درگیری های گروه الحوثی و دولت یمن در استان شمالی «صعده» بعد از طی دوره ای آرام بار دیگر طی دو سه روز گذشته شعله ور و دامنه آن علاوه بر صعده به استانهای «عمران» و «حرف سفیان» نیز کشیده شد. مطابق آخرین خبرها در درگیری های روز عید فطر میان دو طرف حدود 150 نفر از مبارزان صعده کشته شده اند.
درگیری های دو روز اخیر در حالی صورت گرفته است که مبارزان حوثی و دولت علی عبدالله صالح هر کدام جداگانه از ارائه طرحی برای پایان دادن به درگیری ها و رسیدن به توافق خبر داده بودند. خبرگزاری ها نیز گزارش داده بودند که دولت علی عبدالله صالح در طرح شش ماده ای خود تعدیلاتی را به وجود آورده و یک بند آن را که شامل خلع سلاح گروه حوثی است، کنار گذاشته است.
 همین خبرگزاری ها از پذیرش طرح دولت توسط عبدالملک حوثی رهبر مبارزان صعده نیز خبر داده بودند. عبدالملک در مصاحبه با خبرگزاری ایرانی فارس حتی این اتهام که مبارزان صعده نیز درصدد احیای دوباره سیستم امامت هستند را رد کرده و افزوده بود: «ادعای ارتش مبنی بر اینکه مبارزان ما درصدد تصرف کاخ ریاست جمهوری در صعده بوده اند درست نیست.» اما درگیری ها تشدید شد.
با این وجود کاملاً واضح است که هر دو طرف آمادگی زیادی برای کنار گذاشتن درگیری ها و روی آوردن به مذاکرات سیاسی دارند. دیروز خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع وزارت دفاع یمن از برقراری آرامش در شمال بعد از درگیری های روز عید فطر خبر داد. اما با این وجود چرا این توافقات به آسانی به هم می خورد؟ هر دو گروه از یک کشور «ثالث» بعنوان عامل اصلی برهم خوردن توافقات نام برده اند البته دولت یمن از ایران و گروه الحوثی و بعضی دیگر از منابع مستقل از «عربستان سعودی» نام می برند.
  پرواضح است که ایران هیچ علاقه ای ندارد که در درگیری این دو گروه که حتی فراتر از مذهب مشترک به قبیله مشترک- حاشد- تعلق دارند دخالت کند. علاوه بر آن امکان عملی این دخالت- کمک تسلیحاتی- هم به دلیل نداشتن مرزهای مشترک خاکی یا آبی برای ایران میسر نمی باشد پس طرح موضوع دخالت ایران فاقد مبنا و دلیل است. اما درباره دخالت عربستان سعودی در درگیری های یمن گفتنی هایی وجود دارد:
1- عربستان سعودی از دیرباز سه استان یمن- شامل استان های عسیر، نجران و جیزان- را در تصرف خود دارد. ریاض به موجب توافق میان مقامات ارشد دو کشور در شهر طایف در سال 1313 موظف شد این سه استان را در سال 1333 به یمن برگرداند ولی به دلیل تمدید آن در سالهای 1333، 1353 و 1383 کماکان این استانها را در تصرف خود دارد. گفته می شود با تمدید پی درپی پیمان طایف، عربستان عملا این سه استان را به کشور خود ضمیمه کرده است.
2- عربستان سعودی و یمن تنها دو کشور خاورمیانه هستند که حدود مرزهایشان به علت کثرت اختلافات مرزی و ارضی- و در واقع طمع ورزی عربستان به خاک یمن- مشخص نشده و این مسئله از زمان استقلال یمن بطور متوسط به بروز درگیری هایی در هر دو سال یک بار منجر شده است.
3- عربستان سعودی چندین جزیره حساس یمن را در دریای سرخ و دریای عرب در تصرف خود دارد. 10سال پیش نیروهای نظامی عربستان جزیره یمنی «دئوهوراپ» را به تصرف درآورده و اعلام کردند تا زمانی که یمن جزیره «عاشق»- متعلق به یمن- را رها نکرده، این جزیره را در تصرف خواهند داشت. در همین سال-1377- عربستان یک جزیره دیگر از یمن- الدویمه در دریای سرخ- را از طریق درگیری نظامی به اشغال درآورد. در مجموع تاکنون متجاوز از 10جزیره کشور یمن توسط عربستان به تصرف درآمده است.
