یا حسین


بررسی ابعاد تربیتی درقیام عاشورا   

تاکنون ازعاشورا زیاد گفته وشنیده شده است . فرهیختگان بسیاری درباره ابعاد  مختلف قیام اباعبدالله سخنرانی کرده وقلم زده اند و این جریان ادامه دارد و ازتداوم آن درجامعیت وپویایی آن است ؛ گویی همه چیز دریک روز خلاصه شده عالیترین کمالات انسانی وزیباترین  جلوه های  تربیتی ودینی عاشورا را هرکس ازنگاه وتخصص خود نگریسته وعجیب است که آنچه می خواهد ، می یابد واینست که قیام امام حسین – علیه السلام – علاوه بروجهه اسلامی ودینی یک قضیه انسانی است ؛ همه انسانها با آن زندگی می کنند ورابطه عاطفی برقرار می کنند . یکی ازهزاران بعد موجود درحماسه حسینی ، بعد تربیتی و معنوی قیام است ، مساله ای که ازهزار توی وقایع عاشورا استخراج می شود وحیرت انسان را برمی انگیزد . درشب حادثه ، درگرماگرم نبرد ، درلحظات سخت وداع،مردی بزرگ ازلحظه لحظه عاشورا استفاده می کند والگویی عظیم ازتربیت دینی برای آیندگان به یادگار می گذارد .


دراین نوشتار کوتاه درحد بضاعت خویش به بررسی اجمالی برخی از نکات تربیتی ومعنوی درقیام امام حسین می پردازیم تا به قدر تشنگی نمی ز یم بیکران حماسه حسینی بچشیم .
. ارزش های اخلاقی                


ارزش های اخلاقی وانسانی عظیمی که دراین حماسه بزرگ تاریخی شکل گرفت همانند مدرسه ای بود که برای جامعه بزرک انسانها ساخته شد وچه بسا رمزاستمرار آن و تاثیرپذیری فراوانش همین مضامین اخلاقی وعالی آن است که با فطرت اولیه انسان سازگاری دارد ودر اموری چون عزت وکرامت ، شجاعت وایثار ،رأفت حتی نسبت به دشمنان ،احساس مسوولیت درمقابل اسلام ومسلمین وپایداری واستقامت دربرابر ارزش ها ،صبر دربرابر سختی ها ،دردها ومصیبتها و تلاش درجهت هدایت مردم ونجات آنها تجسم یافته است .


آنان که درواقعه عاشورا حضور داشتند نقل کرده اند که آن الگوی رأفت ،درروز عاشورا گریه می کرد ،ازایشان پرسیدند چرا گریه می کنید ؟ فرمودند :« برای خودم گریه نمی کنم ، برای آنهایی گریه می کنم که به خاطر دشمنی با من تا ابد درآتش خواهند ماند. » درجایی دیگر آن زمان که حربن یزید ریاحی وهزارسوار همراهش ازعطش می سوختند ودرعین حال مقابل امام صف آرایی کرده بودند ؛ دستور سیراب کردن آنها واسبهایشان ازسوی امام صادر شد وحتی خود با دستهای مبارکش به یکی ازدشمنان ومحاربان آب نوشاندند ،به راستی که تعبیر « اصول الکرم » زیبنده چنین خاندانی است . مثل این رفتارها و روابط انسانی لطیف را با فرماندهان ،نزدیکان ودوستان خود نیز داشت، همانطور که گونه برگونه فرزندش علی اکبر گذاشت برگونه غلام سیاه چرده ترک نیز می گذارد . این نمونه های ارزشی حیرت انسان را برمی انگیزد .1




  • ایثار

شهید شدن وجان باختن درراه اهداف اسلام ودین الهی ومصالح امت اسلامی ارزش والایی دارد لکن جریان قیام امام حسین – علیه السلام – دارای مشخصات وممیزات عظیمی است ازآن جهت که این ایثار ،ایثار خود ،مال ،فرزند ،برادران وبهترین اصحاب بود ودرکنار همه اینها قربانی شدن اهل وعیال وشکستن حرمت اهل حرم واسارت آنها نیز وجود داشته است .علاوه براینها ،این قیام به قیمت ازدست رفتن نخبگان وعلما وفضلایی بودکه هرکدام می توانستند تحولات بزرگی درمعرفت واخلاق ایجاد کنند ومدرسه ای باشند برای هدایت وارشاد مردم.


