در مصاحبه فرمانده محترم نیروی انتظامی در روزهای گذشته خبری منعکس شد که ما در مرکز قوانین سخت برای ورود قاچاق به کشور وضع می کنیم و وقتی برای اجرا به استانهای مرزی می رویم گفته می شود اگر این قوانین بخواهد اجرا شود معیشت مردم این منطقه پس چه شود؟(نقل به مضمون)

واقعیت تلخ اجرای صحیح قانون در همه مسائل امروز خودنمایی می‌کند و یکی از دلایل مهم آن اجرایی نشدن لوازم و به قولی عدم اجرای زیرساخت‌های مناسب اولیه است.البته به آن یک دلیل دیگر باید اضافه کرد و آن فاصله فکری بین مدیران آن است که در مرکز درباره یک موضوعی چگونه فکر می‌شود و در استان به آن موضوع چگونه نگاه می‌شود.

مثلا موضوع حجاب در مرکز برای آن چه سیاست‌هایی دیده می‌شود و در یک استان باید چگونه به آن پرداخته شود؟امروز تصمیم گیران ما در مرکز در چه فضای فرهنگی زندگی می کنند؟در محیط زندگی ایشان تعاریف مربوط به مثلا بدحجاب,بی حجاب چیست؟تحت تاثیر نظریات کدام متفکر نظریه پردازی می کنند و ...

این ها را نباید دست کم گرفت و بی اهمیت دانست.وقتی در فضایی زندگی می کنی که به ندرت یک خانم چادری دیده می شود کم کم بدون چادر بودن برایت عادی است و همینطور مسائل دیگر.خواننده محترم توجه داشته باشد نویسنده همه اسلام را در حجاب خلاصه نکرده و به قول امروزی ها همه اسلام را در چند تار مو خلاصه نمیکنم اما مثالی بود برای فهم بهتر مسئله.

شما در قوانین راهنمایی و رانندگی عینا همین موضوع را مشاهده می کنید.قبل از این که در یک خیابان پر از پاساژ و مراکز تجاری به فکر پارکینگ مناسب برای وسائل نقلیه باشند تمام خیابان را تابلو توقف ممنوع نصب و هر ماشینی را که پارک کنند جریمه و به پارکینگ منتقل میکنند.این جاست که عموم مردم هدف از این کار را کسب درآمد ذکر می کنند.بالاخره اگر توقف ممنوع است چرا با استفاده از کارت پارک در همان مکان می توان توقف کرد؟

زیرساخت ها را آماده نکرده و توقع داریم عموم مردم همانطور که ما تعاریف را وضع می کنیم رفتار و اعتراض نکنند و این امری ناشدنی است.