در ابتدا توضیح این نکته ضروری است که متن ذیل در تاریخ 10/3/88 نوشته شده و امروز روی وبلاگ قرار گرفته است.

 

با نزدیک شدن به بیست و دوم خرداد و دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فعالیت و اقدامات جریان‌هاوگروه‌های مختلف سیاسی به اوج خود رسیده است، به گونه‌ای که اخیرا یک گروه سیاسی طی نامه‌ای از وزارت کشور درخواست کرده که مجوز برای برپایی جشن پیروزی برای نامزد انتخاباتی مورد نظرش صادر شود. در نگاه اول به این اقدامات، این مسئله به ذهن متبادر می‌گردد که موضوعاتی از این قبیل، به نوعی بهره گیری از تکنیک‌ها و تاکتیک‌های جنگی روانی برای منفعل کردن رقیب در انتخابات باشد؛ اما هنگامی که به بازی با رنگها و موضوعات زیر توجه می‌نماییم، بحث فراتر از استفاده برخی جریان‌های سیاسی از تکنیک‌ها و تاکنیک‌های جنگ روانی در نظر می‌آید. قرائن و شواهد نشان می دهد تلاش مرموزانه، استتار شده و بسیار پیچیده‌ای برای جابه‌جایی افکار عمومی و زمینه سازی جهت انقلاب رنگی در حال شکل گیری است:

- تشکیک در سلامت انتخابات و القاء تقلب در انتخابات

- طرح نظارت بین المللی بر انتخابات و تشکیل کمیته صیانت از آراء

- افزایش انتظارات و مطالبات عمومی

- تلاش برای سلب اعتماد مردم از نظام و القاء نا کار آمدی حاکمیت

- هجمه‌ به گفتمان انقلاب امام و رهبری

- تهدیدنمایی، بحران نمایی و سیاه نمایی از وضعیت کشور

- به صحنه آمدن تمامی مخالفین و معاندین نظام

انقلاب ‌های رنگین: انقلاب های مخملی یا «انقلاب های رنگی» و «گلی» از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت همراه به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی والسلاوهادل رئیس جمهور پیشین چک، که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بودف واردات ادبیات سیاسی گردید. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور، موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 گرجستان 2003 اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت. ضمن آنکه تاکنون تلاش برای انقلاب رنگی در ایران، لبنان و ونزوئلا با شکست مواجه شده است. انقلاب‌های رنگین و مخملین جنگ سرد جدید و غیر ایدئولوژیکی بود که در راستای راهبرد جهانی امریکا برای پر کردن خلاء قدرت شورای سابق در اروپای مرکزی و شرقی آسیا مرکزی و قفقاز و از میان برداشتن موانع هژمونی امریکا عملیاتی گردید. به طور کلی اهداف امریکا از ساماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی ژئواستراستژیکی

- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن.

- حذف و یا مهار نظامهای چالش گرو موانع نظام هژمونیک امریکا.

- ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی.

- همسو نمودن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا.

- فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا.

- مهار بیداری اسلامی. انقلاب های رنگین بر اندازی نرم در کشورهای مدل: الف) انقلاب گل رز گرجستان

با فروپاشی سابق و نفوذ آمریکا و ناتو به حلقه اول اروپای شرقی سپر دفاعی هارتلند، توسعه در حلقه دوم (آسیا مرکزی و قفقاز) سپر مذکور در دستور کار آمریکا قرار گرفت و در این میان نفوذ در گرجستان به عنوان منطقه خارج نزدیک روسیه در اولویت قرار گرفت. بر این اساس ایالات متحده امریکا و متحدان اروپایی آن از طریق بنیاد سوروس و موسسات به ظاهر غیر دولتی با ساماندهی انقلاب رنگی، گسترش ناتو به حیات خلوت روسیه در قفقاز را زمینه سازی نمودند. در انتخابات پارلمانی نوامبر 2003 در گرجستان ائتلاف برای گرجستان نو به رهبری ادوار شوارد نادزه از یک سو و ائتلاف تروئیکای گرجستان شامل میخائیل ساکاشویلی زوراب ژواینا (رئیس قبلی پارلمان گرجستان) و نینو یورجا نادزه (رئیس پارلمان) از سوی دیگر، با هم به رقابت پرداختند. در کوران رقابت انتخاباتی بنیاد سوروس که مسئولیت پشتیبانی از انقلاب مخملین در گرجستان را عهده دار بود، از طریق انستیو جامعه باز و با استفاده افکار سنجی، پیروزی ائتلاف تروئیکا را پیشاپیش اعلام نمود. اما سپس از انتخابات نتایج شمارش آراء، بر پیروزی ائتلاف برای گرجستان نو دالت می‌کرد. با اعلام نتایج اولیه انتخابات ائتلاف تروئیکای گرجستان به نتیجه انتخابات اعتراض نمود و دولت را متهم به تقلب در انتخابات کرد. ائتلاف تروئیکای گرجستان که از طریق رسانه‌های امریکایی و اروپایی حمایت می‌شدند هواداران خود را به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی فرا خواندند جنبش کامارا توانست پانزده هزار نفر را در پایتخت سازماندهی نماید آنان چند روز در مقابل ساختمان‌های دولتی از جمله ریاست جمهوری تجمع نمودند و به پلیس و ارتش گرجستان شاخه‌های گل رز اهداء می‌کردند. در روز افتتاح پارلمان این کشور و در حالی که سواردنادزه مشغول سخنرانی بود، مخالفان به رهبری ساکاشویلی، بدون مقاومت پلیس وارد پارلمان شده و مانع از تثبیت ائتلاف برای گرجستان نو در قدرت شدند. سرانجام با موافقت مقامات روسی، شوارد نادزه مجبور به استعفاء شد و انقلاب به اصطلاح گل رز به پیروزی رسید. به طور کلی فرآیند عملیاتی شدن انقلاب گل رز در گرجستان موارد زیر را شامل می‌گردد:

1-       تزریق کمک‌های مالی امریکا و غرب به مخالفان حکومت گرجستان

2-        حمایت تبلیغاتی وسیع امریکا و غرب از ائتلاف تروئیکای گرجستان و جابجایی افکار عمومی

3-        متهم نمودن نظام حاکم در گرجستان به فساد مالی، سیاسی و نا کار آمدی

4-        افزایش انتظارات و مطالبات عمومی در جریان مبارزات انتخاباتی

5-        متهم نمودن دولت گرجستان به تقلب در انتخابات

6-        از پیش برنده اعلام نمودن جریان‌های متمایل به امریکا و غرب

7-        درخواست باز شمای آراء و به رسمیت شناختن پیروزی مخالفان از طرف دولت

8-        فراخوان مخالفان به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی

9-        تصرف پارلمان و امکان دولتی و به تعطیلی کشانیدن ادارات. ب- انقلاب نارنجی اوکراین


.