شبهه :

نباید مانع روابط دختر و پسر در دانشگاه شد چون دانشجو پس از جدا شدن از خانه دچار تنهایی، افسردگی می‎شود و برای رهایی از آن این روابط برایش لازم است.

 

پاسخ :

یکی از عواملی که نقش بسیاری در روی آوردن جوانان، به ویژه دختران، با ارتباط با جنس مخالف دارد، کشش درونی و نیاز شدید به محبّت و فرار از تنهایی است.
جوان پس از رسیدن به سن بلوغ بر اساس نقشی که طبیعت جسمانی بر عهده او گذاشته در خود احساس نیاز به شخص دیگر می‎کند، پس به طور طبیعی سرشار از تمایلات غریزی شده و نیازمند روابطی دوستانه است او بدون جنس مخالف نه در مراقبت از تمایلات سرکش و شهوانی خود تواناست و نه در رشد استعدادهای اجتماعی موفق است او در پی کسی است که خلاء‌ و کمبود و نقصان خویش را با وجودش کامل نماید و تکیه گاه و مشوّقی را می‎جوید که در درون او حضور یابد و احساس تنهایی‎اش را از درون برطرف سازد.
دختر نیز در ساختار وجودی متمایل به مرد آفریده شده و به دنبال تکیه گاه، محکمی است که در فراز و نشیب زندگی یار و یاورش باشد او طالب آن است که توجه مرد را به شخصیت و موقعیت عاطفی و ابعاد وجودی خود جلب نماید.[1]
این نیازمندی‎ها که در سرشت بشر نهاده شده از اسرار حکمت الهی است، نکته اساسی، بسترسازی مناسب برای پاسخ گویی به آن بوده تا دختر و پسر در مسیر زندگی تکاملی خویش، شادمانه و سرافراز از این میدان گذشته و در فردایی روشن، خود را در کانونی گرم و سرشار از عشق و صفا ببینند.
دختر و پسری که احساسات و عواطف آن‎ها در درون خانواده ارضا نشود، به نیازشان به محبت و مهربانی توجه نشود و در جمع خانوادگی احساس غربت کنند طعمه‎های آماده‎ای برای افراد فرصت طلب و سودجو می‎باشند و کسانی که با دوری از خانواده احساس تنهایی کنند نیز با توجه به نیازهای درونی به راحتی به این وادی کشیده می‎شوند.
اما روی سخن با جوان در این باور است که این روابط را برای چه می‎خواهید؟ آیا تنها برای سرگرمی و وقت‎گذرانی و جبران کمبودهای شخصی و یا اینکه به دنبال دلی هستید که برای همه عمر نگه داشته و رفیق شفیقی انتخاب نموده و همدلی صادق بیابید تا همراه او، فراز و نشیب زندگی را پشت سر نهید اگر قسم دوّم مراد است که باید چنین باشد دیگر نباید با سطحی‎نگری و تحت تسلط غرایز پای در این میدان نهاد،
چه بسیارند دختران و پسرانی که در ابتدا بر اساس نیاز به محبت و برای جبران کمبودهای گذشته در این وادی پا نهاده و اندک اندک از درس و تحصیلات عالی باز ماندند و به مرور با پاسخ به تمایلات غریزی و لذایذ جنسی، اسباب ناکامی واقعی خویش را فراهم آوردند که مشکلات و رنج‎های بعدی،‌ صد بار از تنهایی اوّلیه سخت‎تر و شکننده‎تر است. این‎گونه افراد دچار آسیب‎های روانی و تربیتی و اجتماعی می‎شوند.
جوانان می‎توانند تا فراهم آمدن شرایط ازدواج که در سایه آن از تنهایی برای همیشه بیرون می‎آیند و تا یافتن همدلی که همسفر زندگی شود، با توجه به معنویات و انس با حضرت حق کمبودها را جبران کرده و با انتخاب رفیقی هم جنس که در طول عمر نیز به او نیازمند است این ایام را به سر برد و شور و احساس و نیروی جوانی را در راه کسب اهداف بلند علمی و معنوی به کار گیرد و سبب سربلندی خود، خانواده و جامعه گردد..
تذکر: اسلام نیز توصیه نکرده که انسان در تنهایی به سر ببرد اما برای آنچه شما ناراحت آن هستید (افسردگی و ...) جایگزین وجود دارد یعنی می توانند با دوستان هم جنس خود عمیق ترین دوستی های سالم را برقرار کنند و یار و شفیق و مونس تنهایی های هم باشند.
[1] . ویل دورانت، لذات فلسفه ترجمه‎ی عباسی ذریاب چاپ نشر دانشجویی تهران ص134.




برچسب ها : تربیتی  ,