4- عربستان سعودی مخالف وحدت دو یمن بود و اینک نیز برای تجزیه بخش جنوبی یمن از بخش شمالی آن تلاش می کند. دو یمن بعد از سالها جدایی در اول تیر 1369 به وحدت رسیدند ولی عربستان با استفاده از روابط سنتی خود با یمن جنوبی - علیرغم آنکه رهبران آن کمونیست بودند!- تلاش کرد که وحدت یمن را از هم بپاشد بدین منظور به زودی علی عبدالله صالح و علی سالم البیض رهبران دو یمن را رو در روی هم قرار داد. پیش از آن عربستان با پرداخت پول به سران قبایل یمن اولین رویارویی را 9 ماه پس از تاسیس یمن به وجود آورد.
  درگیری های میان رئیس جمهور و معاون او هر روز تشدید شد تا اینکه در سال 1373 دو طرف در «امان» پایتخت اردن به توافقات مهمی دست یافتند. علی سالم البیض از امان راهی عربستان شد و گزارش توافقات را به مقامات سعودی داد. این مسئله سبب شد که 24 ساعت بعد از توافق امان درگیری نظامی میان دو بخش جنوبی و شمالی یمن تشدید شود. این درگیری ها یک ماه به درازا کشید و در نهایت با فرار 200 تا 300 تن از فرماندهان بخش جنوبی یمن به ریاض و تسلط نیروهای علی عبدالله صالح بر عدن خاتمه یافت.
 5- در درگیری های اسفند 73 و فروردین 74، عربستان سعودی تعداد زیادی از افسران خود را به یمن جنوبی گسیل کرد تا در کنار نیروهای سالم البیض با نیروهای یمن شمالی مبارزه کنند. همزمان خبرگزاری فرانسه گزارش داد که مقامات عربستان 12جنگنده میگ 29 را به همراه خلبان روسی از روسیه اجاره کرده و در اختیار سالم البیض گذاشته اند.در این درگیری ها عربستان دو میلیارد دلار هزینه کرد که بخش عمده آن صرف خرید تسلیحات از سه کشور اوکراین، بلغارستان و لهستان و گسیل آنها به میدان درگیری از طریق بندر مکلا واقع در یمن جنوبی بود. در این درگیری ها با سیاست و سلاح سعودی ها 200 تا 300 هزار یمنی کشته یا مجروح گردیدند.
6-در جریان جنگ های داخلی یمن، عربستان سعودی یک طرح 5 ماده ای را تسلیم اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل که متضمن به رسمیت شناختن جدایی یمن جنوبی از یمن بود، کرد. علاوه بر آن عربستان اعضای شورای همکاری خلیج فارس- به جز قطر- را برای به رسمیت شناختن جدایی یمن جنوبی از یمن متقاعد کرد این مسئله سبب اعتراض شدید علی عبدالله صالح گردید. او طی نطقی در استان حضرموت خطاب به دولت عربستان گفت:«از آنها می خواهیم در امور داخلی مان مداخله نکنند... ما در نقشه جغرافیا وجود داریم و ملت ما ملتی تاریخی است و کشورمان از دیرباز وجود داشته و نه از 60 سال پیش - طعنه به عربستان که قبل از فروپاشی عثمانی بعنوان یک کشور مستقل وجود نداشته است- و کسی نمی تواند ما را از نقشه جغرافیایی بزداید.»
دلایل، شواهد و مدارک فراوانی وجود دارند که همه حکایت کننده علاقه قدیمی مقامات ریاض به تحت سیطره درآوردن یمن می باشد. آنان با استفاده از فقر حاکم بر یمن و اختلافات موجود میان دو بخش یمن درصدد برآمده اند تا مقدمات سیطره خود بر این کشور را فراهم نمایند.
نکته دیگر این است که زیدی ها که عمدتاً در یمن شمالی سکونت دارند در طول تاریخ مهمترین مانع عربستان بر سر راه سیطره بر یمن بوده اند. درگیری های موجود میان دو گروه زیدی در صعده که دامنه آن به دو استان دیگر- عمران و حرف سفیان- نیز کشیده شده است شرایط بسیار مطلوبی را در اختیار عربستان قرار می دهد. عربستان در بخش جنوبی یمن مشکل چندانی ندارد. این کشور از طریق وهابی ها، یهودی ها و حنبلی های یمن که در نزدیکی های مثلث مرزی عربستان، عمان و یمن استقرار دارند و از طریق پرداخت پول به سران قبایل در یمن جنوبی عملاً این بخش را در سیطره خود دارد هم اینک نیز نیروهای علی سالم البیض در این منطقه با سلاح سعودی و پوشش اطلاعاتی این رژیم آماده راه اندازی جنگ علیه بخش شمالی یمن هستند.
  با این وصف درگیری میان دو بخش طایفه بزرگ«حاشد» به هیچ وجه نه برای رئیس جمهور یمن و نه برای گروه الحوثی دستاوردی ندارد و بهتر است هر چه زودتر خاتمه یابد وگرنه تجزیه دوباره یمن دور از انتظار نخواهد بود.
سعدالله زارعی