّه (خشنودازخدا)، مرضیّه (موردرضایت خدا)و...ادامه مطلب...


برچسب ها : مذهبی  ,


      

عدد نوزده مخرج مشترک سراسر سیتم ریاضى قرآن است. این پدیده بتنهایى اثبات غیر قابل تقلیدى است که نشان میدهد قرآن پیغام خدا است به دنیا.

پدیده بى نظیرى که در قرآن وجود دارد، در هیچ کتاب نوشته دست بشر یافت نمیشود. هر یک از عناصر قرآن داراى ترکیبى است ریاضى: سوره ها، آیات، لغات، تعداد حروف، تعداد کلمات هم خانواده، تعداد و انواع اسم هاى الهى، طرز نوشتن بعضى لغات، عدم وجود یا تغییر عمدى بعضى حروف در بعضى لغات و بسیارى از عوامل دیگر قرآن بغیر از محتویاتش، همگى داراى ترکیبى خاص هستند. سیستم ریاضى قرآن دو جنبه مهم دارد: (?) انشاء ریاضى، و(?) ساختمان ریاضى قرآن که شامل شماره سوره ها و آیات است. بخاطر این کد ریاضى جامع، کوچگترین تغییر در متن یا ساختمان ترکیبى قرآن، بلافاصله آشکار میشود.

به‌سادگى قابل درک و غیر قابل تقلید

براى اولین بار در تاریخ، ما کتابى داریم با اثبات نویسندگى الهى_ ترکیب ریاضى ماوراء انسانى. خوانندگان این کتاب به آسانى میتوانند معجزه ریاضى قرآن را بررسى کنند. کلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پایین هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى که کلمه ""خدا"" از ابتداى قرآن تا آن صفحه تکرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پایین صفحه، مجموع شماره آیاتى است که کلمه ""خدا"" در آنها تکرار شده است. آخرین صفحه کتاب، یعنى صفحه604، جمع کل تعدد تکرار کلمه ""خدا"" را در قرآن نشان میدهد که 2698 مرتبه است، یا 14219. مجموع شماره آیاتى که دارى کلمه ""خدا"" است، میشود 118123، این عدد هم بر 19 قابل قسمت است: (118123=196217).

عدد نوزده مخرج مشترک سراسر سیتم ریاضى قرآن است. این پدیده بتنهایى اثبات غیر قابل تقلیدى است که نشان میدهد قرآن پیغام خدا است به دنیا. هیچ بشرى نمیتوانسته حساب 2698 تکرار کلمه ""خدا"" و تعداد شماره آیاتى را که کلمه ""خدا"" در آنها تکرار شده است، داشته باشد. این پدیده خصوصا غیر ممکن است وقتیکه در نظر داشته باشیم (1) که قرآن در زمان جهالت و نادانى آشکار شد، و (2) سوره ها و آیات وحى شده از نظر زمان و مکان وحى با هم فاصله بسیارى داشتند. ترتیبى که سوره ها و آیات در ابتدا فرستاده شد، بکلى با آخرین ترتیب قرار گرفتن شان (ضمیمه 23) فرق داشت. اما، سیستم ریاضى قرآن تنها به کلمه ""خدا"" محدود نیست؛ بلمه بسیار گستره، بسیار پیچیده، و کاملا جامع است.

حقایق ساده

مانند خود قرآن، کد ریاضى قرآن از بسیار ساده تا بسیار مشگل تغییر میکند. حقایق ساده مشاهداتى است که بدون هیچ وسایلى میتوان آنها را بررسى کرد. حقایق پیچیده به کمک ماشین حساب یا کامپیوتر قابل رویت است. بررسى حقایق زیر به هیچ وسیله اى احتیاح ندارد، اما خواهشمند است بخاطر داشته باشید که همه اینها به متن عربى اصلى اشاره دارد:

1. اولین آیه (1:1)، معروف به ""بسم الله، شامل......................19 حرف است.

2. قرآن داراى 114 سوره است که میشود................................196 .

3. مجموع آیات در قرآن6346 است که میشود.....................19234 .

[6234 آیه شماره گذارى شده است و 112 آیه (بسم الله) شماره گذارى نشده است که میشود 6234 =112+6234] توجه کنید که 6+4+3+6 میشود...........19 .

4. بسم الله 114 مرتبه تکرار شده است، با وجود غیبت مرموز آن در سوره 9 (درسوره27 دو بار تکرار شده است ) و 114 = ..................................196 .

5. از غیبت بسم الله در سوره 9 تا بسم الله اضافى در سوره27، دقیقا.......... 19 سوره است.

6. مجموع شماره سوره ها از 9 تا 27 (27+26+......+12+11+10+9) = 342یا ............1918.

