اعتدال و میانه روی
 
رهنمود حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره چنین است:
«اِنَّ الْقَصْدَ اَمْرٌ یُحِبُّهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ‌ اِنَّ السَّرَفَ یُبْغِضُهُ حَتّی طَرْحِکَ النَّواهَ فَاِنَّها تَصْلَحُ لِشَیءٍ وَ حَتّی صَبِّکَ فَضْلَ شَرابِکَ»[1]
میانه روی امری است که خدای بزرگ آن را دوست دارد ولی از اسراف بدش می آید. حتی دور انداختن هسته خرما را، زیرا آن هم به کاری می آید همچنین باقیمانده آب آشامیدنی ات را.
این روایت حکیمانه تکلیف را روشن کرده، بسیاری از ریخت و پاش ها و تجمّل پرستی ها را نهی می کند و راهکار استفاده بهینه از هزینه ها و کالاهای اضافی را نشان می دهد و اگر مردم به این گونه رهنمودها عمل کنند و برنامه های مصرفی خویش را اصلاح نمایند، روزی جمعیت بسیاری از گرسنگی نمی میرند و بیشتر جمعیت شش میلیاردی جهان به سوء تغذیه و عوارض ناشی از آن گرفتار نمی شوند. به دقّت نظر حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ در این زمینه توجه کنید:
آن حضرت بردگانی را دید که مشغول میوه خوردن هستند ولی آن را نیم خور کرده بقیه را به دور می ریزند. امام به آنان فرمود:
«سبحان الله! اگر شما بی نیاز هستید، عده ای هستند که به این میوه ها نیاز دارند، (اضافه را) به کسانی که احتیاج دارند، بدهید![2]
ج ـ گفتار
زبان یکی از فعّال‌ترین اعضای بدن آدمی است و به نمایندگی از همه اعضا با دیگران ارتباط برقرار می کند، پیمان می بندد، خرید و فروش می کند، می بخشد، جنگ و صلح راه می اندازد. ایمان و کفر او را برملا می سازد و ... به همین دلیل باید به دقت کنترل شده، تربیت گردد تا به میانه روی و اعتدال عادت کند به این معنی که جز در مواقع ضروری سخن نگوید و سخن حق را صواب بگوید، ذکر بگوید، نصیحت کند، تعلیم دهد و تعلیم ببیند، از سوی دیگر، یاوه نبافد، دروغ نگوید، تهمت نزند، فتنه گری نکند، فحش و ناسزا نگوید، سخنان کفرآمیز و شرک‌ آلود بر لب نیاورد و ... به تعبیر امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ :
«العاقِلُ مَنْ عَقَلَ لِسانَهُ»[3]
خردمند آن است که زبانش را دربند کشد.
زیرا:
«اللِّسانُ سَبُعٌ اِنْ اَطلقْتَهُ عَقَرَ»[4]
زبان، درنده ای است که اگر رهایش سازی، بگزد.
مهمترین امر در سخن گفتن نیز رعایت اعتدال و نیز به جا سخن گفتن است به این معنا که باید حکیمانه توأم با فصاحت و بلاغت سخن گفت تا مؤثر و کارآمد واقع شود. به قول سعدی:
سخن کم گوی تا در کار گیرند که در بسیار، بد بسیار گیرند
امام متقیان علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:
«اَلْاِکْثارُ یُزِلُّ الْحَکیمَ وَ یُمِلُّ الْحَلیمَ فَلا تُکْثِرْ فَتُضْجِرْ وَ لا تُفَرَّطْ فُتُهَنْ»[5]
زیاده گویی، حکیم را می لغزاند و حلیم را ملول می سازد، پس بسیار مگو که (دیگران را) دلگیر کنی و تفریط نکن که خوار شوی.
همچنین نباید موقع سخن گفتن بر سر دیگران فریاد کشید یا آن‌قدر آهسته سخن گفت که شنونده به زحمت بیفتند. در قرآن مجید می خوانیم که لقمان حکیم به فرزندش چنین نصیحت کرد:
«وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ اِنَّ اَنْکَرَ الْاَصواتِ لَصَوْتُ الْحَمیرِِِ»[6]
از صدایت بکاه چرا که زشت ترین آهنگها صدای الاغ است.
صدای گوشخراش و نعره های دیوانه وار و فریادهای بیجا بیش از آنچه به صدای انسان شبیه باشد، شبیه صدای الاغ است که بی هدف، بی موقع و آزاردهنده است.
[1] . سفینه البحار (دو جلدی)، ج 1، ص 615.
[2] . محاس، برقی، ص 441.
[3] . شرح غررالحکم، ج 1، ص 135.
[4] .همان، ص 320.
[5] . شرح غررالحکم ، ج 2، ص 109.
[6] . لقمان (31)، آیه 19.