هرانسانی درمواجهه با این خطرهای بزرگ ( ازدست رفتن اهل ومال وبزرگان وعلما ) درانجام حرکت برضد کفر والحاد به تردید می افتد وحتی سکوت و تسلیم رابر قیام ترجیح می دهد همانطور که درطول تاریخ چنین کرده اند البته نمی توان چنین قضاوت کرد که آنها دارای احساسات پاک وافکار واحساسات صحیح ووسعت نظرنبوده اند؛ بکله این مواجهه با خطر بوده است که ایشان را در مقابل این مسئله مردد کرده واین تردید برای انسانهای عادی ، امری ممکن است .حتی درقیام اباعبدالله نیزجلوه هایی ازاین تردید در اطرافیان مشاهده می شود آنان که به نصحیت امام می پرداختند تا امام دست ازقیام بردارد.


همه اینها به خاطر برداشت نادرست ازمفهوم ایثار وعدم تطبیق قیام امام حسین – علیه السلام – با مفهوم واقعی آن بوده است .


ما این نوع رفتار را دراصحاب ویاران آن حضرت نیزمشاهده می کنیم گرچه به طور معمول انسان وقتی با مرگ روبه رو می شود واکنش های روحی وروانی خاصی رابروز می دهد که شوک وناباوری ، چانه زدن ،کنار زدن ،کنارآمدن باکسانی که احتمال نجات خود را  به دست آنها می بیند ، افسردگی وپذیرش ازجمله آنهاست اما هیچ کدام ازمراحل فوق دریاران امام درروز عاشورا مشاهده نمی شود به علاوه دربازماندگان آن واقعه عظیم نیز سوگی بیمارگونه گزارش نشده است و همه اینها به این علت است که صحبت ازعشق ، وصال وبازگشت به او و ایثار مطرح است نه چیز دیگر. 2




  • تصمیم قطعی برشهادت

قبل ازاینکه به بررسی این موضوع بپردازیم لازم است یادآور شویم که گروهی براین عقیده اندکه امام حسین – علیه السلام – با عدم آگاهی ازسرنوشت قیام ،راهی معرکه شد وبه طور ناگهانی  با وقایع عاشورا مواجه گردید .بنابراین تصمیم قطعی بر شهادت نداشته است . اما این نظریه با وجود شواهد تاریخی وسخنان مکررآن حضرت باطل می شود ، سخنرانی حضرت درشب عاشورا ودرلحظه لحظه قیام موید این مساله است که ایشان با آگاهی کامل پا به عرصه نبرد گذارده اند به طوری که اگراین قضیه تکرار می شد بازهم همین تصمیم را اتخاذ می نمودند .ازجمله این شواهد تاریخی می توان به گفتگوی میان امام و ام سلمه درهنگام خروج ازمدینه اشاره کرد که ام سلمه امام را نصیحت کرد که این قیام بنا به قول رسول اکرم – صلی الله علیه وآله – با شهادت وی درسرزمین عراق مواجه خواهد بود وامام درجواب او فرمودند :«این مساله را می دانم ومی دانم  درکدام بقعه از سرزمین عراق کشته خواهم شدو چه کسانی از اهل بیتم با من کشته  می شوند . »ویا اینکه درشب عاشورا همه آنچه را که قرار بود فردا اتفاق افتد برای اصحابش بیان کرد . به هرحال همین مقدار ازشواهد کافی است تا مشخص شود که علم امام به سرنوشت خویش مشخص ومعلوم بوده وتلاشهای فراوان ایشان برای پایداری اثرات بعدی قیام بوده است .




