از آنجا که حکومت ایران آغاز خیزشی اسلامی و حرکتی براساس باورهای اسلامی بود و بخش عظیمی از مردم کره زمین در این باورها مشترک بودند، همگی به نظام نوپای ایران چشم دوخته، برای رویارویی با قدرتها، شیوه جدیدی با مفاهیمی نو یافتند و آن مبارزه با استکبار براساس آموزه‏های دینی بود که هر گونه سلطه کفار و بیگانگان، بر مسلمانان را نمی‏پذیرفت.

قدرتهای سلطه جوی جهانی با حرکتی روبرو گشته بودند که از جهتی یکی از بهترین کشورهای تحت سلطه آنان؛ ایران را از چنگالشان خارج کرده و از سوی دیگر راهی نو در مقابل مسلمانان جهان گشود، تا آنها نیز از سلطه، رهائی یافته، روی پای خود بایستند؛ از اینرو هم نظام سلطه برآشفت و هم مزدوران و دست نشاندگان آنان در سرزمینهای اسلامی بنیانهای حکومتهای پوشالی خود را لرزان و ناپایدار دیدند و تهدیدی بزرگ در کنار خویش احساس کردند.

بهترین گزینه برای مقابله با این پدیده نو ظهور، جنگی همه جانبه علیه نظام اسلامی بود.

دشمنان انقلاب اسلامی جنگی را طرّاحی و بر ملّت ما تحمیل کردند که بازیگر اصلی آن صدام جنایتکار بود.

صدّام فردی قدرت طلب بود که عشق کشور گشائی تمام وجودش را گرفته، از آن مهم‏تر نجات حکومت بعثی خود را در گرو این حمله می‏دید؛ زیرا مردم مسلمان و شیعه عراق از هر کشور دیگری در برابر امواج نورانی انقلاب تأثیر پذیرتر بودند.

جنگی نابرابر آغاز گشت و همه کشورهای جهان؛ اعمّ از شرق و غرب به یاری و تجهیز ارتش عراق پرداختند. آمریکا در معادلات، به طور واضح یک سوی جنگ بود. فرانسه، شوروی سابق، انگلستان، آلمان و... در حین جنگ پیش رفته‏ترین و مرگبارترین سلاحها را برای عراق ارسال کردند.

حاکمان جنایتکار کشورهای منطقه با توجّه به رویکرد جدید و تمایل مسلمانان داخل کشورهایشان به قوانین اسلام و تفکّرات جدید، راه را در مبارزه با حکومت ایران دیدند، به همین دلیل از جهات مختلف به پشتیبانی صدام پرداخته و حمایت از متجاوز در رأس اولویتهای سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی آنان قرار گرفت؛ تا جائی که بعد از هر عملیات جنگی، کاروانهای کمک از این کشورها به سوی عراق سرازیر می‏گشت و دلارهای نفت در اختیار صدام قرار می‏گرفت.

بالاخره جنگ با تمام فراز و نشیبهایش به پایان رسید و با الطاف الهی تثبیت و حفظ نظام اسلامی که در رأس اهداف دفاع مقدس بود، تحقق یافت. بیگانگان از کشور بیرون رانده شدند، توطئه همه کشورهای سلطه جو و حکومتهای مزدور منطقه شکست خورد، سازمان ملل رسما عراق را متجاوز و آغازگر جنگ معرفی کرد و... .

اما پس از جنگ

هنگامی که جنگ پایان یافت و دشمنان از نابودی نظام در چند روز و چند هفته یا چند ماه ناامید گشتند، همت خود را بر جنگ تبلیغاتی و فرهنگی معطوف کردند و در استراتژیهای تبلیغاتی خویش، تهاجم به ارزشهای نظام از جمله ارزش دفاع از دین، استقلال و هویت دینی، در دستور کار قرار گرفت. برخی هم با تئوریزه کردن این تهاجم، آنان را با سخنان شبه فلسفی یاری دادند.

آنان با تکیه بر امپریالیسم رسانه‏ای خویش این مطلب را القاء کردند که به طور کلّی نیازی به این جنگ نبود و مسئولین می‏توانستند از طریق مجامع جهانی به استیفای حقوق بپردازند، جنگ به جز شهادت عده زیادی از جوانان و مردان و زنان کشور و مجروح و معلول گشتن مردم ثمری نداشت.

و برخی از مطبوعات جیره خوار داخلی و مزدوران بیگانه، همین مطلب را در داخل کشور از زوایای مختلف القاء کردند.

آنان هیچگاه تجربه تلخ و ذلّت بار فلسطین را مطرح نمی‏کردند که در مقابل دیدگان جهانیان هر روز جنایت تازه‏ای در این سرزمین رخ می‏دهد و مجامع جهانی در حالی که غالبا اسرائیل را جنایتکار معرفی می‏کنند، کوچکترین ارمغانی برای فلسطین نداشته‏اند.

تبلیغات ما

1- رسانه‏های تبلیغاتی ما نیز رویکردی دارند که قابل بررسی و دقت است.

2-  از رزمندگان دلاور خبری نیست، مگر آنکه با گریه و آه در غم از دست دادن دوستان بر صحنه تلویزیون ظاهر می‏شوند.

3-  هرگز از پیروزیها و موفقیتها، فتوحات و دلاوریهای رزمندگان چیزی دیده نمی‏شود.

