سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

با سلام

بارها شده است که در یک موضوعی خود را سرزنش کرده و برای خود تعهدی ایجاد کرده ام در برخورد مجدد با آن موضوع تکرار اشتباه قبل را نکنم و نشده است. قضاوت زود هنگام را می گویم.مسئله بسیار مهمی که امروز به سادگی از کنار آن رد شده و متاسفانه به راحتی در مورد دیگران قضاوت نابجا می کنیم.

دو مسئله مهم است:

الف.در مورد دیگران قضاوت زودهنگام نکنیم.ابتدا مطمئن شده سپس حکمی جاری کنیم.

ب.بعد از پی بردن به اشتباه جرئت عذرخواهی از طرف مقابل را داشته باشیم.

بیایید همین الان بشینیم یه چرتکه بندازیم ببینیم چقدر در زندگی پیش ‌داوری کردیم و چقدر این پیش‌داوری‌های ما غلط از آب درآمده...فکر کنیم با پیش‌ داوری‌های غلطمون چقدر با آبرو و شخصیت انسان‌ها بازی کردیم؟
فلانی چون در نگاه اول نظرمون رو جلب نکرد پس تا آخر دیگه اصلا هرکاری بکنه فایده نداره... (متاسفانه در مملکت ما برخورد اول خیلی مهمه چون تمام شخصیتت رو در همون لحظه‌ی اول مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند و بدون اینکه چیز زیادی ازت بدانند طبقه‌بندی می‌کنند.

بعضی ها یکی دوبار درباره شخصیت دیگران بر اساس همان رفتارهای اول قضاوت کرده اند و بعدش اتفاقی ، قضاوتشان درست از آب درآمده و حالا هی پشت سر هم در همان اولین دیدار ، قضاوت خودشان را کرده و بدبختانه آن قضاوت را نیز با افتخار بـه دیگران اعلام می کننـد . در ایـن آدم ها این باور غلط به وجود آمده است که قضاوت زود هنگام درباره دیگران نشانه  تجربه بیشتر  ، خردمندی  ، آدم شناسیو شخصیت شناسی است .

معمولاً پیش داوری ما درباره گروهی که خودمان عضو آن هستیم کاملاً مثبت و درباره گروه های دیگران کاملاً منفی است .
مثلاً پیش داورها ، خانواده خودشان را از همه خانواده ها بهتر و شهر خودشان را از همه شهرها بهتر می دانند و در مقابل درباره همه خانواده ها و شهر های دیگر پیش داوری منفی دارند .

اما چه کنیم؟اگر مصادیق قضاوت های زود هنگام خودمان را در ذهن مرور کنیم می فهمیم چقدر مبتلا به این آسیب هستیم.باید سعی کنیم با کسی که میخواهیم درباره اش قضاوت کنیم وقت بیشتری بگذرانیم ، یعنی بجای اینکه به خاطر پیش داوری های ذهنی مان در مورد رفتار یا شخصیت یک نفر از او دوری کنیم ، برویم با او صحبت کنیم ، حرفهایش را بشنویم و رفتارهایش را ببینیم. به دفعات لمس کرده ایم وقتی که با یک نفر اوقات بیشتری را می گذرانیم معمولاً نگاهمان به او انعطاف پذیرتر می شود و بیشتر او را می پذیریم . گاهی هم بر عکس ، قضاوت اولمان ثابت و معلوم میشود که شما درست گفته اید . فقط به خاطر خودتان هم که شده با خودتان شرط نبندید و فقط به دنبال نشانه هایی نباشید که فرضیه تان را تائید کند .
حالا اگر عادت هم داری که هوش شخصیت شناسی خودت را امتحان کنی ، لااقل مثل دانشمندها عمل کن یعنی اینکه اولین چیزی که به ذهنت میرسد بعنوان فرضیه بپذیر ، نه قانون . به این فرضیه تعصب نداشته باش و ببین در طول زمان ، تجربه در مورد فرضیه تو چه می گوید . یکی از روش هایی که این انعطاف پذیری را آسان تر می کند این است که قضاوت خودتان را همان اول به دیگران نگوئید تا بعداً بخواهید پایش بایستید .
وقتی که داریم درباره یک آدم پیش داوری و این پیش داوری را به همه اعلام می کنیم فقط یک درصد احتمال دهیم که یک نفر حرف شما را قبول کند و دقیقاً بر اساس حرف شما با آن آدم رفتار کند . یا اینکه همان یک نفر این پیش داوری شما را به دیگران هم بگوید و یک کلاغ چهل کلاغی به راه بیفتد که کلاغ اول و علت العللش خود شما بوده اید . می دانیم داریم چه فاجعه ای را رقم می زنیم ؟لطفاً غرور و خودخواهی خودمان را کنار بگذاریم و زندگی دیگران را با قضاوت های کوچکتان به گند نکشیم . لطفاً !