  •  فرزند رسالت

معرکه ای اتفاق می افتد قیامی صورت می گیرد اما چه کسی قربانی است ؟اونه یک فردعادی بلکه مردی ازسلاله پیامبر خاتم است که عزت او نزد مسلمین صدر اسلام مشخص وبارزبوده است ،اونه یک فردعادی بلکه فرزند خلیفه وامام مسلمین ،علی بن ابی طالب است وجایگاه ومقام رفیع او برهیچ کس پوشیده نیست وقربانی شدن این شخصیت عظیم با فجیع ترین شکل آن به همراه هتک حرمت آن حضرت دلهای خفته رانیز بیدار می کند ووجدان انسانیت را به درد می آورد.




  • ارائه الگوهای بزرگ

همان طور که پیامبر عظیم الشان اسلام برای همه مسلمین اسوه حسنه بود ، فرزندش نیزالگوی عظیمی درتربیت انسانها بوده است وهمان طور که درتمامی ابعاد تربیتی قیام عاشورا مشاهده می کنیم لحظه لحظه آن الگو برداری ازشخصیت والایی است که خود می فرماید : « ولکم فی اسوه »3  زندگی من برای شما الگوست . واین الگو بودن درتمامی زندگی حضرت به خصوص درجریان عاشورا نمود ویژه ای پیدا کرده است که به نمونه هایی ازآن به تناسب بحث، سخن خواهیم گفت.




  •  رضایت تسلیم

همان طورکه اشاره شد علم امام نسبت به سرنوشت خویش وقیام عاشورا امری حتمی وقطعی است . اما آنچه که دراینجا ارزشمند تلقی می گردد رضایت و تسلیم دربرابر تصمیم الهی است .وقتی ابوبکربن عبدالرحمن امام رانصحیت کرد که به عراق نرود وحتی شمه ای ازسرشت وفرهنگ مردم کوفه را بیان کرد امام فرمود : « آنچه خداوند مقدر نموده باشد انجام می شود » 4




  • ارزش گذاری به گذاردن نام نیک

دراسلام به انتخاب نام نیک سفارش فراوانی شده است اما آیا دربحبوحه جنگ زمانی که تمامی افکار متوجه قیام و پیروزی یا شکست آن است توجه به این مساله ممکن است ؟ آری تیزبینان وباریک اندیشان بزرگوار دین ، ازهر فرصتی برای ارایه تفکرات برتر استفاده می کنند هنگامی که جنازه حربن یزید ریاحی را نزد امام آوردند امام خطاب به او فرمود :« بخ بخ لک یا حرانت حرکما سمیت فی الدنیا والاخره والله ما اخطاءت امک اذ سمتک حرا والله حر فی الدنیا والاخره » 5


امام با توجه به اینکه این سخن ایشان به نسل های آتی منتقل خواهد شد به نکته ای ظریف اشاره کرده اند وآن انتخاب نامی نیکو برای فرزندان است.




  • ضرورت توجه به همسر

این نکته نیز همیشه دردستورات دین مبین اسلام وجود داشته است اما درجریان قیام عاشورا چه جایگاهی دارد؟


درروز عاشورا هنگامی که هلال بن نافع عازم جنگ بود همسر جوانش به شدت می گریست امام به او فرمود : « ای هلال ،همسرت جدایی تو را نمی پسندد ، توآزادی و می توانی خشنودی او را برمبارزه با شمشیرها  مقدم بداری .» 6


امام – علیه السلام – می توانست درآن لحظات به دلیل تعداد کم یاران ، یا سکوت اختیار کند و یا به نوعی همسرهلال را راضی گرداند اما ایشان ازاین فرصت استفاده نموده واحترام به خواسته همسر را مقدم می شمارد تا آیندگان بخوانند وبدانند که مردان خاندان نبوت ، زن را چون ریحانه ای می دانند که کوچک ترین آزادی او را می رنجاند واو را نباید رنجاند !




