محمد دادکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال

شب دوشنبه محمد دادکان رییس اسبق فدراسیون فوتبال میمهان عادل فردوسی پور در برنامه نود بود.

عادل فردوسی پور اینقدر روی دعوت او به برنامه پر بیننده اش اصرار کرد که سرانجام رئیس سابق فدراسیون فوتبال پذیرفت به استودیو 90 رفت و از همه چیز سخن بگوید.

رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در تازه ترین صحبت های به مسائل و اتفاقاتی اشاره کرد که در زمان ریاست محمد علی آبادی و پس از جام جهانی 2006 آلمان باعث برکناری او از فدراسیون فوتبال شد. وی تاکید کرد یکی از افتخاراتش برکناری توسط علی آبادی بوده است!

 محمد دادکان که پس از سه سال و نیم جدایی اش از فوتبال برای نخستین بار به برنامه تلویزیونی نود دعوت شده بود، در این برنامه ضمن ارائه گزارشی از اتفاقاتی که باعث جدایی اش از فوتبال شد، تاکید کرد دیگر حاضر نیست با شرایط فعلی به فوتبال برگردد. دادکان همچنین تاکید کرد به خاطر رفتاری که با او شد هیچوقت عاملان این رفتار را نخواهد بخشید.

رییس اسبق فدراسیون فوتبال اظهار کرد: بنده چهار سال و اندی رییس فدراسیون فوتبال بودم و در این مدت همواره بر استقلال فدراسیون تلاش کرده‌ام و آن زمان همه اذعان داشتند که در این راه موفق بودیم. همواره سعی داشتیم قوانین بین‌المللی را حفظ کنیم و تحت هیچ شرایطی اجازه نداده‌ام کسی در کار فدراسیون دخالت کند. حتی تهدید هم شدم، به دادگاه و کلانتری هم رفتم اما، خوشحالم که در آن زمان هیچ معامله‌ای با هیچ کس انجام نداده و استقلال فدراسیون را حفظ کردم.

دادکان با پذیرش برخوردهایی که بین او و مسئولان سازمان تربیت بدنی در اواخر دوره ریاستش بر فدراسیون فوتبال به وجود آمده بود، گفت: در آخرین مجمع فدراسیون فوتبال اعلام کردم، پس از جام جهانی دیگر در فدراسیون نخواهم ماند و فوتبال برای من تمام شده است. رئیس وقت سازمان تربیت بدنی پس از این مجمع در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت:"دادکان برود ما نیروی جوانتر را به جای او منصوب خواهیم کرد و جز چهار تیم برتر دنیا خواهیم شد!"

دعوا بر سر رییس شدن بود. علی آبادی می‌خواست رییس شود و کاندید شد. او اگر طمعی به این پست نداشت اصلا ثبت نام نمی‌کرد و نمی‌دانم چرا با داشتن جایگاه ریاست سازمان به دنبال جایگاه پایین‌تر هم بود.

آن زمان او قول حضور تیم ایران در میان یکی از چهار تیم دنیا را به مردم داد. الان با پس‌رفت‌هایی که داشتیم باز هم قول سوم المپیک آسیایی را می‌دهند و فکر می‌کنم اگر تا شروع بازی‌ها به همین روند ادامه دهیم، به جایگاه دهم برسیم. این مسوولان سازمان تربیت بدنی در دولت دهم بودند که مشکلاتی را بین تعامل فدراسیون با سازمان ایجاد کردند. داوری را محروم می‌کردیم اما، آنها دستور به بخشش او می‌دادند. حتی آرم ستاره‌های پارسی را برای درج در روی پیراهن تیم ملی انتخاب کردیم که در وزارت علوم تایید شد و به یکی دیگر از وزارتخانه‌ها هم رفت. این موضوع را به فیفا هم اعلام کرده بودیم اما، 10 روز مانده به مسابقات سازمان از ما می‌خواست که این آرم باید تغییر کند. یا اینکه به شرکت ایرانول، حامی وقت تیم‌های ملی گفتند که پول ما را ندهند. ما آن زمان یکی از وظایف اصلی فدراسیون را به دفع حاشیه‌های ایجاد شده توسط سازمان تربیت بدنی اختصاص داده بودیم و آنها مدام برای فوتبال کشور حاشیه درست می‌کردند. آنها حتی پیش از رفتن ما به جام جهانی همکاران‌مان را در جایگاه‌هایشان راه ندادند. رفتن من مهم نبود اما، ما تلاش می‌کردیم که شانیت و جایگاه تیم ملی از دست نرود.

دادکان ادامه داد: آن زمان هیچ تعاملی بین فدراسیون و سازمان تربیت بدنی وجود نداشت و این عدم تعامل از جانب سازمانی‌ها شروع می‌شد. من برای آنها همواره احترام قائل بودم اما، آنها می‌خواستند در فدراسیون فوتبال رییس شوند. من نمی‌دانم نزول جایگاه به چه معناست و چرا رییس سازمان دوست دارد رییس فدراسیون فوتبال هم باشد؟ علی‌آبادی خودش تلاش کرد رییس شود که فیفا با آن مخالفت کرد و در نهایت کفاشیان را روانه‌ی میدان ساخت که البته او هم خودش بود. چرا که کاملا وی را در اختیار داشت. آنها می‌خواستند فدراسیون فوتبال را بگیرند و وضعیت فوتبال مملکت را به اینجا برسانند. هدف‌شان تخریب بود اما، سابقه‌ی من روشن است و همه می‌دانند قبل از انقلاب هم با همین شرایط اجتماعی و اخلاقی زندگی کرده‌ام.

دادکان و علی آبادی

دادکان با اشاره به حضور ایران در مسابقات جام جهانی 2006 گفت: فکر می‌کنم تیم ملی در آن مسابقات بازی‌های خوبی انجام داد. ما در هر سه بازی تا دقیقه‌ی 67 با حریف مساوی بودیم اما، یک کارشناس نیامد که واقعیت‌ها را بگوید. متاسفانه ناکارشناس‌هایی به برنامه‌های تلویزیونی می‌آمدند و تخریب می‌کردند. آنها انتظار داشتند ایران تیم پرتغال را ببرد. مگر می‌شد ما چنین کاری کنیم؟ پس چرا حالا نمی‌آیند و بگویند که چرا به بحرین، کویت، قطر، اردن و ... می‌بازیم. آن زمان شرافت ملی زیر سوال رفت که پرتغال باختیم اما، حال که به تیم‌های درجه‌ی دوی آسیا می‌بازیم، شرافت ملی زیر سوال نمی‌رود؟ در آن زمان هم من تاکید داشتم که رییس سازمان تربیت بدنی حق ندارد بگوید تیم ملی باید ببرد چرا که حیطه‌ی وظایف او مسایل کلان ورزش و هدایت آن است. اما، من رییس فدراسیون بودم و می‌توانستم انتظارات را هم بالا ببرم. هر تیم ملی برای موفقیت نیاز به حمایت دارد اما، آن زمان هیچ کس از ما حمایت نکرد و تنها فدراسیون بود که درصدد ایجاد همبستگی در کار می‌شد.

دادکان در پاسخ به این سوال که دلیل این همه کشمکش‌ها به طور شفاف چه بود، تصریح کرد: دعوا بر سر رییس شدن بود. علی آبادی می‌خواست رییس شود و کاندید شد. او اگر طمعی به این پست نداشت اصلا ثبت نام نمی‌کرد و نمی‌دانم چرا با داشتن جایگاه ریاست سازمان به دنبال جایگاه پایین‌تر هم بود. واقعا می‌خواهم بگویم اگر می‌خواهیم به جایی برسیم و پستی را دریافت کنیم، باید برایش زحمت بکشیم و از دل آن کار بیرون آمده باشیم. کار اگر در دست اهلش باشد، به سرانجام می‌رسد مگرنه به همین وضعیت کنونی می‌رسیم.

رییس اسبق فدراسیون در پاسخ به این سوال که آیا در آن زمان برای تیم‌های پایه نیز کاری کردید، گفت: زمانی که کیومرث هاشمی سرپرست فدراسیون بود، طی نامه‌ای به او تبریک گفتم و دو چیز را برایش یادآور شدم؛ اول حفظ استقلال فدراسیون و دوم از او خواستم برای تیم‌های پایه که زحمت کشیده شده، همچنان این کار ادامه یابد. می‌خواهم بپرسم آیا تیم‌های پایه در زمان کفاشیان درست شد؟ ما برای این تیم‌ها در آن زمان زحمات زیادی کشیدیم که اکنون هم ثمره‌هایش در فوتبال ما بعضا دیده می‌شود.

من این اخراج را جزو افتخاراتم می‌دانم و همواره به خانواده‌ام می‌گویم سه افتخار در زندگی‌ام وجود دارد که همواره به آن می‌بالم. نخست دریافت نشان لیاقت در دوره‌ی آقای خاتمی، دوم رفتن تیم ملی به جام جهانی 2006 و سوم اخراج در دوره‌ی علی‌آبادی.

دادکان که در برنامه 90 صحبت می‌کرد، درباره‌ی شفافیت حساب و کتاب‌های مالی فدراسیونش تصریح کرد: زمانی که فدراسیون فوتبال را شسته و رفته به مدیر بعدی تحویل دادیم رقمی بیش از 6 میلیارد تومان در حساب این فدراسیون بود. ما در آن دوره از جوراب تا کلاه بازیکنان پول در می آوردیم اما امروز چطور؟! ما برای تیم ملی و فدراسیون فوتبال برنامه اقتصادی داشتیم، اینها هم بروند برای فدراسیون کمک بیاورند ما در بخش اقتصادی برنامه‌ داشتیم و البته آدم‌های عاشق را هم پیدا می‌کردیم که می‌خواستند به فوتبال کمک کنند. در دوره‌ی کنونی هم اگر مشکلی هست، می‌توانند چنین آدم‌هایی را پیدا کنند. اگر به زعم برخی ورود کمک‌های مردمی به بخش‌های اقتصادی فدراسیون کاری نیمه سازمان یافته بوده است، اکنون که اصلا سازمانی نداریم و 10 میلیارد بدهی داریم. در دوره‌ی من تیم ملی نه تنها توانست به مسابقات جام جهانی راه یابد بلکه در بازی‌های آسیایی پوسان کره جنوبی هم قهرمان آسیا شدیم. در جام ملت‌ها تیم قوی‌ای داشتیم که بدون باخت سوم شد و موفقیت‌های دیگری نیز کسب کردیم. برای دو تیم مطرح پرسپولیس و استقلال دو ساختمان گرفتیم و ساختمان کنونی فدراسیون فوتبال که اکنون بیش از 10 میلیارد قیمت دارد را هم خریدیم. 10 هزار متر زمین در منطقه‌ی آبسرد دماوند برای ایجاد اردوگاه خریداری شد و چیزهای دیگری هم خریدیم که جزو سرمایه‌های فدراسیون باشد و نمی‌دانم الان چه وضعی دارند. حال با این زحمت‌ها بعد از جام جهانی آلمان بلافاصله خبر اخراج من که از قبل انجام شده بود، منتشر شد و در همان کشور بدانیم که دیگر هیچ مسوولیتی در فدراسیون نداریم. 15 کیلو از وزنم کم شد و موهایم را در چهار سال زحمتی که برای فدراسیون کشیدم، سفید کردم. اکنون نیز هیچ جایگاه اجرایی را نپذیرفته و نخواهم پذیرفت. اگر روزی به من بگویند به فوتبال کمک کن، حاضرم به پیشکسوتان خدمت کنم. چرا که معتقدم جایگاه پیشکسوتان در ورزش ما تعریف نشده است.

محمد دادکان

دادکان با اشاره به قرارداد دومی که فدراسیون فوتبال با برانکو ایوانکوویچ در آن زمان بست، گفت: این قرارداد را پیش از دیدارمان با مهرعلیزاده رییس وقت سازمان تربیت بدنی امضا کردیم و روزهای قبل از آن هم که با برانکو توافق نهایی را کرده بودیم، آن را اعلام نکردیم چرا که ممکن بود او مبلغ بیشتری را از ما بخواهد. توافقات با برانکو از طریق غمخوار در اتریش انجام شده بود و اگر مدتی طول کشید به خاطر اعلام مبلغ بالا از سوی برانکو بود اما، آن زمان ضعیف‌ترین مربیان به رییس جمهور نامه می‌نوشتند تا در تیم ملی مشغول به کار شوند. آن زمان فشار رسانه‌ها و دخالت‌ها وجود داشت. کما اینکه صفایی فراهانی هم می‌گفت که در زمان من این فشارها بود و در نهایت اقدام به برکناری ایوویچ گرفتم اما، مطمئن هستم دادکان بر تصمیمش مصمم است. خوشحالم که در دوره‌ی من فدراسیون خود تصمیم گیرنده‌ی همه‌ی کارها بود اما، اکنون سرمربی تیم ملی را رییس فدراسیون انتخاب نمی‌کند و در ادامه او هم عذرش را نمی‌خواهد و انگار اصلا ربطی به رییس فدراسیون ندارد. آن زمان نظم و انضباط را در دستور کار فدراسیون قرار داده بودیم اما، اکنون اصلا جایگاهی برای نظم در این فدراسیون تعریف نشده است. وقتی تیم ملی قصد رفتن به یک سفر را دارد هر کدام از دست اندرکاران فدراسیون یک چیز می‌گوید و کسی از کسی تبعیت نمی‌کند. اصلا کمیته‌های فدراسیون فوتبال اجازه‌ی مصاحبه ندارند چرا که حاشیه‌ها زیاد شده و رییس دیگر نمی‌تواند آنها را جمع کند. من مدیری بودم که در کار زیر مجموعه‌هایم دخالت می‌کردم و اگر مسوولی از فدراسیون صحبت می‌کرد، حتما با من هماهنگ بود. اما، قبل از رفتن‌مان به جام جهانی شخصیت‌ها داشت زیر سوال می‌رفت که در نهایت منجربه اخراج من شد. من این اخراج را جزو افتخاراتم می‌دانم و همواره به خانواده‌ام می‌گویم سه افتخار در زندگی‌ام وجود دارد که همواره به آن می‌بالم. نخست دریافت نشان لیاقت در دوره‌ی آقای خاتمی، دوم رفتن تیم ملی به جام جهانی 2006 و سوم اخراج در دوره‌ی علی‌آبادی.

پول مهمترین عامل ناپاکی فوتبال ما شده است. بازیکنی که دستمزد چندانی نداشته به یکباره 400 میلیون تومان می‌گیرد. اما، یک معلم با 25 سال سابقه در این مدت 25 میلیون تومان نگرفته است. یا اینکه به برخی مربیان 300 میلیون تومان پول می‌دهند که شاید خودش هم قبول داشته باشد 40 میلیون تومان بیشتر نمی‌ارزد

رییس اسبق فدراسیون فوتبال گفت: مسوولان پیشین ورزش کشور در آن زمان به دلیل عدم راهیابی تیم ملی به مرحله‌ی بعدی جام جهانی از مردم عذرخواهی کردند اما، امروز که به بحرین، قطر، کویت و اردن می‌بازیم باید هر روز اینجا باشند و از مردم پوزش بخواهند. آیا شکست برابر این تیم‌ها فاجعه نیست؟ پس چرا عذری نمی‌خواهند؟ چرا فوتبالی که سالانه در آن 400 میلیارد تومان هزینه می‌شود، هیچ خروجی‌ای ندارد. این پول بیت‌المال است و پول آن منطقه‌ی محروم در سیستان و بلوچستانی است که گرفته می‌شود و بدون هدف و برنامه در فوتبال تزریق می‌شود. مردم همه چیز را می‌دانند. آن زمان هم می‌دانستند. نارکارشناس‌ها از تیم ملی انتقاد می‌کردند و سازمان تربیت بدنی هم شرایطی فراهم می‌کرد تا رسانه‌ها از فدراسیون انتقاد کنند. حتی جوانی که در سازمان بود و مدام علیه ما موضع می‌گفت، چند وقت پیش طی مصاحبه‌ای گفته است که دستور داشتم دادکان را بکوبم، چرا؟ من برای وطنم کار می‌کنم و سرباز اینجا هستم و نوکری امام حسین(ع) را می‌کنم. چرا آنها چنین کردند و می‌کنند؟

وی درباره‌ی انتخاب سرمربی تیم ملی تاکید کرد: شخصیت قطبی برایم قابل احترام است اما آیا او را به خاطر توانایی‌هایش آوردیم؟ ما قطبی را آوردیم که محبوبیتش تمام شود و سپس به خارج از کشور برگردد. قطبی دیگر محبوبیتی در میان مردم ندارد. آنها دنبال این هستند که صبح به قطبی بگویند برو و دیگرتو را نمی‌خواهیم. زمانی علی دایی را آوردند که زود بود. به دایی گفتم که آنها تو را دوست ندارند و قطعا در برابر ناکامی‌ها تو را سپر قرار خواهند داد که پس از برکناری‌اش به من زنگ زد و صحبت‌هایم را تایید می‌کرد. همچنین این برنامه را برای قلعه‌نویی داشتند. به او نیز گفتم آنها می‌خواهند حمایت طرفداران استقلال را برای تیم ملی جلب کنند که آن هم شد و او هم که برای حضور در تیم ملی زود بود، برکنار شد. در باشگاه‌هایمان هم هیچ فوتبال زیبایی وجود ندارد و تنها دو تیم اصفهانی هستند که در حال حاضر صدرنشین جدول‌اند که اولی به دلیل خلاقیت‌های فردی و تاکتیکی و دومی به دلیل تاکتیک خوب که البته هر دو با سرمایه‌های زیادی بسته شده‌اند، کار می‌کنند. نیم فصل لیگ تمام شده و 12 مربی از 18 مربی تغییر کردند. آیا این فوتبال است؟ زمانی از جمعیت یک میلیونی تهران 30 هزار نفر به استادیوم می‌آمد اما، اکنون از میان 16 میلیون 10 هزار نفر هم برای دیدن بازی‌های تیم ملی نمی‌آیند. با وجود آنکه مسوولان فدراسیون با اتحاد همدیگر همه را به حضور در استادیوم تشویق می‌کنند اما، 300 نفر یک بازی تیم ملی را در استادیوم تماشا می‌کنند و آن وقت جوان‌هایی که به استادیوم نیامدند، به خیابان‌ها می‌روند. ما باید دلمان برای این جوان‌ها بسوزد. اما، فوتبالی نداریم که آنها به آن دلخوش باشند.

دادکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال

دادکان درباره‌ی احتمال قبول مسوولیتش در پست‌های ورزشی گفت: زمانی که حضورم در پرسپولیس را شایعه کردند، هیچ نقشی در پرسپولیس نداشتم و اکنون هم ندارم و در آینده هم علاقه‌ای به این کار ندارم. شایعه‌ای بیش نبود و تنها برای این تیم که با استقلال برایم فرقی نمی‌کند،آرزوی موفقیت می‌کنم. زمانی در سازمان از من خواستند در فدراسیون کار کنم اما، دیگر نمی‌توانم فعالیت اجرایی داشته باشم.

وی درباره‌ی نبود پاکی در فوتبال کشور و دلایلش توضیح داد: پول مهمترین عامل ناپاکی فوتبال ما شده است. بازیکنی که دستمزد چندانی نداشته به یکباره 400 میلیون تومان می‌گیرد. اما، یک معلم با 25 سال سابقه در این مدت 25 میلیون تومان نگرفته است. یا اینکه به برخی مربیان 300 میلیون تومان پول می‌دهند که شاید خودش هم قبول داشته باشد 40 میلیون تومان بیشتر نمی‌ارزد. این چه پول‌هایی است که به مربیان می‌دهیم و 12 نفر را در یک نیم فصل برکنار می‌کنیم. این پول بیت‌المال است و مردم صاحب آن هستند. در دوره‌ی من حسین فرکی 13 میلیون تومان گرفت. قرارداد مایلی‌کهن 12 میلیون تومان بود. چرا اکنون این قدر دستمزد می‌دهیم و در فوتبال‌مان اثری از هیچ برنامه و تاکتیکی وجود ندارد. مخارج فوتبال ما حرفه‌ای است اما، نشانی از حرفه‌ای بودن در فوتبال‌مان نمی‌بینیم. اکنون که 15 میلیارد تومان به فدراسیون فوتبال می‌دهند تا آنجا اداره شود، در دوره‌های قبل چنین نمی‌کردند.

متاسفانه بازنشسته‌هایی از ارتش، سپاه و وزارتخانه‌های صنعتی و ادارات دولتی را که هیچ شناختی از ورزش ندارند، در راس مدیریت آن می‌آورند اما، مدیران توانمند و آشنا به کار خانه‌نشین می‌شوند. وقتی هم که مرد می‌دوند زیر تابوتش تا عکس‌های یادگاری بگیرند.

در دوره‌ی من ایستادگی کردم تا تیمی مثل صنعت نفت غیر قانونی به لیگ برتر راه پیدا نکند اما، پس از من داریوش مصطفوی در کمیته‌ی انتقالی نفت را به لیگ برتر آورد و همه دیدند پس از هزینه‌های میلیاردی دوباره به لیگ دسته یک سقوط کرد. این پول چه کسی است که شما بیجا و بی‌هدف به فوتبال تزریق می‌کنید. آیا این در جهت پیشرفت ورزش است؟ متاسفانه تیم پرسپولیس طی یک سال یک میلیارد تومان به سه مربی یعنی آری‌هان، وینگادا و قطبی داده است. اما، اکنون یک زمین چمن ندارد. آن وقت مدیرانش به خود می‌نازد. مدیرعامل استقلال که اکنون که از سازمان تربیت بدنی بیرون آمده می‌گوید سازمان بخش کارشناسی ندارد، باید پرسید که آیا شما تخصصی در این کار دارید که چنین صحبتی می‌کنید. مگر شما باید این را بگویید. متاسفانه بازنشسته‌هایی از ارتش، سپاه و وزارتخانه‌های صنعتی و ادارات دولتی را که هیچ شناختی از ورزش ندارند، در راس مدیریت آن می‌آورند اما، مدیران توانمند و آشنا به کار خانه‌نشین می‌شوند. وقتی هم که مرد می‌دوند زیر تابوتش تا عکس‌های یادگاری بگیرند. وقتی مریض می‌شود، او را مشاور می‌کنند و وقتی سکته کرد، به وی حقوق می‌دهند. پس چرا او زنده است برای او کاری نمی‌کنید. من اکنون دلم برای جوانان کشور می‌تپد و می‌سوزد. ما باید تلاش کنیم تا آنها رشد کنند اما، نمی‌دانم چرا اکنون روی پیشرفت آنها دست می‌گذاریم.