4- گاهی فیلمهائی از جنگ ساخته می‏شود که گویی هیچیک از عوامل سازنده فیلم برای یک روز هم در صحنه‏های جنگ نبوده‏اند. به جای شادیهای بی پیرایه و زیبای جنگ، آلات موسیقی را با زور به خورد جنگ و رزمندگان می‏دهند، در حالی که اگر کسی کلیّه خطوط جنگ را می‏گشت، یک مورد رزمنده فُلوط زن نمی‏یافت.

آیا این نوع تبلیغات مهر تأییدی بر تبلیغات دشمن نیست که جنگ هیج ثمری جز بی خانمان گشتن و شهید شدن عده زیادی از مردم نداشته است؟

آیا برای نسلی که جنگ را ندیده، روحیه دلاوری و دفاع ایجاد می‏کند یا آنان را از نام جنگ و مقاومت بیزار می‏سازد؟

آیا این تبلیغات رزمندگان را از جنگ خویش پشیمان نمی‏کند؟

آیا اگر روزی باز نیاز به مبارزه باشد، زنان این مرز و بوم مردان و فرزندان خویش را برای جنگ با رغبت خواهند فرستاد؟ چرا؟!!

چرا هرگز پیروزیها، موفقیتها، فتوحات و دلاوریهای رزمندگان برای مردم ترسیم نمی‏گردد؟

چرا برکات و نتائج جهاد فی سبیل اللّه‏ برای مردم با زبان هنر به تصویر کشیده نمی‏شود؟

چرا نیرنگها و حملات گسترده دشمن و خنثی سازی آن توسط سربازان اسلام به نمایش در نمی‏آید؟

چرا حمایتها، کمکها و تسلیحات کشورهای مختلف جهان که در اختیار دشمن قرار می‏گرفت و مقاومت رزمندگان در برابر این هجوم جهانی به خوبی مطرح نمی‏شود؟

چرا جایگاه معنوی جنگ با توجه به آموزه‏های دینی بیان نمی‏شود؟

چرا فریادهای امیرالمؤمنین علیه‏السلام از دست تن پروران گریزان از جنگ برای مردم تبیین نمی‏گردد؟

تبلیغات جنگ در کشورهای دیگر

در این تبلیغات دو اصل اساسی تعقیب می‏شود:

1. ترسیم جنایات جنگ، ویرانیها و... . در این بین عکسهای کشته‏هایشان را در جایی آورده‏اند؛ اما اجساد کشته‏گان را ـ که دلخراش است ـ نشان نمی‏دهند.

2. بخش عمده‏ای از این تبلیغات به دلاوریها، پایداریها، مقاومت ملّت، پیروزیها و فتوحات آنان اختصاص دارد و در نهایت ورود پیروزمندانه نیروهای جنگ و استقبال پرشور مردم را همراه با تحسین به گونه‏ای نمایش می‏دهد که در ذهن مخاطب چند مطلب ایجاد شود:

الف) دشمن آنان بسیار پلید، سفاک و ددمنش بوده است.

ب) مقاومت نیروهای جنگ، ملّت را از بردگی و ذلّت نجات داده است.

ج) کسانی که در مقابل دشمن جنگیده‏اند ـ خصوصا رهبران آنان ـ باید مورد احترام قرار گیرند.

د) اگر روزی جنگ تکرار شود، به عنوان فردی غیرتمند در برابر دشمن ایستاده، از کیان کشور دفاع کنند.

به امید آنکه روزی تبلیغات ما به سمت و سویی حرکت کند که:

1. جنایات جنگ، تجاوز دشمن، ویرانیها و ظلم و ستمی که بر ملّت رفته است، به خوبی برای نسل آینده ترسیم شود.

2. همراهیهای سلطه جویان جهان با متجاوز در ابعاد مختلف مانند اعطای تسلیحات، هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد، میگ 27، سلاحهای شیمیایی و...، کمکهای اقتصادی، تبلیغاتی، سیاسی و...، به تصویر کشیده شود.

3. دلاوریها و مقاومت جانانه رزمندگان اسلام در مقابل دشمن به خوبی نشان داده شود.

4. موفقیتهای بسیار زیاد سربازان اسلام در هوا و دریا و خشکی، فعالیتهای پارتیزانی و... بوسیله فیلمها، سریالها، قلمهای هنرمند، عکسها و تصاویر زیبا منعکس گردد.

5. پیروزیها، فتوحات و آزاد سازی شهرها، بخشها و... در تاریخ اسلام و ایران ثبت شود.

6. کمکها و پشتیبانیهای بی‏دریغ مردم از نیروهای اسلام در مساجد، پایگاههای مردمی و... برای وجدانهای بیدار بیان گردد.

7. تحسین مردم و استقبال آنان از سربازان پیروزمند اسلام منعکس شود.

8. ایثار و گذشت مادران، پدران و خانواده‏ها در اعزام عزیزانشان به جبهه‏ها و تشویق آنان به نبرد با دشمن برای نسل نوپای انقلاب به تصویر کشیده شود.

9. حضور بی پیرایه روحانیون و مسئولان نظام و فرماندهان عالی رتبه نظامی در کنار رزمندگان دلاور اسلام منعکس گردد.

10. بازگشت پیروزمندانه سربازان و بسیجیان و تحسین و استقبال مردم از آنان و نگاه زلال مردم به این نیروها مطرح گردد.

11. و بالاخره جایگاه معنوی و قرب رزمندگان اسلام به خداوند براساس منابع دینی مشخص شود. «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفّا کَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»1؛ «خداوند کسانی را دوست دارد که در یک صف در راه او پیکار می‏کنند، [و] گویی بنایی آهنین‏اند.»




برچسب ها : دفاع مقدس  ,