7. این مجموع (342) همچنین مساوى است با مجموع کلمات بین دو بسم الله سوره 27، و 342 =.................................1918.
8. اولین آیات معروفى که اول وحى شد (5-1:96) شامل ...........19 کلمه است.

9. این اولین وحى 10 کلمه اى، داراى76حرف است ..................419.

10. سوره 96 که از نظر ترتیب زمانى اولین سوره است، داراى ..........19 آیه است.

11. این اولین سوره از نظر ترتیب زمانى، از آخر قرآن ...............19 همین است.
12. سوره 96 شامل 304 حرف عربى است، و 304 میشود............1916.
13. آخرین سوره فرستاده شده(سوره 110) شامل................19کلمه است.
14. اولین آیه از آخرین سوره وحى شده (1:110) شامل ........19حرف است.

15. 14 حرف مختلف عربى، 14 ""پاراف قرآنى"" مختلف (مانند ا . ل. م، از 2:1) را تشکیل میدهند که در ابتداى 29 سوره قرار دارند. مجموع این اعداد میشود 14+14+29=57 یا 193.

16. مجموع 29 سوره اى که ""پارافهاى قرآن"" در آنها آمده است میشود:

822=68+50+..........+7+3+2، و822+14(14مجموعه پارافها) میشود 836، یا 1944.

17. بین اولین سوره پاراف دار(2) و آخرین سوره پاراف دار (68)، 38 سوره بدون پاراف وجود دارد.........................1938.

18. بین اولین و آخرین سوره هاى پاراف دار...................19 مجموعه پاراف دار و بدون پاراف وجود دارد.

19. 30عدد مختلف در قرآن تکرار شده است: ??،??،??،??،??،??،??،??، ??،???،???،???،????،????،????،????،?????، ??????، مجموع این اعداد میشود ??????، که میشود ......??????.
این خلاصه فشرده اى بود از معجزات ساده.




برچسب ها : مذهبی  ,


      

ضمن تبریک سالروز میلاد امام حسن عسگری(ع) به یک درس از زندگی آن امام همام توجه کنیم.

نصایحی گهربار از امام عسگری علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام در نامه‌ای گهربار برای ابن بابویه (1) که از فقهای مشهور زمان خویش بوده است، چنین فرموده‌اند:

«امّا بعد، تو را ای پیر و معتمد و فقیهم، ابو الحسن علی بن حسین قمی، که خدایت ‌برای کسب خشنودیهایش تو را موفّق بدارد و به رحمت خویش، از صلب ‌تو فرزندانی صالح، عطایت فرماید، سفارش می‌کنم به تقوای خدا و بر پای ‌داشتن نماز و پرداخت زکات که نماز از مانعان زکات، پذیرفته نشود.

و تو را سفارش می‌کنم به آمرزش گناه، و فرو خوردن خشم، و صله ‌رحم و همدلی با برادران، و کوشش در (جهت رفع) نیازهای ایشان در سختی و آسانی، و بردباری در برابر نادانان، و نفقه در دین، و تربیت در کارها و رعایت قرآن، و خوشخویی، و امر به معروف و نهی از منکر که‌خداوند فرمود:

{در بسیارى از سخنانِ درِگوشى آنها، خیر و سودى نیست مگر کسى که به این وسیله، امر به کمک به دیگران یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند و هر کس براى خشنودى پروردگار چنین کند، پاداش بزرگى به او خواهیم داد} (2)

... پس به وصیت من عمل کن و شیعیانم را بگو تا بدان وادار شوند. و برتو باد انتظار فرج که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: { برترین اعمال امّت من، انتظار فرج است}، شیعیان ما همواره در اندوه خواهند بود، تا آنکه فرزندم ظهور کند؛ همان که پیامبر صلی الله علیه و آله بدو مژده داد که زمین را از عدل و داد پر می‌کند، پس از آنکه از ستم و بیداد پر شده باشد. پس ای پیرو و شیعه من شکیبا باش و همه شیعیانم را به شکیبایی‌فرمان ده که: { زمین از آن خداست، آن را به هر که از بندگانش خواهد به میراث دهد، و فرجام از آنِ پرهیزکاران است} (3) و درود بر تو و بر تمام شیعیانم و رحمت و برکات خدا بر ایشان باد.»

پاورقی‌ها:

1- علی بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق.

2- سوره نساء، آیه 114.

3- سوره اعراف، آیه 128.

منبع: کتاب هدایتگران راه نور، زندگانی امام عسکری علیه السلام، تالیف آیت الله مدرسی.




برچسب ها : مذهبی  ,


      
<      1   2   3   4   5   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم