گفته بودند تو نمی آیی ، شک نکردم خودت قضاوت کن
حق من را که سال ها این جا، منتظر بوده ام رعایت کن

گفته بودند بین یارانت ، جای یک دختر دهاتی نیست !
باشد آقا فقط همین یک بار ، چند لحظه قبول زحمت کن

دل من شور می زند آخر ، مبادا دل شما تنگ است
درد دل هم نمی کنی با من ، لطف کن لااقل نصیحت کن !

من همیشه به یادتان هستم ، پای شالی ، کنار گندم زار
اگر از این طرف گذر کردی، با درختان باغ صحبت کن !

پدرم گفته بود بعد از من ، تو نگهبان باغ ها هستی
باید این سیب ها به او برسند ، منتظر باش و خوب دقت کن !

در بهاری که می رسد از راه، آخرین مرد می رسد ناگاه دخترم منتظر بمان این جا، جای من با امام بیعت کن.
خرداد 85
نغمه مستشار نظامی
منبع: برگرفته از مجله خیمه شماره 36- 35