حالا گیرم کـه تـو یکی دو بار چند تا آدم از فلان محله شهر را دیده ای که رفتارهای منفی و مشخصی کرده اند . حالا دیگر هر وقت که آدمهایی از آن محل را دیدی باید فوری به شان برچسب بزنی و همان رفتارها را به آنها هم نسبت بدهی ؟ می گویید « آدم از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود » عزیز من مگر این دو تا آدمی که دیده ای یک نفر هستند که می گویی آدم از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود . آدم ها ممکن است زمین تا آسمان با هم فرق کنند . قضاوت زود هنگامتان یک روز شما را پشیمان می کند .
و در آخر
اصلاً اگر همه توصیه های بالا را هم رعایت نکنید این توصیه را رعایت کنید کفایت می کند . همیشه چند تا سئوال را گوشه ذهنتان ذخیره کنیـد و وقتـی داریـد درباره یک نفر قضاوت می کنید آنها را مثـل یک زنگ بـه صدا در آورید « آیا نگرش من به این آدم کلاً درست است ؟ »« آیا همه واقعیت ها را درباره این آدم می دانم ؟» و « آیا به جای در نظر گرفتن تصویر کامل این آدم روی چند ویژگی منفی تمرکز نکرده ام ؟ »





      

از کتاب «ماه به روایت آه» به قلم ابوالفضل زرویی نصرآباد روایت می‌شود

راوی این داستان، «لبابه» همسر حضرت عباس(ع) است.

مهربان‌تر از مادر، محرم‌تر از خواهر، مقاوم‌تر از کوه، زیباتر از حور و روح‌نوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه ام‌‌البنین است. آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمی‌گوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بی‌ترس از ملامت و سرزنش، می‌توانی ساعت‌ها با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.

وقتی همسرم عباس، با لبخند از سخت‌گیری‌های مادرش در تربیت فرزندان می‌گفت و می‌گفت که مادرش نخستین مربی شمشیرزنی و تیراندازی او و برادرانش بوده، نمی‌توانستم به خود بقبولانم که این فرشته مجسم و این تندیس بی‌نقص لطافت و زنانگی، نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد. همواره صحبت‌هایی از این دست را ترفندی از جانب همسرم می‌دانستم که شاید می‌خواست میزان شناخت من از روحیه و عواطف مادرش را بسنجد.

امروز در بازار مدینه، با دو زن مسافر از قبیله بنی‌کلاب ملاقات کردم. وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیه‌ام، با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل او، اولین سؤالشان، مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد: هنوز هم شمشیر می‌بندد؟

- شمشیر؟! نه.

- پس برادرش درست می‌گفت که از بعد ازدواج، تغییر کرده.

- یعنی می‌گویید مادر همسرم جنگیدن می‌داند؟ ادامه مطلب...



      

با سلام

با توجه به مشخص شدن کاندیداها،اسامی در نظرسنجی جدید ذکر شده است.ضمن تشکر از همه دوستانی که در نظرسنجی قبلی شرکت کردند،خواهشمندم در این نظرسنجی نیز شرکت فرمائید.

با تشکر فراوان

 

 

 





      

با سلام

گرانی بیداد می کند

اهل هیچ حزب و گروهی نبوده و نیستم.اما گرانی بیداد می کند

اهل مبالغه و سیاه دیدن نیستم، اما گرانی بیداد می کند.

اهل چاپلوسی و تزویر نیستم ، اما گرانی بیداد می کند

اهل داد وبیداد نیستم، اما گرانی بیداد می کند

اهل دروغ و ریا نیستم، اما گرانی بیداد می کند

اهل دیدن نیمه خالی لیوان نیستم، اما گرانی بیداد می کند

گرانی بیداد می کند، چون نظارتی نیست

گرانی بیداد می کند ،چون از فکر مردم بیرون رفته اند.

گرانی بیداد می کند ،چون به فکر جیب خودشان هستند

گرانی بیداد می کند ،چون منافع فردی بر منافع ملی برایشان باارزش تر شده است

گرانی بیداد می کند ،چون شیفته قدرت شده اند نه تشنه خدمت

گرانی بیداد می کند ،چون شهدا را یادشان رفته است

گرانی بیداد می کند ،چون امام را یادشان رفته است

گرانی بیداد می کند ،چون ضجه ها و فریادهای آقا یادشان رفته یا خودشان را به کوچه علی چپ زده اند.

گرانی بیداد می کند ،چون خیلی وقت است پای درس اخلاق ننشسته اند تا خود را محاسبه ای بکنند.

خلاصه.آقایان گرانی بیداد می کند.فکری بکنید.





      

با سلام

فرصت های بسیار زیادی را در این نظام متاسفانه به علت عدم برنامه ریزی مناسب در وقت خود تبدیل به بحران کرده ایم.در بسیاری از موضوعات هم به دلیل نه کم کاری روحانیت، بلکه از سر برخورد سلیقه ای و همراه شدن با آن به این آفت مبتلا شده ایم.این که گفتم روحانیت چون بسیاری از این موضوعات مربوط به حوزه مسائی دینی و مذهبی است و توقع این بوده روحانیت پیشقدم شده و نگذارد این فرصت ها تبدیل به بحران شود.فعلا موضوع بحث ما گذشته نیست که آن هم در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد.