  • اظهار عاطفه درشیوه سخن گفتن

 ائمه اطهار درسخنان خود همواره جانب ادب را رعایت کرده و حتی دربرابر دشمن نیزلب به بیراهه گویی بازنکرده اند درگرماگرم قیام عاشورا زمانی که بهترین  وعزیزترین نزدیکان انسان توسط  قومی وحشی یکی پس ازدیگری به شهادت می رسند آنچه ازیک انسان عادی صادر می شود ، خشم است ونگرانی وطبیعی است که دراین لحظات برخورد با دیگران دستخوش تغییر قرار می گیرد اما ببینیم حسین بن علی – علیه السلام – دراین کارزار چگونه بوده است ؟


اما درگفتگو به دخترش سکینه ، برای تسکین دردهای روحی وی این گونه او را مورد خطاب قرارمی هد : « یا نور عینی ! کیف لا استسلم للموت من لا ناصر له ولامعین » ( ای نور چشم من ... )


امثال این نوع خطابها را نسبت به افراد مختلف درموقعیت های متفاوت ازامام – علیه السلام – می بینیم تعابیری چون : ( بنفسی انت ) خطاب به برادر بزرگوارشان حضرت عباس ، ( فداک عمک ) خطاب به برادرزاده اش قاسم بن حسن و.... 7


علاوه برموارد یاد شده ، عزت نفس وخود باوری ،احترام به افکار جوانان ( درجریان اذن خواهی قاسم بن حسن وعلی اکبر برای ورود به معرکه ) ، بیان جایگاه والای مادران ( هیهات من الذله ،یابی الله ذلک لنا و رسوله والمومنون وحجور طابت وطهرت و... 8 )وفاداری ( که عباس بن علی پرچمدار این نکته  تربیتی بزرگ است . )، وقتی علمی را که ابا الفضل درکربلا دردست داشت به دربار یزید آوردند یزید با مشاهده پرچم که جای سالمی  درآن نبود پرسید : « چه کسی آن را حمل می کرده ؟ » گفتند : « عباس بن علی » گفت : «هذا یکون وفاء الاخ لاخیه ! 9 » صبر واستقامت ( که زینب کبری الگوی صبر دراین قیام بود ،او مادر 3 شهید ،خواهر 8شهید،عمه 9 شهید و خاله 3 شهید بود ) ، پایبندی به حجاب وعفاف زن مسلمان ( درجریان اسارت خاندان اهل بیت – علیه السلام ) همه این موارد به اضافه نکات ظریف دیگر که با تامل بیشتر درجریان نهضت امام حسین – علیه السلام – به دست می آید ، ازدست آوردهای تربیتی ومعنوی این قیام است.


سیره امام حسین – علیه السلام – وقیام عاشورایی اش پرتو کامل ترین الگوهای ماندگار درتاریخ بشراست که زیبا ترین وملموس ترین جلوه های انسانی تربیت یافته  را به تصویر می کشند وآن را برای آیندگان الگویی نمونه ومسیر حرکت همگان قرار می دهند.


پاورقی :

1-        ابعاد المعنویه فی ثوره الامام الحسین – علیه السلام – www.shiaserch.com

2-        چکیده مقالات کنگره امام خمینی و فرهنگ عاشورا ، ص 212

3-        ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج 3 ، ص 408

4-        ابن عساکر ،ج7 ، ص 140

5-        سید ابن طاووس ، اللهوف ، ص 192

6-        موسوعه کلمات الحسین ، ص 447

7-        همان ، ص 490

8-        سید ابن طاووس ، اللهوف ، ص 180

9-        محمد محمدی اشتهاردی ، سوگنامه آل محمد (ص) ، ص 300