آنچه باعث شد تا با ذکر این مقدمه کوتاه این سطور را به روی صفحه کاغذ مجازی بیاورم ، حضور در مجالس متعدد یادبود ،ختم،مراسم هفتم و چهلم است.مراسمی که همگان در آن حضور می یابند و برای همگان نیز تشکیل خواهد شد.

نگاه به این نوع مراسم اگر چه در دین مبین اسلام به یک صورت است اما امروز در شهرهای مختلف طبق سلیقه و نظر خودشان به این موضوع نگاه کرده و بر اساس آن تشکیل می شود.از منظر مرفه بودن و غیر آن نیز نگاه متفاوت شده است.

در تهران شمال آن یک جور و جنوب آن جوری دیگر.

نمونه:« صاحب مراسم را نظاره می کنم که با چه وسواس و دقتی شمعدان های کریستال با شمع های بزرگ و بدون اشک را روی میزی که با ساتن براق و مشگی پوشانده شده، مرتب می کند، دانه دانه کریستال ها را وارسی می کند، حریر صندلی ها را صاف می کند و... دستکش های توری دستش با لباس پر از پولک و منجق دوزی شده اش از دور خیلی به چشم می آید و ظاهرا او همین را می خواهد، تزیینات و دکوراسیون زیبا، لباس ها، صندلی ها و همه چیز صاحب عزا، زیبا و مرتب است، اما کمتر کسی را می بینم که قرآن در دست داشته باشد و برای شادی روح مرده شان آیاتی تلاوت کنند»

«خرید قبر و سنگ، آن هم با قیمت های نجومی و در مکانی خوش آب و هوا و دونبش و به اصطلاح بر خیابان! برگزاری مراسم سوگواری سوزناک و نوای فراق توسط مرثیه خوان و نوازنده نی با اکو 50دقیقه 150هزار تومان، کرایه سالن های مجلل شهر برای برگزاری مراسم ختم، هفتم و چهلم، تهیه، طبخ و سرو انواع غذاهای ایرانی و فرنگی و تهیه انواع حلوا و خرما تزیین شده از اتفاقاتی است که این روزها در دنیای ما زندگان برای شادی روح مردگان صورت می گیرد  .  »

در شهرستان­ها نگاه جور دیگر است.در شهری بالای 250 بنر تسلیت در کل خیابان منتهی به مسجد نصب کرده اند.گروه موزیک در تشیع جنازه در سوتک می دمند و اشگ خلق ا... را درمی آورند.

در یکی از شهرها از ابتدا تا انتهای مراسم 5 مداح خوش صدا چه چه کنان ناله سر میدهند و از کجاس اون کوچه؟چی شد اون خونه برا همه می خوانند.فارغ از یک نکته آموزنده!!

در یک مراسمی بالای 20 دقیقه مجری مراسم از شرکت کنندگان و شخصیت ها و....نام می برد در حالی که کل حاضرین در مراسم 20 نفر نیستند.

   آیین اسلام با توجه به اهداف ذیل تجهیز متوفى را براى خاک‏سپارى واجب کفایى و شرکت در تشییع جنازه و مراسم ترحیم را مستحب مى‏داند     : 

 .1تکریم و احترام مؤمن متوفى: شارع مقدس از تمامى مکلفین مى‏خواهد که به پاس ایمان متوفى به اسلام، با غسل دادن، معطر ساختن، پوشاندن جامه سفید، نمازگزاردن و خاکسپارى او، جسم بى‏جان مؤمن را محترم شمرده و از هتک حرمت به جسم او ممانعت به عمل آید  .
.2
انجام خیرات، مبررات، قرائت فاتحه و طلب آمرزش براى متوفى: اگر چه توشه اصلى این راه پرخطر اعتقاد صحیح و عمل خالص اوست اما هدایاى معنوى مؤمنان نیز بى‏تأثیر نیست  .
3.اعلام تسلیت و تعزیت به وابستگان نسبى و سببى متوفى: حضور سایرین در مراسم مختلف باعث تسلى بازماندگان شده، از شدت غم و اندوه آنان کاسته، تحمل فراغ عزیز از دست رفته را آسان‏تر مى‏سازد.
4.عبرت‏آموزى براى زندگان: شرکت در خاک‏سپارى و سایر مراسم متوفى مى‏تواند یادآور روزى باشد که ما مسافران دنیا دیر یا زود باید از پل مرگ عبور کرده و به عالم برزخ وارد شویم.
      
بدیهى است انجام هر کارى در این قبیل مراسم باید در راستاى تأمین اهداف فوق باشد و از آن جا که در دین اسلام هدف وسیله را توجیه نمى‏ کند، لذا ابزار و وسایل به کار گرفته شده در این مراسم باید مباح و بى‏اشکال باشد.
      
از این منظر، مراسم ترحیمى که امروز میان ما مرسوم است اگر چه حائز نقاط قوت بسیارى است اما اشکالات متعددى مى‏توان یافت. لکن نکته حائز اهمیت این است که ما باید از این مراسم آسیب‏شناسى به عمل آورده، نقاط مثبتى که در راستاى اهداف مذکور است تقویت کرده و در صدد محو نقاط منفى آن باشیم.





      
<      1   2   3      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم